92.فریاد نکشید!
بعضی مواقع که از سر کار آمده اید و ناراحت هستید,با اولین سوال همسرتان,داد و فریاد می کشید و هرچه همسرتان می گوید زشت است,بدتر می کنید و تُن صدا را بالا می برید تا همه همسایه ها بدانند که قاطی کرده اید و در حقیقت,شما بمب منفجر شده یی هستید که ترکش های آن تمام اطاف را فرا گرفته است.بعد از منفجر شدن بمب,دودها تمام می شود.ترکش عصبانیت شما به قلب خانمتان اصابت کرده و مغز بچه ها را خون آلود ساخته و چند متری هم فراتر رفته است.فقط تصور کنید,آیا بمب منفجر شده را می شود به حالت اولیه برگرداند؟ شما نمی توانید روح شکسته و قلب پژمرده ی همسر و مغز فرزندتان را سر جای خود بیاورید.از شما تصویر انسانی در ذهن آنها بر جای ماند که در بعضی مواقع,عقل منطق خود را از دست داده و به این دیوار زیاد هم نمی شود تکیه کرد;خطرناک است! آقای عزیز! چرا قبل از انفجار نگفته اید که چه می خواهید؟ مگر با همسرتان و تنها فرزند معصوم خود,رو به رو نشده اید؟ حداقل به خاطر فرزند عزیزتان که مثل بید می لرزد,کمی حوصله کنید,مقاومت داشته باشید و باور نمایید برای زن ها در خصوص این گونه مردان هیچ جذابیت مردانه یا قابل تحسین وجود ندارد.کسی که نمی تواند آتش خشم خود را فرو نشاند,آدم بسیار ضعیفی ست و به آدم ضعیف نمی شود دل بست.
پس به قول فرمایشات پیامبر بزرگوار (ص):
«خشم از شیطان است و شیطان از آتش و هر کسی خشم خود را نگاه دارد,خداوند عذابش را از او نگاه می دارد.»
همچنین می فرمایند:
«دوزخ را دروازه یی ست و تنها کسانی از آن می گذرند که خشم خویش را با عذاب خدا فرو نشانده اند.»