روانشناسی مُدرن

100.کیمیای عشق

چون نه ای کامل,دکان تنها مگیر         دستخوشی می باید تا گردی خمیر

حین رعیت باش,چون سلطان نه ای          تک مران,چون مرد کشتیبان نه ای

□

ای بی خبر! بکوش که صاحب خبر شوی      

                                                       تا راهرو نباشی,کی راهبر شوی؟

در مکتب حقایق,پیش ادیب عشق

                                                             هان,ای پسر! بکوش که روزی پدر شوی

دست از مس وجود چو مردان ده بشوی

                                                                          تا کیمیای عشق بیابی و زر شوی

خواب وخورت ز مرتبه ی خویش دور کرد

                                                                         آنگه رسی بخویش که بی خواب و خور شوی

گر نور عشق حق به دل و جانت اوفتد

                                                                         بالله که ز آفتاب فلک خوب تر شوی

یک دم غریق بحر خدا شو,گمان مبر

                                                                       که ز آب هفت بحر به یک موی تر شوی

از پای تا سرت,همه نور خدا شود

                                                                      در راه ذوالجلال چوبی پا و سر شوی

وجه خدا اگر شودت منظر نظر

                                                                    زاین پس شکن نماند که صاحب نظر شوی

بنیاد هستی تو چو زیر و زبر شود

                                                                   در دل مدار هیچ,که زیر و زبر شوی

گر در سرت هوای وصال است حفظا!

                                                                 باید که خاک درگه اهل هنر شوی

                                                                                              «حافظ»

منبع: کتاب زندگی شیرین می شود..

نویسنده: استاد حسنعلی بیگی

99.خدا را در زندگی خود فراموش نکنید

خداوند بزرگ در همه حال شاهد و ناظر بر اعمال ماست و برای هدایت بشر به سوی کمال و خوشبختی,سفیران عشق زیادی فرستاده که باید از آنها استفاده کنید.در هر چه از خداست,شکست می باشد.همیشه توکل بر او و عطوفت و مهربانی با هم داشته باشید و به خاطر خدا از یکدیگر بگذارید.اگر بر همدیگر رحم نمایید,خدا نیز شما را مورد رحمت خود قرار خواهد داد.عاشق خدا باشید,نه در زمان بدبختی و گرفتاری,بلکه در تمام اوقات.فرزندتان را به خدای بزرگ بسپارید و از او کمک بخواهید و واقعا دعا کنید.از فرمایشات پیامبر (ص) است که:

«به هنگام خوشی,خدا شناس باش تا خدا به هنگام سختی تو را بشناسد.»

باز پیامبر بزرگوار (ص) می فرمایند:

«کسی رستگار می شود که دل را برای ایمان خالص کند,قلب را سلیم سازد,زبان را به صدق وا دارد,نفس را به آرامی کشاند,خوی را به راستی آورد,گوش را به شنوایی و چشم را به بینایی وا دارد.»

مردم همه عیال خدایند.پس بهترین کس پیش خداوند آن است که برای عیال او سودمند تر می باشد.خدا صد رحمت آفرید و یکی را میان آفریدگان نهاد که با همان به هم رحم می کنند و نود و نه رحمت را پیش خود نگاه داشت.آقایان عزیز! با همسرتان مهربان باشید,زیرا رضایتمندی ایشان,بهترین هدیه ی خداوند است و شما خانم های عزیز! احترام به مرد,چون جهاد در راه خداست.

 98.یک کیلو پرتغال,بهتر از یک جعبه پرتغال

مرد وقتی وارد خانه می شود,لازم است آنچه در دست دارد,با مهر و محبت هدیه کند.اگر یک کیلو پرتغال بخرد و به خانم و فرزندانش بگوید: «بفرمایید!» و با محبت به آنها تقدیم کند,بسیار ارزشمند است! ولی اگر با جعبه یی پرتغال وارد خانه شود و تلخی و بد دهانی کند و بگوید: «خسته شدم و ..» هرگز برای خانواده اش ارزشی ندارد.این مثال گویای این است که اگر برای همسر و فرزندان خود,کاری انجام می دهید,از عمق وجودتان باشد.چه بسا شاخه یی گُل آنچنان ارزشی داشته که میلیون ها تومان پول,این ارزش را نداشته باشد.اسن رفتار,در همه جا صدق می کند; در برخورد با دوست,اقوام و سایرین,زیرا برای همه انسان ها رفتار,شعور و معرفت مهم تر از مسائل مادی ست.حتا برای یک مهمان برخورد و رفتار عاطفی,به همراه فنجانی چای مزه ی بسیار بهتری می تواند داشته باشد تا اینکه روی میز را پُر از میوه نمایید و کنار آنها با اخم بنشینید.

97.دوران بارداری

حتما می دانید که زن دارای دو هورمون مادری و جنسی ست.قبل از تولد کوک هورمون جنسی,بیشتر از هورمون مادری در بدن ترشح می شود.پس از تولد کوک,تولید هورمون های مادری بیشتر از هورمون های جنسی ست و وقتی شیردهی شروع می شود, او از مسائل جنسی احساس خستگی می نماید و آن قدر با بچه دست و پنجه نرم می کند که اصلا رمق ندارد.مخصوصا اگر کودک پُر جنب و جوش یا بیش فعال و یا دوقولو داشته باشد.ولی مبادا تصور کنید که کودک جای شما را گرفته,بلکه به این معنی ست که تمام انرژی یی که صرف شما می شد,می توانید با مهارت لازم,انگیزه ی جنسی را در همسرتان تقویت کنید.

مراقب باشید پس از تولد کوک,هرگز همسرتان را مجبور به رابطه ی جنسی نکنید.اجازه دهید سیستم بدنی و احساسی خانم شما به حالت عادی بازگردد و حتا با او مشورت کنید,ببینید اگر آمادگی دارد,بسیار با عواطف این کار را انجام دهید و به تغییرات جسمانی او احترام بگذارید.بسیار پُر عاطفه باشید و تقریبا مثل شب اول ازدواج با او برخورد کنید! چون او دقیق از نظر جسمانی و ذهنی همان وضعیت را دارد.اگر جایی از بدن او زخم است,مواظب باشید رابطه ی جنسی شما خشن نباشد,زیرا باعث انزجار جنسی خواهد شد.اگر از سینه ی همسرتان شیر می آید,امر طبیعی ست و نشانه این است که جسم همسرتان آماده ی رابطه ی جنسی می باشد.حتما برای پیوند مادر و کودک ارزش خاصی قایل شوید و اگر در حین آمیزش,فرزندتان گریه کرد,تحمل داشته باشید.در مرحله اول بچه را آرام کنید,بعدا آمیزش را ادامه دهید,زیرا تمام فکر مادر به گریه بچه خواهد بود و حتا در ساکت کردن بچه سهیم شوید و بیاموزید که از خود مایه بگذارید و لذت پدر بودن را بیشتر درک نمایید.در پایان اینکه همیشه در آمیزش جنسی تفاهم داشته باشید,زیرا هر چه تفاهم شما بیشتر باشد,توانایی زن در این امور زیادتر و بهتر می شود.

اتحاد و همدلی رمز و راز زندگی ست             زندگی با اتحاد,شُکر حق و بندگی ست

خود بدان از دیگری,دیگری را هم ز خود           گر نباشی این چنین,زندگی افسردگی ست

96.غیبت را کم کنید

تحقیقات ثابت کرده,به طور متوسط مردان عموما از 168 ساعت در هفته,50 ساعت را با کار,15 ساعت را در مسافرت,راه و نیمه راه و 56ساعت را در خواب و فقط 47ساعت وقت آزاد دارند.ولی ثابت شده است,ارتباط با بچه ها در طول هفته,حدود 7دقیقه می باشد و این عدم حضور پدر,به نوعی مسئولیت را به دوش مادران خواهد گذاشت.ولی اگر پدر در زمان حضورش بتواند از نظر عاطفی,ارزش گذاری و احترام همسر خود را اضافه کند,ممکن است آسیب زیادی به وجود نیاید,اما اگر مادر تمام وظایف خود را با مرارت انجام دهد,ولی پدر بی توجه باشد,تاثیر بسیار ناگواری در خانه بر جای می گذارد و خانواده با مشکلات عمده یی روبه رو خواهد شد.اگر غیبت پدر مدت دار باشد.مثلا یک هفته یا زیادتر,تبعات آن فرق می کند.مثلا غیبت پدر باعث می شود,پسران رفتارهای زنانه,پرخاشگری,وابستگی شدید و خصومت و همچنین با برادران و خواهران خود وابسته باشد و معمولا موجب کاهش توانایی او بخصوص در درس ریاضی می گردد و حتا برگشت پدر باعث آثار منفی بر مادر و فرزندان می شود و به دلیل اینکه مادر رفتارهای حاکمانه,شختگیری و مداخله جو داشته است,در این صورت,تعارض و ناسازگاری ایجاد خواهد شد,به طوری که روانشناسان معتقدند: «این خلا عاطفی ممکن است تا سه دهه در فرد اثر داشته باشد و خشم کودک نسبت به پدر ممکن است درونی گردد و علیه خود پدر عمل کند.» پس مواظب باشید جای شما زیاد در منزل خالی نباشد.اگر به مسافرت می روید,یک شب در میان حتما تماس داشته باشید و با همه افراد خانواده صحبت کنید و طوری وانمود سازید که به فکر آنها و دلتنگشان هستید و برای آمدن لحظه شمار می کنید و اگر می توانید یک شب بیایید و برگردید که محبت شما تثبیت شود و معلوم شود که شما نگران هستید,نه اینکه برای یک ماه بروید و بگویید: «تلفن نبود و..»

95.بی روح تشریف نداشته باشید!

مردی وارد خانه می شود.خانمش در گوشه یی,مثل سنگ نشسته است.نه عشقی,نه حرفی و نه کلامی! ناگهان شوهرش می گوید: «حرف بزن! این چه رفتاری ست؟» می گوید: «بلند شوم ,عربی برقصم! حرفی ندارم.» واقعا این چه حسی ست و مرد چه تصوری از کانون عاطفه ی خود دارد؟ به راستی این مرد به چه دلخوش کرده است؟ اگر در یخچال باز کند,لااقل لامپ های درونش روشن می شود! ولی این خانم بی روح نشسته است.یک چای می آورد,غذا را آماده می کند و شاید هم بگوید که من میل ندارم,خودت تنها بخور!مرد بدشانس,مثل رستورانی که فقط یک مشتری دارد,در گوشه یی می نشیند و غذایش را می خورد.فقط تفاوت میان آن با رستوران این است که,در منزل پول را قبلا داده و در رستوران باید بعد از غذا خوردن بپردازد و تازه شاید برخورد و عواطف صاحب رستوران خیلی بیشتر از خانم باشد! خودتان قضاوت کنید.این مرد هر چه بلا سر خود و همسرش بیاورد,حق دارد.

حتا در خصوص مردان هم همین طور است.وقتی به منزل می آیند,مثل یک کوه استوار, بی حرف و بی روح. در این مورد,قضیه خیلی فرق دارد,اینکه شکنندگی زن بیشتر از مرد است و زود مثل سوهانی روح و ذهن را از بین می برد,کم کم از زندگی ناامید و دلسرد می شود و بی خود و بی جهت زندگی تبدیل به یک دریای منجمد می گردد که جای هیچ جانداری در آن نیست.پس بگویید,بخندید و همدیگر را درک کنید.چه خوش باشید و چه ناخوش,چه باطراوت و چه مثل سنگ,دنیا می گذرد و می گذرد.

94.مردان بدانند

آنچه ها دوست دارند که مردها بدانند:

1.     برای زن ها,عشق از هر چیزی مهم تر و بر همه چیز مقدم است.

2.     وقتی زنی سعی در برقراری ارتباط احساسی با شما دارد,ممکن است متوجه نباشد که شما در اتاق عشق ذهنی خود نسیتید.بکوشید خودتان را در آن جا بیابید و آرام آرام به عشق برسید.

3.     هنگامی که دوست ندارید زن خود را درک نمایید,منتظر رفتارهای نامطلوبی باشید که تحملش را ندارید.

4.     عشق ورزیدن شما به او,یک هدیه است,نه یک اشتباه.عشق را در اولویت قرار دهید.

5.     زن ها عاشق برنامه ریزی و خلاقیت هستند.از آنها برنامه ریزی و خلاقیت طلب کنید تا او احساس آرامش نماید.

6.     ارتباط زن با زمان,ارتباطی مقدس است.

7.     زن ها از آن رو حساب زمان را دارند که می خواهند مفید باشند,نه از آن جهت که شما را کنترل کنند.

8.     مناسبت های ویژه,مثل تولد و ازدواج روح تازه در کالبد اوست.

9.     وقتی صبح بیدار می شوید,به او صبح بخیر بگویید و او را در آغوش بگیرید و به او افتخار کنید.

10. زنان دوست دارند,احساس امنیت داشته باشند تا بتوانند در روابط صمیمی خود,آرامش و اعتماد به نفس برسند.

11. زنان می گویند: «ما را به حال خود رها نکنید و به نا امنی ها دامن نزنید.»

12. زن ها صفا و صمیمیت را با مردی می خواهند که دوستش دارند,زیرا احساس آرامش ایجاد می کند.

13. پنهان کردن رازها و اطلاعات از همسرتان,ارتباط میان شما را قطع خواهد کرد.

14. زن ها عاشق آن هستند که احساس ارزشمند بودن را از زبان شوهرشان بشنوند.

15. به زن ها ثابت که اولین اولویت دوستی برای شما,خانمتان می باشد.

16. حتما برای وقت او احترام قایل شوید,زیرا برای خود او احترام قایل شدید.

17. هر وقت زنان پُر توقع می شوند,خیلی دوست دارند که شما را در کنار خودشان ببینند.

18. بیشتر زنان زیاد احساساتی نیستند,بلکه فقط احساساتی هستند.

19. زنان دوست دارند مردان کمک کار آنها باشند,حتا اگر بتوانند خودشان کاری انجام دهند.

20. زن ها اغلب به جهت عشق,خود را زیر پا می گذارند.فقط می خواهند بفهمی که تشنه ی محبت هستند!

93.کنایه,ممنوع!

کنایه در زندگی,مثل عفونت در خون است که اصلا معلوم نمی کند که خون عفونت گرفته, ولی به مرور زمان آن قدر رشد می کند که یکباره تمام سیستم بدن فلج می گرداند.چرا مردان و زنان به جای صداقت,حرف هایشان را با کنایه می گویند؟ کنایه,چون گلویی ست که در زمین دیگران می اندازید,ولی بعدا منفجر می شود.آقیان عزیز! باور کنید,عجیب ترین بلاها و مصیبت های دنیا موقعی بر سر زنان خراب می شود که اسیر تمسخر و مضحکه می شوند و بد تر آنکه در مقابل فرزندان باشد و خطرناک تر اینکه در مقابل افراد دیگر صورت پذیرد. پیامبر بزرگوار (ص) می فرمایند:

«هر کسی برای عیبجویی ,کسی را به صفتی یاد کند که در او نیست,خدا او را در آتش دوزخ حبس می کند تا آنچه گفته است,ثابت شود.»

تیر کنایه از شمشیر بدتر است و آن هم بر روح و جسم کسی که یک عمر می خواهد در کنار شما باشد و با او زندگی کنید.واقعا اگر کمبود دارید و عقده ای هستید,حرف های تمسخر آمیز را بر سر فرزند و همسر خودتان خالی نکنید.فقط یک لحظه بیندیشید,این همان زن یا نردی ست که قبلا دوستش داشتید.چه عاملی باعث شده که امروز رگبار مسلسل کنایه را به سویش نشانه روید؟ مواظب باشید! چون این درس ها را به فرزندتان می دهید.دیگر نگویید که :«چه زمانی ست؟ بچه ها بد شده اند.» بگویید:«خودم کردم که لعنت بر خودم باد!»

92.فریاد نکشید!

بعضی مواقع که از سر کار آمده اید و ناراحت هستید,با اولین سوال همسرتان,داد و فریاد می کشید و هرچه همسرتان می گوید زشت است,بدتر می کنید و تُن صدا را بالا می برید تا همه همسایه ها بدانند که قاطی کرده اید و در حقیقت,شما بمب منفجر شده یی هستید که ترکش های آن تمام اطاف را فرا گرفته است.بعد از منفجر شدن بمب,دودها تمام می شود.ترکش عصبانیت شما به قلب خانمتان اصابت کرده و مغز بچه ها را خون آلود ساخته و چند متری هم فراتر رفته است.فقط تصور کنید,آیا بمب منفجر شده را می شود به حالت اولیه برگرداند؟ شما نمی توانید روح شکسته و قلب پژمرده ی همسر و مغز فرزندتان را سر جای خود بیاورید.از شما تصویر انسانی در ذهن آنها بر جای ماند که در بعضی مواقع,عقل منطق خود را از دست داده و به این دیوار زیاد هم نمی شود تکیه کرد;خطرناک است! آقای عزیز! چرا قبل از انفجار نگفته اید که چه می خواهید؟ مگر با همسرتان و تنها فرزند معصوم خود,رو به رو نشده اید؟ حداقل به خاطر فرزند عزیزتان که مثل بید می لرزد,کمی حوصله کنید,مقاومت داشته باشید و باور نمایید برای زن ها در خصوص این گونه مردان هیچ جذابیت مردانه یا قابل تحسین وجود ندارد.کسی که نمی تواند آتش خشم خود را فرو نشاند,آدم بسیار ضعیفی ست و به آدم ضعیف نمی شود دل بست.

پس به قول فرمایشات پیامبر بزرگوار (ص):

«خشم از شیطان است و شیطان از آتش و هر کسی خشم خود را نگاه دارد,خداوند عذابش را از او نگاه می دارد.»

همچنین می فرمایند:

«دوزخ را دروازه یی ست و تنها کسانی از آن می گذرند که خشم خویش را با عذاب خدا فرو نشانده اند.»

91.احساس امنیت زنان

همانطوری که مردان در زندگی نیاز به امنیت دارند تا زندگی و شغلی آرام و خوب داشته باشند,زنان هم امنیت بیشتری احتیاج دارند;اما تفاوت بین این دو امنیت زیاد است.زیرا زن ها وقتی مردشان برای آنها وقت می گذارد و به آنها اهمیت می دهد,احساس امنیت می کنند.طوری که زن هر چه مرد را بیشتر در کنار خود ببیند,احساس امنیت بیشتری می کند!ولی اگر مرد غایب باشد و به سفر های طولانی برود,زن احساس می کند امنیتش کم شده است.زن ها می گویند: «وقتی شوهرشان به آنها می گوید,فردا می خواهیم با هم به گردش برویم,دنیایی از امنیت می شوند.» هر گاه شما می گویید: «دلتان برای خانمتان تنگ شده!» او شما را در قلب خود تصور می کند,شما با او هستید و احساس امنیت در او زیاد می شود.

پس مردان بزرگ و غیرتمند بکوشند درباره ی اوضاع و احوال زندگی با خانمشان صحبت کنند و او را در تصمیمات خود شریک سازند و نیازها و خواسته هایشان را به او بگویند. هر وقت غمناک و ناراحت هستید,با او درد دل کنید.حتما نظرات و توصیه های او برایتان ارزشمند باشد.بیشتر به او زنگ بزنید و حالش را بپرسید,به او بگویید: «در زندگی وجودش بسیار حیاتی ست!» در پایان,بعضی مواقع از زحمات او قدردانی کنید,این موارد,دریچه یی به سوی امنیت برای زنان می باشد.

90.در قایق هر دو یک جور پارو بزنید!

تصور کنید شما با همسرتان در قایقی نشسته اید و می خواهید به سرعت از روی آب حرکت کنید و به ساحل برسید.اگر یکی از شما پارو بزند و دیگری این کار را انجام ندهد, در حقیقت,یک نفر خسته می شود و قایق بسیار کُند حرکت می کند.ولی اگر یک نفر رو به جلو و دیگری رو به عقب پارو بزند,قایق هرگز حرکت نمی کند و هر دو نفر خسته می شوند.اما باز هم بد تر از آن,اگر هر دو نفر لج کنند و به سمت عقب پارو بزنند,قایق را به عقب می رانند.

زندگی دقیقا,مثل پارو زدن در یک قایق است.یعنی اگر باهم تفاهم داشته باشید,حرف هایتان یکی باشد,درک همدلانه داشته باشید,هر دو برای زندگی بکوشید,خیلی زودتر به اهداف خود در زندگی می رسید و اگر فرزندی داشته باشید,او هم پارویی به دست می گیرد و باعث رشد بیشتر زندگی می شود.یعنی وقتی او را مهندس یا پزشک و متدین می بینید,این مرحله یی از رشد زندگی ست.ولی اگر شما پارو نزنید,ممکن است فرزند شما هم سکوت نماید و او هم رشد نکند و زندگی تان در یک باتلاق بماند و کم کم بو بگیرد و هر سه نفر در آن غرق شوید.اگر لجباز باشید,فرزندتان هم پارو را دست می گیرد و به طرفی که دوست دارد می زند,ولی هیچ گونه پیشرفتی حاصل نمی شود.این همان دسته از بچه ها هستند که علی رغم تمایل پدر و مادر,معتاد و چاقوکش در می آیند.پس هر دو با هم پارو بزنید.زندگی شیرین است,آنقدر آن را تلخ نکنید!

89.زن یا مادر

خانم ها مواظب باشید که در حق همسرتان مادری نکنید,زیرا همسر بودن شما زیر سوال می رود.پسری که به مادرش علاقه دارد و هر روز به او می چسبد,یکروز همین مادر را کنار می گذارد و اصلا به حرف هایش گوش نمی دهد,زیرا نیاز دیگری دارد که حس مادری نمی تواند آن را برطرف کند.در زندگی هم اگر مادری کنید,مطمئن باشید روزی از شما گریزان می شود و حس بدی نسبت به هم پیدا می کنید.وقتی بچه دار شدید,بدتان می آید,مثل بچه با شوهر تان رفتار کنید.حال او تصو می کند که توجهی به او ندارید و علیه شما شورش خواهد کرد.ولی هیچ کدام نمی دانید,چرا این گونه شده و مقصر چه کسی ست؟پس در همان اوایل ازدواج,خودتان قضاوت کنید.کاری که می تواند انجام دهد,بگذارید خودش به انجام برساند.مثلا به او لباس نپوشانید و برخی از خانم ها می خواهند خیلی خانمی نمایند,حتا جوراب پای او می کنند!

اینها عشق ورزی نیست,بلکه حس مادری ست.همچنین دائما کارهایش را به او گوشزد نکنید,مثلا آیا کلید هایت را برداشته ای؟می دانید چه قدر ضرر دارد؟!زیرا با این کارها, توجه او را به کارهایش کم می کنید و یک وابستگی ایجاد می نمایید که هر موقع شما تشریف نداشته باشید,او مثل بچه بهانه گیری خواهد کرد و هیچ وقت نمی توانید هیچ جایی بروید,چون فرزند بزرگ شما گریه می کند! به او قدرت,شهامت,توانایی,دانایی و لایق بودن را هدیه نمایید و تمام مسئولیت های خصوصی اش را به خودش واگذار کنید و هرگز مثل مادرها با او حرف نزنید که حس بچه بودن به او القا شود و باعث عدم رشد قدرت مردانه ی او گردید و اگر مشکلی برایش پیش آید,شروع به گریه کند.یادتان باشد,هرگز در موارد خصوصی ,وسوسه نشوید او را نجات دهید.بگذارید خودش به اشتباهاتش پی ببرد و عواقبش را نیز بپذیرد و در نهایت اینکه,شما همراه او هستید,بکوشید کار زنانه را به نحو احسن انجام دهید که خیلی مهم تر از حس مادری ست.

88.شکست,تولد دوباره

در بعضی از زندگی ها به دلایل متفاوت,مرد یا زن در کار خود شکست می خورد.مخصوصا مردان در این مورد بیشتر شکست را تجربه کرده اند.اگر در چنین موقعیتی زنی دانا و با تدبیر در کنارش باشد,از این بحران بیرون می آید و چه بسا بهتر از اول به موفقیت می رسد.فقط باید همسرش به او روحیه و انرژس بدهد و تشویق کند,نه اینکه دایم غُر بزند و بگوید: «تو مرد نیستی,از برادرم یاد بگیر,از زندگی خسته شده ام,اگر نتوانی کار بکنی,طلاق می گیرم,من چه شانسی داشتم و..» و خودش را به مریضی و اعصاب خردی بزند.اینها نه تنها مشکل را حل نمی کند,بلکه شکست را بیشتر و فرد شکست خورده را دچار اضطراب و پریشانی می گرداند.لازم است بدانید,شکست خوردن ایرادی ندارد,همه شکست می خورند.

اگر اشتباهات و شکست های خود را بپذیرد و از آنها درس بگیرید,قادر خواهید بود در اوج ناراحتی و درد,شکست خود را موهبت و نعمت بدانید و آن را فراموش کنید.شکست, پایه ی پرواز است;یکی از حقایق و بخش ضروری زندگی ست که کسی را از آن گریزی نمی باشد.در موقع شکست,زندگی شکست خوردگان تاریخ را بخوانید تا درس عبرتی برای شما باشد.یکی از آنها ادیسون بود که صدها بار شکست خورد.وقتی از او پرسیدند: «اسن همه شکست؟» گفت:«اینها شکست نیست,بلکه تجربه یی برای آینده است.»

انیشتین می گوید:

«من گاهی ماه ها و سال ها می اندیشم,نود و نُه بار شکست می خورم,اما دفعه ی صدم درست عمل می کنم و موفق می شوم.»

پس خوب به ذهن خود بسپارید: شکست بزرگ ترین معلم انسان است,به ما فروتنی و تواضع می آموزد,و نیرویی شخصیت ما را نشان می دهد و به ما درس پشتکار و استقامت می دهد.

کنفوسیوس می گوید:

«بزرگترین افتخار ما در این نیست که هرگز شکست نخوریم,بلکه در برخاستن پس از هر شکست است.»

در عین شکست,شاد باشید و هرگز حتا قدمی به عقب برنگردید.

87.زبان

پیامبر (ص) می فرمایند:

«دوست داشتنی ترین کار در پیشگاه خدا آن است که ,زبان را نگاه دارند.»

باز می فرمایند:

«کسی از شما حقیقت ایمانش را کامل نمی کند,مگر زبان خویش به کام گیرد.»

در انجیل آمده است:

«کلام انسان,همیشه نشان دهنده ی آن چیزی ست که در قلب او می گذرد.»

در کلام لقمان حکیم است که:

«بهترین ابزارها,زبان و بدترین ابزارها هم زبان است.»

زیرا هم باعث اوج انسان می شود و هم موجب موج انسان ها می گردد.

هزاران سال پیش سلیمان نبی گفته است:

«از دهان انسان های عاقل و فرزانه,فقط کلمات مطبوع و خوشایند بیرون می آید و انسان های احمق و نادان با سخنان خود,پَست و خوار می شوند.»

اگر در زندگی,زن و شوهر زبان خوب داشته باشند,همه مسائل زندگی شان حل نخواهد شد.تمام مشکلات,جنگ ها و بحث ها,از زبان انسان است.این ابزار,آن قدر کار ساز است که یک زندگی طوفانی را آرام می کند.تصور کنید مردی خسته و عصبی وارد منزل می شود.هم می توان او را به اوج خشم برد و هم می شود با کلماتی شیرین,خستگی و عصبانیت را از او زدود.از همه مهم تر,از همه مهم تر,زبان وسیله ی انتقال نیز هست.یعنی تمام شخصیت و شعور شما,در آن نهفته است و همچنین روی فرزندتان تاثیر داشته.بکوشید همیشه زبانتان را حفظ کنید که از آن درّ و گوهر ببارد و همه شما را دوست داشته باشند.این زبان می تواند,ستایش,تعارف,تشویق,تشکر,صداقت,درستی, اعتماد و.. ارائه کند و همین طور می تواند,تحقیر,فحش و ناسزا,شایعه پراکنی و چاپلوسی را به ارمغان آورد.پس در زندگی بگویید: «عزیزم!دوستت دارم.» نگویید: «از تو متنفرم.» بگویید: «از زحمات شما کمال تشکر را دارم.» نگویید: «مگر چه کرده ای؟» آری, «زبان سرخ,سر سبز می دهد بر باد!»

86.ادب و احترام

«بدون ادب و احترام,جامعه انسانی

غیر قابل تحمل و غیر ممکن خواهد بود.»

جرج برناردشاو

تواضع,احترام,نزاکت,مهربانی و آداب معاشرت از شریف ترین ارزش های انسانی ست.همچنان که می گویند: «ادب و تربیت ما,نشان دهنده ی شخصیت ما می باشد.» بکوشید ادب و شعور را در همه جا رعایت کنید,زیرا بچه ها و اطرافیان از شما یاد می گیرند.احترام همسر,در زندگی تاثیر بسیاری دارد که برخی افراد می گویند: «آن قدر احترام بین ما وجود دارد که حتا بعضی مواقع نمی توانیم,توقع از همدیگر داشته باشیم!» در رابطه با همه مردم,ادب داشته باشید. تام پترز می گوید:

«با مردم,مثل بچه ها رفتار نکنید,آنها مثل همسر خود رفتار نمایید و با آنان با احترام و بزرگی رفتار کنید.مطمئن باشید هنوز هیچ کس با داشتن ادب و تربیت به بیراهه و اشتباه نرفته است.»

آن قدر ادب مهم است که ادمون بارک گفته است:

«ادب و تربیت بسیار مهم از قانون است.»

زیرا اگر کسی ادب و شعور داشته باشد,دیگر هیچ قانونی لازم نخواهد بود.

پیامبر (ص) می فرماید:

«برکت در بزرگان ماست.پس هرکس کوچکمان را رحم نکند و بزرگمان را گرامی نشمارد,از ما نیست.»

در خانواده,به همسر خود احترام بگذارید.بخصوص نزد افراد فامیل و فرزندان خود,احترام را حفظ کنید و به آنها کرامت و بزرگواری دهید تا همه از شما یاد بگیرند و هم احترام شما را نگه دارند.حرمت خانوادگی هر کسی به ادب و نزاکت او بستگی دارد.

85.پول

پول هم خوب است و هم بد.ولی در هیچ کتابی نخوانده ایم که بد باشد.بلکه فهمیده ایم, «عشق به پول»ریشه ی همه بدی هاست و به عنوان یک ابزار,بهترین وسیله می باشد. بخصوص اینکه از راه مشروع به دست آید و در راه درست خرج شود.اما آنچه مهم است این است که,برخی افراد به خاطر به دست آوردن پول زیاد,دیگر هیچ چیز نمی شناسند و زن و فرزند برایشان مهم نیست.مهم این است که درآمد,زیاد تر و پول ها,هر روز بیشتر شود.پولی که نتواند باعث رفاه و آسایش در زندگی شود,بدون ارزش است.بارها دیده ایم شخصی فقیر بوده و یا جرقه یی که در زندگی اش پیش آمده,به مال و منال رسیده اند و به جای اینکه این پول را در جهت آسایش خانواده و نیازمندان خرج کند,به خاطر کم ظرفیتی,ازدواج مجدد می کند و کارهای دیگر.ای کاش! پول زیاد در اختیار انسانهای کم جنبه قرار نگیرد که خطرناک است! مواظب باشید در زندگی تان به خاطر اینکه به پول رسیده اید,غرور کاذب نگیرید.در متن ذیل بسیار دقت نمایید و خودتان قضاوت کنید:

یکی از تهرانی های بسیار مالدار که صدها مغازه و خانه داشت,فوت کرد و تشیع جنازه ی مفصل,شب های پی در پی کباب های متنوع و از این برنانه های ظاهری و تو خالی. مراسم هفت و چهل هم تمام شد.بعد از هفت ماه مراجعه یی با در دست داشتن نامه ی مدیر مدرسه به اینجانب معرفی معرفی گردید.این جوان,به اتفاق مادرشان آمده بودند.وقتی نامه را باز کردم,نوشته بود که این آقا با دختری رابطه پیدا کرده و ایشان را به منزل برده و.. مدیر مدرسه متوجه میگردد و می خواهد تکلیفایشان مشخص شود.در نامه فهمیدم که نام خانوادگی ایشان با همان آقایی که میلیاردر بود,یکی ست.پرسیدم: «با فلانی فامیل هستید؟» گفت: «پدرم بودند.» من بدون اینکه تصمیم بگیرم,برنامه یی ریختم که بر سر قبر پدر ایشان برویم.وقتی به آنجا رسیدیم,با صدای بلند گفتم: «آقای فلانی! آسوده بخواب که فرزندت با پولی که گذاشته ای به ناموس مردم تجاوز می کند!» ایشان پریشان شده و گفت: «تقصیر پدرم چیست؟» گفتم: «سرمایه یی ست که ایشان در اختیار تو گذاشته و ..» ببینید اگر قرار باشد ما شبانه روز بدویم و سرمایه دار شویم, خودمان را عذاب دهیم و نتوانیم فرزندی خوب تربیت کنیم,فردا همه پول ها را فرزندان خواهند خورد و به ما خواهند خندید و اگر گناهی بشوند,ما هم در آن شریک هستیم.پس خوب است پول,خرج تربیت مفید,طرح موفقیت در زندگی و تلاش برای زندگی شیرین شود.

84.خودش مهم است

همسرتان را به خاطر وجودش دوست داشته باشید,نه بخاطر خدمتی که در منزل انجام می دهد.اگر زنی احساس کند که کارش مهم است یا آشپز خوب ست و به خاطر اینکه در خدمت مرد قرار می گیرد,دوست داشته می شود,اصلا از خودش بدش می آید.مخصوصا مواقعی که مرد به خاطر هبستری به زنش احترام می گذارد و یا هدیه یی می خرد. این رفتار,آخر خط بی ارزشی برای زن محسوب می شود.برعکس,اگر خانمتان مشکلی داشت,مبادا شخصیت او را مورد تاخت و تاز قرار دهید.مثلا اگر روزی غذای بد درست کرد,نگویید: «تو آدم خوبی نیستی!» بگویید: «غذایت خوشمزه نبود.» البته این حرف را با لطافت خاصی مطرح کنید.برای خانم ها نیز چنین است.خدا نکند که شوهرشان را به خاطر کارش دوست داشته باشند,تا کارش را از دست می دهد,دیگر آقا,آقا نیست! یک مرد بی عرضه, بیکار, با اعصاب خورد و.. پس هر شرایطی در زندگی شما پیش می آید,نگذارید به شخصیت کسی توهین شود.چون شخصیت ها اگر شکسته شود, ممکن است هرگز قابل جبران نباشد.

83.در زندگی قانع باشید

به نعمت هایی که خداوند ارزانی تان نموده قانع باشید,و دست از طمع بردارید و به مال و اموال دیگران چشم ندوزید تا خوشبختی را احساس نمایید.زیرا کسانی که قنع نیستند و قدر نعمت خدا را نمی دانند و چشم به اموال دیگران می دوزند,هرگز رنگ خوشبختی را نخواهند دید.افرادی که همیشه خود را با دیگران مقایسه می کنند و به طبقه ی بالاتر از خودشان می نگرند,در نا امیدی به سر می برند,خود را شکست خورده می بینند و هیچ وقت قانع نیستند و در حقیقت,زندگی را به کام خود تلخ می کنند.این واقعیتی ست که زندگی بدون مشکل نیست و دارای شیرینی,تلخی,پستی و بلندی می باشد.فقط کسانی موفق می شوند که زیرکی و مدیریت صحیح داشته باشند و بر مشکلات فایق آیند. حضرت علی (ع) می فرمایند: «هیچ گنجی,بی نیاز کننده تر از قناعت و هیچ مالی در فقر زدایی,از بین برنده تر از رضایت دادن به روزی نیست و خداوند بزرگ,کسی را که خیلی دوست دارد,قناعت را به او هدیه می دهد.» پس در زندگی,خود را سرگردان نکنید, غم و غصه را به منزلتان دعوت نمایید و همیشه اسیر وام و قسط و قرض نباشید, به جُرم اینکه می خواهید با مُد پیش بروید و دیگران از شما تعریف نمایند.

گر به قسمت قانعی,بیش و کم دنیا یکی ست       تشنه گر سیراب گردد,قطره و دریا یکی ست

82.به خاطر دخترتان به همسر خود احترام بگذارید

مادر چشم پزشکی به من زنگ زد و بیان نمود,دخترم در نامه یی نوشته: «مادر! من رفتم.خداحافظ!» همه چیز را برای او مهیا کرده بودم,بسیار درسخوان و مودب بود و مرا دوست داشت.نمی دانم چرا دست به چنین کاری زده است؟ بعد از ساعت ها نگرانی و تماس,او را در خانه ی دوستش پیدا کردیم.وقتی به خانه آمد,سرش را روی پایم گذاشت و تا صبح گریه می کرد و می گفت: «مادر! شما یک چشم پزشک هستید و من هم می خواهم یک فیزیکدان بشوم.اگر قرار باشد مثل شما اسیر شوهری بی منطق و مستبد شوم,هرگز نمی خواهم زنده باشم که چنین روزهایی را ببینم! شما را می بینم که حرف های زشت پدرم را تحمل می کنی و به خاطر شغل و تحصیلات,مجبور هستی بسوزی; ولی من هرگز حاظر نیستم!»

خوب توجه کنید! برای این دختر خانم,تمام امکانات مهیا شده,ولی برخورد تحقیر آمیز پدر با همسرش آنچنان تاثیری در وجود دختر گذاشته که او پا به فرار می گذارد و خیال خودکشی دارد.واقعا مواظب رفتار خود باشید.اگر خواهان دختر خوب هستید,اول به مادرش احترام بگذارید که از جنس مونث بودن خود  احساس رضایت کند.من نمی دانم آقایان نسبت به همسران خود چه برخوردهایی دارند که بیش از 83%از دختران در یک تحقیق گفته اند: «ای کاش پسر بودند!» بکوشید لیستی از عادات و رفتارهای خوب همسرتان تهیه کنید و به آنها بگذارید و حداقل اینکه اگر مرهم نیستید,نمک بر زخم هم نپاشید.

81.دود و آتش

برخی آقایان به دلیل داشتن دوست های قدیمی,علاقمندند روزهای تعطیل را در کنار هم باشند.بعضی مواقع پا را فراتر می نهند و به دود هم متوسل می شوند و می گویند: «یک روز می خواهیم خوش باشیم!» برای تفریح و تفنن به مواد مخدر روی می آورند و به قول خودشان,روزی را خوش هستند! در مرحله ی اول از سیخ شروع می کنند و بعد به قلی قلی متوسل شده کم کم می گویند: «می خواهیم حال کنیم!» بعد از آن,وافور و تا آخر خط پیش می روند.در ماه یک بار,دوستی که زیاد شد,ماهی دوبار و بعدا هفته یی یک بار.وقتی بدن نیازش بیشتر شد,هفته یی دوبار,سه بار و بالاخره این تفریحات و تفنن ها به جایی می رسد که طرف هر روز وسوسه می شود و می خواهد در منزل دست به چنین کاری بزند.

از یک تفریح شروع شده و وقتی موقعیت حساس می شود,دود تبدیل به آتش زندگی می گردد.باور کنید تمام افرادی که امروزه در بحرانی ترین شرایط به سر می برند و اسیر این بلای خانمانسوز شده اند و تمام زندگی خود را فروخته اند و مجبور شده اند زن و فرزند خویش را رها کنند و به ذلت و نابودی برسند,ابتدا از مرحله ی تفریحی و تفننی شروع کرده اند.آقایان عزیز! به خدا نمی دانید چه دسته گل هایی پرپر می شوند,چه پسران و دخترانی در آتش کار اشتباه شما می سوزند و چاره یی جز سوختن و ساختن ندارند!موادمخدر مهمانی ست که آرام می آید و رفتنش به راحتی نیست و انسان را خوار می کند.بسیاری از سرقت ها و جنایت ها,خیانت ها و تعرض به جان و مال افراد,توسط این گونه افراد صورت می پذیرد.کسانی که اندک اندک وارد این اقیانوس می شوند,مثل افرادی می مانند که شنا بلد نیستند و دایم پا می زنند تا به وسط دریا برسند;اما وقتی می خواهند برگردند,دیگر تحمل دست و پا زدن ندارند و به ناچار غرق می شوند.پس مواظب باشید,وارد این بازی خطرناک نگردید که از همه جهت ضربه می خورید و زندگی خود را تباه می سازید.

80.تعصب بی جا نداشته باشید

یکی از فاکتورهای خوشبختی در زندگی انسان,نداشتن تعصبات بی جا و خشک می باشد.می دانید برای اولین بار شیطان بود که به خاطر برتری اصل خلقت خود بر آدم, دچار تعصب شد و آفرینش او را مورد سرزنش قرار داد و گفت: «مرا از آتش و تو را از گِل ساخته اند.» و واقعا چه طور هلاک شد؟ این صفت شیطانی نباید بین دو انسانی که عاشق همدیگرند,می خواهند برای عمری زندگی کنند و فرزندی داشته باشند,حاکم باشد.حضرت علی (ع) می فرمایند: «پس اگر در تعصب ورزیدن ناچارید,برای اخلاق پسندیده,افعال نیکو و کارهای خوب,تعصب داشته باشید.» همان کرداری که انسان های با شخصیت,شجاعان خاندان عرب و قبایل,در آنها از یکدیگر پیشی می گرفتند;یعنی: اخلاق پسندیده,بردباری به هنگام خشم فراوان,کردار و رفتار زیبا و خصلت های نیکو. پس در حمایت کردن از پناهندگان و همسایگان,وفاداری به عهد و پیمان,اطلاعات نمودن از نیکی ها و یرپیچی از تکبر و خودپسندی ها,تلاش در جود و بخشش,خودداری از ستمکاری و انصاف داشتن با مردم,مبادا نسبت به همسر مهربان و پاک و معصوم خود طوری تعصب افراطی داشته باشید که او را خسته کنید و آن قدر این رفتار خشن را ادامه دهید تا خوشبختی را از زندگی خود برانید و جایش غم و اندوه و بدبینی را ایجاد کنید!

79.صحبت کردن زنان

وقتی همسرتان درباره ی مشکلات و خستگی هایش با شما حرف می زند,اصلا قصدش این نیست که بگوید مسئول و مقصر هستید.او می خواهد با بهترین دوست خود صحبت کند و انتظار درک متقابل را دارد.ولی آقایان از این کار,طفره می روند و تصور می کنند که خانم از آنها یک برج ده طبقه می خواهد.در صورتی که او را دریابید از شما قدردانی خواهد کرد.احساس او را دریابید,هرگز از خود دفاع نکنید و بی حوصله نشوید.توجیه و تجزیه و تحلیل نمی خواهد,فقط آرام به حرف هایش گوش کنید,کم کم صحبت ها انتقادهای او تمام می شود.در این صورت,شما بهترین کار را انجام داده اید و هیچ مشکلی پیش نیامده است.مواقعی که خانمتان از شما انتظار خانه ی بزرگ,پول در بانک و غیره دارد,در حقیقت این موضوعات را به عنوان راهی برای ابراز ناامیدی و ناراحتی خود انتخاب کرده و در این مرحله ,فقط به حمایت نیاز دارد.

خانم محترم!به شوهرتان فرصت بدهید تا کم کم با ماجراها و مسائل آشنا شود و بعدا راجع به جزئیات آن حرف بزنید.

هر قدر مرد,زن را درک ننماید,به همان اندازه,در برابر صحبت های زن مقاومت می کند!هر چه مرد بیشتر موجبات حمایت عاطفی همسرش را فراهم کند,متوجه می شود که گوش دادن به حرف های او,مشکل و دور از انتظار نبوده و زن نیز باید به مرد خاطر نشان سازد که فقط می خواهد,مسائل و مشکلات را بگوید و مرد مجبور به حل آن نیست.این کار,می تواند کمک مهمی به مرد باشد تا آرامش برسد.

78.شُکر و لذت

از آنچه ندارید,ناله و شکایت نکنید و از آن چیزی که دارید,لذت ببرید و تشکر نمایید.به واقع در طول روز چند بار شُکر می نمایید وچند بار شکوه می کنید؟ آیا شده است که همیشه به جای خواستن از خدای بزرگ,بر آنچه داده,شُکرگزار باشیم؟معمولا ما کمتر درباره ی آن چیزی که داریم,می اندیشیم و همیشه دنبال آنچه نداریم,هستیم.اگر روزی بیماری سختی ما را در خود بکشاند,قدر همه چیز برایمان مشخص می شود,ولی تا مریض نشویم,شُکر نمی کنیم.بکوشید قدر شناسی و سپاسگذاری در زندگی شما,تبدیل به یک رفتار گردد.زیرا بهترین و پُر سود ترین روش نگریستن به زندگی,شُکر در برابر داده های خداوند است.

توانایی قدردانی در هر انسانی,یکی از کلیدهای ریدن به کمال و هدف است.در بعضی از کتاب های مقدس چنان آمده است که: «هنگام دعا,طلب کردن را با سپاسگزاری آغاز کنید و شُکر,نعمت را افزون می کند.»

77.یکدنده نباشید

نوعی موتور گازی در ایران وجود داشت که وقتی زیاد گاز می خورد و با سرعت می رفت, دیگر از دنده ی خود بیرون نمی آمد! منظور اینکه,فقط یک دنده داشت.برخی از آدم ها می خواهند,فقط حرف خودشان به هر قیمتی اجرا گردد,اگر چه ضرر و زیان داشته باشد.در علم روان شناسی و رفتار بزرگان دینی,انعطاف پذیری و پذیرفتن خیلی از رفتارها,عامل موثری در روابط انسانی ست.چرا گاهی اوقات حاضریم هر چه گرفتاری و مصیبت را بپذیریم,برای اینکه منیت و غرور خود را ثابت کنیم؟این رفتار,در تضاد با سخنان مولای متقیان حضرت علی (ع) می باشد که فرمودند: «دو روزتان,مثل هم نباشد.» در نظر بگیرید,خانمی می گوید: «می خواهم طلاق بگیرم.» و شوهرش هم می گوید: «اگر راست می گویی,چنین کاری را انجام بده.» هر دو طرف روی حرفشان می ایستند, برای اینکه کم نیاورند.آنقدر لجبازی و یکدندگی می کنند تا عاقبت,کار به طلاق می کشد و باز هم مقاومت می کنند! بعد از اینکه کار از کار گذشت,حال می گویند: «ای کاش گذشت کرده بودیم تا کار به این جا کشیده نمی شد! هم زندگی خودمان را تباه کردیم و هم فرزندمان در آتیش لجبازی و یکدندگی ما سوخت.»

به واقع هیچ وقت بخشیده نمی شوید.در صورتی که اگر مدیریت قوی یی داشتید,گفته های همسرتان را از یک گوش می گرفتید و از گوش دیگر بیرون می کردید تا اوضاع هم این جوری نمی شد که دست به اقدامی بزنید که هرگز انتظارش را نداشتید.

76.وقتتان را صرف افراد مورد علاقه خود نمایید

پدران و مادران باید متوجه باشند که می توانند خطرناک ترین آسیب ها را به فرزند خود بزنند.زیرا شکنندگی کودکان,خیلی بیشتر از بزرگ تر هاست.بزرگتر ها می توانند به عناوین مختلف از خود دفاع نمایند,ولی بچه ها قادر نیستند.اگر شما خانم خود را برنجانید,

او به پدر و مادرش پناه می برد یا با دوستان خود صحبت می کند.ولی بچه ها لازم است درد و دل خود را به کسی بگویند که از دست آنها تنبیه شده اند!در این صورت,مجبورند گریه کنند و زود ساکت شوند,اما تاثیر آن رنجش برای سال های طولانی در روح پاکشان باقی می ماند.اگر علت شیطنت آنها را بدانید,شاید هرگز دست به تنبیهشان نزنید.بد رفتاری و شرارت بچه ها به آن دلیل است که شما اهمیتی به آنها نمی دهید.وقتی شما آنا را نوازش یا بوسه یی نمی کنید,دوست دارند تنبیه شوند تا بتوانند با شما ارتباط برقرار نمایند! حتما داستان «مهتا» را شنیده اید.او وقتی به دنیا آمد,کور بود.روزی پدر مهتا به مادرش می گفت: « من حاضرم روحم را بفروشم تا فرزندم به مدارج عالی تحصیل برسد.» این عشق و محبت پدر باعث شد که مهتا درجه ی دکترای خودش را در رشته ی ادبیات از دانشگاه «آکسفورد» بگیرد و نویسنده چند کتاب گردد.حالا تصور کنید,پدران و مادرانی که استعداد فرزندشان را از بین می برند و در نهایت دیگران را مقصر شکست فرزند خویش می دانند و عاقبت همه ثروت و دارایی آنها توسط یک فرزند بر باد می رود و هیچ نمی ماند!

75.اشتباه نکنید!

خانم ها در خضوص آقایان اشتباه نکنند.بعضی از رفتارها برای آنها طبیعی ست,ولی شما تصور می کنید,آنها لجباز هستند.بدانید آقایان زیاد به احساسات توجه نمی کنند,این را به حساب لجبازی و مقاومت آنها نگذارید.از مردان انتظار نداشته باشید با سرعت و در همان لحظه پاسخ احساسات شما را بدهند.حتما لحظاتی به آنها فرصت دهید تا خوب بیندیشند و کم کم منتظر پاسخ باشید.به قول معروف می گویند: «مردان,مثل تلویزیون سیاه و سفید قدیمی هستند!» از زمان روشن شدن تا آمدن تصویر,زمانی لازم است.هرگز تصور نکنید که فقط شما زنان احساساتی و آقایان اهل تفکر و منطق هستند.آقایان هم احساسات دارند,ولی ممکن است هرگز بروز ندهند.به قول معروف: «هرگز نگذارید,مردهای سخنور,گویا و خوش صحبت شما را به اشتباه بیندازند.ممکن است در درون این قبیل مردها,پسر بچه هایی بسیار ترسیده و وحشتزده وجود داشته باشند که به سختی می توانند کوچکترین احساسات و عواطف خود را نشان دهند.»

پس بکوشید یک مرد را زیر رگبار احساسات نگذارید,زیرا به یکباره فرو می ریزد.خیلی آرام و با انعطاف,احساس خود را منتقل کنید.بدانید وقتی همسرتان ساکت است,به این معنی نیست که بی توجه می باشد,بلکه ذهن او مشغول پردازش اطلاعاتی شده که به او منتقل کرده اید و می کوشد با احساسات خود تماس برقرار کند.قبل از بروز احساسات, او را نوازش کنید,یا دست هایش را بگیرید و یا سرتان را روی شانه هایش بگذارید تا بتواند از غار خود بیرون آید و به احساسات شما پاسخ دهد.

هنگامی که همسرتان به سختی احساساتش را ابراز می کند و به حرف شما گوش دهد, او را به هنگام سکوتش,در آغوش بگیرید.

74.زندگی کمد و یخچالی!

لازم است در زندگی,مثل گُل و بلبل باشید. یعنی یکی گل و دیگری بلبل باشد. برای هم بخوانید و طراوت داشته باشید.خیلی عجیب است! برخی خانواده ها,حتا اوایل ازدواج هم زندگی بی روحی دارند و ادعا می کنند,ما در منزل زحمت می کشیم.چه فایده دارد,یک نفر کمد باشد و دیگری یخچال و کار خودشان را انجام دهند,ولی هیچ کدام کاری به همدیگر نداشته باشند و فقط در طول زمان فرسوده شوند.اگر قرار بود کمدی یا یخچالی زندگی کنیم,برای چه ازدواج کردیم که ایم قدر بی روح باشیم؟ حالا در این میان,انتظار فرزندی مهربان را نداشته باشید.فرض کنید فرزند شما هم ماشین لباسشویی ست که آن هم باید بچرخد و کار کند.شما آب و پودر را درون آن می ریزید و انتظار دارید,خوب بنویسد و خوب بخواند,فقط برای شما که دلتان خوش باشد.اما نمی دانید عاقبت و آینده ی این فرزند چه خواهد بود.او هم حتا مثل شما خواهد شد در حقیقت به او آموزش داده اید که در آینده بی روح باشد.

73.تعارض یا «دوگانگی رفتار»

در زندگی,یک رنگ باشید.حرف هایی که می زنید,تاثیر بسزایی در زندگی تان دارد.مواظب باشید,رفتار او با حرفتان با هم یکی باشد تا فرزندان خود را دچار سردرگمی نکنید.مثلا شما صبح به فرزندتان می گویید,باید نماز بخواند و بر این کار اصرار می ورزید و وقتی باهم به مغازه رفتید,به خاطر پول به مشتریان دروغ می گویید.حال فرزند گیج می شود که باید نماز خواند یا باید دروغ گفت!هرگاه در منزل دایم به همسرتان می گویید: «تو فرشته ی من هستی,برای همچون خورشیدی!» ولی وقتی به خانه ی اقوام یا خواهر و برادر می روید,چنان با همسرتان رفتار می کنید که انگار یک غریبه است! این رفتارها باعث آزار و اذیت همسرتان می شود و به شما شک می کند و با خود می گوید: «این چه رفتاری ست که از همسر من سر می زند!» تعارض ها و دوگانگی ها کم کم منجر به حساسیت و تردید می شود و مثل یک موریانه زندگی شما را از درون پوک می کند و یکباره متوجه می شوید که همه چیز را از دست داده اید و دیگر پشیمانی هیچ فایده ایی ندارد.

72.عادات بد خود را بکاهید

بدون شک خیلی از انسان ها عادت هایی دارند که شاید مطلوب نباشد و به نوعی زندگی شان را به مخاطره اندازد.پس اگر زندگی جدیدی را شکل داده اید,بکوشید عادات خود را تغییر دهید,که ترک عادت,عبادت می باشد.ممکن است فرد به کارهایی مثل: سیگار کشیدن,نامرتب بودن,فحش دادن,سرزنش کردن و حرف مُفت زدن عادت کرده باشد.اگر بتواند آنها را از بین ببرد,تغییر و تحول بزرگی ایجاد کرده است و اگر قادر نباشد, حداقل از کم شدوع کند.مثلا اگر روزی 20عدد سیگار می کشد,هر روز یکی کم کند تا به صفر برسد,چون به یکباره برایش سخت است و آنها شما را متحمل می کنند,چون چاره یی ندارند.مردی که سیگار می کشد,خودش هم می داند که دهانش بو می دهد,ولی بیچاره خانمش چه کار می کند؟با زبان بی زبانی فریاد می زند,اما کسی به حرف هایش گوش نمی دهد.قدم کوچکی بردارید و به خودتان قول مردانه بدهید و از همسرتان نیز بخواهید شما را یاری کند تا به هدف اصلی خود برسید.یک فرد سیگاری که روز یک بسته سیگار معادل هزار تومان می کشد,در ماه سی هزار تومان,در یک سال سیصد و شصت هزار تومان و در ده سال سه میلیون و ششصد هزار تومان, یعنی در مدت سی سال مبلغی در حدود ده میلیون تومان فقط هزینه می کند غیر از اینکه تمام جسم او نیز بیمار شده است.

71.ورزش را دست کم نگیرید

برای اینکه در خاواده ی شما شادی جای غم را بگیرد و بچه ها انرژی ذخیره کنند,ورزش را جزو کار خانواده ی خود قرار دهید که بسیار حایز اهمیت است.ورزش,ستون موفقیت,نردبان ترقی,دشمن افسردگی,وحدت آفرین,وقت ساز,بهترین پس انداز برای دوران پیری,معیار و ارمغان سلامتی و تغییر در درون بدن انسان است و.. بکوشید در هفته حداقل یک بار با فرزندان خود به ورزشی,مثل کوهنوردی بروید و در روز تعطیل,یک نهار دسته جمعی را نوش جان کنید.اگر می توانید مادر با دختر خویش و همچنین پدر با پسر به ورزشی مثل شنا بروند یا اینکه پدر دست پسر و دختر را بگیرد و به پارک راهی شوند تا بچه ها لذت همراه پدر و مادر بودن را حس و لمس نمایند.تاکید فراوان روی ورزش از آن جهت است که وقتی تخلیه ی انرژی صورت گیرد,دیگر کسی پُر از انرژی نیست که داد و فریاد کند!