هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

شاعران »شاهین سجادی»میم.گاف
پنجشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۱ ساعت 1:49 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

میم.گاف

راز هایش سر به مهر

خانه هایش بی پناه

کفش هایش جفت ، جفت

روی تختش منتظر ، بی رنگ و رخ

 

می پريشد فکر هايش ، دم به دم

می فشارد چشم هايش ، ملتهب

کز همه نامهربانی های دی

کفن مرگ غمينش سرد ، سرد

 

یادش آید مادری را ، زود زود

در شب تاریک هم آغوشیش

می کشیدش رو به زیر

زیرش به رو

ننگ بادا او ، که بردش آبرو

 

یادش آید  دشنه اش را  سرخ فام

کان که هر شب می زدش بر سینه ام

می کشیدش چپ به را

رایش به چپ

می برید عشق هر معشوقه ام

 

ناگهان امشب که جانش می رود

یادش آمد جوجه هایم رنگ ، رنگ

می پریدند پر به پر

در فضای کوچکش زندان تن

 

يادش آمد ديگر او را چاره نيست

خون سرخ دوستان  خشکيده است

دامن و دامان او نفرين خلق

 

باز آيد نعره های پير مرگ

باز آيد نعره های پير مرگ


شاعران »شاهین سجادی»جای تو
پنجشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۱ ساعت 1:48 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

جای تو

بعد از ظهر يک شب دلگير

وقتی

پا در کفش های تو می کنم

زير لب ، آرام

جشن می گيرم

اين صبح زيبا را


شاعران »شاهین سجادی»کج راهه
پنجشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۱ ساعت 1:48 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

کج راهه

از بس از کجراهه ها

 رفتم              

 کج منشان

 شدند استادم


شاعران »شاهین سجادی»مرگ
پنجشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۱ ساعت 1:47 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

مرگ

جرعه جرعه این تلخکامی را

با مزه

لب های تو سر می کشم

ای همدم وفادار ، مرگ


شاعران »شاهین سجادی»نور
پنجشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۱ ساعت 1:47 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

نور

نور سرک می کشد

ظهرها

از بين پره های تهويه زير زمين

چه اصراری دارد

چنين رقصان اميد را

به تاريکی ببخشد


شاعران »شاهین سجادی»خواب
پنجشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۱ ساعت 1:47 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

خواب

حلقه زده است تاریکی

دور چشمت

حلقه زده است شفق

دور لبت

حلقه زده اند حلقه های بندگی

دورتادور

انگشتت

 ای لکاته خواب های من

          ***

صبح ها وقتی در برزخ نبودت

تو را صدا می کنم

باز آرزو می کنم:

«کاش کابوس می ديدم و صبح

از دستت نمی دادم»


شاعران »شاهین سجادی»طلوع
پنجشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۱ ساعت 1:45 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

طلوع

طلوع را به خاطر دارم

با کوتاهی و بلنديش

وقتی

در جای گرم و نرمم

خوابيدن دوستی را می بينم

در حبس گل های خاکستری


شاعران »شاهین سجادی»به سلامتی...
پنجشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۱ ساعت 1:45 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

به سلامتی...

می زنم استکانم را

به شيشه قلبت

به سلامتی همه زاغ های

روی پرچين


شاعران »شاهین سجادی»رحمانی مقصر است
پنجشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۱ ساعت 1:44 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
رحمانی مقصر است

بختت گم شده است

در سياهی

در سياهی زير چشم پسران همسايه

 ***

بختت گم شده است

در احتمال

در احتمال هايی که چند مثقال شانس هم

در آنها هيچ جايگاهی ندارد

***

بختت گم شده است

در شعر

در شعری که هيچ توجه ای به تو و روايتت نمی کند

***

بختت گم شده است

در فريب

در فريبی شاعرانه :

« وفا کن تا رها گردی ز دستم

زنان بی وفا را دوست دارم»


شاعران » سهراب دورودیان »فال
پنجشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۱ ساعت 1:31 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

فال

باز با تو
باز در تو
باز در بی مهری تو ماندم و خم هم به ابرویم نیاوردم
باز از احساس گرم با تو بودن
خواندم و بی مهریت را من به رویم هم نیاوردم
باز هم از عطر تو من سر مست گشتم
در میان ابرهای اسمان روز
من پی اسم تو میگشتم
در کدامین کوچه ی بنبست فالم را گرفتند
من میان این همه سهم تو گشتم


شاعران » سهراب دورودیان »عشق
پنجشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۱ ساعت 1:30 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

عشق

در بلندای زمان
غصه ی ما اول شد
از تو و غیر چه پنهان
دل ما پرپر شد
خواب دیدیم که مارا
لب مستانه دهند
نسب این دل دیوانه
به پروانه دهند
چه بسا خواب بدیدیم و
ندیدیم ز عشق
به کسی جز نی و نیرنگ
جزایی بدهند
دار دنیا تو مرا بس بودی
کار دنیا تو چه نا کس بودی
من برایت علفی هرز و تو اما از من
نو گلی تازه و نارس بودی
با تو از عشق چه گویم
که در این وادیه پست
تو همانا که همان
لقمه ی هر کس بودي


شاعران » سهراب دورودیان »مرگ
پنجشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۱ ساعت 1:29 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

مرگ

روزی که میمیرم
نگران من نباش
که میان ابرها گم نمی شوم
و اشک مریز
که نمیتوانم
حتی بغض کنم
حتی صدایم مکن
که من دیگر درون تورا حس میکنم
وقتی مردم
میان اسمان مرا بجوی
نه زیر سنگی که نام من کشیده به روی
من
همیشه تورا از فراز ابرها
تماشا میکنم


شاعران » سهراب دورودیان »صبح
پنجشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۱ ساعت 1:29 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

صبح

هوای تازه میاید
و انقدر زندگی بخش هست که
پرده ی اتاق را برقصاند
صدای ساز میاید
و انقدر شوق دهنده است که
مرا بی تاب کند
انگاه صدای گنجشک ها
مرا به فکر فرو میبرد
که شاید دلم بخواهد بخوانم
من می خوانمو
پرده میرقصدو
ساز صدای گنجشک ها را می بلعد


شاعران » سهراب دورودیان »درد
پنجشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۱ ساعت 1:28 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

درد

زندگی لکه ی ننگیست
که امیخته با جان من است
زندگی لحظه ی زردیست
که از ان من است
من نمی دانم
که ته این همه زشتی
که پس این همه زجر
که پی هین همه درد
چه به من میماسد؟


شاعران » سهراب دورودیان »شبانه
پنجشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۱ ساعت 1:27 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

شبانه

بر بلندای سکوت چشمهای تو
به ابر هم تعنه میزنم
و در خلوت شبهای بی تو
به جای نعره ساز میزنم
در این میان که خیال تو مرا میبرد
تارو پود تورا به ناز میزنم
و در گریز ثانیه های صبحتر شدن
به شوق وصال تو به راز و نیاز میزنم


شاعران » سهراب دورودیان »ایمان
پنجشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۱ ساعت 1:26 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

ایمان

دید من محدود است
من
میدانم که تورا هرگز نخواهم دید
من تورا
میان درخت های طلایی
و کنج اسمان صاف
پیدا کردم
تورا بین انگشت های باغچه
و در افتابی که لبریز از صداقت نور بود
یافته ام
من تورا
میان تمامی ابهای خروشان
که در صدایشان گم می شدم
دیده ام
من تورا درون لبخند کودکی
که از لبخند مادرش قهقهه می شد
باور کردم
وقتی که ابرها خاک را شستند
وعطر تورا احساس کردم
و ان زمان که علف گل کرد
به تو ایمان اوردم


شاعران » سهراب دورودیان »زندگی
پنجشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۱ ساعت 1:24 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

زندگی

اسمان است و من و یک پرواز
ما به دنبال چه ایم از اغاز
ما گریزان و شتابان و پریشان حالیم
زندگی چیست کز او می نالیم
زندگی
داستان مردیست
که به نان اندیشید
صبح تا شام دوید
و به نانش نرسید
زندگی
قصه ی پیرزنیست
که پی کارگران می خوابید
پیر مردش شاید
که مداوا بشود
زندگی
گریه ی دخترکی در سبد است
که مادر می خواست
دست ها مشت به دیوار سبد می کوبید
ناز ان دخترک زیبا را هیچ عابر نخرید
زندگی
شاخه گلی پشت چراغ سرخیست
که به دستان ظریف پسری نه ساله
سوی ما می اید
سبز میگردد و از نو حرکت باید کرد
زندگی
تلخ ترین فاجعه ی عمر من است
چه کسی بود مرا دعوت کرد
زود تر باید رفت
زود تر باید مرد


شاعران » سهراب دورودیان »ستاره
پنجشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۱ ساعت 1:24 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

ستاره

اهای انعکاس نور
به افتاب بگو
اگر برای من طلوع میکند
من از ستاره روشنم
به مادرم چنین بگوی
اگر برای چشمهای من
هنوز نور نذر میکند
من از ستاره روشنم
و ای چراغ های شهر
چقدر لطف میکنید
اگر سکوت میکنید
من از ستاره روشنم
دگر مرا هراس نیست
به وقت نیمه ی غروب
و ابشار های نور که پشت رودخانه مرد
من از ستاره روشنم


شاعران » سهراب دورودیان »زمان
پنجشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۱ ساعت 1:23 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

زمان

این زمان نادان است
و نمیداند
شاخه ی سبز حیات
روی دیوار زمستان خواب است
این زمان نادان است
او چه میداند
پر پرواز کبوترهارا
چه کسی می چیند
و من اندیشیدم
که چرا ماه ز خورشید
گریزان شده است
که چرا عقربه ها می چرخند
اندکی صبر کن ای چرخ زمان
مادرم سخت مریض احوال است
قصد ماندن دارد
تو اگر بگذاری نوش دارو برسد
این زمان سخت گریزان وپریشان حال است
این زمان نادان است
و کسی نیست بپرسد از او
مگر این لحظه چه عیبی دارد


شاعران » سهراب دورودیان »یاد
پنجشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۱ ساعت 1:22 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

یاد

و من پنداشتم
او مرا خواهد برد
به همان کوچه ی رنگین شده از تابستان
به همان خانه ی بی رنگ و ریا
و همان لحظه که بی تاب شوم
او مرا خواهد برد
به همان سادگی رفتن باد
او مرا برد
ولی برد ز یاد


شاعران » سهراب دورودیان »گریز
پنجشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۱ ساعت 1:22 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

گریز

سایه ی اندوه
روی دیوارهای شب
تو هنوز میگریزی و من
باز هم در تاب و تب
بس که دنبال تو گشتم
کفشهایم پاره شد
جان من اخر رسید و
باز پیدایت نشد
ای نسیم در گریز بی وطن
ای که بردی جان من با خویشتن
هر کجا خواهی برو کین بی رمق
در پی ات می اید او با جان و تن
پیش خود پنداشتی جا مانده ام؟
خسته و درگیر و رسوا مانده ام؟
از چه میترسانیم ای تند پا
هر کجا رفتی میایم هر کجا
جان من از ان تو بستان ز من
مر نبردی پیش تر ایمان من؟
جای من در استانه پای توست
هر کجا خواهی برم
من مال توست
من ملالم نیست
از جا ماندنم
این خیال از سر بدر کن
بهر رنجانیدنم


شاعران » سهراب دورودیان »
پنجشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۱ ساعت 1:16 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
چگونه موهـای بی‌حالت را سشـوار بكشید
چهارشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۱ ساعت 14:40 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
شما با موهایتان چه مشكلی دارید؟ چه ایرادی در آنها وجود دارد كه به زیباییشان آسیب زده‌ است؟ مطمئن باشید می‌توانید مشكل اصلی خود را در این مطلب پیدا كنید..


متن كامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: پزشکی و سلامت، آرایش و زیبایی
:: برچسب‌ها: مدل مو, حلت دادن به مو, موهای بدون حلت, مو
چرا شما به خوشبختي خواهرتان نيستيد؟
چهارشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۱ ساعت 14:38 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
تكنيك‌هاي برقراري ارتباط و حرف‌هاي تكراري و غيرعملي را فراموش كنيد. كليشه‌ها را كنار بگذاريد و درست در همين لحظه براي برقراري يك ارتباط نزديك با همسرتان مصمم شويد..

متن كامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی، جوانان
:: برچسب‌ها: رابطه و ازدواج, ازدواج, عشق
از فرزند خود یک نابغه بسازید
چهارشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۱ ساعت 2:29 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
مسوولیت های والدین تمامی ندارد. باید به بچه ها غذا داد. حمامشان کرد و بارها و بارها قصه بزبزقندی را برایشان تعریف کرد. علاوه بر این تهیه پول کافی برای تهیه غذا، اسباب بازی و بعدها درس و دانشگاه و... نیز برعهده شماست..


متن كامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: كودك
:: برچسب‌ها: فرزند, کودک, باهوش, نابغه
با این متدها انتخاب رنگ برای منزلتان را آسان کنید
سه شنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۱ ساعت 23:27 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
انتخاب رنگ برای اتاق شاید آنقدرها سخت نباشد، اما وقتی صحبت از انتخاب رنگ برای تمام خانه به میان می‌آید، کاری دشوار است زیرا علاوه بر این كه می‌خواهید هر اتاق ویژگی خود را داشته باشد..


متن كامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: دکوراسیون
:: برچسب‌ها: دکوراسیون, دکوراسیون داخلی, دکوراسیون رنگی
این تست‌ها به شما می‌گویند آمادگی بدن شما در چه حدی است
سه شنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۱ ساعت 22:25 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
حتما برایتان پیش آمده كه موقع ورزش به‌خصوص در باشگاه به این فكر بیفتید كه آمادگی بدنی‌تان در مقایسه با سایرین در چه حدی است. ساده‌ترین راه مسابقه دادن در وزنه زدن، دویدن، پریدن و خیلی كارهای دیگر است..

متن كامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: پزشکی و سلامت
:: برچسب‌ها: ورزش, تناسب اندام, لاغری
5 راه برای مخالفت کردن مودبانه
سه شنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۱ ساعت 20:39 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
موافقت کردن خیلی راحت‌تر از مخالفت کردن است. اما از مکالماتی که در آن موافقت چندانی وجود ندارد هم می‌توان چیزهای زیادی یاد گرفت—البته اگر بتوانیم خوب گوش دهیم و منطقی حرف بزنیم.

متاسفانه، خیلی از ما آنقدر خجالتی هستیم که نمی‌توانیم مخالفت خود را اعلام کنید و وقتی مسائل بر وفق مراد ما نباشد، خود را می‌بازیم. در زیر به 5 راهکار برای سودمند کردن مخالفت‌ها اشاره می‌کنیم—چه در گفتگو با والدینتان، دوستانتان یا هر کس دیگر..

متن كامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: تست و مطالب روانشناسی
:: برچسب‌ها: راه برای مخالفت کردن مودبانه, مخالفت کردن مودبانه
مدیران اینگونه کارمندان خود را آزار می دهند!
سه شنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۱ ساعت 20:25 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
اگرچه مدیران خوب گاهی اما مدیران بد همیشه کارمندان خود را کلافه میکنند. در اینجا ۴ عمل آزار دهنده غریزی مدیران که موجبات ناراحتی کارمندان را فراهم می‌سازد ذکر می‌کنیم..


متن كامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: موفقیت
:: برچسب‌ها: مدیر, کارمندان