هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

پرسـش هـای رایـج بـارداری
سه شنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۰ ساعت 20:8 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
1.آیا در دوران بارداری مانیکور کردن ناخن‌ها امکان دارد؟

2.آیا خوردن ویتامین C در دوران بارداری خطری ندارد؟

3.آیا استفاده از رایانه در دوران بارداری خطری ندارد؟

4.آیا نوشیدن شیر غیرپاستوریزه در دوران بارداری خطری دارد؟

5.آیا نوشیدن کافئین در دوران بارداری اشکالی ندارد؟

متن كامل در ادامه مطلب..



:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: زناشویی، زنان
زنان بیشتر از مردان نابینا می شوند
سه شنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۰ ساعت 20:6 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
▪ در بسیاری از جوامع طول عمر زنان بیشتر از مردان است و در نتیجه در معرض خطر بالاتری از نظر بیماری های مرتبط با سن مانند گلوکوم (آب سیاه) و تحلیل ماکولا به علت کهولت سن (ARMD) قرار دارند.
▪ زنان و دختران بیشتر در معرض ابتلا به برخی بیماری ها از جمله کاتاراکت و تراخم قرار می گیرند.
▪ دختران و زنان دسترسی کمتری به خدمات و مراقبت های چشم پزشکی دارند؛ چرا که برخی خانواده ها ترجیح می دهند بودجه محدود خود را صرف سلامت فرزند پسر کنند تا دختر.
▪ زنان غالبا زمانی اقدام به درمان می کنند که بینایی خود را از دست داده اند. در این شرایط با محدودیت ها و موانع بیشتری برای درمان مواجه می شوند.
▪ از آنجا که در اغلب موارد، منابع مالی در اختیار مرد خانوار است، تصمیم گیری در زمینه درمان و پیگیری بیماری های زنان از اولویت کم تری برخوردار است.
همچنین با توجه به بالا بودن طول عمر زنان، زنان بیوه درصد قابل توجهی از جمعیت را در بر می گیرند.
زنان بیوه برای درمان و مراقبت نیاز به اجازه و حمایت عضو دیگری از خانوار دارند از این رو دسترسی به خدمات برای این گروه مشکل تر خواهد بود.
▪ همچنین زنان بعضا برای رفت و آمدهای بیرون از خانه نیازمند همراه می باشند که این خود مانعی برای دسترسی به خدمات چشم پزشکی است.
در پایان باید گفت: چشم حساس ترین عضو بدن است و در عین حساسیت زیاد در معرض تهدیدات محیطی فراوانی است.
مواظبت از چشم جهت جلوگیری از بیماری، کاری بسیار آسانتر و کم هزینه تر از درمان بیماری است که متاسفانه بدون آنکه متوجه باشیم وقتی دچار بیماری چشم می شویم که هزینه زیادی را برای درمان آن باید بپردازیم و ممکن است که مقداری از بینایی خود را نیز از دست بدهیم.
در حالی که بیش از ۷۰ درصد اطلاعات زندگی ها از طریق چشم دریافت می شود و اعضای دیگر فقط تا حدودی امکان جایگزینی چشم را دارند همانند گوش و یا حس لامسه، به همین دلیل توجه به بهداشت چشم جهت داشتن چشمی سالم یک امر بسیار مهم است



:: موضوعات مرتبط: زنان
پاپ اسمير....تست ضروری زنان
سه شنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۰ ساعت 20:5 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

سرطان دهانه رحم از شايعترين سرطان‏ها در خانم‏ها خصوصاً در ممالك جهان سوم مي‏باشد در حاليكه در كشورهاي پيشرفته اين سرطان به دليل انجام تست‏هاي غربالگري از نظر شيوع كاهش چشمگيري يافته است بنابراين سرطان دهانه رحم و غربالگري آن حائز اهميت فراواني مي‏باشد و نياز به همكاري متخصصين زنان و پاتولويست دارد. از آنجاييكه سرطان دهانه رحم به آهستگي پيشرفت مي‏كند چنانچه خانم‏ها تحت مراقبت‏هاي منظم و معاينات ژينكولوژيك برنامه‏ريزي شده قرار گيرند مي‏توان از اين سرطان پيشگيري كرد.
تست پاپ اسمير در طي معاينه لگن انجام مي‏شود و وجود سلول‏هاي غيرطبيعي در اين تست هشداري مبني بر وجود اين بيماري باشد.
هدف اصلي اين تست و پيگيري‏هايي كه بدنبال آن انجام مي‏شود پيشگيري از تغييرات غيرطبيعي سلول‏هاي دهانه رحم است كه در صورت عدم توجه ممكن است به سمت سرطان دهانه رحم پيشرفت نمايد.


تست پاپ اسمير چيست؟

تست پاپ اسمير كه در عوام به آن تست سرطان مي‏گويند يك تستي است كه مي‏تواند سلول‏هاي دهانه رحم را بررسي و حالات غيرطبيعي آن را كه منجر به سرطان مي‏شود را مشخص نمايد.
توجه به اين نكته حائز اهميت است كه اين تست سرطان دهانه رحم يا قسمت تحتاني رحم را مشخص مي‏كند و لزوماً در مورد سرطان اندومتر (رحم) پيش‏گويي كننده نمي‏باشد. لذا در موارد و شرايط خاص كه پزشك لازم مي‏داند علاوه بر تست پاپ اسمير، بيوپسي اندومتر نيز انجام مي‏شود كه اين امر جهت بررسي سلول‏هاي داخلي حفره رحم مي‏باشد و معمولاً در خونريزي‏هاي غيرطبيعي رحم لازم الاجرا است.



:: موضوعات مرتبط: زنان
توصیه‌های جدی برای آقایان
سه شنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۰ ساعت 20:0 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
مرد بودن با خود ویژگی ها و شرایطی را به دنبال دارد که برای موفقیت در زندگی باید به آن ها توجه داشت.یک مرد در کنار مهربانی و صمیمیت نیازمند اقتدار و صلابت است .

مرد

- به دیگران آزادی بده تا خودشان باشند. با خودت سختگیر باش، ولی با دیگران با ملایمت رفتار کن.

- بیشتر به نیروی تفکر متکی باش تا نیروی جسم.

-خودت فکر کن و نگذار که دیگران برایت فکر کنند.

- عقایدت را به دیگران تحمیل نکن، بلکه آن‌ها را با ملایمت به سمت دیدگاه‌های خود هدایت کن.

-از درون قوی باش تا به دیگران هم قدرت بدهی، مثل درخت بلوط تنومندی که سایه‌اش موجودات دیگر را پناه می‌دهد.

- برای دیگران، دوستی صادق باش و خود را خدمتکاری بدان که همواره درصدد خدمت به دیگران است.

- سعی کن در هر کاری که انجام می‌دهی بهترین باشی. برای دست‌یابی به این هدف لازم نیست دایماً درصدد رقابت با دیگران باشی، بلکه این هدف را باید درون خودت پرورش بدهی.

- همیشه با درستی و صداقت زندگی کن. به ندرت و با احتیاط قول بده و اگر قول دادی، در هر شرایطی به آن وفادار بمان. موفقیت واقعی را تنها با صداقت می‌توان یافت.

- به خودت مغرور نشو! جهان پیرامون بسیار بزرگ تراز توست. در جریان آن شناور باش و بدان قدرتی که تو را به حرکت در می‌آورد، بسیار قوی‌تر از تو است.

قدرت درونی خصوصاً در مردان، بیش از آن که فکرش را بکنی، بستگی به کنترل امیال دارد. مردانگی را در خویشتن‌داری بدان، نه در به دست آوردن امیال ...

- شمشیر عقل را در آتش عمل شکل بده. فکری را دنبال کن که نه فقط منطقی، بلکه عملی هم باشد.

- درست یا غلط بودن هر چیز را در قلبت احساس کن تا قدرت استدلالی ذاتی و واقعی‌ات پرورش یابد. قدری خود را از نقطه نظرات دیگران جدا کن.

- از منطق برای سرکوبی دیگران استفاده نکن، بلکه در بحث‌ها با ملایمت و به عنوان ابزاری برای روشن ساختن موضوع از آن استفاده کن.

- در بحث بی غرض و منصف باش. بگذار حقیقت راه گشایت باشد، نه تمایل به غلبه کردن بدان که دست‌یابی به حقیقت تنها پیروزی‌ای است که ارزش تلاش دارد.


شوهر

- مهربانی و مراعات حال دیگران، هر دو از نشانه‌های قدرت درونی است. عقاید دیگران را در کنار عقاید خودت بپذیر و به یاد داشته باش که تسلط بر خود بزرگ‌ترین پیروزی است.

- با خودت محکم و قوی، و با دیگران با ملایمت رفتار کن.

- قدرت درونی خصوصاً در مردان، بیش از آن که فکرش را بکنی، بستگی به کنترل امیال دارد. مردانگی را در خویشتن‌داری بدان، نه در به دست آوردن امیال ...

-برای تقویت اراده، وظایف سخت را قبول کن و سعی نما آن‌ها را کامل انجام دهی. روزی یک کار را که باعث تقویت اراده شود، انجام بده.

- اقتدار شخصیت را با پای بندی به تعهدات افزایش بده، نه با تحمیل عقایدت به دیگران.

- مانند درخت کاج باش. ریشه‌های محکمت در زمین و شاخه‌های آرمان‌هایت بر بلندای آسمان باشد.

-هنگام پیروزی جوانمرد و هنگام شکست آرام و استوار باش. هرگز اجازه نده که شکست، حقیقت وجودت را در خود محصور کند. آن وقت خواهی دید که خود شکست تبدیل به پیروزی خواهد شد.

- به دیگران احترام بگذار تا آن‌ها هم به تو احترام بگذارند.

- از عشق الهام بگیر، اما بالاتر از هر چیز بگذار صداقت بر تو حاکم باشد نه احساس.

-با طرد خودخواهی، خودپسندی و غرور، بگذار عشق طبیعی در قلبت جوانه بزند.



:: موضوعات مرتبط: مردان
حرف های خود را از 3 صافی رد کنید
سه شنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۰ ساعت 19:52 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

حرف های خود را از 3 صافی رد کنید

همسايه حرف او را قطع کرد و گفت: قبل از اينکه تعريف کني، بگو آيا حرفت را از ميان سه صافي گذرانده‎اي يا نه؟

سه صافي‌ براي سخن گفتن


پيش از سخن گفتن، حرف‌هاي خود را از سه صافي واقعيت، خوشحالي و فايده رد كنيم.
به گزارش سرويس نگاهي به وبلاگ‌هاي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در وبلاگي به نشاني http://kelozup.blogfa.com آمده است: شخصي نزد همسايه‎اش رفت و گفت: گوش کن، مي‎خواهم چيزي برايت تعريف کنم. دوستي به تازگي در مورد تو مي‎گفت...
همسايه حرف او را قطع کرد و گفت: قبل از اينکه تعريف کني، بگو آيا حرفت را از ميان سه صافي گذرانده‎اي يا نه؟

گفت: کدام سه صافي؟


اول از ميان صافي واقعيت. آيا مطمئني چيزي که تعريف مي‎کني واقعيت دارد؟ گفت نه. من فقط آن را شنيده‌ام. شخصي آن را برايم تعريف کرده است.


سري تکان داد و گفت: پس حتما آن را از ميان صافي دوم يعني خوشحالي گذرانده‎اي. يعني چيزي را که مي‎خواهي تعريف کني، حتي اگر واقعيت نداشته باشد، باعث خوشحالي‎ام مي‌شود.


گفت: دوست عزيز، فکر نکنم تو را خوشحال کند. بسيار خوب، پس اگر مرا خوشحال نمي‎کند، حتما از صافي سوم، يعني فايده، رد شده است. آيا چيزي که مي‎خواهي تعريف کني، برايم مفيد است و به دردم مي‌خورد؟ نه، به هيچ وجه!


همسايه گفت: پس اگر اين حرف، نه واقعيت دارد، نه خوشحال‌کننده است و نه مفيد، آن را پيش خود نگهدار و سعي کن خودت هم زود فراموشش کني.



:: موضوعات مرتبط: تست و مطالب روانشناسی
تفاوت مغز مردان و زنان
سه شنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۰ ساعت 19:46 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
سالیان سال تصور می‌شد که تفاوت مغزی زنان و مردان در اثر هورمون‌های جنسی تستوسترون (مردانه) و استروژن (زنانه) است. ولی اکنون دریافته‌اند که بین چهار لوب مغز زنان و مردان از نظر عملکرد، تولید مواد شیمیایی و اندازه، تفاوت هایی وجود دارد.

متن كامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: پزشکی و سلامت
نوشیدنی موثربرای رشد سریعتر مو
سه شنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۰ ساعت 19:45 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

نوشیدنی موثربرای رشد سریعتر مو

برای رشد سریع تر مو ، جلوگیری از ریزش مو ، این نوشیدنی را میل کنید .

یك متخصص تغذیه گفت: ماءالشعیر حاوی ویتامین‌های گروه B است كه مصرف آن برای رشد مو و جلوگیری از ریزش آن مفید است.

مرتضی صفوی افزود: ماءالشعیر دارای چند نوع تركیب مختلف از جمله ساكارز، گلوكز، مالتوز و ویتامین C، ویتامین‌های گروه B، اسیدهای آلی، انواع آمینواسیدها، املاح، اسید نوكلئیك و آب گازدار است.

وی گفت: ته مزه تلخ ماءالشعیر مربوط به ماده رازك است، با خاصیت آنتی‌بیوتیكی كه به پایداری ماءالشعیر كمك می‌كند و عصاره رازك خواص طبی زیادی دارد از جمله موجب دفع سنگ كلیه می‌شود، مدر و ضد‌عفونی‌كننده دستگاه گوارش و دستگاه تنفس است.
این متخصص تغذیه افزود: ویتامین‌های گروه B و آمینواسیدهای موجود در ماءالشعیر برای پوست و مو بسیار مفید هستند و برای رشد مو و جلوگیری از ریزش آن می‌تواند ‌ مفید باشد.
صفوی گفت: ویتامین‌های گروه B محلول در آب هستند و براحتی وارد فاز آبی ماءالشعیر در حین جوشش می‌شوند كه در سنتز میانجی‌های عصبی نقش مهمی دارند، باعث رفع استرس و بسیاری از اختلالات عصبی دیگر می‌شوند.

منبع : jamejamonline.ir



:: موضوعات مرتبط: پزشکی و سلامت
آن چه برای مقابله با مشکلات باید بدانیم
سه شنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۰ ساعت 19:44 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
آن چه برای مقابله با مشکلات باید بدانیم

مهارت‏های زندگی، مهارت‏هایی هستند که برای افزایش توانایی‏های روانی- اجتماعی افراد، آموزش داده می شوند و فرد را قادر می سازند که به طور مؤثر، با کشمکش‏های زندگی رو به رو شود.

متن كامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
چرا وضع کفار خوب است
سه شنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۰ ساعت 19:43 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
اگر کفّار با توجه به اینکه این همه گناه و فجور میکنند، چرا باز هم وضعشان خوب است؟ جوابش این است که خداوند آنها را مبتلا به استدراج کرده و توفیق شکرگزاری را از آنها گرفته است. این به ضرر آنها است.

متن كامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: دين و انديشه
تاثیر فیلم‌های مستهجن بر رابطه زناشویی
سه شنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۰ ساعت 19:41 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
تاثیر فیلم‌های مستهجن بر رابطه زناشویی

دیدگاه‌های متفاوتی وجود دارد اما از نظر اینجانب، تماشای فیلم‌هایی كه با تصاویر جنسی همراهند، ممكن است در برخی موارد خاص در كوتاه‌مدت موجب تحریك جنسی شود اما در درازمدت به عللی كه ه آن اشاره می‌كنم به از هم گسیختگی روابط زناشویی می‌انجامد:

• كاهش اعتماد به نفس:
تماشای فیلم‌های جنسی با توجه به رفتارهای اغراق‌آمیز بازیگران کم‌کم باعث می‌شود زوجین درباره طبیعی‌بودن عملكرد جنسی خود دچار تردید شوند و خود را بسیار ضعیف‌تر از آنچه هستند، بپندارند و از روابط زناشویی بیش از گذشته فاصله بگیرند.

• مقایسه منفی:
جذابیت‌های اغراق‌آمیز و تصنعی چنین فیلم‌هایی گاهی باعث می‌شود جذابیت‌های همسر، كمرنگ شده و با تشدید بی‌میلی جنسی همسر، میزان فعالیت جنسی زوجین از مقدار فعلی نیز كمتر شود.

• تقلید: برخی رفتارهای بازیگران این فیلم‌ها با وجود جذابیت‌های بصری، گاه بسیار دردناك و آسیب‌زننده است و زوجین ناآگاه که سعی در تقلید از آن دارند، موجب بی‌رغبتی همسر به روابط زناشویی می‌شود.

• وابستگی:
هرچند در ابتدای امر زوجین با قصد بهبود روابط فیمابین به تماشای چنین فیلم‌هایی می‌نشینند اما در ادامه، یكی از زوجین یا هر دو متوجه می‌شوند كه اگر در گذشته وقتی را برای با هم بودن صرف می‌كردند اكنون همه یا بخشی از آن وقت را برای دیدن انواع و اقسام فیلم‌های مستهجن پر می‌كنند و به این ترتیب، فیلم‌هایی كه قرار بود باعث نزدیكی بیشتر زوجین به یكدیگر شود اكنون عاملی برای فاصله بیشتر آنها از یكدیگر شده است.

منبع :salamatiran.com



:: موضوعات مرتبط: زناشویی
تنگی نفس خود را جدی بگیرید
سه شنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۰ ساعت 17:2 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

تنگی نفس خود را جدی بگیرید!

تنگی نفس

در عصر حاضر با توجه به پیشرفت تكنولوژی و گسترش شهرنشینی و پیامدهای آن، به خصوص آلودگی هوا، مشكلات و بیماری‌های ریوی افزایش یافته و تنگی نفس نیز از پیامدهای شایع آن می باشد . با توجه به سوالات متعدد کاربران در خصوص این مشکل به طور کلی بیان می کنیم که تنگی نفس چیست و چه باید کرد و بدانید که می بایست تنگی نفس خود را جدی بگیرید!!!

متن كامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: پزشکی و سلامت
کاغذدیواری دردکوراسیون منزل
سه شنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۰ ساعت 13:45 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

با توجه به دکوراسیون منزل خود می‌توانید از آن‌ها به خصوص در جاهای کم‌نور و دلگیر یا برای پوشاندن دیوارهای آسیب‌دیده استفاده کنید و حال و هوای آن جا را کاملا تغییر دهید.
تاریخچه کاغذ دیواری در واقع به چین قدیم برمی‌گردد. اولا به دلیل آن که آن‌ها ابتدا کاغذ را اختراع کردند و دیگر آن که در قرن 200 قبل از میلاد اولین کسانی بودند که با چسب برنج کاغذ را به دیوار می‌زدند.


کاغذ دیواری از نظر دکوراسیون داخلی نقش مهمی در تزیین دیوار منازل، ادارات و ... دارد. از مدل ساده گرفته تا طرح‌دار، گرافیکی و جدیدا پوستر مناظر که نهایت زیبایی را به همراه دارد.


امروزه کاغذ دیواری‌ها بسیار شاد و متنوع هستند و حس بودن در طبیعت را ایجاد می‌کنند. بعضی از آن‌ها مانند تابلوی نقاشی یا منظره‌ای کاملا طبیعی هستند. با توجه به دکوراسیون منزل خود می‌توانید از آن‌ها به خصوص در جاهای کم‌نور و دلگیر یا برای پوشاندن دیوارهای آسیب‌دیده استفاده کنید و حال و هوای آن جا را کاملا تغییر دهید.

تنوع کاغذ دیواری‌ها آن قدر زیاد است که انتخاب را مشکل می‌کند، ولی اگر به هدفی که از دکوراسیون دارید و رنگ و طرح مورد علاقه خود فکر کنید، کار کمی آسان‌تر می‌شود.
به نکات زیر توجه کنید :


- از کاغذ دیواری می‌توانید به عنوان حاشیه برای تزیین اتاق کودکان استفاده نمایید و با انتخاب طرح دلخواه آن‌ها، شادی کودکانه‌‌شان را مضاعف کنید.
- اگر کاغذ دیواری به صورت منظره است، فقط یکی از دیوارها را با آن تزیین کنید.

- هرچه طرح کاغذ دیواری ریزتر باشد، فضای اتاق بزرگ‌تر نشان داده خواهد شد.

- برای جاهای کوچک از کاغذ دیواری ساده و روشن استفاده نمایید.

- بعضی از آن‌ها اکوستیک بوده و به کاهش صدا کمک می‌کنند.

- پیش از خرید اندازه دقیق و میزان کاغذ دیواری مورد نیاز را محاسبه کنید.
- سعی کنید کاغذ دیواری‌ها قابل شستشو و پوشش آن‌ها حتی الامکان از مواد طبیعی مانند الیاف پنبه ، ابریشم ، مواد سلولزی و منسوجات یا فاقد هر گونه مواد شیمیایی باشند.

منبع : hamshahrionline.ir




:: موضوعات مرتبط: هنر در خانه
خانه داري باروش هاي معطر
سه شنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۰ ساعت 13:44 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
بدون استفاده از اسپري‌هاي خوشبو‌كننده، با تركيب موادي كه خود تهيه مي‌كنيد خانه را معطر و پاكيزه و به رايحه دلخواه دست پيدا كنيد. با توجه به نقش حس بويايي، تاثيري كه خانه تميز و معطر در سلامت فكري و جسمي ما دارد بر كسي پوشيده نيست. طبيعت را دوست داشته باشيم و از مواد طبيعي براي اين منظور استفاده كنيم. با تركيب مساوي آب ليمو و آب و ريختن آن‌ها داخل يک اسپري تميز و خالي‌، مي توانيد يك يا دو بار در هفته براي ايجاد رايحه‌اي خوش آن را در جاهاي مختلف خانه ريخته يا هنگام آشپزي براي خلاص شدن از بوي غذايي كه حتي به نسوج پرده و فضاي آشپزخانه نفوذ مي‌كند، استفاده كنيد. روش ديگر استفاده از كمي دارچين، ميخك، زنجبيل تازه و سبزي‌هاي معطر داخل كمي آب و حرارت دادن آن‌هاست. براي آن كه رايحه‌اي خنك و تابستاني داشته باشيد. براي معطر كردن فوري اتاق‌ها، گلوله‌هاي پنبه را داخل مخلوط وانيل يا اسانس دلخواه فرو ببريد. آن‌ها را داخل ظرفي زيبا قرار داده و در هر جايي كه دوست داريد، بگذاريد. براي خوشبو شدن فضا و محيط خانه مي توانيد به روش زير عمل کنيد : در يک نعلبکي کمي ادکلن خوشبو ريخته ويک حبه قند چهار گوش در آن بيندازيد ، طوري که ادکلن را خوب جذب کرده وقند خيس شود ، سپس قند را آتش بزنيد و وقتي ادکلن تمام شد قند را خاموش کنيد . با اين تدبير فضاي خانه بسيار معطر خواهد شد . چند برگ نعنا نيز به 8 پيمانه آب اضافه كنيد، بعد از آن كه مخلوط كمي جوشيد حرارت را كم كنيد. مي‌توانيد روغن‌هاي خاصي به آن اضافه كرده يا به تنهايي استفاده کنيد. هر درخت اكسي‍ژن لازم براي دو نفر را توليد مي كند. طبق تحقيق ناسا، برخي گياهان آپارتماني به دفع سموم خطرناك موجود در خانه كمك زيادي مي‌كنند. مطالعات ناسا سه نوع آلوده‌كننده داخل خانه يعني تري كلرواتيلن، فرمالدهيد و بنزن را تاييد و ضرورت نگه‌داري به طور متوسط 15 گياه را تاييد مي‌كند. كار گياه كه در واقع فيلتر طبيعت است، توليد اكسيژن، دور كردن آلوده كننده‌ها از هواي خانه، ايجاد رطوبت لازم و جذب آلودگي‌هاست. لابد براي شما هم پيش آمده که وقتي ميوه ها را در قسمت جا ميوه اي پايين يخچال قرار مي دهيد بعد از چند روز کم کم شروع به کپک زدن کرده وخراب مي شوند .علت آن هم آبي است که بتدريج در جا ميوه اي جمع مي شود و نيز رطوبت دائمي يخچال . چنانچه يک قطعه اسفنج –چه طبيعي وچه مصنوعي –را در جاميوه اي قرار دهيد رطوبت وآبها را جذب کرده ومانع کپک زدگي ميشود . براي زود جوش آمدن آب سماور،ابتدا آن را تا نيمه از آب پر کنيد و پس از گرم شدن، بقيه آب را به آن اضافه کنيد. براي شستن ليوانها وفنجانهاي شيشه اي خود که براثر خوردن چايي ، کدر و بد منظره شده اند مي توانيد هفته اي يکبار همه ليوان ها را در محلول سرکه و نمک خيسانده ، بعد شسته و آبکشي نماييد تا درخشندگي روز اول خود را پيدا کنند . استفاده بهينه از سبزي خشک چناچه قصد استفاده از سبزي خشک در غذاها را داريد ، توصيه مي کنيم حدود سه –چهار ساعت قبل سبزي ها را درون آب سرد خيس کنيد تا بتدريج نرم شده و به صورت سبزي تازه در آيند .. چنانچه در پيک نيک قصد کرديد در قابلمه ، ماهيتابه يا کتري خود ، روي زغالهاي صحرايي غذا درست کنيد، و نگران سياه شدن بيرون ظرف خود هستيد ، توصيه مي کنيم به پشت ظروف خود کمي خمير ريش تراشي بماليد . با اين تدبير سياهي ناشي از دود زغال و اجاق به راحتي پاک خواهد شد ، بدون آنکه خراشي به ظروف شما وارد شود .


:: موضوعات مرتبط: هنر در خانه
6سوال درباره کفشهامیپرسند
سه شنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۰ ساعت 13:43 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
پا به خودی خود، خيلی خوب و بدون دردسر رشد می‌کند و مشکلی برايش پيش نمی‌آيد و بيشتر مشکلات مربوط به پا در به دليل نوع کفش آنهاست.

متن كامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: مد و لباس
10 نکته‌طلایی برای مردان چاق
سه شنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۰ ساعت 13:42 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
اگر مردی هستید یا درشت هیکل (یا هر دو!) بهترین روش برای تناسب شما، کاهش وزن به کمک رژیم غذایی درست و ورزش کردن است. اما لباس پوشیدن و انتخاب مدل های مناسب، می تواند به شما کمک کند که در بهترین حالت خود ظاهر بشوید. در اینجا ما نکاتی را در مورد مردان چاق و درشت هیکل بیان می کنیم تا بتوانند اندام خود را متناسب تر نشان دهند:

متن كامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: مد و لباس
شاعران » مریم اسدی »18
سه شنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۰ ساعت 12:2 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

18

حالا دیگر نه به سبز ایمان دارم
 نه به صدا
 نه به سکوت
 صدایی که مرا با نام دیگری می خواند
و سکوتی سبز
 که در آخرین شب پاییز
جا مانده است
 آه ، دریچه ی آفتاب
 کبوتران سوخته ات
بریده بریده
از آسمان می بارند
 دلهره روی صورت من رنگ می بازد
دریا خاکستر می شود
 رؤیاهایم بوی دود می گیرد
 به یاد بیاور
 گفته بودم
 خیلی صبورم که هنوز هم
 می نشینم
و از ته ایینه برایت انار می چینم
 اما دیگر نه انار و علاقه
 نه علاقه و اقاقی
نه پنج شنبه قد کشیده به سمت چراغ
نه روز به خیر و خداحافظ
خاموشت کرده ام
 نام من پرنده شد و پرید
 و نام تو ، ستاره ی سبز من
 با خاکستر کبوتران سوخته
آهسته وزید
من آلوده بودم
آلوده ی جزر ومد صدایت
 و تو برای دست کشیدن به پوست من
 انگشت هایت را
 گم کرده بودی
سه دقیقه از مرگ من گذشت
 حالا اندامم را در ایینه غسل می دهم
 و با هر چه بود و نبود این گنبد کبود ، بدرود


شاعران » مریم اسدی »17
سه شنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۰ ساعت 12:1 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

17

دیگر هیچ فرقی نمی کند
 آسمان قد پیاله باشد یا دریا
 حتی اگر پشت در خانه ات یک جفت کفش زنانه هم ببینم
 نمی پرسم دستان چه کسی برایت
 یاس و انار و کبوتر آورده بود
 می روم حوالی علاقه ی خلوت آن سال ها
 می روم دنبال کسی که با من تا نور می اید
 با من تا ستاره
 با من تا دربند ، تا دریا
می روم و دیگر نمی پرسم
سهم من از این همه سبز که سرودم چیست
حالا می توانم لباس های سبزم رابیرون بیاورم
 و سیاه بپوشم
 می توانم تمام ستاره های سبز را با تفنگ ساچمه ای هدف بگیرم
 دیگر نه رد پای پروانه را دنبال می کنم
 نه رنگین کمان را
 همه چیز مال خودت
 سه شنبه و دی و انار و کلمه
 برای سه شنبه انار دانه کن
 تمام روزهای باران را از آستین آسمانت خشک کن
 نام مرا هم در کوچه ای بن بست تنها بگار و برو
حالا یک فنجان قهوه برای خودت بریز
 نه انگار صدای گریه ای غریب
 از قصه های سفید دختری
 ایینه ات را خاموش می کند
 تو قهوه ات را بنوش


شاعران » مریم اسدی »16
سه شنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۰ ساعت 12:1 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

16

اندکی شبیه دریا شده ام
 همین دریایی که در حوض خانه ی همسایه است
 دهانم طعم آبی گرفته
 پاهایم جلبک بسته
 و در دلم هزار ماهی بی نام و نشان آشیانه کرده
باز هم نیستی
غروب چهارشنبه
 و کسی ناشناس واژه های علاقه را سر می برد
 و کنج آواز مردگان می اندازد
نمی دانم
 شاید آخر دنیاست
 که عقربه ها به بن بست رسیده اند
 کاش بیایی
 سر بر شانه ات بگذارم
 و عریان ترین حرف هایم را
 شبیه هق هق پرنده های پر شکسته
 یادت بیاورم
 هیچ لازم نیست دلهره ی ایینه
از روییدن باد را به رخم بکشی
من آن قدر طعم گس ایینه را چشیده ام
 که محرم ترین آشنای باران شده ام
 آه ، عزیزم ، رایحه ات پیچیده
 بگو کجای سه شنبه ای
هنوز اما خیلی صبورم
که می نشینم و از ته ایینه برایت انار می چینم
تا کی بگویم برگرد
 و تو بادبادکی را که ته دریا به جلبک ها گیر کرده
 بهانه بیاوری برای نیامدنت
اصلا بگذار طعم خاکستری شب رابچشم
بگذار آن قدر شبیه دریا شوم
 که تو دیگر به چشم نیایی
بگذار بمیرم و
وقتی که آمدی
 مرگ مرا به عنکبوتم تسلیت بگو


شاعران » مریم اسدی »15
سه شنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۰ ساعت 12:0 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

15

گریه نکن مهربان من
تمام مویه های ساکتم
 شبیه چراغی که دست خورشید باشد
 ناسروده می ماند
 من طعم سبز را چشیده ام
 به همین جرم زبانم را موریانه خورده است
 حالا فکر می کنم
 آب کدام دریا به دهان من رسیده
 که ایینه شور نشانم می دهد
 و تو این همه تلخی
 می خوابم
 دلم می خواهد
 خواب هایم بوی کیوی های شمال را بدهد
 دلم می خواهد همان واژه ی نارس
 که تو را بابا صدا می کند
 از خواب من کیوی بچیند
 وتو سبز را کیوی بنامی
 اما امان نمی دهد
 این کابوس برهنه ی کبود
 دلم می خواهد با هم به دریا برویم
 تمام دریاهای دنیا به اندازه ی همان پیراهن آبی
 که برای سفر کنار گذاشته ام
چشم انتظارند
باور کن هیچ اتفاقی نیفتاده
 فقط بگو پاییز زرد نشود
کیوی ها هنوز کوچک اند
بگو
نمی دانم صدای من به سه شنبه ات می رسد
گفته بودی
 بوی مریم برای رؤیاهایت رنگ می آورد
 رؤیاهای رنگی ات حالا
کدام پیراهن زنانه را معطر می کند ؟
 آه ... بوی آواز می اید
 من به رو به سمت نقطه چین
 آوازی شده ام از دهان سیب
 دیروز صدقه دادم
 به نیت قاصدکی که هر شب یک تخم مرغ شانسی در کفش من می گذاشت
 و میان تمام تخم مرغ ها جوجه های سبز قمری بود
 تو که می دانی چه می گویم
 باور کن تیله وتخم مرغ شانسی و تاری که عنکبوتم می نوازد
تمام رؤیاهای بی رنگ من است
دیگر چه بگویم ؟
 برای ایینه نگاه قدیمی ترین واژه ی سرودن است
 حرف تازه ای نیست
 برگرد ، کمی از سه شنبه بیرون بیا
 کمی سراغ عاطفه ات را از سیب بگیر


شاعران » مریم اسدی »14
سه شنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۰ ساعت 11:59 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

14

ماه لیمویی سکوت کرده است
 شب نقره ای
 و من رنگ چشم های تو
 حالا خورشید به سطر آخر رسیده
 دیگر چشم هیچ درختی نمی بیند اگر سبز دروغ بگویی
 دیگر هیچ بارانی نیمه های شب را تر نمی کند
 اگر دل تنگ کوچه ها را ورق بزنی
کجایی که ببینی این دخترک کوچک ساده
 می خواست آسمانش را با تو قسمت کند ؟
آه ... چه قدر کسالت آور است
 سرفه های باد در دهان پنجره
 نه این که فکر کنی سطر اول این شب بارانی
 تب پاییز مرا گرفته و هذیان بوی زیتون پرورده می دهد نه ، فقط کسالت باد
 صدای پنجره ی کوچکم را دورگه کرده
 یادش به خیر ، آن روز بی همزاد
 که کبوتری روی آخرین دقیقه ی جمعه من نشست
 و سراغ مضراب دریا را گرفت
 یاد دست های تو افتادم که بی مضراب چه زیبا موج می زدی
 پس از آن روز بی همزاد
 که تو را اواسط سطر سکوتش جا گذاشتم
 تمام شنبه های بلوطی رنگ منتظر کسی بودم
 کسی که تویی ، تویی که هیچ کس نبودی
 سکوت مرطوبی در گلوی من گیر کرده
 تو حرف بزن
 با کلماتی از جنس باورهای من
 حرف بزن
 نگذار نهال تنهایی من بزرگ شود
 آن قدر بزرگ که تمام شاخه هایش را کبوتر و کلمه بگیرد
 کجا رفت آن میم که به پرنده ی نام من می چسباندی
 و پرنده ی مال آسمان تو می شد ؟
 اگر می توانستم در این دقیقه ی شب گریه کنم
 سکوت همرنگ چشم هایت را می شکستم
و تن سکوت ماندگار سیاه می کردم
 کاش جای دوستت دارم ها اسیر گورکن ها می شدم
ولی نه
 تو باور نکن ، من و پنجره و شب و سکوت
 تب سبزی داریم
 تو باور نکن


شاعران » مریم اسدی »13
سه شنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۰ ساعت 11:59 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

13

من آهسته آمدم کنار وقفه ای از دریا
 رو به روی کبوتری که از غروب می وزید
 چشم به راه آوازی که دریا
 از آغاز پرنده زیر گوش بچه ماهی ها خوانده بود
 به یقین می دانی به چه فکر می کردم
 گفته بودی
 خودت با دریا کنار بیا
تمام دریاهای دنیا دو ساحل دارند
من کنار دریا می ایم ، من با دریا کنارمی ایم
من با باد ، با باران ، با ایینه و زمستان
 من کنار تو می ایم ، من با تو کنار می ایم
 من با هر چه آسمان سرکوب شده
 و هر چه سنگسار ایینه و مهربانی
 و هر چه منطق بی دلیل
 کنار می ایم
تو چه می دانی که در این یک شنبه ی عزیز که بوی تنبکو می دهد
چه قدر به بن بست کلمه رسیده ام
می خواهم انکار کنم که شاعرم
 و یک سکوت هزار ساله بر لب کبود هر چه باران بی مورد
 من خودم را اواسط دیروز جا گذاشتم
 کسی که امروز کنار تو می اید
یک مرده ی منطقی است
 حالا می توانی آسوده باشی
 من کنار تو آمده ام
 من با تمام تو کنار آمده ام


شاعران » مریم اسدی »12
سه شنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۰ ساعت 11:58 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

12

چیزی شبیه دریا
چیزی شبیه آتش
 شبیهن چشمان تو
 وقتی آهسته از لای سکوتی سبز نگاهم می کنی
 واژه ای
کبوتری
 دریایی
و یا شاید ستاره ی کوچک سبزی
 درون من زاده می شود
 واژه ای که احتمالا تمام پاییز تو را بابا صدا می کند
 واژه ای ساده و آسوده
 که پیله ی پروانگی اش را مو به مو برایت تعریف می کند
 حالا بیا به دوشنبه ی من
 کنار پنجره ای از اضطراب باران و خیابان
 و زستانی از کودک و کبوتر و برف
 که نمی داند تکلیف این همه آدم برفی که در حوالی خوابش پرسه می نند چیست
 یاد آن جمعه ی خلوت از جنس بوسه افتادم
 همان جمعه
 که آوازی سپید از آسمان بارید
 می ترسم ، ستاره ی سبز من
 از آدم برفی های عریان
 که به نگاه معطر ما
 حسودی می کنند
 از سایه های بی پروا
 حتی از پررنگی چای
و بی رنگی برف و ترانه
صدای گریه ی جوجه ای می اید
 که رؤیای سه شنبه را
 روی برف ها پیدا نمی کند
 ساعتم قارقار می کند
کلاغ روی آنتن خانه ی همسایه
 تیک تک سر می دهد
 می ترسم
 دیگر نگو چرا
شاید از نبودن کسی مثل تو
 شاید از بودن تو
 در آخرین دقیقه ی
علاقه و اقاقی
 شاید از واژه ای که درونم زاده شده
 می ترسم
 با آن که می دانم
 قد همان صبح جمعه ی آخر دی ماه
 دوستم داری


شاعران » مریم اسدی »11
سه شنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۰ ساعت 11:57 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

11

 بهار نوزاد است
 ستاره نوزاد است
 سیب نوزاد است
بیا با هم عهد ببندیم پا به پای سیب گریه کنیم
 پا به پای ستاره و بهار
 تا بزرگ شویم
 تا ترکه ی انار خواب سیب و ستاره را زخم نکند
 تا کسی شبیه خاکستر پا به خلوت دریا نگذارد
 بیا با هم بزرگ شویم
با آوازی متمایل به ایینه های شمال
بیا با هم بزرگ شویم
بیدارم ، شرجی مهربان من
همراه باد ارغوانی ساز بزن
بیدارم
 تا نگاه نوزادم در آغوش چشمان تو
 قد بکشد
 قد بکشد رو به جانب شمال
 رو به علاقه ، به حوالی اقاقی
 حتی برای شنیدن یک دوستت دارم ساده
 گوش هایم نوزادند
 که نمی گویی که نمی شنوم
 بیدارم ، از هر پنجره ای بیدارتر
 و نشانی برهنه ی کوچه ی نیامدنت را خوب می دانم
و حتی لب دریا را بارها بوسیده ام
 و حتی میان گهواره هم عمری به عمد
 همسن سیب وامانده ام
حالا ، ستاره ی سبز من ، بی تعصب بگو
بر می گردی با هم بزرگ شویم ؟


شاعران » مریم اسدی »10
سه شنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۰ ساعت 11:57 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

10

دست هی شرجی تو
 شمالی ترین دقیقه ی دیروز
روی شانه ی من قد می کشید
 و به دریا می رسید
هیچ فکر میکردی ته فنجان لب طلیی ام درییی باشد
 و هر روز کبوتری بال بسته
 در ساحلش بنشیند و قهوه بنوشد
و تمام چهارشنبه سوری هی دنیا
 مثل همین شب نارس
 آتشی در دل دریا روشن کند
 و کنار آن بنشیند
 و با کسی به لهجه ی انار تخته نرد بازی کند ؟
 نگو که هیچ وجه مشترکی بین یینه و کبوتر و دریا نیست
 تمام یینه هی دنیا به دریا می ریزند
 و تمام کبوترهی دنیا ته دریا آشیانه می کنند
 اگر باور نمی کنی
 پنجره ی باران خورده ات را باز کن
 چند سطر پس از باران
 ببین خورشید در چه سکوت سبزی فرو رفته
 گمان می کنم لی آ÷رین جمعه ی سال بارانی ام را جا گذاشتم
 پنجره ام را جا گذاشتم
 و شانه ام را که دست هی شرحی تو روی آن قد می کشید
آه ، مهربان شرجی من
 کنار همین شمعدانی هی شعر من بنشین
 هیچ کس اندازه ی آسمان دروغ نمی گوید
هیچ بارانی پنج شنبه ی مرا
از عطر ارغوانی یینه تر نکرده
 تا چه رسد به خاطرات شرجی کنج دی ماه پارسال
حالا هرکس بری من مریم بیاورد
 گهواره هم می آورد
 هر کس انار بیاورد
یوان پر از عطر پونه هم می آورد
 هر کس دریا بیاورد
فنجان لب پریده هم می آورد
 گمان می کنی چرا حوالی قنوت دست هیم را به آسمان سپردم ؟
 هیچ کس به من نگفته بود
 خدا میان گهواره ی قمری هاست
 بالی عقربه هی اردی بهشت
بی باور شنیدم ، شمالی ترین دقیقه ی دیروز
خدا با لهجه ی یاس
 مرا به نام کوچکم صدا می کرد
من رأس غروب هر اتفاق
پیاله ی آب پشت سر خورشید می ریزم
 و خورشید تشنه
 رأس طلوع هر واژه زلال از یینه ام می چکد
 به خود خدا خراب تر از آنم
 که کسی شمعدانی هی شعرم را بچیند
 و در یوان بن بست ماه بکارد
 دلم حالا بری بوسه هی شرجی ات تنگ شده
 دوستت دارم
 قدر ریحه ی خدا که لی چادر گل دار آسمان پیچیده
 دوستت دارم
 قد تمام لحظه هی شمالی سالی که پشت یینه جا گذاشتم
 سال و علاقه و اقاقی و کبوتر و یینه
 تحویل شدند
 سیب و سبز و سکوت بریم بیاور


شاعران » مریم اسدی »9
سه شنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۰ ساعت 11:56 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

9

تو اگر لب تر کنی
 دیر یا زود
 بارانی ام را می پوشم
و به دیدن باران های تمام روزهای هفته از سال نیامده می روم
 به خاطر تو ، مخاطب
دیر یا زود
 آسمان را جواب می کنم ، دریا راخراب
تو فقط لب تر کن
آه ، چه قدر خوبم من در این ساعت خوابیده
چه قدر خوبم
 وقتی که می گویی
 مراقب دختری که ته ایینه ات شاعر می شود باش
 چه قدر خوبم
 وقتی که هر چند بی بروز ، بی واژه ، بی اتفاق
اما هستی
 سبز و ساده و آرام
 می نشینی و از خورشید عریان دوشنبه ها حرف می زنی
 که ترس از سفر کبودش می کند
 و از هلال ماهی
 که در ایینه ام کاشته ام
 و ناشنیده می دانی
هر سال زمستان پر از عطر بابونه می شود
 نگاهم می کنی
دهانم طعم آبی می گیرد
 نگاهم می کنی
 آسمان بنفش می شود
بنفشه می بارد
دریا طعم نارنج می گیرد
نارنجی می شود
 نگاهم می کنی
 ساعت بیدار می شود
 عقربه ها راه می افتند
 به هشتاد می رسند
نگاه تو روی نت سی قفل می کند
 نگاه من کلید سل می شود
قفل را باز می کند
آه ، چه قدر خوبم
وقتی که بی بروز ، بی واژه ، بی اتفاق
 اما هستی


شاعران » مریم اسدی »8
سه شنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۰ ساعت 11:56 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

8

 گاهی که رنگ چشمان تو را گم می کنم
 پاییز می شوم
 و باد لهجه ای زرد
 کشان کشان
 هلم می دهم تا سنگسار علاقه
همین کافی نیست که پلک نزنی ، گلم ؟
حالا شب به نیمه های عقربه می رسد
 و من فکر می کنم دیروز سر انگشت پنجره
 روی کدام سطر کوچه بود
 که پاورچین و ساده
به آغوش تو ریختم
 راستی ، کجای شب بودی که خواب زمستان سفید شد ؟
پنجره پیش بینی کرده بود
 مرا که ببوسی برف می گیرد
 حالا در عمق زمستان
کبوتری با آوازی از جنس سیب
روی لب هایم آشیانه کرده
 کبوتری سبز که در ایینه پرواز می کند
چشم به راه کدام واژه از دهان دریایی ؟
 باور کن
 هیچ ستاره ای قبل از آسمان متولد نشده
 نخ بادبادک نگاهت را پایین بیاور
به من نگاه کن
 تمروز پنجم پنجره است
 و من اندازه ی همین آسمان برهنه
دوستت دارم


شاعران » مریم اسدی »7
سه شنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۰ ساعت 11:55 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

7

تو سبز را به من آموختی
 حالا از هردرختی سر بلند ترم
 دیروز رکعت آخر باران دستم را بوسیدی
 و من عجیب دلم می خواست عشقم را واژه واژه لمس کنی
 نمی دانی چه قدر دلواپس پنجره ام
 وقتی خورشید از پیله ی آسمان در می اید
پنجره ام باید یاد بگیرد
 با چه کسانی به لهجه ی دیوار حرف بزند
 و چه وقت خورشید عقیم را سرزنش کند
نمی دانم به کدام پرنده معتقدی
ولی تو را به جان هر چه چکاوک
پر آواز پروانه را نبند
 هیچ کس آواز سبز پروانه ها را نمی فهمد
تو دیگر چرا؟
تو که از سلاله ی تابستانی
و با تمام رنگین کمان ها نسبت داری
 آسمان بالغ می شود
 هیچ کس نمی پرسد باران اهل شمال است
یا سیگار و ستاره
 وقتی که قبل از آمدن اجازه می گیرد
سلام می کند
 وای ، باران ، دلم برای لکنتت می سوزد
 نگاهم می کند باران
 نگاهی تر ، عاشق و مبهوت
 خوابت نبرد ، صبر کن
 هنوز هم خیلی از مردم
 باران روی شانه ی چترشان جان می دهد
 تو را به جان سیب ، مخاطب
بیا برویم کمی از باران دلجویی کنیم
 بیا برویم از روی شانه ی یک شنبه چتر را برداریم
 سکوتی زلال زیر پیراهنم می وزد
 سکوتی از اردیبهشت کودکی ها
 که حوصله ی زمستان را سر برده
 خوابت برد ؟
 ببین دیوان پنجره را باز می کنم تا تفألی بر باد بزنم
 چرا نگرانی ؟
 نگران برهنگی پنجره ای یا آواز پروانه ها ؟
 شاید هم دل واپس عبور زمانی ؟
نه ، ستاره ی سبز من آسوده باش
 این دختر ساده تمام سال هایی را که گذشت
 به حساب همان سیب کال می نویسد
 وقتی که دیدمت کمی از بوی سازت را برایم کنار بگذار
 یک شنبه ما را گم نمی کند
شاید ما او را...ـ
خوابیدی گلم ؟
شب به خیر


شاعران » مریم اسدی »6
سه شنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۰ ساعت 11:54 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

6

یاد سال های ناسروده که می افتم
هم بازی کودکی هایم تیله هایش را
 کنار آواز پروانه ها می چیند
 و با کاشی هایش
 ایوان شمعدانی ها را فرش می کند
 حالا فکر می کنم
چند سال از تیله ها بزرگتر شده ام ؟
 چند سال از کاشی ها ؟
سکوتی که از اردیبهشت کودکی ها
 تا امروز صبوری کرده می شکند
سکوتی سبز ، همرنگ تیله ها
 امروز دستم را گرفتی
 و تمام دنیای من کف دستهای تو جا ماند
این بار که دیدمت همراه دست هایت
 یک تیله ی کوچک سبز برایم بیاور
باور کن هنوز آن قدر کودکم
که تمام دنیایم در همان تیله ی سبز خلاصه می شود
آه ... ستاره ی سبز من
صدای ساز می اید
عنکبوتی دارم
 که گاهی تار می زند
 می خواهم او را نشانت دهم
هم اتاقی من عنکبوت سبزی است
 که آواز پروانه ها و لبخند سنجاقک ها را شکار می کند
نمی دانی چه لذتی دارد
گهواره و گریه و خواب
آخر این فصل دوباره زاده می شوم
 با یک ستاره ی سبز در قلبم
و تیله ای سبز در دستم


شاعران » مریم اسدی »5
سه شنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۰ ساعت 11:53 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

5

سیب نارس سبزی که از هلال ماه چیده ام
 با طلوعی از باران و انار و لیمو
 برای تو ، مخاطب سبز من
 روی دوشنبه ات
 جانماز ترمه ام را پهن می کنم
 و تو نگاه می کنی
 سبز سبز سبز می شوم
چای می آوری چای سبز
چای شرجی اواسط خاطره
چای مه کرده ی کبوتران شمال
 تمام دیشب
 قرار بود سر روی شانه ی هلال ماه بگذاری
 و با صدای بلند سکوت کنی
تمام دیشب
 داشتم آخرین دکمه ی پیراهن ماه را به شب می دوختم
تمام دیشب
 نبودن تو را با چراغ می گفتم
 تمام دیشب
 هیچ کس صدای گریه ی باد را نشنید
 آه ، ستاره ، ستاره ، ستاره
 کاش اندازه ی یک سلام ساده
یک ایینه ی کوچک پیش پا افتاده
 دوستم داشتی
 اما مگر می شود
هیچ پنجره ای قبل از دیوار متولد نمی شود
هیچ مریم و اناری قبل از غروب
حالا می خواهم ابتدای هر اذان
برایت شعر اول وقت بگویم
 برایت از دوشنبه های اتفاق
 از عصر های مرده
 از کبوتران سکوت علاقه
 از کوچه های پر رنگ پر از طعم چای و خاطره
هیچ کس جز تو لای خواب باران
 از این کوچه ی نارنجی
 که ته بن بست آسمانش خانه ی من است
 عبور نکرده
 که رنگ نارنج و خاطره بگیرد
 و تو یش تر از تمام کوچه های تنگ کاغذی
بن بستی
 و دست های بن بست ساده ات
 گاهی عجب اهل پرنده می شود
 اهل پیله
 اهل پروانه
 دست هایت پیش از تولد باران
 آسمانی شدند
 دست هایت پیش از تولد سبز
 نت های پر بسته ی کبوتران را می نواختند
 و دست هایت
 و دست هایت
 که گفته ای نبید این دست ها را آزار داد
 نباید بوسید
 نباید عاشق بود
تو از هر آسمانی که گمان کنی
 ابری تر و بلندتری
 به ارتفاع که رسیدم یادم افتاد
که اتفاق حتی از پیاله ی آب هم می افتد
 به ارتفاع که رسیدم
 آسمان افتاد
 تو به پیراهنم آمدی
 ششمین روز هشتاد
 از آخرین اسل غروب بود که
 عاشق شدم


شاعران » مریم اسدی »4
سه شنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۰ ساعت 11:53 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

4

باورت می کنم
 نه این که فکر کنی تسلیم شده ام ، نه
 تنها نمی خواهم جای مریم ، نم نم برایم
دستمال کاغذی و گل گاوزبان بیاوری
 نمی خواهم دقیقه ای حتی
سکوت همرنگ چشم هایت را زرد بنویسم
 من فکر می کنم
 سبز و ستاره
 در فهم هر باران ساده نیست
در فهم هر آسمان صاف علاقه هم نیست
مثل کوچه هایی که همیشه کوچک می مانند
 مثل شکارچی دریا
که شبی در ساحل نشسته بود
 و آبی هذیان می گفت
مثل یخچال که همیشه
 بوی گل یخ می دهد
باورت می کنم
 ایینه از سرم گذشته است
 گمان می کنی بیهوده
این همه کلمه به هم می بافم ؟
و یا در چشم زمستان بیهوده
لنز سبز گذاشته ام ؟
 باورت کرده ام
 از همان ابتدای سلام
 از همان ابتدای سکوت
 حالا سایه در سایه
 سطر به سطر
 سال در سال
 پشت پلک هر سه شنبه که باشی
 دوستم داری
من چیزی شبیه آب کم دارم
 مرا به دریای سبز می بری ؟
 مرا به ساحل سیب ؟