هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

شاعران » عمران صلاحی »خونه ی باهار
سه شنبه ۷ آذر ۱۳۹۱ ساعت 1:15 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

خونه ی باهار


کمک کنین هلش بدیم ، چرخ ستاره پنجره
رو آسمون شهری که ستاره برق خنجره
گلدون سرد و خالی رو ، بذار کنار پنجره
بلکه با دیدنش یه شب ، وا بشه چن تا حنجره
به ما که خسته ایم بگه ، خونه باهار کدوم وره ؟
تو شهرمون آخ بمیرم ، چشم ستاره کور شده
برگ درخت باغمون ، زباله ی سپور شده
مسافر امیدمون ، رفته از اینجا دور شده
کاش تو فضای چشممون ، پیدا بشه ی
ه شاپره
به ما که خسته ایم بگه ، خونه باهار کدوم وره ؟
کنار تنگ ماهیا ، گربه رو نازش می کنن
سنگ سیاه حقه رو ، مهر نمازش می کنن
 آخر خط که می رسیم ، خطو درازش می کنن
 آهای فلک که گردنت ، از همه مون بلن تره
به ما که خسته ایم بگو ، خونه ی باهار کدوم وره ؟