نجوا
می گن که ماهه دلبرم ماه کجا
ماه من کجاست؟
عموم حساب خوشگلیش از همه خوشگلا جداست
قد بلندش می تونه منو تا ابرا ببره
میون شک و اضطراب شکل یقین و باوره
تقدس صلیب و عشق واس مسیح و مریمه
جسارت چیدن سیب برای دست آدمه
دستای اون رو آسمون ستاره ترسیم می کنه
یه کهکشون واس عموم خم میشه تعظیم می کنه
یه ایل از اون آدم بدا هلاک می شن پیش نگاش
خونِ رو پیشونیش می گه یاور تو منم داداش
به صد تا دنیا نمی دم ابروهای کمونشو
رو موهام احساس می کنم دستای مهربونشو
خورشید چشماش روی شب یه خط روشن می کشه
ماه قبیله ست ولی ماه دیوونشه عاشقشه
کوها کنار شونه هاش کم می یارن مث مومن
ستاره ها مقابلش یه عمریه که محکومن
نگاه اون خداییه خاک تنش خاک بهشت
دست عموم رو کربلا قصه ی بی باکی نوشت
لالایی هاش برای من یه حس خوش یمن می یاره
آخه صدای مخملیش لهجه ی عاشقی داره
پهلوون خیمه ی ما خوب همیشه و هنوز
بهم می گفتم امید تو به خوبی خدا بدوز
دستای اون زخم منو یه جوری مرهم می کنه
اون با نگاه خوشکلش از غصه هام کم می کنه
شجاعتش نشونه ی قدرت ناب کردگار
عمه به شمشیرش می گه یاد آوری ذوالفقار
دلم دیگه بخاطرش قرار و آروم نداره
آخه عموی خوشگلم رفته برام آب بیاره
دلم هوای چشمای ناز تو داره عمو جون
این اضطراب دست از سرم بر نمی داره عمو جون
راهشو جارو کی کنم اگه بیاد با مژه هام
تو رو خدا بهش بگید اصلاً دیگه آب نمی خوام
اگه بیاد نمی ذارم بره برای همیشه
نگاه خیس پدرم خیره به راهش نمی شه
زخمای تازیانه رو با اون مداوا می کنم
رو شونه هاش واس سرم یه جایی پیدا می کنم
کاش به سراغ من بیاد اون دستای مهربونش
کاش بشه بازم ببینم اون ابروهای کمونش
...............
از بیرون خیمه داره صداهای عجیب می یاد
جون عموی خوشگلم انگاری بوی سیب می اد
عمه به سینش می زنه می گه گل یاس علی
معشوق دشت کربلا وای خدا عباس علی
نمی دونم چرا بابام رو دشت کربلا نشست
انگاری کوه غصه ها کمر بابامو شکست
بابام داره داد می زنه آخ یوسف ام البنین
یار و علمدار داداش معشوق خوب و مه جبین
آتیش گرفته خیمه ها یکی بگه چه خبره ؟
نکنه این عموم باشه این پهلوون که پرپره!
شما رو به خدا قسم این قد حرفای بد نگید
این قد به جای دلبرم این آقا رو نشون ندید
عموی من که این نبود رفته برام آب بیاره
دستاش نجیب و خوشگله این آقاهه دست نداره
اون صورتش خونی نبود اون گریه ی من و می دید
اون که مقابل بابام هیچ موقعی نمی خوا بید
نذر میکنم این آقاهه عموی خوبم نباشه
ولی چقدر شبیهشه وای نکنه خودش باشه
نگیدبِهِم عموت اینه من دیگه طاقت ندارم
من به خدا آب نمی خوام نگید نمی شه باورم
عموی خوشگلم بیا صدام دیگه در نمی آد
گفتی که خیلی زود می یای دلم فقط تو رو می خواد
بغض من برنده کن تو آخر فضل و کرم
بگو هنوز کنارمی بگو تو ساقی حرم
دلم هوای چشمای نازتو داره عموجون
این اضطراب دست از سرم بر نمی داره عمو جون