هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

مغز پرخاصيت گردو
چهارشنبه ۲۱ مهر ۱۳۸۹ ساعت 18:3 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
اين‌روزها در شهرهايي كه درخت گردو در آن به عمل مي‌آيد، فصل تكاندن و جمع‌آوري محصول است. گردو يكي از مغزهاي پرچرب و سرشار از ويتامين‌هاي E، B، A و املاحي چون آهن، مس، فسفر، روي، منگنز و منيزيم است. فسفر موجود در مغز گردو با ماهي و تخم‌مرغ قابل قياس است و مس موجود در آن به جذب آهن و رفع كم‌خوني و ضعف كمك مي‌كند. منيزيم و ويتامين B موجود در مغز گردو به آرامش اعصاب كمك كرده و موجب خوابي مطلوب مي‌شود. روي آن نيز مي‌تواند قدرت جذب ويتامين غذاهايي را كه همراه گردو خورده مي‌شود، افزايش دهد. گردو به تنظيم قندخون كمك مي‌كند و مصرف متعادل آن براي افراد مبتلا به ديابت منعي ندارد.

اما اين سوال مطرح است، آيا گردو به عنوان يك مغز پرچرب مي‌تواند بر چربي و كلسترول خون تاثير گذارد؟ در جواب بايد گفت: بله تاثير دارد، ولي تاثيري مفيد و مثبت. گردو يكي از داروهاي بسيار خوب براي پايين آوردن كلسترول خون است. گردو به دليل دارا بودن اسيدهاي چرب امگا 3 و فيتوسترول از طريق افزايش سطح HDL (كلسترول خوب) و كاهش سطح LDL (كلسترول بد) موجب كاهش سطح تري‌گليسريد و كلسترول خون و كاهش تشكيلات رسوبات چربي در جدار سرخرگ‌ها شده و از خطرات و حملات قلبي و التهاب مي‌كاهد. در حقيقت گردو در مقايسه با ساير مغزها براي قلب مفيدتر است. البته فندق و مغز بادام نيز تا حدي كلسترول را پايين مي‌آورند ولي نه به اندازه مغز گردو و نه با سرعت عمل آن. تحقيقات نشان مي‌دهد، اگر فردي روزانه با غذاي معمولي خود بويژه با صبحانه 45 گرم يا 3 عدد گردو مصرف كند به شرط اين كه كالري دريافتي‌اش افزايش پيدا نكند، سبب كاهش بيماري‌هاي قلبي ـ عروقي و كلسترول مي‌شود بنابراين اگر به سلامت خود و فرزندانتان علاقه داريد هميشه در وعده صبحانه از نان و پنير و گردو استفاده كنيد و براي ميان‌وعده دانش‌آموز خود در مدرسه ساندويج پنير و گردو همراهم مقداري سبزي تهيه كنيد.

گردوه علاوه بر كاهش چربي به كاهش تجمع مواد زيانبار اكسيدكننده كه پس از صرف غذاهاي پرچرب در بدن توليد مي‌شوند نيز كمك كرده و از آسيب سلول‌ها و تسريع پديده پيرشدن سلولي و همچنين بروز سرطان‌ها به ميزان قابل توجهي مي‌كاهد. از سوي ديگر اين مغز پرچرب مي‌تواند موجب انبساط و انعطاف‌پذيري رگ‌ها شده و از افزايش فشارخون جلوگيري كند.

توصيه‌ها:

1ـ در100 گرم گردو 140 كالري، در 100 گرم مغز گردو 625 كالري و در يك عدد آن 30 كالري انرژي نهفته است. بنابراين در خوردن مغزهاي چرب گياهي به دليل كالري بالا و اثري كه در چاقي و ازدياد وزن دارند، نبايد افراط كرد.

2ـ مغز گردو به دليل طبع گرم و داشتن روغن غيراشباع در شرايط نامساعد خيلي زود تند شده و زياده‌روي در خوردن آن مي‌تواند باعث ايجاد التهاب و بروز جوش‌هايي در داخل دهان شود. به اين جهت هميشه پس از خوردن مغز گردو دهان را با آب بشوييد يا يك ميوه ترش مصرف كنيد.

3ـ زياده‌روي در مصرف مغز كهنه گردو كه رنگ آن برگشته و تند شده و دانه‌هاي ريز سفيدرنگي روي آن پديدار شده به دليل ترشح توكسين، سمي و خطرناك است.

توجه: در هواي سرد بدن خود را با خوردن مغز گردو گرم كنيد و براي تجديد قواي جواني، تقويت معده و پيشگيري از سرماخوردگي آن را همراه انجير، كشمش يا عسل ميل كنيد.



:: موضوعات مرتبط: پزشکی و سلامت
مادران واقعا پسرها را بیش‌تر دوست دارند ؟!
چهارشنبه ۲۱ مهر ۱۳۸۹ ساعت 17:58 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
- همیشه این اعتقاد وجود داشته است که مادران جانب پسران خود را بیش‌تر از دخترانشان می‌گیرند و به آن‌ها توجه بیش‌تری دارند. اما نتایج یک نظرسنجی نشان می‌دهد این اعتقاد نه تنها درست است بلکه درصد زیادی از مادران به آن اقرار هم می‌کنند.

این نظرسنجی نشان داد اگرچه مادران چندان تمایل به اقرار به این واقعیت ندارند، اما آن‌ها بیش‌تر به فرزندان پسر خود توجه دارند و با آن‌ها رفتار متفاوتی نسبت به دختران خود دارند. محققان متوجه شدند مادران با احتمال بیش‌تری پسران خود را با لغاتی مانند بامزه، دوست‌داشتنی، بازیگوش و مانند آن توصیف می‌کنند.
اما زمانی که به دختران می‌رسد آن‌ها بیش‌تر حالت انتقادی به خود می‌گیرند و معتقدند آن‌ها جدی‌تر و بی‌ادب‌تر هستند و بیشتر با آن‌ها بگو مگو می‌کنند و بهانه می‌گیرند.
در حقیقت این مطالعات که توسط وب سایت netmoms انجام شده است نشان می‌دهد نزدیک به 88 درصد مادران اقرار کرده‌اند که با پسران خود به شیوه‌ای متفاوت رفتار می‌کنند و رفتار آن‌ها تبعیض‌آمیز است. بیش از 55 درصد از مادران اعلام کرده‌اند که راحت‌تر با فرزند پسر خود ارتباط دوستانه برقرار می‌کنند. هم‌چنین 7 درصد نیز اقرار کرده‌اند که با پسر خود بیش‌تر از دخترشان مهربانی می‌کنند.
این مطالعه با انجام نظرسنجی روی بیش از 2 هزار مادر انجام شد که هم دارای فرزند پسر و هم فرزند دختر بودند. در این نظرسنجی مشخص شد مادران با احتمال دو برابر بیش‌تر از فرزاندان دختر خود نسبت به پسرانشان انتقاد می‌کنند. میزان انتقاد کردن از دختران 21 درصد و از پسران نزدیک به 11.5 درصد است.
کریسی داف یک مشاور از netmoms هشدار داد این تبعیض‌ها می‌تواند اثرات طولانی‌مدتی روی روحیه دختران داشته باشد. شاید به همین دلیل است که زنان بیش‌تر از مردان از خودشان انتقاد می‌کنند و نسبت به خود دید منفی دارند. این در حالی است که معمولا به دلیل تبعیض‌هایی که وجود دارد پسرها کم‌تر مورد انتقادات والدین و خصوصا مادر خود قرار می‌گیرند و اشتباهات آن‌ها نادیده گرفته می‌شود.
دختران معمولا بیش‌تر حس می‌کنند والدینشان آن‌ها را قبول ندارند و همین عامل باعث می‌شود روی کیفیت وظایفی که آن‌ها باید در آینده به عنوان مادر به دوش بکشند تاثیرگذار باشد. در صورتی که دختران بیش‌تر از مادران خود احساسات منفی دریافت کنند، این موضوع در آن‌ها به صورت باور در‌می‌آید و در آینده آن‌ها این طور تصور می‌کنند که نیاز به انتقاد شدن دارند.
بیش از یک پنجم مادران یا 21.5 درصد از آن‌ها اعتراف کردند که در صورتی که پسر آن‌ها شیطنت به خرج بدهد آن را نادیده می‌گیرند، اما این موضوع در مورد دختران فقط 17.8 درصد است.
مادران هم‌چنین بیش‌تر ویژگی‌های شخصیتی مثبت را به فرزند پسر خود نسبت می‌دهند و کم‌تر این کار را در مورد دختران خود می‌کند. نظرسنجی نشان می‌دهد نزدیک به 48 درصد از مادران پسر خود را با عنوان "پسر مامان" خطاب می‌کنند، اما فقط 35 درصد از دختران با عناوینی مانند "دختر بابا " خطاب می‌شوند.
سیوبهان فریگارد بنیانگذار نت‌مامز در این باره گفت: من خودم به عنوان مادر دو پسر و یک دختر اعتراف می‌کنم که رفتار کردن با تمام فرزندان به طور برابر کار بسیار مشکلی است. اما این تحقیقات شاید بتواند هشداری به مادران باشد که متوجه باشند به طور ناخودآگاه رفتارهای بسیار تبعیض‌آمیزی بین پسران و دختران خود قائل می‌شوند.
در نهایت این سایت به مادران توصیه می‌کند توجه بیش‌تری به دختران خود داشته باشند. هر زمان که آن‌ها را درگیر یک مشکل دیدند سریعا برای کمک به آن‌ها شتاب نکنند و به آن‌ها زمان و فضا بدهند تا بتوانند مشکلات خود را حل کنند. به این ترتیب حس احترام به خود و استقلال در دختران بارور می‌شود و در آینده موفق‌تر خواهند بود.

دیلی میل، 8 اکتبر



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
اس ام اس عاشقانه
چهارشنبه ۲۱ مهر ۱۳۸۹ ساعت 12:37 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

صدات واسم یه دنیاست دلم بی تو کویره

خندت اگه نباشه ، خیلی دلم میگیره . . .

.

.

.

به قبرستان گذر کردم کم و بیش / بدیدم قبر دولتمند و درویش

نه درویش بی کفن به خاک رفته / نه دولتمند برده یک کفن بیش

.

.

.

اتل متل گلابی ! دوستت دارم حسابی

نه شیر خشک ، نه شیشه ، دوستت دارم همیشه

.

.

.

تو باش نه به این خاطر که در این دنیای بزرگ تنها باشم

تو باش تا در دنیای بزرگ تنهاییم ، تنها ترین باشی . . .

.

.

.

زندگی یعنی :

نبینی و نگاهت کنن

نشنوی و دعات کنن

ندونی و به یادت باشن

.

.

.

کاش همانطور که از شکستن تکه ای شیشه برمیگردی و نگاهش میکنی

وقتی دل مرا شکستی ، یک بار بر میگشتی و فقط نیم نگاهی میکردی . . .

.

.

.

گدا شدن به در دوست قصد دیدن اوست

وگرنه نان گدایی که هر گدایی دارد

.

.

.

در میان دست هایت عشق پیدا میشود

زیر باران نگاهت نسترن وا میشود

با عبور واژه ها از گوشه لب های تو

مهربانی های قلبت خوب معنا میشود . . .

.

.

.

مردم میگن :

۱ ساعت یعنی ۶۰ دقیقه

۱ دقیقه یعنی ۶۰ ثانیه

ولی کسی نگفته بود ۱ثانیه بدون تو یعنی ۶۰ سال !

.

.

.

کاش کسی تو دلم پا نمیذاشت

کاش اگه پا میذاشت دلم رو تنها نمیذاشت

کاش اگه تنها میذاشت ، ردپاشو روی دلم جا نمذاشت . . .

.

.

.

هیچ کدوممون نمیتونیم به دلمون یاد بدیم که هیچوقت نشکنه

ولی حد اقل میتونیم بهش یاد بدیم  که وقتی شکست

لبه تیزش دست اونی رو که شکستش نبره !

.

.

.

فرق است بین دوست داشتن و داشتن دوست

دوست داشتن امری لحظه ای است

ولی داشتن دوست استمرار لحظه های دوست داشتن است . . .

.

.

.

دوستت دارم با (ص) صابون !

تا همه کف کنن !

.

.

.


تا زمین در گردش و تا آسمان در چرخش است

یاد یاری چون تو بر قلب ما ارامش است

.

.

.

میخوام ببینمت ولی حیف که بلیط سرزمین فرشته ها خیلی گرونه !

.

.

.

همیشه دو درس از زندگی خود را به یاد داشته باش

جسارت در بیان عقیده

و جرات در پذیرش اشتباه

.

.

.

بر خاک بخواب نازنین تختی نیست

آواره شدن حکایت  سختی نیست

از پاکی اشک ههای خود فهمیدم

لبخند همیشه راز خوشبختی نیست

.

.

.

در مجلسی که روزنه امیدم سخنرانی میکرد

آرزوهای بر باد رفته ام را به سویش تخم مرغ گندیده پرتاب کردند

.

.

.

آدما رسمشونه پابند دلدار نمیشن

خوب گرفتار میکنن اما گرفتار نمیشن

آدما رسمشونه شاخه به شاخه میپرن

دلو بیمار میکنن اما پرستار نمیشن

.

.

.

تو این دنیا تو این عالم / میون این  همه آدم

ببین من دل به کی دادم / به اونی که نمیخوادم

دلم شیشه دلش سنگه / واسه سنگه دلم تنگه

.

.

.

بار الاها ای خدای عدل و داد / هرکه کرده یادی از ما زنده باد

ما که معتاد رفیقیم و خمار روی دوست / در مرام ما نباشد ترک این نوع اعتیاد

.

.

.

حضور هیچکس در زندگی ما اتفاقی نیست

خداوند در هر روز رازی نهان کرده برای کمال ما

خوش آن روزی که دریابیم راز این حضور را

.

.

.

http://www.love.com !

start loading

20%

*

40%

*

60%

*

80%

*

100%

Loading Compelet

You Are Downloaded In My Heart !

.

.

.


در نگاه آنان که پرواز را نمیفهمند

هرچقدر اوج بگیری  کوچکتر خواهی شد

.

.

.

تکرار همه چیز تو دنیا خسته کننده است اما تو مثل نفسی

تکرارت تضمین زندگی منه . . .

.

.

.

ایم مایه افتخار و خوش اقبالیست

عرش از تب و تاب رنگ قرمز خالیست

آبیست تمام آسمان ای گل من

شاید که خدای ما هم استقلالیست !

.

.

.

*%*%

*%*%*%

(   i   )

{         }

یه گلدون گل مال تو ، تو مال من

دیدی  باز سرت کلاه رفت !؟

حالا تو یه گلدون گل داری من یه دنیا گل !

 



:: موضوعات مرتبط: پيامك
این 8 میوه را حتما بخورید
یکشنبه ۱۸ مهر ۱۳۸۹ ساعت 12:13 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
آرمان: متخصصان توصیه می‌کنند روزانه 2 تا 3 وعده میوه به شکل طبیعی،آب‌میوه و کمپوت البته بدون افزودن شکر مصرف کنید و برای آنکه هرگونه آثار آفت‌کش‌ها از روی آنها پاک شود،حتما قبل از استفاده آنها را خوب بشویید و ضدعفونی کنید اما فراموش نکنید اگر آنها را برش زدید،فورا مصرف کنید زیرا ویتامین موجود در آنها در تماس با هوا و نور از بین می‌رود.


لیمو: مقاوم در برابر میکروب، لیمو سرشار از ویتامین c است و ترکیبات ضدعفونی‌کننده آن را تبدیل به میوه‌ای انرژی‌زا و بسیار مناسب برای فصل زمستان کرده است.لیمو حاوی آنتی‌اکسیدان‌های قوی است که می‌تواند مانع از بروز بیماری‌های زوال عقل مثل آلزایمر شود.


سیب: مفید برای هضم غذا، سیب حاوی 87 درصد آب، ویتامین‌های A،B1،B2،B6،C، مواد معدنی و کلسیم، منگنز، آهن، ید،‌ پتاسیم و فسفر است.سیب غنی از فیبر بوده و در هضم و دفع راحت به دستگاه گوارش کمک می‌کند.همچنین نگه‌دارنده خوب پرزهای روده‌ای است.از آنجا که قند کمی دارد و به سرعت احساس سیری را القا می‌کند، می‌توان آن را میان وعده‌های غذایی خورد.

کشمش: غنی از قند، سوالی که در ذهن اکثر مردم وجود دارد،این است که آیا انگورخشک یا کشمش همان خواص انگور تازه را دارد و مصرف کدام بهتر است؟ بیش از هر موضوعی باید توجه کرد که کشمش بسیار پرکالری‌تر از انگور تازه است و مصرف آن به ویژه به ورزشکاران توصیه می‌شود.

انجیر: محرک دستگاه گوارش، 60 تا 70 درصد انجیر را قند تشکیل داده است،پس باید در مصرف آن حد تعادل را نگه داشت.انجیر بسیار انرژی‌زا بوده و برای افرادی که ورزش می‌کنند،مفید است.


آناناس:داروی دردهای عادت‌ ماهانه زنان، آناناس حاوی بروملین، نوعی آنزیم ترکیبی که به عنوان مکمل غذایی برای تسهیل دفع و هضم غذا استفاده می‌شود است.کالری کمی دارد و غنی از فیبر است،در نتیجه میوه بسیار مناسبی برای کسانی است که رژیم می‌گیرند.البته سبب سوختن چربی‌ها نمی‌شود. مصرف آناناس مانع از شکل‌گیری سلولیت و حبس آب در بدن می‌شود.

زردآلو: برای زیبایی صورت، زردآور غنی از ویتامین و مواد معدنی است و چون فیبر بالایی دارد بسیار به هضم غذا کمک کرده و دفع را آسان می‌کند.از زردآلو برای تهیه مواد آرایشی و ماسک هم استفاده می‌کنند زیرا سبب سالم و درخشان شدن پوست شده و اپیدرم را قوی‌ می‌کند.



موز: در مقابل خستگی، ورزشکاران علاقه خاصی به این میوه دارند چون مانع از بروز خستگی جسمی وروحی می‌شود.موز حاوی مواد معدنی منیزیم،پتاسیم و ویتامین‌هایی نظیر A،B،C و E است.بسیار مغذی و انرژی‌زا است.موز قند بالایی دارد و باید در مصرف آن میانه‌رو بود.همچنین برای افرادی که دچار اسهال هستند،بسیار مفید است.


گوجه فرنگی: میوه‌ای متفاوت از دیگران، گوجه‌ فرنگی جزو سبزیجات محسوب نمی‌شود بلکه در گروه میوه‌ها قرار می‌گیرد و یکی از میوه‌های اصلی در رژیم‌های مدیترانه‌ای است! گوجه سرشار از آب،فیبر و دفع کننده سموم،آسان‌کننده دفع و قوی‌کننده دستگاه ایمنی است.


:: موضوعات مرتبط: پزشکی و سلامت
روش‌ درماني براي مبتلايان به ريزش مو
شنبه ۱۷ مهر ۱۳۸۹ ساعت 10:53 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
خوشبختانه در سال‌هاي اخير با پيشرفت‌هاي چشمگيري كه در درمان ريزش مو صورت گرفته، ديگر جاي هيچ‌گونه نگراني براي از دست دادن موها نيست. امروز انواع درمان‌هاي دارويي و جراحي براي درمان ريزش مو وجود دارد كه مي‌تواند به طور كامل ريزش مو را درمان كند. آنچه قبل از هر كاري براي درمان ريزش مو اهميت دارد، تشخيص دقيق علت ريزش موست.

پس بهترين و منطقي‌ترين كاري كه شما هنگام مشاهده ريزش مو مي‌توانيد انجام دهيد اين است كه با يك پزشك متخصص پوست و مو مشورت كنيد و هرگز با توصيه افراد غيرمتخصص يا دوستانتان اقدام به درمان خودسرانه نكنيد. پزشك متخصص با گرفتن يك شرح حال از بيمار و معاينه موهاي وي و در صورت لزوم انجام برخي آزمايش‌ها براي بررسي وضعيت هورمون‌ها و تشخيص بيماري‌هاي داخلي مي‌تواند علت دقيق ريزش مو را تشخيص دهد.

چنانچه پزشك علت ريزش موي شما را بيماري‌هاي داخلي مثل ديابت، تيروئيد، تخمدان پلي‌كيستيك يا بيماري‌هاي اتوايميون، كم‌خوني و ... تشخيص دهد براحتي با كنترل دقيق بيماري، ريزش مو درمان مي‌شود.

اما چنانچه ريزش مو در شما از نوع آندروژنتيك كه رايج‌ترين علت ريزش موست باشد پزشكتان استفاده از داروهايي مثل ماينوكسيديل را توصيه خواهد كرد كه البته با توجه به جنسيت، نوع دارو متفاوت خواهد بود.

در اين نوع ريزش مو، مراجعه بموقع به پزشك از اهميت بالايي برخوردار است، چراكه اوايل شروع ريزش مو كه هنوز فوليكول‌ها از بين نرفته‌اند، دارودرماني مي‌تواند موثر واقع شود و موهايتان دوباره شروع به رويش كنند، اما چنانچه فوليكول‌ها بر اثر پديده مينياتوري شدن، كامل از بين رفته باشند اين درمان‌ها باعث رشد موهاي نازك و كرك مانندي مي‌شوند كه با قطع درمان همين موهاي نازك نيز خواهند ريخت.

پس چنانچه در اين مرحله براي درمان اقدام كنيد، بهترين راه‌حل جراحي‌پيوند موست.

چنانچه پيوند مو توسط پزشك متخصص و باتجربه انجام شود، مي‌توانيد به نتيجه عمل خوشبين باشيد و معمولا 90 تا 100 درصد موهاي كاشته شده رشد خواهند كرد.

راه‌حل ديگري كه بتازگي در ايران و بسياري از كشورها براي درمان ريزش مو رايج شده، مزوتراپي است. در اين روش داروهايي مانند ماينوكسيديل، فيناسترايد يا دوتاسترايد، بيوتين، كافئين مولتي ويتامين و ... توسط سوزن‌هاي ‌ريزي و به وسيله تفنگ مخصوصي به داخل پوست سر تزريق مي‌شوند. اين تزريقات بايد تا چند هفته مثلا هر هفته يا هر 2‌هفته يك‌بار انجام شود و سپس فاصله بين تزريقات بيشتر شود و مثلا بيمار بايد هر ماه يا هر 2 ماه يكبار براي تزريق مراجعه كند. اين تزريقات تا زماني كه فرد مي‌خواهد مو داشته باشد، ولي در فواصل زماني بيشتر بايد صورت گيرد و از آنجا كه هزينه اين عمل نيز گران است، معمولا جزو درمان‌هاي گران‌قيمت محسوب مي‌شود كه هر كسي از پس هزينه‌هاي آن برنمي‌آيد.

اثربخشي اين نوع درمان از سوي مجامع علمي تاييد نشده و هنوز مورد بحث است، ولي در برخي بيماران نتيجه رضايت‌بخشي داشته، گرچه افرادي هم وجود دارند كه نتيجه دلخواه از آن نگرفته‌اند. به طور كلي اين روش را نمي‌توان به عنوان يك روش استاندارد براي درمان ريزش مو توصيه كرد.

جديدترين روش درماني كه هنوز در مراحل تحقيقاتي است و البته نتايج اوليه بسيار خوبي داشته، روش PRP است كه همان تزريق پلاسماي غني از پلاكت است كه از خون فرد جدا شده و غني از فاكتورهاي رشد است.

مشاهده شده كه با يك‌بار تزريق پس از 3 ماه نتيجه آن كه همان رشد قابل توجهي از موهاست، قابل رويت است.

PRP علاوه بر درمان ريزش مو، تاثير چشمگيري نيز در تسريع ترميم زخم‌ها و جوان‌سازي پوست دارد.

موهاي انسان به طور طبيعي با يك روش دوره‌اي رشد مي‌كند كه سيكل رشد مو ناميده مي‌شود و شامل يك مرحله رشد و يك مرحله استراحت است. اين سيكل در افراد مختلف متفاوت است در حالت طبيعي با ريزش يك مو، موي جديدي جايگزين آن مي‌شود،‌ اما مشكل زماني شروع مي‌شود كه موهاي ريخته شده بيشتر و سريع‌تر از موهاي رويش يافته جديد باشد، اينجاست كه زنگ خطر به صدا در مي‌آيد و به شما هشدار مي‌دهد كه دچار ريزش مو شده‌ايد. اين ريزش مو مي‌تواند موقت يا دائمي باشد كه بستگي به عامل آن دارد.



:: موضوعات مرتبط: پزشکی و سلامت
دختر می خواهید يا پسر؟
شنبه ۱۷ مهر ۱۳۸۹ ساعت 10:51 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
دختر يا پسر؟ فرقي نمي‌كند. مهم اين است كه نوزاد سالم باشد! اينها جملات بسيار آشنايي هستند كه هنگام تولد يك نوزاد همه ما آنها را به دفعات شنيده‌ايم، اما آيا واقعا از صميم قلب اين گونه فكر مي‌كنيم؟ به جرات مي‌توان گفت كمتر كسي است كه دختر را به پسر يا پسر را به دختر ترجيح ندهد. شايد اين گونه به دنبال آرزوهاي دوران كودكي كه تحقق نيافته‌اند، محبتي كه هميشه تشنه آن بوده‌ايم يا به اصطلاح جور كردن جنس خود باشيم.

البته گاهي نيز مسائل فرهنگي و اجتماعي باعث مي‌شوند تا ناخودآگاه ترجيح دهيم فرزندمان از جنس خاصي باشد و اينجاست كه دختر يا پسر بودن ارزش محسوب شده و همان طور كه به فكر سلامت نوزاد هستيم به جنسيت آن نيز مي‌انديشيم. مدتي است كه شواهدي مبني بر تأثير نوع تغذيه بر شانس دختر يا پسردارشدن ارائه شده است. سؤالي كه ذهن بسياري را درگير كرده اين است كه واقعا چقدر مي‌توان اين مساله را مستند و علمي دانست؟

به گفته علي ميلاني بناب، كارشناس ارشد تغذيه پيش از وارد شدن به بحث، لازم است به اين نكته توجه كنيم كه در حقيقت ما همان چيزي هستيم كه مي‌خوريم! به عبارت ديگر مواد غذايي كه به بدن ما مي‌رسند، سازنده تمامي سلول‌هاي بدن ما هستند و البته نوع خلقيات و روحيات ما نيز به ميزان زيادي تحت تاثير نحوه تغذيه ماست. از اين رو صحت‌‌داشتنِ تأثير تغذيه بر نوع جنسيت فرزند چندان دور از ذهن به نظر نمي‌رسد.

عوامل تاثيرگذار بر جنسيت نوزاد

عوامل زيادي بر تعيين جنسيت فرزند تأثير دارند. اين عوامل بر شانس ورود اسپرم حاوي كروموزوم X يا Y به تخمك تاثير مي‌گذارند. به بيان ديگر اسپرم‌هاي طبيعي يا داراي كروموزوم X هستند يا Y. در حالي كه تخمك تنها مي‌تواند حاوي كروموزوم X باشد. اگر اسپرم حاوي كروموزوم Y وارد تخمك شود، سلول تخمِ تشكيل شده داراي كروموزوم‌هاي XY خواهد بود و نوزادي كه به اين جهان پا خواهد گذاشت، پسر خواهد بود و بعكس اگر سلول تخم حاوي كروموزوم‌هاي XX باشد، نوزاد دختر خواهد بود.

تحقيقات انجام شده نقش الگوي تغذيه مادر بر شانس ورود 2 نوع اسپرم به تخمك را بين 30 تا 70 درصد گزارش كرده‌اند البته شواهدي نيز وجود دارند كه نحوه تغذيه پدر نيز بر تعيين جنسيت نوزاد تاثيرگذار است.

به گفته ميلاني بناب، جالب است بدانيد بر اساس تحقيقي كه بتازگي در انگلستان انجام شده است، پدراني كه برادران بيشتري دارند، احتمال دارا بودن فرزند پسر نيز در آنها بيشتر است. در اين ميان موقعيت زماني چرخه قاعدگي مادر و فاصله زماني لقاح از زمان تخمك‌گذاري، سن مادر، ميزان اسيديته يا pH محيط واژن و گردن رحم و كيفيت و حجم مايع مني از عوامل تاثيرگذار ديگري هستند كه در تحقيقات مختلف به آنها اشاره شده است.

به عنوان مثال با توجه به اين كه فضاي اسيدي محيط واژن و گردن رحم براي اسپرم‌هاي حاوي كروموزوم Y چندان مناسب نيست، به نظر مي‌رسد چنين شرايطي احتمال لقاح كروموزوم X را با تخمك افزايش دهد و احتمال دختردار شدن افزايش يابد. شواهدي نيز وجود دارند كه حاكي از تاثير ميزان مايع مني و جنسيت فزرند هستند. به طوري كه بالا بودن حجم مني ممكن است احتمال پسر شدن را افزايش دهد. البته اين ادعا نيازمند بررسي‌هاي بيشتري است تا بتوان بصراحت آن را عنوان كرد، بنابراين بهتر است زياد هم به تبليغاتي كه درخصوص تاثير نوع تغذيه بر جنسيت نوزاد است، اميد نبست.

اما تا چه حد مي‌توان به اين نتايج اعتماد كرد؟ مسلما نمي‌توان به يك يا چند تحقيق اعتماد كافي داشت، براي اين كه بتوان به يك نتيجه كلي رسيد، مطالعات مشابه زيادي بايد در نقاط مختلف دنيا انجام شود و در نهايت با بررسي تمامي نتايج به يك نتيجه كلي رسيد، بنابراين در اين خصوص نيز بايد منتظر ماند تا نتايج مطالعات در نقاط مختلف جهان مورد جمع‌بندي علمي قرار بگيرند.

تاثير رژيم غذايي بر پسر يا دختردار شدن

در گذشته و برخي متخصصان طب جديد بر اين باور بودند كه اگر مادر در دوران پيش از باردار شدن غذاهاي پرنمك بيشتري بخورد، احتمال پسردار شدنش بيشتر است و اگر در همين دوران از غذاهاي شيرين بيشتر استفاده كند، احتمال اين كه فرزند دختر به دنيا بياورد بالاتر است. ولي تحقيقات اخير ميزان مواد معدني موجود در مواد غذايي را در تعيين جنسيت جنين موثر مي‌دانند، ولي اگر روزي دستورات تغذيه‌اي را حتي زير نظر پزشك نيز رعايت كرديد و به جنس مورد نظر خود نرسيديد، تعجب نكنيد چون همان طور كه گفته شد رسيدن به جنسيت مورد نظر شرايط خاصي را مي‌طلبد كه فقط به شرايط تغذيه‌اي برنمي‌گردد و حتي مي‌توان ارث را نيز در اين خصوص دخيل دانست.

براي اين که اسپرم وارد تخمک شود، بايد از يک غشاي پروتئيني شفاف از جنس پروتئين به نام زونا پلوسيدا (Zona Pellucid) که اطراف تخمک را فرامي‌گيرد، عبور کند و به محتواي ژنتيکي تخمک برسد.

اين در حالي است كه تحقيقات نشان داده نسبت پتاسيم و سديم به کلسيم و منيزيم با تاثيري که بر گيرنده‌هاي سطح زونا پلوسيدا مي‌گذارد، مي‌تواند بر احتمال ورود اسپرم حاوي کروموزوم X يا Y اثر بگذارد. از اين‌رو به احتمال زياد محتواي مواد معدني مواد غذايي مي‌تواند بر تعيين جنسيت نوزاد موثر باشد.

نمي‌توان با قاطعيت رژيم غذايي خاصي را براي افزايش شانس دختر يا پسردار شدن براي مادر توصيه كرد

طبق مطالعه‌اي كه بتازگي در انگلستان انجام شده، زناني كه طي يك سال پيش از بارداري غلات صبحانه، غذاهاي حاوي پتاسيم و سديم و در كل مقدار كالري بالاتري دريافت كرده‌اند بيشتر صاحب فرزند پسر شده‌اند، البته بسياري از منتقدان بر اين باورند كه در اين مطالعه تنها رابطه بين نوع الگوي غذايي و افزايش احتمال تولد نوزاد پسر گزارش شده و رابطه علت و معلولي به طور دقيق عنوان نشده است و از اين‌رو نمي‌توان چندان زياد به آن استناد كرد. علاوه بر اين دانشمندان مركز بهداشت باروري ايالات متحده آمريكا نيز بر اين باورند هنوز بسيار زود است كه بتوان به طور قطع ادعا كرد نوع رژيم غذايي مي‌تواند احتمال 50 ـ50 درصد پسر يا دختر بودن نوزادان را كمي به نفع يكي از جنسيت‌ها تغيير دهد.

به گفته ميلاني بناب، براساس آنچه گفته شد نمي‌توان با قاطعيت رژيم غذايي خاصي را براي افزايش شانس دختر يا پسردار شدن براي مادر توصيه كرد، با وجود اين آنچه جسته و گريخته از مطالعات مختلف برمي‌آيد، محتواي معدني مواد غذايي است كه شايد بتواند بر تعيين جنسيت نوزاد موثر باشد، وي ياد‌آور مي‌شود: به نظر مي‌رسد مصرف غذاهاي غني از کلسيم و منيزيم و دريافت کمتر مواد غذايي حاوي سديم و پتاسيم، با تغييراتي که در گيرنده‌هاي سطح تخمک مي‌گذارد، احتمال ورود اسپرم حاوي کروموزوم X و تولد فرزند دختر را بالا مي‌برد. بدين ترتيب مصرف غذاهاي غني از پتاسيم و سديم و مصرف کمتر کلسيم و منيزيم نيز اثر عکس داشته و احتمال تولد نوزاد پسر را بيشتر مي‌کند.

اين كارشناس ارشد تغذيه مي‌افزايد: بنابراين مصرف غذاهايي مانند مرکبات، زردآلو، آناناس، موز، هلو، گلابي، سيب، گوجه سبز، آلو، خيار، خرما، گيلاس، تمشک، توت فرنگي، انجير، خربزه، آبميوه و سبزي، حبوبات، کنگر، گوجه فرنگي، پياز، چغندر قرمز، زيتون، قارچ، حبوبات، ذرت، نخود سبز، عسل، هويج، کشمش، سيب‌زميني، سبوس گندم، تره شاهي، هل و زعفران مي‌تواند با بالا بردن نسبت پتاسيم و سديم احتمال پسر شدن فرزند را بالا ببرد. از سوي ديگر مصرف پنير سفيد، ماست، شير، تخم‌مرغ، بادام و بادام زميني بدون نمک، گردو، چغندر، سويا، کدو، فلفل سبز، لوبيا سبز، اسفناج، کرفس، مارچوبه، کاهو، ماکاروني، ??? گرم گوشت در روز، ماهي بخارپز و غذاهاي کم‌نمک مي‌تواند شانس دختردار شدن را افزايش دهد.

توصيه مي‌شود اين نوع رژيم غذايي حداقل چند‌دوره قاعدگي پيش از باردار شدن آغاز شود. با توجه به تاثيراتي که اين نوع رژيم در مادر دارد و اين که مواد غذايي مورد استفاده بايد تامين‌کننده تمامي نيازهاي بدن به مواد مغذي باشد، براي جلوگيري از بروز کمبودهاي تغذيه‌اي بايد صرفا تحت نظر متخصص تغذيه به رعايت اين رژيم مبادرت كرد.

در ضمن اگر مادري مبتلا به بيماري‌هاي قلبي ـ عروقي، پرفشاري خون و کليوي است، پيروي از اين رژيم توصيه نمي‌شود و با توجه به اين که اغلب والديني که صاحب فرزند هستند بيشتر نسبت به نوع جنسيت فرزند بعدي خود حساسيت نشان مي‌دهند، توصيه مي‌شود اين مادران پيش از اقدام به رعايت رژيم غذايي خاص نسبت به وجود بيماري يا اختلالات ديگر مورد ارزيابي قرار بگيرند، چون با افزايش سن احتمال بروز بيماري‌هاي ياد شده افزايش پيدا مي‌كند.

باران هروي‌زاده



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی، زناشویی
معجزه ي عشق را امتحان کن ! ( جالب )
شنبه ۱۷ مهر ۱۳۸۹ ساعت 10:48 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
عشق

سال ها پيش در کشور آلمان، زن و شوهري زندگي مي کردند. آنها هيچ گاه صاحب فرزندي نمي شدند. يک روز که براي تفريح به اتفاق هم از شهر خارج شده و به جنگل رفته بودند، ببر کوچکي در جنگل , نظر آنها را به خود جلب کرد. مرد معتقد بود: نبايد به آن بچه ببر نزديک شد. به نظر او ببر مادر جايي در همان حوالي فرزندش را زير نظر داشت. پس اگر احساس خطر مي کرد به هر دوي آنها حمله مي کرد و صدمه مي زد. اما زن انگار هيچ يک از جملات همسرش را نمي شنيد. خيلي سريع به سمت ببر رفت و بچه ببر را زير پالتوي خود به آغوش کشيد، دست همسرش را گرفت و گفت: عجله کن! ما بايد همين الآن سوار اتومبيل مان شويم و از اينجا برويم. آنها به آپارتمان خود باز گشتند و به اين ترتيب ببر کوچک، عضوي از ا عضاي اين خانواده ي کوچک شد و آن دو با يک دنيا عشق و علاقه به ببر رسيدگي مي کردند. سال ها از پي هم گذشت و ببر کوچک در سايه ي مراقبت و محبت هاي آن زن و شوهر حالا تبديل به ببر بالغي شده بود که با آن خانواده بسيار مانوس بود. در گذر ايام، مرد درگذشت و … مدت زمان کوتاهي پس از اين اتفاق، دعوت نامه ي کاري براي يک ماموريت شش ماهه در مجارستان به دست آن خانم رسيد. زن با همه دلبستگي بي اندازه اي که به ببري داشت که مانند فرزند خود با او مانوس شده بود، ناچار شده بود شش ماه کشور را ترک کند و از دلبستگي اش دور شود. پس تصميم گرفت: ببر را براي اين مدت به باغ وحش بسپارد. در اين مورد با مسئولان باغ وحش صحبت کرد و با تقبل کل هزينه هاي شش ماهه، ببر را با يک دنيا دلتنگي به باغ وحش سپرد و کارتي از مسئولان باغ وحش دريافت کرد تا هر زمان که مايل بود، بدون ممانعت و بدون اخذ بليت به ديدار ببرش بيايد. دوري از ببر، برايش بسيار دشوار بود. روزهاي آخر قبل از مسافرت، مرتب به ديدار ببرش مي رفت و ساعت ها کنارش مي ماند و از دلتنگي اش با ببر حرف مي زد. سرانجام زمان سفر فرا رسيد و زن با يک دنيا غم دوري، با ببرش وداع کرد.
عشق

بعد از شش ماه که ماموريت به پايان رسيد، وقتي زن بي تاب و بي قرار به سرعت خودش را به باغ وحش رساند، در حالي که از شوق ديدن ببرش فرياد مي زد: عزيزم، عشق من، من برگشتم، اين شش ماه دلم برايت يک ذره شده بود، چقدر دوريت سخت بود، اما حالا من برگشتم و در حين ابراز اين جملات مهر آميز به سرعت در قفس را گشود: آغوش را باز کرد و ببر را با يک دنيا عشق و محبت و احساس در آغوش کشيد. ناگهان صداي فريادهاي نگهبان قفس فضا را پر کرد: نه, بيا بيرون، بيا بيرون: اين ببر تو نيست. ببر تو بعد از اينکه اينجا رو ترک کردي, بعد از شش روز از غصه دق کرد و مرد. اين يک ببر وحشي گرسنه است. اما ديگر براي هر تذکري دير شده بود. ببر وحشي با همه عظمت و خوي درندگي، ميان آغوش پر محبت زن، مثل يک بچه گربه، رام و آرام بود. اگرچه ببر مفهوم کلمات مهر آميزي را که زن به زبان آلماني ادا کرده بود، نمي فهميد اما محبت و عشق چيزي نبود که براي درکش نياز به دانستن زبان و رسم و رسوم خاصي باشد. چرا که عشق آن قدر عميق است که در مرز کلمات محدود نشود و احساس آن قدر متعالي است که از تفاوت نوع و جنس فرا رود.
ضيافت عشق

براي هديه کردن محبت، يک دل ساده و صميمي کافي است، تا از دريچه ي يک نگاه پر مهر عشق را بتاباند و مهر را هديه کند.
محبت آن قدر نافذ است که تمام فصل سرماي ياس و نااميدي را در چشم بر هم زدني بهار کند.

عشق يکي از زيباترين معجزه هاي خلقت است که هر جا رد پا و اثري از آن به جا مانده تفاوتي درخشان و ستودني , چشم گير است. محبت همان جادوي بي نظيري است که روح تشنه و سر گردان بشر را سيراب مي کند و لذتي در عشق ورزيدن هست که در طلب آن نيست. بيا بي قيد و شرط عشق ببخشيم تا از انعکاسش , کل زندگيمان نور باران و لحظه لحظه ي عمر , شيرين و ارزشمند گردد. در کورترين گره ها، تاريک ترين نقطه ها، مسدودترين راه ها، عشق بي نظيرترين معجزه ي راه گشاست. مهم نيست دشوارترين مساله ي پيش روي تو چيست، ماجراي فوق را به خاطر بسپار و بدان سرسخت ترين قفل ها با کليد عشق و محبت گشودني است.

پس: معجزه ي عشق را امتحان کن !


منبع:تبیان



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
شیوه های انتقال اطلاعاتمان به مخاطب (نفوذ و صمیمیت 5)
جمعه ۱۶ مهر ۱۳۸۹ ساعت 20:46 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
  قسمت دوم : شیوه های انتقال اطلاعاتمان به مخاطب
ما اطلاعاتمان را از سه راه به مخاطب خود منتقل می کنیم:
الف- کلام:
بیشتر ارتباطهای ما از راه کلام صورت می گیرد و شما غالبا برای انتقال مطالب خود، سخن می گویید. در حالی که صحبت کردن و سخن گفتن، به تنهایی، بدترین و کم اثرترین شیوه انتقال است.
تحقیقات نشان داده است که تنها %70 اطلاعات ما از طریق کلام منتقل می شوند. وقتی شما دو ساعت تمام برای یک نفر یا یک عده سخنرانی می کنید، بدون اینکه از سایر راههای انتقال مطالب استفاده کنید؛ عملا فقط %70 گفته هایتان به مخاطب یا مخاطبتان انتقال پیدا کرده است. چیزی کمتر از هشت و نیم دقیقه آن!
اگر مخاطب یا مخاطبین شما بی توجهند یا حوسشان پرت است یا به عالم هپروت رفته اند؛ و یامدام خمیازه می کشند، اغلب به خاطر این است که شما صرفا صحبت می کنید و در بیان ضعف دارید؛ یعنی از راههای دیگر انتقال اطلاعات که مجموعا %93 انتقال از راه آنها صورت می گیرد؛ بهره نمی جویید.
بر دیگران خرده نگیرید که چرا گوش نمی کنی؟ حواست کجاست؟ و ... به خودتان خرده بگیرید که در برقراری ارتباط، ضعف دارید.
به خاطر داشته باشید اگر چه کلام، اولین راه برقراری ارتباط است؛ اما کم اثرترین است.

ب- لحن و طنین:
%38 اطلاعات ما از طریق لحن و طنین صدای ما منتقل می شود. یعنی چیزی بیش از 5 برابر کلام.
در روان شناسی یادگیری و توجه، گفته می شود که اساسا یا باید محرک تغییر کند یا تحریک پذیر تاتوجه و گیرایی تحریک پذیر، باقی بماند و همچنان جهت گیری کند.
مثلا وقتی شما از پشت بام منزل خود صدای پایی می شنوید؛ خیز بر می دارید و جهت می گیرید و چون احتمال می دهید دزد آمده باشد؛ توجه فراوان می کنید. هر چه قدر که صدای پا متغیرتر باشد مثلا کم و زیاد شود و همچنین هر چقدر که شما متغیرتر باشید مثلا خود را به صدا نزدیکتر یادورتر کنید؛ توجه شما افزایش می یابد.
امااگر شما در رختخواب، ثابت و یکنواخت باشید و صدای پا هم یکنواخت باشدغ خیلی زود به شدت، از توجه شما کاسته می شود. شما به خواب خوشی فرو می روید تا دزد هم با خیال راحت کار خودش را بکند و برود!
صدای پا در این مثال محرک است و شما تحریک پذیر سخنران و گوینده هم حکم محرک را دارد.
کسی که صحبت را آغاز می کند، مدام باید لحن و طنین صدای خود را تغییر دهد.
کسانی که از اول تا آخر صحبت خود، با یک تن صدا صحبت می کنند؛ مخاطبان خود را از دست می دهند و فقط به خاطر همین یک ضعف عملا %38 تاثیر گذاری و نفوذ خود را از دست می دهند و مطالبشان، چنان که باید و شاید انتقال پیدا نمی کند.
به کلام خود آهنگ بدهید. صدایتان را بالا و پایین ببرید. برای خودمعین کنید کاز ابتدا آنچه مهمتر است با صدایی بلندتر یا پایین تر بگویید.
لحن و طنین خود را تغییر دهید تا مخاطب، توجه پایدارتری داشته باشد.
متاسفانه اکثر سخنرانها بیشتر به آنچه می گویند، توجه می کنند، به واژه ها و به جمله بندیها.
اما آنچه به واژه ها و جمله ها روح می دهد و جان کلام را به جان شنونده پیوند می زند لحن و طنین شماست.
گاهی آنقدر آهسته صحبت کنید که شنونده را به زحمت و جهت گیری وادارید و گاهی چنان کوبنده و محکم بگویید که درونشان نفوذ کنید.
عده ای، به غلط، اول خیلی آهسته سخن می گویند و بعد بتدریج تن صدای خود را بالا می برند.
این افراد، همان ابتدا، مخاطب خود را از دست می دهند. شنونده فقط وقتی زحمت شنیدن صدای آهسته را به خودش می دهد که قبلا چیزی برایش جلب توجه کرده باشد.
ابتدا اشتیاقی برای شنیدن عبارت یا واژه ای ایجاد کنید. سپس آن را با تنی دیگر بگویید.
صدای یکنواخت و تغییر نکردن لحن و طنین، یکی از مهمترین علتهای حواس پرتی، چرت زدن و یا خمیازه کشیدن مخاطب است که شما را به ناراحتی وا می دارد.
تمرین کنید آنچه را که باید امروز در میان بگذارید؛ با تغییر لحن و طنین موثر بیان کنید.
لحن قاطعانه- لحن مودبانه- لحن شاد- لحن آرام- لحن تاکیدی- لحن شوخ طبعانه و ...
شما خود تجربه کرده اند که در محاوره ها، روحیه شما، خواه ناخواه لحن و کلام شما راتغییر می دهد، اما در انتقال اطلاعات به صورت سخنرانی یا تدریس و .. از این خصوصیت استفاده نمی کنید. تمرینن کنید که با تغییر لحن و طنین به سخن خود روح دهید. جان و روح محتوای واژه ها را با آهنگ کلام خود به مخاطبتان القاء کنید تا شنونده های فعال و خوبی داشته باشید.

ج- حرکات:
آنچه تا کنون گفتیم یعنی کلام و طنین در مجموع %45 اطلاعات ما را منتقل می کند. %55 بقیه، یعنی بیش از نیمی از آن، از طریق حرکات منتقل می شود.
این حرکات، بیش از همه به حرکات موزون و هماهنگ دست وابسته است و پس از آن به تغییر چهره، قیافه (حرکت عضلات صورت) وتغییر حالت و ژست و یا اصلا تغییر مکان.
دقت کنید بیش از نیمی از اطلاعات ما را حرکات ما منتقل می کنند. پس: متناسب با کلام خود حرکت کنید. دست خود را حرکت دهید.
گاه لبخند بزنید. گاه چهره درهم بکشید. گاه لخت و بی اعتنا باشید و گاهی محکم و نرم چشم به جایی بدوزید.
شاید فقط با حرکت لبها و چشم، دهها چهره متفاوت بتوان ایجاد نمود.
به کلام خود شکل تصویری بدهید.
اگر به شما ده تصویر ثابت (اسلاید) و یک تصویر متحرک (فیلم) نشان داده شود؛ بیش از همه به خاطر آن تصویر متحرک در ذهن شما حک می شود. انسان، به تصویرهای متحرک هم توجه بیشتر نشان میدهد و هم علاقه فراوان تری دارد.
خود را به نرمی برای شنونده به تصویر بکشید؛ با حرکات هماهنگ خود؛ به همین سادگی.
اگر شما در فاصله 20 سانتیمتری مخاطب خود بنشیند یا بایستید و چون مجسمهای سرد و بی روح و بی حرکت سخن بگویید و شروع کنید مقاله خود را بخوانید؛ عملا به حضار می گویید: به من بی توجه باشید. اصلا به من اعتنا نکنید. هر کسی به کار خودش بپردازد و در عالم خودش فرو برود.

ادامه دارد

برگرفته از کتاب صمیمیت ، تاثیر گذاری و نفوذ - م . حورایی



:: موضوعات مرتبط: آموزش نفوذ در دیگران
فیزیولوژی جنسی در خانم ها
پنجشنبه ۱۵ مهر ۱۳۸۹ ساعت 15:38 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

سطوح مختلف واکنش جنسی خانم ها را به چهار مرحله تقسیم می کنند. مرحله اول شور. برانگیختگی جنسی است. با شروع برانگیختگی جنسی تغییرات احساسی به همراه انقباض عروق، ایجاد ترشحاتی در ناحیه تناسلی و تغییرات عمومی در کل بدن اتفاق می افتد.

مرحله اول واکنش جنسی خانم ها

در راستای تئوری که عنوان می کند فعالیت جنسی از نظر احساسی و جسمی توام با استرس است،  بدن با افزایش ضربان قلب، فشارخون و تنفس به این مسئله واکنش می دهد. این وضعیت در کنار انقباض عروق می تواند موجب تغییر رنگ پوست در بعضی خانم ها شود. انقباض عروق در ناحیه تناسلی در برخی خانم ها موجب تورم این ناحیه می شود. همچنین ممکن است سینه ها و نوک سینه ها هم در اثر برانگیختگی جنسی متورم  شوند.

برخی از این تغییرات در چند لحظه اتفاق می افتد. بعنوان مثال، ترشح آب در ناحیه تناسلی که از تراکم خون در این ناحیه ایجاد می شود، گاهی اوقات طی 15 ثانیه بعد از تحریک جنسی اتفاق می افتد.

همچنین نشان داده شده که به خاطر تراکم خون در ناحیه تناسلی رحم کمی بزرگ می شود  و محل قرارگیری خود در لگن را تغییر می دهد.

مرحله دوم و سوم واکنش جنسی خانم ها

مرحله دوم واکنش جنسی که مرحله رکود هم نامیده می شود، ادامه مرحله انگیختگی جنسی است. درواقع، این مرحله زمانی اتفاق می افتد که انقباض عروق به ماکسیمم درجه خود می رسد.

مرحله سوم واکنش جنسی در خانم ها که مرحله ارگاسم است، شدیدترین و کوتاه مدت ترین مرحله می باشد. تحقیقات و مطالعات نشان داده است که طی این مرحله برخی فیبرهای عضلانی در ناحیه تناسلی منقبض می شوند.

ارگاسم در خانم ها

اگر خانم ها به ارگاسم برسند معمولاً در نتیجه تحریک کلیتوریس (چوچوله) بوده است. اکثر خانم ها ادعا می کنند که دو عضو مهم برای دست یافتن آنها به ارگاسم مغزشان و کلیتوریس می باشد. این به آن معنی نیست که یک زن برای اینکه ارگاسم شود باید باهوش یا تحصیلکرده باشد، خیر، منظور این است که باید از نظر ذهنی در وضعیت مناسبی قرار داشته باشد. اکثر خانم ها می گویند که رسیدن به ارگاسم فرایندی آموختنی است و برخلاف مردها ارگاسم در خانم ها می تواند چندین مرحله داشته باشد.

برخی افراد گردنه رحم را نیز در رسیدن به ارگاسم عمیق دخیل می دانند اما اکثر خانم ها عقیده دارند که ضربه زدن به گردنه رحم طی فعالیت جنسی احساسی ناخوشایند است و علت درد شکم پس از نزدیکی است.

برخی خانم ها چون مثل آقایون بلافاصله بعد از ارگاسم به تحریک جنسی بی واکنش نمی شوند، می توانند ارگاسم های دیگری را هم پشت آن تجربه کنند. اما خیلی از خانم ها اعتقاد دارند که پس از اولین ارگاسم ناحیه کلیتوریس بسیار حساس تر می شود و لمس کردن آن می تواند دردناک باشد.

مرحله چهارم واکنش جنسی در خانم ها

مرحله چهارم مرحله برگشت است. همانطور که از نامش پیداست، در این مرحله بدن دوباره به حالت قبل از برانگیختگی خود برمی گردد. تصور می شود که درنتیجه خالی شدن خون از ناحیه تناسلی لبهای فرج به رنگ سابق خود برگشته و ناحیه تناسلی به قرارگیری طبیعی خود برمی گردد. کلیتوریس نیز به اندازه قبل خود برمی گردد و این اتفاق درست پس از ارگاسم می افتد.

با درک مکانیزم ارگاسم در خانم ها، هم مردان و هم زنان می توانند از رابطه جنسی خود لذت بیشتری ببرند.



:: موضوعات مرتبط: زناشویی
نکاتي در خصوص حالت دادن موها
پنجشنبه ۱۵ مهر ۱۳۸۹ ساعت 15:17 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
. موها را در حاليكه خيس هستند حالت داده تنظيم كنيد .
2. اصطكاك داخل مويي را افزايش دهيد .
3. موها را در جايگاه‌هاي خودشان متصل كنيد .

تنظيمات در حالت خيس و تغيير شكل تارهاي مو :

اغلب مردم براي تغيير شكل و افزايش انحنا موهايشان آنها را در حالت خيس فرم مي‌دهند . اساس اين پروسه برروي موهاي خيس بواسطه شامپو كردن و يا استايلر‌هاي خيس ( مانند خيس كردن مو و سپس خشك كردن مجدد آن با دستگاههاي آرايشي ) مي‌باشد . بهترين كار، شامپو كردن موها با سورفكتانت است كه به نفوذ آب بداخل تارهاي مو كمك مي‌كند . يكبار مو را خيس كرده سپس مجددا آنرا در شكل مورد نظر بوسيله سشوار و يا بابيليس و يا بيگودي‌هاي گرم خشك نماييد.

استالينگ گرم :

بابيليس و اتوهاي موج دهنده مو نيز حتي بر روي موي خشك بر همين اساس كار مي‌كنند .آب در پيوندهاي نمكي و هيدروژني در اثر حرارت ، پيوند‌هاي جديدي تشكيل داده و شكل جديدي به مو‌ها مي‌دهد .

توجه به حملات رطوبت موجود در هوا :

آب موجود درهوا كه بصورت رطوبت وجود دارد، قادر است به داخل تار مو نفوذ كند و پيوندهاي هيدروژني آنرا بشكند . بدين ترتيب مو نرم و بي حالت مي‌شود . بهترين راه براي جلوگيري از حملات رطوبت هوا استفاده از اسپري مو پس از استيل نهايي مو مي‌باشد . پليمر‌هاي نگهدارنده مو اغلب نسبت به رطوبت هوا مقاوم هستند و اين دليل آن است كه چرا اسپري‌هاي مو به تنهايي ضد آب هستند . آب تنها زماني اثر اسپري را ضعيف مي‌كند كه با شامپو مخلوط شود .

ايجاد اصطكاك ميان موها :

افزايش موقتي اصطكاك ميان مو به افزايش حجم مو و پرپشت نشان دادن آن كمك مي‌كند .

چهار راه براي افزايش موقتي اصطكاك مو وجود دارد :

1. تميز كردن موها : مو حاوي روغنهاي طبيعي و يا سبوم است كه مي‌تواند سنگيني ، ليزي ، كاهش اصطكاك و در نتيجه نرمي مو را به همراه داشته باشد. بنابر اين با پاك نمودن اين روغنها با استفاده از يك شامپو حجم دهنده ، مي‌توان موها را به حالت طبيعي خود با اصطكاك اوليه اش در آورده و اين بهترين كار براي ايجاد حجم خواهد بود .
2. استفاده از استايلرها : استايلرها ي اساسي مانند موس و ژل اصطكاك مو‌ها را بطور موقتي افزايش داده وكمك مي‌كنند تا استيل واقعي براي مدت بيشتري ثابت بماند . آنها مانند يك فيلم نرم بر روي موها نشسته و پس از مدتي كه نيمه خشك شدند، چسبنده شده و موها را به هم مي‌چشبانند و در حين خشك شدن كامل، به موها فرم مي‌دهند .
3. شانه كردن معكوس : شانه كردن معكوس از نوك به ريشه به راحتي اصطكاك موها را افزايش مي‌دهد و تابع آن حجم موها نيز افزايش مي‌يابد .
4. استفاده از اسپريهاي حاوي مواد پليمري : ممكن است برخي از خانمها براي پرپشت بنظر رسيدن موها آنها را پوش داده و بطور معكوس شانه نمايند. وليكن بايستي با اين نكته توجه نمود كه پوش دادن مكرر، به ساقه مو آسيب جدي وارد نموده كه معمولا غير قابل ترميم نيز مي‌باشد . در حاليكه يكي از جايگزينهاي مناسب پوش دادن ، استفاده از اسپري‌ها ي مو ( مانند تافت ) است كه همان فوائد افزايش اصطكاك را بهمراه دارد بدون آنكه به كوتيكول مو آسيب جدي وارد شود .حجم ايجاد شده ناشي از اين اصطكاك مي‌تواند ساعتها مو را در مقابل باد و تكان دادن‌هاي مكرر سر محافظت كند .


منبع: راسخون



:: موضوعات مرتبط: آرایش و زیبایی
Pdf کتاب تنظیم خانواده و جمعیت
پنجشنبه ۱۵ مهر ۱۳۸۹ ساعت 14:8 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
 

دانلود کتاب تنظیم خانواده و جمعیت

دانلود



:: موضوعات مرتبط: کتابهای مرتبط
Pdf کتاب وازکتومی
پنجشنبه ۱۵ مهر ۱۳۸۹ ساعت 14:2 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

دانلود کتاب وازکتومی همه چی در باره وازکتومی

دانلود



:: موضوعات مرتبط: کتابهای مرتبط
ارزان‌ترين راه مقابله با استرس
پنجشنبه ۱۵ مهر ۱۳۸۹ ساعت 12:5 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
 

درحالي كه استرس ريتم تنفسي را افزايش مي‌دهد، خنده اين امكان را فراهم مي‌سازد تا تبادل اكسيژن به سهولت در خون انجام شود و موجب تميزي شش‌ها مي‌شود.
در دنياي امروزي كه استرس و اضطراب در ميان اكثر افراد از كودكان گرفته تا سالمندان موج مي‌زند، بيشتر افراد تنها به فكر تامين امرار معاش و رفع مشكلاتشان هستند و كمتر كسي يافت مي‌شود كه براي شادي و خنده وقت بگذارد و اگر هم افرادي به فكر شاد كردن و خنداندن خود باشند از ديد افراد ديگر جامعه غير عادي به نظر مي‌آيند و گويي اين افراد هيچ مشكلي در زندگي ندارند، غافل از آن كه كسي كه بتواند در برابر ناملايمات و شرايط دشوار زندگي خودش را شاد نگه دارد، عملي بسيار شجاعانه و عاقلانه انجام داده است.

به گزارش ايسنا در وبلاگ بركه آمده است: اكثر افراد جدي بودن، رسمي و خشك بودن را صفت مثبتي مي‌دانند و هيچ‌گاه به خودشان اجازه نمي‌دهند لحظاتي از اين پوسته سفت و سخت بيرون آيند و موجب خنديدن و شاد كردن خود و اطرافيانشان شوند. به همين دليل يك زندگي يكنواخت و حتي توام با افسردگي را دنبال مي‌كنند. درعوض، افراد شاد زندگي را زياد سخت نمي‌گيرند و كمتر دچار بيماري مي‌شوند.

درحالي كه استرس ريتم تنفسي را افزايش مي‌دهد، خنده اين امكان را فراهم مي‌سازد تا تبادل اكسيژن به سهولت در خون انجام شود و موجب تميزي شش‌ها مي‌شود.

برخي از اثرات مفيد خنده اين‌ها هستند:

برخلاف استرس كه موجب تسريع ضربان قلب و افزايش فشار خون مي‌شود، خنده ضربان قلب را متعادل نگه‌ مي‌دارد و فشار شرياني را كاهش مي‌دهد.

زماني كه دچار استرس هستيم، ماهيچه‌هايمان سفت و منقبض مي‌شوند. خنده بر خلاف آن، موجب شل شدن ماهيچه‌هاي صورت، گردن، سينه، شكم، دست‌ها و پاها مي‌شود.

استرس روي كيفيت خواب اثر منفي مي‌گذارد، درحالي كه خنده با مهار كردن تنش‌ها ، كيفيت خواب را بهتر مي‌كند.

استرس موجب كند شدن هضم مي‌شود. چنانچه از ته دل بخنديد، خنده موجب ورزش شكم و تكان خوردن روده‌ها شده و به هضم بهتر غذا و دفع راحت‌تر مواد زايد بدن كمك مي‌كند.

خنده اين امكان را فراهم مي‌سازد تا شما بازيگوش‌تر و شوخ‌طبع‌تر شده، تنش‌ها و ترس‌ها را برطرف كرده و موقتا منطق، سرسختي و جديت زياد را كنار بگذاريد.

درحالي كه استرس اثر بخشي سيستم ايمني بدن را كاهش مي‌دهد، برخلاف آن، خنده آن را تقويت مي‌كند و تعداد گلبول‌هاي سفيد خون را افزايش مي‌دهد.

خنده احساس راحتي آني ايجاد مي‌كند و توليد «كورتيزول» كه از آن به «هورمون استرس» نام برده مي‌شود، را كاهش مي­دهد.

خنده دماي بدن و آنزيمي كه بدن در برابر زخم معده محافظت مي‌كند، افزايش مي‌دهد و به اكسيژن‌رساني به بافت‌ها كمك مي‌كند.

خنده موجب افزايش توليد «آندروفين» و يا همان «هورمون طبيعي شادي» مي‌شود كه نقش بسيار مهمي در برطرف كردن درد دارد.

خنده كاركرد دو نيمكره مغز را با هم هماهنگ مي‌كند. به همين دليل است كه در زمان ناراحتي و يا زماني كه خوب نخنديده‌ايد، نبايد تصميمات مهم بگيريد.

خنده به ارتباطات كمك مي‌كند، پرخاشگري را كاهش مي‌دهد و سبب مي‌شود تا خطاها و اشتباهات را بزرگ جلوه نداده و هم چنين به قوه تخيل و خلاقيت كمك مي‌كند.

بنابراين به دنبال افراد شاد باشيد؛ افرادي كه هر با شما را به خنده ‌اندازند، نه افرادي كه ديگران را دست مي‌اندازند و به عيوب و مشکلات ديگران مي خندند. چيزهاي مضحك و خنده‌دار زندگي را پيدا كنيد و به آن‌ها بخنديد . به دنبال چيزهايي باشيد كه در ظاهر معقول و مهم هستند، اما آنها را غير معقول، سطحي و خنده‌دار ببينيد.



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
12+1 تکنيک ضد خجالت
پنجشنبه ۱۵ مهر ۱۳۸۹ ساعت 8:30 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
فرد خجالتي

مقدمه لازم نيست. اين تيتر، خودش گوياست. به جاي مقدمه، فقط از دوستان محجوب اين صفحه قول مي گيريم که هنگام اجراي اين دستورالعمل ها، با يکي دو شکست، ميدان را خالي نکنند. زياده عرضي نيست جز اين که تسلط بر تکنيک هاي ضدخجالت و کسب مهارت هاي معاشرتي، مثل کسب ساير مهارت ها، نيازمند پشتکار و تمرين مداوم است. به همين سادگي!

1- روي يک هنر متمرکز شويد و آن را خوب ياد بگيريد.

موسيقي، نقاشي، خطاطي و هنرهاي ديگر، اعتماد به نفس تان را به وضوح افزايش خواهد داد.

2- به ديگران کمک کنيد.

منتظر نشويد که از شما کمک بخواهند. به دنبال کمک کردن به اين و آن، بايد بدويد. اين يک دستورالعمل است؛

ماشين يک نفر وسط خيابان خراب شده و روشن نمي شود و حالا راننده منتظر است کسي بيايد کمکش کند و ماشين را هُل بدهد.

همسايه تان از بازار برمي گردد و دستش حسابي پُر است و زنبيل دارد از دستش مي افتد.

پيرمرد مغازه دار، زورش نمي رسد که به تنهايي، کرکره مغازه را بدهد بالا.

خب، چرا معطليد؟ مگر نمي خواستيد تمرين هاي ضد خجالت تان را شروع کنيد؟ چه بهتر از اين؟ با اين تير، خيلي بيشتر از يکي دو نشان را خواهيد زد. مطمئن باشيد. خرجش فقط دو کلمه است: کمک نمي خواهيد؟ (البته لبخند و ارتباط چشمي را هم هنگام اداي اين دو کلمه فراموش نکنيد). نمي دانيد چقدر موثر است!

3- دل تان مي خواهد وقتي وارد يک جمع مي شويد، با شما چطور برخورد کنند؟

دوست داريد با لبخند به استقبال تان بيايند؟ به شما توجه کنند؟ به حرف هاي تان صميمانه گوش کنند و صميمانه با شما هم کلام شوند؟ و چيزهايي از اين قبيل؟ بسيار خب. مي گويند خجالتي ها، خجالتي ها را خوب مي شناسند. خجالتي هاي جمع را پيدا کنيد و با آن ها همان طوري رفتار کنيد که دل تان مي خواهد با شما رفتار شود. با سوال هاي صميمانه تان، آن ها را به صحبت کردن وادار کنيد و جواب هاي شان را با رغبت بشنويد. اين کار، هم براي معاشرتي تر شدن آن ها مفيد است، هم براي خودتان يک تمرين تمام عيار مجلس آرايي است. شروع کنيد و ببينيد که چه قدر روي خودتان تاثير مي گذارد!

4- وقتي به يک محفل رودربايستي دار، مثلا به يک مهماني رسمي، دعوت مي شويد، وقت تان را طوري تنظيم کنيد که زود برسيد. اين نکته در عين سادگي، بسيار مهم است. حداقل فايده اش اين است که با سنگيني فضاي جلسه، زودتر آشنا مي شويد و کم کم ترس تان از آن جمع مي ريزد. امتحان کنيد! وقتي يک جمع خلوت در حضور شما آرام آرام شلوغ مي شود، حس خجالت تان خيلي کم تر است نسبت به وقتي که ناگهان به يک مجلس شلوغ وارد مي شويد. معمولا آن هايي که ديرتر به چنين محافلي وارد مي شوند، استرس بيشتري را پشت سر مي گذارند و آن هايي که زودتر مي رسند، راحت تر با تازه واردها ارتباط برقرار مي کنند.

5- از هم صحبت خود تعريف کنيد. اين که ديگر کاري ندارد. هم آسان است، هم فوق العاده موثر. اغلب آدم ها وقتي ازشان تعريف مي کنيد، ذوق مي کنند و بيشترشان آن قدر ذوق مي کنند که به هيچ قيمتي حاضر نمي شوند هم صحبتي با شما را از دست بدهند. البته هنگام اجراي اين تکنيک بايد مواظب مغزتان هم باشيد؛ چرا که ممکن است جاي دندان هاي کسي که از او تعريف کرده ايد، رويش باقي بماند. ضمنا هنگام تعريف و تمجيد از اين و آن، به هيچ وجه لازم نيست دروغ بگوييد. اگر کمي دقت کنيد، مطمئنا در هر آدمي بالاخره يک چيزي پيدا مي کنيد که قابل تعريف باشد. البته تعريف هاي تان هم نبايد خيلي بي ربط باشد. مثلا وقتي کسي دارد درباره يک موضوع فلسفي با شما صحبت مي کند، خيلي بي ربط است اگر بگوييد: پيراهن تان چقدر قشنگ است! مثلا بهتر است خودتان را به موضوع مورد بحث، علاقه مند نشان بدهيد و از جالب بودن آن موضوع صحبت کنيد.

6- نقش آفريني کنيد. نقش آفريني، يک اسلحه مخفي است که حتي مطمئن ترين و با اعتماد به نفس ترين آدم هايي هم که شما سراغ داريد، از آن بهره مي گيرند. شما دل تان مي خواهد وقتي به يک جمع وارد مي شويد، چگونه رفتار کنيد؟ مطمئن؟ با لبخند باز؟ صميمانه؟ خوش برخورد؟ و…؟ خب، همه ي اين ها را مي توانيد در خلوت خودتان و در مقابل آينه تمرين کنيد. همه ي ما آدم ها کمي تا قسمتي بازيگريم. نقش آفريني جلوي دوربين شايد کار آساني نباشد (من واقعا نمي دانم سخت است يا آسان)؛ ولي نقش آفريني در خلوت و در مقابل آينه را مطمئن هستم که کار آساني است. تمرين هاي مکرر اين چنيني، ناخودآگاه تان را به همان سمتي مي برد که بيشتر تمرينش را مي کنيد و کم کم شما هماني خواهيد شد که دل تان مي خواهد.

7- هيچ وقت هيچ کس را تحقير نکنيد و خصوصا در حضور جمع از چنين کارهايي پرهيز کنيد. همه ي ما آدم ها به آرامش و کمک ديگران احتياج داريم؛ نه به دشمني و آزار و اذيت شان. مطمئنا وقتي شما کسي را تحقير يا مسخره کنيد، او هم به دنبال بهانه اي خواهد گشت تا اين لطف شما را جبران کند! انرژي منفي براي اين و آن نفرستيد تا انرژي منفي براي تان نفرستند. موقع انتقاد کردن از اين و آن هم، يادتان باشد که نبايد از هيچ کس در حضور جمع با تندي و خشونت انتقاد کنيد. وقتي ارتباط تان با دور و بري ها دوستانه و صميمانه باشد، آن ها هم براي رفع اين جور مشکلات و از جمله براي رفع اين حس خجالت دروني به شما کمک خواهند کرد.

8- خيلي هم ايده آل گرا نباشيد! قرار نيست با هر جوکي که شما تعريف مي کنيد، همه غش و ريسه بروند. قرار نيست با هر حرفي که مي زنيد، همه به به و چه چه کنند. براي هيچ کس ديگري هم قرار نيست چنين اتفاقي بيفتد. مطمئن باشيد که ديگران هم استانداردهاي شان را اين قدر دست بالا تعريف نمي کنند. وقتي در يک جمع حضور داريد، کسي از شما انتظار ندارد که فوق العاده باشيد. براي جمع، اين مهم است که شما با آن ها همراه باشيد، فقط همين! اين را هم يادتان باشد که خيلي از خانم ها و آقايان اصلا با آدم هاي پُرحرف و شوخ و مجلس آرا ميانه ي خوبي ندارند و يک خبر خوب ديگر براي خجالتي هاي عزيز: سکوت و کم حرفي شما را معمولا به پاي فروتني، حجب و حيا و بزرگ منشي تان مي گذارند و چه صفتي بهتر از اين چند صفت؟ راستي يادتان باشد که، در ملاقات اول تان با هيچ کس زياد حرف نزنيد و اطلاعات شخصي تان را رو نکنيد. چه لزومي دارد؟ اين کار را متاسفانه بعضي ها براي پنهان کردن آن حس خجالت دروني شان انجام مي دهند، غافل از اين که ديگران، اين کار را غالبا اين طور تفسير و تعبير مي کنند که فاعلان اين فعل، آدم هاي کم ظرفيت و سرخورده يا آدم هاي گوشه گير و تنهايي هستند.

9- ارتباط چشمي در برقراري يک ارتباط موثر، خيلي مهم است. حتما به چشم طرف مقابل تان نگاه کنيد. چه وقتي داريد صحبت مي کنيد، چه وقتي که دارند با شما صحبت مي کنند. اين ارتباط چشمي را ترجيحا با يک لبخند ملايم و حالت دوستانه همراه کنيد. اگر به هر دليلي از برقراري يک ارتباط چشمي مناسب ناتوان هستيد، سعي کنيد به پيشاني طرف مقابل تان نگاه کنيد. از معجزه ي نفس هاي عميق هم غافل نشويد؛ چون به هنگام حملات استرس واقعا سودمند است. عادت کنيد که با نفس هاي عميق، آرامش را به وجودتان برگردانيد. اين تمرين را مي توانيد خيلي راحت در حضور جمع، بارها و بارها انجام بدهيد. مطمئن باشيد که هيچ کس نمي فهمد اين کار شما چه معنايي دارد. باور کنيد که اصلا کسي حواس اش به شما نيست. راحت باشيد.

10- اگر خجالتي باشيد، احتمالا تنهايي را به فعاليت هاي جمعي ترجيح مي دهيد. خب، مي توانيد، از اين فرصت مغتنم استفاده کنيد و چيزي ياد بگيريد. آدم هايي که تنهايي را دوست دارند، معمولا روحيه شان با هنرآموزي جور است. روي يک هنر متمرکز شويد و آن را خوب ياد بگيريد. موسيقي، نقاشي، خطاطي و هنرهاي ديگر، اعتماد به نفس تان را به وضوح افزايش خواهد داد. تا مي توانيد کتاب بخوانيد و اطلاعات کسب کنيد. روزنامه، مجله، برنامه هاي آموزشي، اينترنت و… به زودي، روزي مي آيد که بايد حرفي براي گفتن داشته باشيد. خودتان را براي آن روز آماده کنيد.

11- شکست هاي تان را تدبير کنيد. وقتي داريد براي کسب مهارت هاي ضد خجالت تلاش مي کنيد، يادتان باشد که مثل هر تلاش ديگري، ممکن است شکست هايي هم در سر راه تان باشد. ولي قرار نيست شما از ميدان فرار کنيد. تا رسيدن به پيروزي نبايد دست از تلاش برداريد.

فراموش نکنيد که نوابغ هم بارها و بارها در مسير تلاش هاي شان شکست خورده اند؛ اما دست از کار نکشيده اند. اين را هم يادتان باشد که شکست شما ممکن است ناشي از شرايط باشد، نه ناشي از اشتباه شما. مثلا ممکن است شما نتوانيد در ميان بحث دو نفر ديگر وارد شويد و آن ها را همراهي کنيد تنها به اين علت که بحث آن ها خصوصي بوده و يا ممکن است سر صحبت را با کسي باز کرده باشيد که او در آن لحظه به گرفتاري ها و مشکلات ديگر زندگي اش فکر مي کرده و اصلا دل و دماغ صحبت کردن نداشته است و… به هر حال، سعي کنيد از هر شکست تان، مثل نابغه ها، درس تازه اي بگيريد و آن درس تازه را در تمرين هاي بعدي به کار ببنديد.

12- هميشه آماده و به روز باشيد. مطلع و گوش به زنگ. کتاب بخوانيد، روزنامه، مجله، اينترنت و… اخبار روز دنيا را پيگيري کنيد. اخبار هنري، فرهنگي، علمي، سياسي و… داشتن اين اطلاعات به شما کمک مي کند که هميشه حرف هاي شنيدني در آستين داشته باشيد. سوال هاي حاضر و آماده هم غنيمت هستند. از اين قبيل سوال ها هميشه همراه داشته باشيد.

طرح يک سوال صميمانه و مودبانه معمولا نقطه ي شروع مناسبي براي ورود به بحث ديگران است و هر قدمي هم که براي چنين هم کلامي هايي برداريد، مطمئنا قدم بعدي آسان تر و آسان تر مي شود.

از سليقه ها و علاقه هاي دوروبري هاي تان هم بايد باخبر باشيد. اين طوري راحت تر مي توانيد هم صحبت شان شويد.

وقتي مي خواهيد سر صحبت را با يک جماعتي باز کنيد يا وقتي که مي خواهيد در يک بحث گروهي شرکت کنيد، بايد اين را ارزيابي کنيد که آيا آن ها هم مايل هستند حرف هاي شما را بشنوند و اصلا آيا شما خوب به حرف هاي آن ها گوش داده ايد يا نه. بي محابا حرف شان را قطع نکنيد. بهتر است مودبانه و آرام آرام به هر بحثي وارد شويد.
کمرويي

13- خودتان را درست کنيد. با ديگران(لا اقل فعلا) کاري نداشته باشيد. نمي توانيد همه را مجبور کنيد همان طوري که شما دل تان مي خواهد رفتار کنند. نمي توانيد همه را وادار کنيد نسبت به حرف ها و رفتارهاي شما همان طوري واکنش بدهند که شما دوست داريد. چرا که اولا همه ي آدم ها مثل هم نيستند و مثل هم فکر نمي کنند و ثانيا آن چه مهم است، تلاش و تمرين شما است و توجه به اين نکته که آيا شما داريد کارتان را درست انجام مي دهيد يا نه.

انتظار نداشته باشيد وقتي که در يک مهماني، کنجي نشسته ايد و با هيچ کس حرف نمي زنيد، ديگران بيايند و شما را از پوسته ي تنهايي بيرون بياورند. خودتان هم بايد کمک کنيد. انجام دادن تمرين هايي که از آن ها حرف مي زنيم، به عهده ي خودتان است، نه ديگران. ضمنا حواس تان به اين نکته هم باشد که سطح توقع تان را از ديگران تصحيح کنيد. در هر مهماني، ممکن است که بغل دستي شما هم خودش خجالتي باشد؛ نزديک به 50 درصد آدم ها، کم و بيش، با درجات مختلفي، خجالتي هستند. پنجاه درصد يعني نصف آدم هاي هر جمع. کم نيست! شما هيچ وقت در اقليت نيستيد.

قرار نيست که يک شبه متحول شويد و ناگهان تبديل بشويد به آدم بذله گو و پُرحرفي که مجلس آرايي مي کند و… اين حتي با تلاش شما هم به سرعت به دست نمي آيد. آدم ها ذات شان با همديگر فرق دارد. اما معاشرتي شدن، يک مهارت است که با تمرين به دست مي آيد. به مهارت هاي ضد خجالت هم بايد يکي يکي تسلط پيدا کنيد. وقتي انرژي تان را در هر مقطع زماني روي يک يا دو مهارت به خصوص مي گذاريد خيلي زودتر به نتيجه مي رسيد. مثلا پيش دستي در سلام گفتن را بايد تمرين کرد. وقتي به آن تسلط پيدا کرديد، شروع به صحبت با لبخند را تمرين کنيد. ارتباط چشمي، دويدن به دنبال کمک به ديگران، کمک به ساير خجالتي هاي جمع، تعريف هاي به جا و … هم همين طور.

به دست آوردن يک مهارت ممکن است يک سال طول بکشد، در حالي که به دست آوردن يک مهارت ديگر، ممکن است فقط دو روز وقت تان را بگيرد. هر چه سخت تر به دست بياوريد، سخت تر از دست مي دهيد. اين يادتان باشد!

محمد کياسالار - همشهري جوان

منبع: تبیان



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
چند سوال در مورد قاعدگي ..
پنجشنبه ۱۵ مهر ۱۳۸۹ ساعت 8:29 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
 

چند سوال در مورد قاعدگي, فقط براي دختران جوان


براي خيلي از دختران جواني که به تازگي به سن بلوغ رسيده اند و عادت ماهيانه شان شروع شده وجود برخي موارد در اين دوران گاهي آنها را نگران مي کند در حالي که آشنايي با برخي از موارد نه تنها نگراني آنها را برطرف مي کند بلکه در صورت مشاهده موارد غيرطبيعي زودتر به سراغ درمان مي روند از جمله اين مشکلات مي توان به اين موارد اشاره کرد:


1. خون‌ريزي زياد چرا؟ خيلي از خانم‌ها با مشاهده خون‌ريزي زياد ماهيانه بسيار متعجب مي‌شوند اما در واقع اين خون‌ريزي چندان هم زياد نيست. در يک دوره قاعدگي يک خانم به طور طبيعي 4 تا 12 قاشق چايخوري خون از دست مي‌دهد. قاعدگي ابتدا کمي سبک است اما روزهاي دوم و سوم کمي بيشتر شده و در روزهاي پاياني خون‌ريزي کمتر مي‌شود. اما اگر مجبور شديد هر ساعت به مدت چند ساعت يک پد بهداشتي عوض کنيد اما اگر بيش از 10 پد در روز عوض کرديد بايد حتما به پزشک مراجعه کنيد. اگر قاعدگي شما بيش از 7 روز و داراي خون‌ريزي زياد بود هم به پزشک اطلاع دهيد. خون‌ريزي سنگين و طولاني به نام منوراژي خوانده مي‌شود. تغييرات هورموني يا مشکلات جسماني گاهي دليل اين خون‌ريزي شديد و سنگين است و ممکن است اختلالات خوني هم علت اين امر باشد. 1. قاعدگي‌هاي نامنظمبرنامه قاعدگي هر خانمي با خانم ديگر فرق دارد و بسته به عوامل متعددي دارد و زمان تخمک‌گذاري در آن بسيار مهم است. اگر شما هر ماه تخمک‌گذاري نداشته باشيد، شما قاعدگي منظمي نخواهيد داشت. مصرف داروها، مثل قرص‌هاي ضدبارداري مي‌تواند قاعدگي را تنظيم کند که بايد حتما از سوي پزشک برايتان تجويز شود. براي خيلي از خانم‌ها قاعدگي هر 28 روز يکبار اتفاق مي‌افتد. اما اگر قاعدگي بين 25 تا 35 روز هم اتفاق بيفتد، غيرطبيعي نيست. براي تعيين فاصله بين قاعدگي، اولين روزي که خونريزي‌تان شروع شد را تا اولين روز شروع خون‌ريزي بعدي خود بشماريد


.2. قاعدگي از دست‌رفتهاگر در دوران بارداري به سر مي‌بريد و ازدواج کرده‌ايد، بعد از از دست رفتن قاعدگي اولين چيزي که بايد به فکر آن باشيد، بارداري است. اما گاهي تغييرات هورموني مي‌تواند سبب قطع قاعدگي شود

.3. کي بريم دکتردر خيلي از موارد، مشکلات قاعدگي نگران‌کننده نيستند. اما براي اينکه خيالتان راحت بشود، حتما سري به پزشک بزنيد. در برخي موارد، کمبودهاي تغذيه‌اي يا هورموني، التهاب و عفونت‌ها ممکن است سبب بروز اختلالات قاعدگي شود.* اگر درد قاعدگي‌تان بسيار شديد بود* اگر به مدت بيش از 6 ماه قاعدگي اتفاق نيفتاد و باردار هم نبوديد* اگر خون‌ريزي شديد داشتيد، خستگي و ضعف آزارتان مي‌دهد حتما به پزشک مراجعه کنيد.

منبع: سلامت



:: موضوعات مرتبط: زناشویی
شش موردی که زنان باردار باید بدانند
پنجشنبه ۱۵ مهر ۱۳۸۹ ساعت 8:28 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
جنین

گزارشات نشان می ‌دهد که هر ساله 65 تا 76 میلیون نفر در ایالات متحده آمریکا با بیماری‌ هایی که مربوط به نوع مصرف مواد غذایی و رژیم‌ های نادرست است، متولد می‌ شوند که از این تعداد 325 هزار نفر در بیمارستان بستری شده و بین پنج تا 9 هزار نفر هم جان خود را از دست می ‌دهند.

دپارتمان بهداشت آمریکا در این گزارش به شش مورد که زنان باردار باید برای سلامت خود در نظر داشته باشند، اشاره کرده است.

اولین مورد، باکتری " لیستریا " است.

این باکتری باعث بروز سقط جنین می ‌شود؛ به طوری که 88 درصد از زنان باردار به دلیل وجود این باکتری ناشی از مصرف برخی از مواد غذایی در بیمارستان بستری شده و 30 درصد هم جنین خود را از دست می ‌دهند. زنان باردار 20 برابر بیشتر از سایر افراد در معرض ابتلا به این باکتری هستند؛ چرا که این عامل بیماری زا می ‌تواند از جفت عبور کرده و جنین را تحت تاثیر قرار دهد.

به همین دلیل مواد غذایی که عامل بروز این باکتری و بیماری‌ های مرتبط می ‌شوند را زنان باردار نباید مصرف کنند. این مواد غذایی شامل غذاهای آماده، ماهی دودی، پنیر نرم، شیر جوشانده نشده، گوشت فریز شده و غذاهای نیمه آماده، هستند.

دومین مورد که زنان باردار باید از آن دوری کنند،‌ جیوه است.

این ماده یک فلز با شدت مسمومیت بالا است که در صورت در معرض قرار گرفتن به مدت طولانی و دائم می ‌تواند به سیستم مرکزی عصب آسیب برساند و بر سایر ارگان ‌های بدن نظیر کبد و دستگاه گوارش اثر مخرب بر جای بگذارد.

باکتری ‌های درون رودخانه ‌ها و اقیانوس ‌ها می‌ تواند جیوه را به متیل جیوه تبدیل کند که این ماده درون بدن ماهی ‌ها و سایر آبزیان باقی می‌ ماند و پس از صید و مصرف به بدن انسان ‌ها منتقل می ‌شود.

بر ‌اساس اعلام آکادمی ملی علوم آمریکا،‌ هر ساله 60 هزار نوزاد با درجه بالای جیوه در بدن شان به دنیا می ‌آیند که این موضوع باعث بروز صدمات مغزی غیر قابل جبرانی در این کودکان می ‌شود. البته نوع و درجه علایم صدمات و ضایعات، به میزان و دوز جیوه در بدن این کودکان بستگی دارد.

در سال 2004 میلادی، اداره ی غذا و داروی آمریکا (FDA) و آژانس حفاظت از طبیعت(EPA) در گزارشی مشترک اعلام کردند که این ماده برای زنان باردار، زنان جوان که در سن بچه‌ دار شدن قرار دارند و کودکان و نوزادان بسیار مخرب و زیان ‌آور است.

در این گزارش که هنوز هم معتبر است، غذاهایی که این افراد نباید مصرف کنند به شرح زیر است: ماهی هایی که میزان جیوه درون بدن آن‌ ها مشخص نیست، کوسه ماهی، شمشیر ماهی، ماهی ماکرو و ماهی خال مخالی.

به همین ترتیب، نباید بیش از 340 گرم هر هفته از ماهی‌ های تن، ماهی سالمون و گربه ماهی مصرف شود.

ماهی‌ هایی که از رودخانه ‌های محلی صید می‌ شود چون تن آلباکور نیز دارای مقادیر بالای جیوه هستند و تنها باید 170 گرم از آن هر هفته مصرف شود. صدف ‌ها و میگوها هم جزو این لیست هستند.

سومین موردی که باعث بروز سقط جنین و بیماری ‌های مرتبط با تولد می ‌شود، بیماری با منشا انگل توکسوپلاسما است.

این انگل از حیوانات خون‌ گرم نظیر گربه ‌های خانگی به فرد منتقل می ‌شود. به همین دلیل، اکثر پزشکان و متخصصان زنان به خانم‌ های باردار توصیه می ‌کنند از نزدیک شدن و تماس با این حیوانات خودداری کنند تا هم سلامت خود و هم سلامت جنین شان را حفظ کنند.

البته باید به این نکته اشاره کرد که ابتلا به این انگل نشانه ‌ای ندارد و تنها بر جنین اثر می‌ گذارد و باعث بروز ناهنجاری‌ های چشمی و مغزی و عقب افتادگی ذهنی در نوزاد می‌ شود.

همچنین اگر این انگل در گوشت موجود باشد، ‌دمای بالا و یا پایین می ‌تواند آن را نابود کند. به این ترتیب موادی چون آبزیان خام، سبزیجات و میوه‌ های نشسته، گوشت‌ های نیمه پخته و دودی حاوی این انگل هستند که نباید آن‌ ها را مصرف کرد.

بر ‌اساس اعلام دپارتمان بهداشت آمریکا می‌ توان با شست و شوی کامل دست‌ ها و تمامی سطوح و مواد غذایی و یا دوری جستن از حیوانات خانگی به ویژه گربه‌ ها از ورود این انگل مخرب به داخل بدن جلوگیری به عمل آورد.

چهارمین مورد عامل بیماری ‌زایی و سقط جنین، باکتری سالمونلا است.

این عامل بیماری‌ زا، نشانه‌ هایی چون تب بالا، استفراغ، تهوع و مننژیت را شامل می ‌شود. این عامل می ‌تواند باعث بروز تب تیفویید نیز شود، اما با پختن و گرما دادن مواد غذایی می ‌توانید این باکتری را نابود کنید.

مواد غذایی که نباید آن‌ ها را مصرف کرد شامل آبزیان خام، گوشت و لبنیات پاستوریزه نشده است.

پنجمین مورد ماده سمی " پلی کلرید بی فنیل" یا به اختصار PCB است.

این ماده که تا سال 1970 میلادی در محصولات الکتریکی مورد استفاده قرار می‌ گرفت، به دلیل دارا بودن مواد سمی بسیار قوی منع شد، اما به دلیل این که این ماده در مدت طولانی تجزیه می ‌شود، امروزه برای زنان باردار مشکل ساز شده است.

این ماده متاسفانه جذب بدن جنین شده و ناتوانایی ‌های ذهنی، وزن کم حین تولد و عدم رشد مغزی را در پی دارد. همچنین سر نوزادانی که در معرض این ماده قرار گرفته ‌اند کوچک تر از بقیه است. مواد غذایی نظیر آبزیانی که از سدها و دریاچه‌ های اطراف تاسیسات برقی و الکتریکی PCB صید می ‌شوند، حاوی مقادیر زیادی از این ماده هستند.

ششمین مورد باکتری E.Coli است.

برای به حداقل رساندن خطر عفونت این باکتری باید از همه ی غذاهای لیست شده در بالا پرهیز کرد.

در نهایت این که:

مصرف زیاد مواد دارای کافئین و الکل، نوزاد را دچار بیماری ‌های روحی و روانی و ناتوانایی‌ های ذهنی می‌ کند.

منبع: تبیان



:: موضوعات مرتبط: زناشویی
اگر دختری عاشق یک پسر است
چهارشنبه ۱۴ مهر ۱۳۸۹ ساعت 18:39 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
اگر دختری عاشق یک پسر است، باید چکار کند که پسر هم عاشق وی شود؟
اگر هدف این است که با جلب نظر پسر زمینه برای ازدواج فراهم شود، لازم است پیش از ابراز عشق و علاقه خویش، با دقت و حوصله کافی در مورد شایستگی‌های پسر تحقیق کنید تا خصوصیات اخلاقی، روحی و فکری، نیز میزان صداقت، امانتداری و پایبندی‌اش به وعده‌ها و ایمان و اعتقاداتش معلوم گردد.
همچنین از اصالت خانوادگی و اقوام نزدیک و دوستانش اطلاعاتی کسب کنید. بهتر است تحقیق به وسیله اعضای خانواده یا یکی از اقوام و آشنایان نزدیک انجام گیرد. پس از احراز صلاحیت و شایستگی وی برای تشکیل خانواده، می‌توانید به کمک یکی از اعضای خانواده یا اقوام و آشنایان خویش با خانواده یا دوستان یا با خود پسر رابطه برقرار کنید و با فراهم نمودن زمینه مناسب برای گفتگو، بحث ازدواج مطرح شود.
اگر قصد ازدواج دارد، ویژگی‌ها و خصوصیات دختری که می‌خواهد با او ازدواج کند، پرسیده شود. آن گاه پس از مقدمات لازم بدون ذکر نام شما، بگوید دختری را می‌شناسم که این ویژگی‌ها را دارد. اگر مایل است در مورد شما تحقیق کند آدرس داده شود و در غیر این صورت شخصیت شما تحقیر خواهد شد، زیرا ممکن است پسر فعلاً قصد ازدواج نداشته باشد، یا دوست دختری داشته باشد که بخواهد با او ازدواج کند و قصدش برای ارتباط صرفاً کامجوی و لذت و هوس باشد.


منبع: پاسخگو



:: موضوعات مرتبط: تست و مطالب روانشناسی
چطور رژ لب مناسبم را انتخاب کنم؟
چهارشنبه ۱۴ مهر ۱۳۸۹ ساعت 18:37 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
بی دلیل و تنها با گذر از یک مغازه ی لوازم آرایشی رژلبی می خرم که شاید تا مدتها جلوی میز آینه ی اتاقم باقی بماند و تنها با یک یا دو بار استفاده، از خریدش احساس پشیمانی کنم و این بیشتر به این دلیل است که نمیدانم موقع خرید رژ چه چیزهایی را باید در نطر بگیرم تا در نهایت از خرید آن راضی باشم!؟
اگر شما هم از آن دسته افرادی هستید که دوست دارید هماهنگ با رنگ لباس یا شالتان رژ بزنید و مثل لاک ناخن کلکسیونی از انواع رنگ رژ لبها جلوی میز توالتتان دارید بهتر است رنگ پوستتان را هم برای انتخاب رژ مد نظر داشته باشید و حتما برای تهیه ی یکسری لوازم آرایش بیش از هر چیز به رنگ پوستتان توجه کنید .

با استفاده از تستر یا نمونه ها ابتدا رنگ هماهنگ با لباس یا شالتان را در نظر بگیرید و تست کنید که اگر با پوستتان همخوانی داشت مناسب است اما اگر به رنگ پوست شما نیامد بهترین کار انتخاب رنگ متضاد شال و روسریتان است که زیباتر هم خواهد شد و این به این معنا نیست که اگر شال یا لباستان سبز است رژ سبز انتخاب کنید بلکه برای لباس یا شال سبز رنگهای آجری و بژ بسیار زیبا خواهد بود اما گاهی این دو رنگ شاید به رنگ پوست شما که بسیار سفید هستید نیاید و اینجاست که بهتر است رژ لب قرمز یا براق کننده های قرمز رنگ را انتخاب کنید که کاملا نقطه مقابل سبز است .
حال اگر رنگ پوستتان گندمی یا برنزه است رنگهای آجری و بژ و گروه نارنجی با لباس یا شال سبز بسیار زیبا و هماهنگ خواهد شد.
برا ی پوششهای مشکی و سفید با پوستهای سفید و روشن از رنگهای سرخابی یا صورتیهای پر رنگ و برای پوستهای گندمی و تیره تر صورتیهای مات و ملایم بسیار مناسب است.


منبع: forum.98ia.com



:: موضوعات مرتبط: آرایش و زیبایی
اس ام اس عاشقانه ، جملات عاشقانه
سه شنبه ۱۳ مهر ۱۳۸۹ ساعت 16:41 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

سلام گل قشنگم ، آسمون یه رنگم / کاش بدونی عزیزم ، چقدر برات دلتنگم .
 
.

.

.


از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش / زده ام فالی ، فریاد رسی می آید .
 
.

.

.

چشم به راه توام ، قفل شبم باز کن / ماه شبم شو دمی نغمه ی نو ساز کن / بوسه ی باران تو باش ، من عطش بی حساب / فاصله بردار ، باز عاشقی آغاز کن .
 
.

.

.

آنقدر با آتش دل ساختم تا سوختم / بی تو ای آرام جان یا ساختم یا سوختم .
 
.

.

.

قلب من اندازه ی مشت منه / مشتمو برای تو وا می کنم / چشم من اندازه ی پنجره هاست / تو رو بی پرده تماشا می کنم .
 
.

.

.

در بساط می پرستان حیله و نیرنگ نیست / سینه را پر کردن از جام حقیقت ننگ نیست / پیکر این خانه را چیزی نسازد جز صفا / عاقبت از آدمی چیزی نماند جز وفا .
 
.

.

.

در غروب تلخ فردا ، در سرود سر پاییز ، در تمام این خاطره ها ، وجودم سرشار از حس توست .
 
.

.

.

بستن زلف رها سنگدلی می خواهد / دل شکستن به خدا سنگدلی می خواهد / چون دلت حال مرا دید نپرسید چرا / سنگ ماندن به خدا سنگدلی می خواهد .
 
.

.

.

خواهم که در این غمکده آرام بمیرم / گمنام سفر کرده و گمنام بمیرم / خواهم ز خدایم که به دلخواه بمیرم / یعنی که تو را بینم و آنگاه بمیرم .
 
.

.

.

یادت ای دوست بخیر ، بهترینم خوبی ؟ خبری نیست ز تو ! دل من می خواهد که بدانی بی تو دل من اندازه ی دنیا تنگ است .

.

.

.

این مپندار که نقش تو رود از نظرم / خاطرت جمع که در خواب پریشان منی .
 
.

.

.

در دل و جان خانه کردی عاقبت / هر دو را دیوانه کردی عاقبت / ای ز عشقت عالمی ویران شده / ترک این ویرانه کردی عاقبت .
 
.

.

.

در زدم او گفت جانم کیستی / گفتمش تو عاشق من نیستی ؟ / گفت نه ، اما ببینم تا به کی / پشت این در منتظر می ایستی .
 
.

.

.

پروانه نمی میرد چون گل به بغل دارد / این سینه نمی میرد چون یاد تو را دارد .
 
.

.

.

کسانی که همیشه در سایه زندگی می کنند ، برای دیگران سایه ای ندارند .
 
.

.

.

من روزگار را با غم یار طی کنم ، تا در دل این غم است ، غم روزگار چیست ؟
 
.

.

.

عشق زیباترین آهنگ هستی است که بی آن زندگی معنایی ندارد .
 
.

.

.

خوش تر از قالی کرمان غزلی ساخته ام / نخ به نخ زیر قدمهای تو انداخته ام / من همان قالی پا خورده ی خاک آلودم / که رخم زیر قدمهای تو انداخته ام .
 
.

.

.

تو مرا فریاد کن ای هم نفس / این منم آواره ی فریاد تو / این فضا با بوی تو آغشته است / آسمانم پر شده از یاد تو .
 
.

.

.

دلم می سوزد از باغی که می خشکد ز بی آبی ، نه دیداری ، نه دلداری ، نه دستی بر سر یاری ، مرا آشفته می سازد چنین آشفته بازاری .




:: موضوعات مرتبط: پيامك
۴۰ گزینه: بهترین همسران دنیا!
سه شنبه ۱۳ مهر ۱۳۸۹ ساعت 16:20 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
اگر در زندگی زناشویی این ۴۰ گزینه را انجام دهید مطمئن باشید که شما بهترین همسر دنیا خواهید بود.

● آشنایی با برخی مهارت های همسر داری

۱) شاد باشیم؛ شاد بودن همیشه ارزشمند است، پس سعی کنیم خود را خوشحال و سرحال نشان دهیم تا خستگی را از تن شریک زندگی خود دور کنیم.

۲) صبور باشیم؛ اگر رفتار همسرمان را خوشایند نمی دانیم بهتر است با حوصله و تأمل و در شرایط مناسب او را از چگونگی رفتارش آگاه کنیم.

۳) منطقی رفتار کنیم؛ مسایل را منطقی و درست بررسی کنیم و به جای منافع شخصی، مصالح زندگی مشترک را در نظر بگیریم و بی طرفانه قضاوت کنیم.

۴) کم توقع باشیم؛ از همسرمان آن قدر انتظار داشته باشیم که بتواند به انتظارات پاسخ دهد.

۵) مثبت نگر باشیم؛ با بیاد آوردن لحظات شیرین زندگی بدبینی را از خود دور کنیم، به رفتارهای خوب همسرمان بیشتر بیندیشیم و جنبه های خوب زندگی را فراموش نکنیم.

۶) خوش بین باشیم؛ داشتن نگاه خوش بینانه به زندگی و اطرافیان باعث ایجاد آرامش و بذل محبت و عاطفه می شود.

۷) یک دل باشیم؛ درک متقابل موجب ایجاد تفاهم می شود و یکدلی به وجود می آورد.

۸) شنونده ی خوبی باشیم؛ هنگامی که همسرمان با ما صحبت می کند حتی الامکان به چشمان او نگاه کنیم و یا با اشاره و سرتکان دادن نشان دهیم که به حرف های او توجه داریم.

۹) مشوق همسر خود باشیم؛ برای رفتارها و صحبت های همسرمان ارزش قائل شویم و با یادآوری موقعیت های موفق گذشته ، او را تشویق کنیم تا آینده ی بهتری داشته باشد.

۱۰) به پیشرفت یکدیگر اهمیت دهیم؛ آنقدر صمیمی باشیم که پیشرفت و ترقی همسرمان یکی از آرزوهای ما باشد، در حقیقت اولین کسی که از این پیشرفت سود می برد ما هستیم.

۱۱) خوش قول باشیم؛ برای حرف ها و قول های خود ارزش قائل شویم و خود را در مقابل آنها مسوول بدانیم خوش قولی نشانه ی احترام به خود و همسر است.

۱۲) به شخصیت همسرمان احترام بگذاریم و حرمت یکدیگر را نزد خانواده و دوستان و … حفظ کنیم.

۱۳) ارتباط کلامی و عاطفی خود را حفظ کنیم؛ سعی کنیم با همسر خود درباره ی مسائل مختلف گفتگو کنیم. صحبت کردن بهترین راه آگاهی از افکار و احساسات همسر می باشد.

۱۴) با یکدیگر مهربان باشیم؛ همسرمان را جزئی از وجود خود بدانیم، محسناتش را بازگو کنیم، برایش خوبی بخواهیم و در راه کمک به همسرمان تمام تلاش خود را به کار ببریم. با مهربانی می توانیم مالک قلب های یکدیگر باشیم و رابطه ی گرم و صمیمی بر قرار کنیم.

۱۵) محبت پذیر و قهر گریز باشیم؛ منش توأم با مهربانی و دوری از قهر و کینه صفت همسران فداکاراست. تلاش کنیم که آیینه ی زندگیمان شفاف و بدون غبار کدروت باشد.

۱۶) راستگو باشیم؛ صداقت و راستی از بهترین سرمایه های زندگی مشترک است. هرگز نباید به دروغ و نیرنگ متوسل شویم حتی اگر حقیقت به نفع ما نباشد. فراموش نکنیم که دروغ پایه های زندگی را سست می کند.

۱۷) محیط خانواده را با صفا کنیم؛ فضای عاطفی خانواده باید چنان مطلوب و دوست داشتنی باشد که همسرمان در آن احساس رضایت خاطر کند و از امنیت روانی برخوردار باشد.

۱۸) به ارزش های دینی، اخلاقی و خانوادگی پایبند باشیم؛ ارزش ها از ارکان و ستون های اصلی خانواده محسوب می شوند و مقید بودن به ارزش ها موجب دوام و استحکام خانواده می شود و اصالت آن را حفظ می کند.

۱۹) به نیازهای همسر توجه کنیم؛ رفتار دلنشین و توأم با متانت موجب می شود خواسته های خود را به راحتی بیان کند.

۲۰) بهداشت روانی همسر را تأمین کنیم؛ در سایه ی سلامت جسمی و روانی می توانیم به هدف های خود برسیم، بنابراین باید به رفتار او توجه نماییم و از افسردگی و خمودیش جلوگیری کنیم.

۲۱) با یکدیگر مشورت کنیم؛ هر یک از همسران باید حق داشته باشند نظر و پیشنهاد خود را بیان کنند. با مشورت کردن، راه رسیدن به زندگی سالم کوتاه تر می شود.

۲۲) قدرشناس باشیم؛ از همسرمان به خاطر انجام وظایف، مسوولیت ها و همکاری هایش قدردانی کنیم برای ابراز سپاسگزاری و تشکر به کلمه های خاصی نیازمند نیستیم!

۲۳) احساس مسوولیت داشته باشیم؛ هر یک از همسران باید خود را در مقابل کاری که برعهده گرفته اند متعهد بدانند و از انجام دادن آن شانه خالی نکنند.

۲۴) برنامه ریزی کنیم؛ در حقیقت برنامه ریزی به زندگی خانوادگی نظم و سامان می بخشد.

۲۵) الگوی خوبی باشیم؛ طوری رفتار کنیم که الگوی رفتاری مناسبی برای همسر و فرزندان خود باشیم.

۲۶) خود را به جای همسرمان بگذاریم؛ دنیا را از دریچه ی نگاه او ببینیم و از خود بپرسیم : «اگر من جای او بودم چه می کردم؟»

۲۷) به خواسته ها و افکار یکدیگر احترام بگذاریم؛ فراموش نکنیم که ازدواج پیمان همکاری و تشریک مساعی است.

۲۸) میانه رو و متعادل باشیم؛ حضرت علی (ع) فرموده اند «خیرالامور اوسط ها»، پس اگر در تمام امور زندگی (خوردن، خوابیدن، مسافرت و حتی محبت کردن و…) اعتدال را رعایت کنیم کمتر دچار مشکل می شویم.

۲۹) با جملات زیبا از همسر خود دلجویی کنیم؛ یک جمله ی شورانگیز می تواند طوفانی از خشم وغضب و نفرت را خاموش کند و بنای زندگی را از خطرات گوناگون دور سازد.

۳۰) روابط زناشویی را بسیار مهم بدانیم؛ عدم توجه به این روابط موجب ایجاد مشکلات مختلف خانوادگی، روحی و روانی برای هر یک از طرفین می شود و زندگی را با خطرهای جدی روبرو می کند.

۳۱) به همسر خود بگوییم که من به خاطر عشق به تو همه ی سختی های زندگی مان را می پذیرم چنین جملاتی باعث دلگرمی او می شود.

۳۲) همسر خود را راضی کنیم؛ باید طوری رضایت همسرمان را جلب نماییم که مطمئن باشیم هیچ وقت ما را ترک نمی کند و یا در هیچ مشکلی ما را تنها نمی گذارد.

۳۳) با متانت و صداقت قبول کنیم که در بعضی از کارها همسرمان شایسته تر است.

۳۴) برای سخن و پیشنهاد همسرمان احترام قائل شویم و خود را عقل کل ندانیم. باور داشته باشیم که همیشه همه چیز را همگان دانند.

۳۵) سختی ها و مشکلات محیط کار را در حد ضرورت با همسرمان در میان بگذاریم؛ هم فکری بار مشکلات را سبک تر می نماید.

۳۶) فرمان ندهیم؛ نباید خانه را به پادگان تبدیل کنیم، متوجه باشیم که خانه کانون عشق و محبت است نه محل یکه تازی و خشونت.

۳۷) تعصبات غلط و افکار مزاحم را از خود دور کنیم؛ افکار مزاحم مانند خوره، سلامت روانی انسان را از میان می برند. بهتر است به جای اعمال تعصبات دست و پاگیر انرژی خود را صرف توجه به همسر و خانواده نماییم.

۳۸) از ازدواج خود اظهار پشیمانی نکنیم؛ زندگی و روابط خود را با دیگران مقایسه نکنیم و از یاد نبریم که زندگی هر کسی مطابق سلیقه و عقل و درایت او اداره می شود.

۳۹) روی نقاط ضعف همسر خود انگشت نگذاریم؛ هر فردی ممکن است در موارد مختلف دچار ضعف باشد آشکار کردن و بزرگ جلوه دادن این نقاط ضعف موجب ایجاد کدورت می شود. هرگز نباید از نقطه ضعف ها به عنوان اسلحه ای برای سکوت یا شکست دادن همسر استفاده کنیم.

۴۰) مقابله به مثل نکنیم؛ از رفتارهای تلافی جویانه بپرهیزیم و سعی کنیم به جای مقابله به مثل، رفتار مناسب را به او یادآوری نماییم.



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
کمبود این ویتامین بدخلقی می آورد
سه شنبه ۱۳ مهر ۱۳۸۹ ساعت 15:31 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
انواع ویتامین ها، مواد غذایی

دکتر احمدرضا درستی، متخصص تغذیه و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشكی تهران گفت:

"كمبود ویتامین B1 موجب افسردگی، بداخلاقی، كاهش حافظه و تمركز و همچنین احساس خستگی می ‌شود.

ویتامین B1 یا تیامین ، برای تامین انرژی از مواد غذایی و به ویژه از مواد قندی یا كربوهیدرات‌ ها در بدن لازم است.

از آنجا كه سلول‌های عصبی فقط از گلوكز برای تأمین انرژی خود استفاده می‌كنند، در كمبود این ویتامین علائمی از قبیل افسردگی، بداخلاقی، كاهش حافظه و تمركز و همچنین احساس خستگی ظاهر می‌شود.

این ویتامین در مواد غذایی از قبیل غلات صبحانه، نخود فرنگی، تخمه آفتابگردان، ارزن، جوانه گندم، كنجد، سویا، آجیل به خصوص بادام هندی، بادام، گردو، حبوبات از جمله نخود، لوبیا، عدس، گندم سبوس‌دار، سیب‌زمینی، گندم سیاه یا چاودار وجود دارد. "

همچنین دکتر درستی اضافه کرد:

"كمبود ویتامین B3 یا نیاسین نیز منجر به بروز علائم جسمی و روحی می‌شود كه مهم ترین آنها زوال عقل است و حتی كمبود آن به مرگ نیز می‌انجامد.

علائم عصبی ناشی از كمبود این ویتامین شامل كاهش حافظه، آشفتگی‌های روحی، افسردگی و اضطراب است.

از منابع غذایی نیاسین می ‌توان مخمر آبجو، پنیر، بادام زمینی، كنجد، برنج قهوه‌ای، آرد و نان سبوس ‌دار، جوانه گندم ، جو و حبوبات (به ویژه نخود) را نام برد."


منبع: فارس



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
ده فرمـان بـراي سـال اول ازدواج
سه شنبه ۱۳ مهر ۱۳۸۹ ساعت 15:28 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
وقتي درباره تلخي‌ها و شيريني‌هاي ازدواج با افراد متاهل صحبت مي‌کنيد، همگي معتقدند اولين سال زندگي مشترک، سخت‌تر از بقيه آن است...

وقتي درباره تلخي‌ها و شيريني‌هاي ازدواج با افراد متاهل صحبت مي‌کنيد، همگي معتقدند اولين سال زندگي مشترک، سخت‌تر از بقيه آن است. حتي بعضي متاهل‌ها وقتي به يک مجرد مي‌رسند فورا شروع به نصيحت مي‌کنند: «تا ازدواج نکردي فکر مي‌کني چه خبره» يا «مرغ همسايه غازه». ولي اين حرف‌ها واقعا چقدر روي شما تاثير دارد؟ مثلا ممکن است باعث شود از ازدواج کردن منصرف شويد؟! اکثر مواقع اين‌طور نيست. يعني بيشتر افراد به خاطر شنيدن چنين چيزهايي تمايل به ازدواج را از دست نمي‌دهند. اما همه دوست دارند روش‌هايي را ياد بگيرند تا ورود به دنياي تاهل از همان اول خوب و موفقيت‌آميز باشد. اين روش‌ها درست مثل زيربناي يک ساختمان هستند. وقتي از همان ابتدا براي زندگي مشترک خود زحمت بکشيد و مسووليت‌پذير باشيد،‌ مطمئنا بناي اصلي زندگي شما هم بهتر خواهد شد. کارشناسان خانواده اين روش‌ها را در 10 فرمان طبقه‌بندي مي‌کنند:


1 قبل از هر چيز عاشق خودتان باشيد:تعجب نکنيد! تا وقتي که هر يک از شما براي خودش ارزش قايل نشود، نمي‌تواند براي ديگري مفيد باشد. به خودتان اهميت بدهيد. سعي کنيد هميشه طوري زندگي کنيد که کمترين فشار و استرس را متحمل شويد. شاد بودن شما فاکتوري است که باعث احساس رضايت و شادي در همسرتان هم خواهد شد.


2 آسان‌گير و شوخ‌طبع باشيد: با شروع زندگي مشترک، بايد کم‌کم بياموزيد که بهتر است به مشکلات خنديد. اگر براي حل مسايل خود راه‌هاي منطقي را که بلد بوديد به کار برديد ولي باز هم مشکل حل نشد، خيلي سخت نگيريد. مطمئن باشيد خوش‌اخلاقي شما و گذر زمان 2 عاملي هستند که دست به دست هم مي‌دهند و هر ناممکني را ممکن مي‌کنند.


3 نوبتي عصباني بشويد: تصور کنيد همسرتان پس از يک روز کاري سخت به شما مي‌رسد و شروع مي‌کند به شکايت کردن از در و ديوار و غر زدن و نق زدن. بهتر است اجازه بدهيد خودش را خالي کند، البته تا جايي که رفتارش شما را آزار ندهد. بعد از تمام شدن حرف‌هاي همسرتان، شما هم فرصت داريد مشکلاتي را که در طول روز برايتان پيش آمده براي او تعريف کنيد. به اين شکل هر دوي شما هم مي‌شنويد و هم شنيده مي‌شويد. مي‌توانيد بعد از برگشتن اوضاع به حالت عادي بيشتر و مفصل‌تر در مورد مسايل با هم بحث کنيد.


4 با هم حرف بزنيد: شما و همسرتان هر دو انسان‌هاي بالغي هستيد. پس نيازها و خواسته‌هايتان را خيلي روشن و منطقي با هم در ميان بگذاريد. هر دوي شما بايد بدانيد که همسرتان کجا و چه وقت به شما نياز دارد. علاوه بر آن خط‌قرمزهاي يکديگر را هم بايد بشناسيد يعني وقتي در حل مساله‌اي نيازي به دخالت شما نيست، به زور خود را وارد ماجرا نکنيد.


5 پيش هرکسي که مي‌رسيد، درددل نکنيد: تا حد ممکن مشکلات زندگي مشترک خود را بيرون از خانه نبريد. سعي کنيد همه مسايل را خودتان دو نفري حل کنيد. نهايتا اگر به نتيجه نرسيديد، فقط از کارشناسان و مشاوران خانواده کمک بگيريد. مثلا فرض کنيد همسر شما خيلي شلخته است. اگر اين مساله را پيش دوستان و نزديکان خود بازگو کنيد، احتمالا هرکس نظر خودش را براي بهبود اوضاع مي‌گويد ولي هيچ‌يک از نظراتي که اطرافيان مي‌دهند علمي و کارشناسانه نيست. بنابراين به احتمال خيلي زياد مشکل به هيچ‌وجه حل نخواهد شد. تنها اتفاقي که مي‌افتد اين است که اعتبار و شخصيت همسر شما و به تبع آن آبروي شما به خطر مي‌افتد.


6 نقاط‌قوت و ضعف يکديگر را بشناسيد و سپس تقسيم کار کنيد: بيشتر آدم‌ها دوست ندارند قبول کنند که برخي ديگر مي‌توانند کار خاصي را بهتر از آنها انجام دهند ولي پس از ازدواج بايد وجود بعضي استعدادها‌ي خاص را در همسر خود قبول کنيد. درست همان‌طور که او هم وظيفه دارد توانايي‌هاي ويژه شما را بشناسد. مثلا ممکن است يکي از شما دو نفر استعداد بهتري در برنامه‌ريزي مالي داشته باشد. خوب بهتر است تنظيم خرج خانه به اين فرد سپرده شود. البته مواظب باشيد اين تقسيم وظايف تبديل به ديکتاتوري نشود. يعني مشورت هر دوي شما در چنين اموري لازم است اما بهتر است برنامه‌ريزي کلي را کسي که توانايي بيشتري دارد انجام بدهد.


7 محبت و عشق خود را ابراز کنيد: اهميت ابراز عشق به همسر را شايد بارها در مقالات روان‌شناسي مختلف شنيده يا خوانده باشيد اما واقعا چند نفر را مي‌شناسيد که هميشه و هر روز اين کار را انجام ‌دهند؟ خود را عادت بدهيد که حتما اين توصيه را عملي کنيد چون واقعا ساده و موثر است. اگر در خانه هستيد و همسرتان از بيرون برمي‌گردد، به پيشواز او برويد. هر روز يکديگر را در آغوش بگيريد و ببوسيد. از گفتن جمله دوستت دارم هرگز خسته نشويد. اين جمله هيچ‌وقت تکراري نمي‌شود و هميشه اثرگذار است.


8 به هر بهانه‌اي از همسر خود تعريف کنيد: وقتي همسرتان لباس خود را عوض مي‌کند به او بگوييد چقدر دوست‌داشتني شده. يا مثلا بگوييد فلان رنگ چقدر به او مي‌آيد. چقدر خوب آشپزي مي‌کند، چقدر خوب صحبت مي‌کند يا چقدر زيبا مي‌خندد...


9 لازم نيست هميشه کارهاي مشترکي انجام دهيد: شما و همسرتان هر دو به زمان‌هايي براي تنها بودن نياز داريد. در اين اوقات هريک از شما مي‌تواند به سرگرمي مورد علاقه خودش برسد. مثلا وقتي شما کتاب مي‌خوانيد همسرتان تلويزيون ببيند. يا وقتي شما در اينترنت وب‌گردي مي‌کنيد او آشپزي يا باغباني يا هر کار ديگري که دوست دارد انجام دهد.


10 تاريخ‌هاي مهم رابطه‌تان را جشن بگيريد: از هر مناسبتي براي جشن گرفتن استفاده کنيد. تاريخ اولين آشنايي، اولين قرار، خواستگاري، ازدواج يا هر چيز ديگري. اين جشن مي‌تواند خيلي ساده، رمانتيک و به اصطلاح دونفره باشد. مثلا شام مخصوصي درست کنيد و روي ميز شمع بگذاريد. همين کار به‌نظر ساده موجب تداوم عشق شما خواهد شد.


منبع: سلامتیران



:: موضوعات مرتبط: زناشویی
مهم‌ترين محرک احساس جنسي زنان
سه شنبه ۱۳ مهر ۱۳۸۹ ساعت 15:25 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
 

تاثير دارونما در مشکلات جنسي زنان

محققان بر اين باورند که مهم‌ترين محرک احساسات جنسي زنان در مغزشان است. بنابراين آنها با بررسي اثرات دارونما سعي در درمان اختلالات جنسي زنان دارند.
محققان با مطالعه روي 50 زن آنها را به طور اتفاقي به 2 گروه تقسيم کردند و به گروهي از آنها دارونما و به گروهي ديگر داروهاي درمان‌کننده مشکلات جنسي دادند. در طي 12 هفته درمان حتي زناني که داروي خود را مصرف نکرده بودند، بهبودي معني‌داري در مشکلات جنسي خود پيدا کرده بودند بهبودي دلخواه در برخي زنان بعد از يک ماه ايجاد شد. دليل اين بهبودي صحبت در مورد مشکلات جنسي بود. به گفته محققان تمرينات ذهني با شرکت زنان در کارآزمايي دليل بهبودي در گروهي از زنان بود که دارونما دريافت کرده بودند. در اين بررسي هنگام صحبت زوجين با درمانگر، اين زنان و همسرشان روي زندگي زناشويي خود بيشتر تمرکز مي‌کردند. سال‌هاي متمادي داروي وياگرا درماني براي درمان اختلالات جنسي مردان بود. اما هنوز داروي خاصي براي درمان مشکلات جنسي زنان وجود ندارد

منبع: سلامتیران



:: موضوعات مرتبط: زناشویی
منو دوست داري يا بچه ‌رو؟
یکشنبه ۱۱ مهر ۱۳۸۹ ساعت 9:42 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
پدر و بچه

نادره دخترش را زير چشمي نگاه مي ‌كند. موهاي تابدار مشكي و چشم‌ هاي عسلي او درست مثل خودش است. زهرا همه زندگي سعيد است. اين فكري است كه توي سر نادره مي ‌چرخد. از وقتي زهرا به دنيا آمد زندگي نادره عوض شد.

نادره مي ‌داند كه احساس بدي به سراغ او آمده اما فكر مي ‌كند اين احساس حقيقت دارد. او در خانه نفر سوم شده است.

همسرش اول دخترش را دوست دارد و به او توجه مي ‌كند و بعد سراغ نادره را مي‌ گيرد و اين نادره را عذاب مي ‌دهد. وقتي زهرا كوچك بود اين حس را بخاطر كوچكي زهرا مي‌ دانست اما از وقتي او از آب و گل در آمده ديگر اطمينان دارد كه دليلش فقط كوچكي و ناتواني زهرا نيست. مداخلات عاطفي سعيد رابطه او و دخترش را نيز تحت‌ تاثير قرار داده است. اگر نادره كاري به زهرا محول كند سعيد مخالفت مي‌ كند و مي ‌گويد بگذار بچه راحت باشد، خودم انجام مي‌ دهم. اگر نادره و زهرا بر سر موضوعي اختلاف داشته باشند سعيد طرف زهرا را مي‌ گيرد و از مدت‌ ها قبل زهرا اين موضوع را در يافته و هر وقت مي‌ خواهد از نادره انتقام ‌جويي كند مادرش را در نظر پدر پرخاشجو و سختگير تصوير مي ‌كند و به پدر پناهنده مي‌ شود.

نادره مي ‌داند كه اين رفتار او خيلي زود باعث بازخواست ‌هاي سعيد مي ‌شود و سعيد به طرفداري او نادره را به پرخاشگري و بي ‌حوصلگي متهم مي ‌كند و در مقابل فرزندشان او را مقصر مي ‌شمارد بي ‌اين ‌كه به حرف‌ هاي نادره توجهي نشان دهد. او حتي به نادره مي ‌گويد كه تو به دختر خودت حسادت مي ‌كني.

حقيقت اين است كه نادره به دخترش حسادت مي ‌كند و همه اين موضوع به خاطر رفتارهايي است كه همسرش از بدو تولد او از خودش نشان داده و هنوز نيز ادامه مي‌ دهد.

سعيد طوري رفتار مي‌ كند كه انگار ازدواج با نادره توطئه ‌اي بوده براي به دست آوردن يك فرزند و پس از آن ديگر كاري با نادره ندارد غير از خدماتي كه در خانه ارائه مي ‌دهد. اين موضوع نادره را عذاب مي ‌دهد. او بارها در اين مورد با همسرش صحبت كرده اما سعيد كاملا اين موضوع را رد مي‌ كند و همه را ساخته و پرداخته ذهن نادره مي‌ داند.

واقعيت اين است كه سعيد وقت بيشتري با دخترش مي ‌گذراند تا با خانواده. يعني تفريحات و گفتگو‌هايش اغلب با دخترش صورت مي ‌گيرد. اين موضوع آنقدر به نادره فشار آورده است كه مي‌ خواهد حالا كه دخترش 12 ساله شده است اقدام به طلاق كند.
در يك خانواده سالم مهر و محبت همسران بايد به عدالت توزيع شود و شيوه عادلانه آن اين است كه اول همسر و سپس فرزندان در كانون محبت و توجه قرار بگيرند و همسر پيش ‌از همه حامي و پشتيبان مادر خانواده باشد.

نسرين ترقي روان ‌شناس خانواده اعتقاد دارد علاقه دختر به پدر و پسر به مادر از مسائلي است كه برخي روان ‌شناسان بزرگ از سال ‌ها قبل به آن اعتقاد داشته ‌اند و آن را مبناي بسياري از مسائل روان‌ شناختي مي ‌دانند. اين ‌كه دختر مركز توجه پدر باشد چيز غريبي نيست اما كنار گذاشتن مادر از چرخه زندگي عاطفي و تيم تشكيل دادن عليه او را توجيه نمي ‌كند.
حسادت

اين روان ‌شناس اعتقاد دارد تعداد زيادي از مادران كما بيش چنين حسي را در مواقع مشابه تجربه مي ‌كنند. همان‌ طور كه مردان پس از بچه ‌دار شدن و مشاهده توجه بيش از اندازه و كنار گذاشته شدن توسط زن اغلب دچار حس حسادت مي ‌شوند.

ترقي معتقد است در يك خانواده سالم مهر و محبت همسران بايد به عدالت توزيع شود و شيوه عادلانه آن اين است كه اول همسر و سپس فرزندان در كانون محبت و توجه قرار بگيرند و همسر پيش ‌از همه حامي و پشتيبان مادر خانواده باشد.

وي معتقد است چنين رفتاري دير يا زود سبب آزردگي مي‌ شود اما حسادت به كودك ناشي از مشكلاتي است كه مي‌ تواند ريشه در كودكي مادر داشته باشد.
يك رابطه زناشويي محكم و پايدار مي‌ تواند عشق مناسبي به فرزندان برساند و به آنان علاوه بر بذل محبت درس چگونه زندگي كردن بياموزد.

عشق و علاقه بي ‌قيد و شرط پدر به دخترش ناشي از ديدي است كه فرزند نسبت به پدر دارد و او را به عنوان يك منبع قدرت شكست‌ ناپذير و يك شخصيت عالي قبول دارد بي اين ‌كه از او انتقادي كند و عيبي در او بيابد.

اين همان عشقي است كه پدر نيز در جستجوي آن است؛ عشقي بدون قيد و شرط و بدون ارزيابي و تمام قلبش را به اين عشق سپرده است. اما همسر ضمن عشق و علاقه عقل و منطق را نيز دخيل مي‌ كند و همه چيز را بي ‌قيد و شرط نمي‌ پذيرد و گفته ‌ها و رفتارها را از فيلتر منطق و عقل مي‌ گذراند و بدين ترتيب براي او مشكل است همان ‌طور كه با فرزند خود راحت و ايمن است با همسرش هم باشد.

اين اتفاق در مورد اغلب والدين مي ‌افتد. البته نبايد فراموش كرد كه رابطه زناشويي را در اولويت اول قرار دهيد، سپس به رابطه والدين به بچه‌ ها توجه كنيد. والدين مهربان و خوب بودن براي يك زندگي پايدار و توام با خوشبختي كافي نيست، زيرا زندگي همه ‌اش داشتن فرزند نيست. اگر ازدواج شما سالم و پايدار نيست اين‌ كه بچه‌ها چقدر حس كنند پدر يا مادر مهرباني دارند، اهميتي ندارد. آنها هرگز در چنين خانواده‌ اي يك رابطه درست زناشويي را نخواهند آموخت. يك رابطه زناشويي محكم و پايدار مي‌ تواند عشق مناسبي به فرزندان برساند و به آنان علاوه بر بذل محبت درس چگونه زندگي كردن بياموزد. بهترين وضعيت براي يك خانواده موفق آن است كه هر كسي در جايگاه عاطفي درست خود قرار بگيرد و فرزند بداند جايگاهش بعد از پدر و مادر است.

فرزندي كه دريابد از نظر عاطفي در جايگاهي بالاتر از مادر خود قرار دارد هرگز از تربيت صحيح برخوردار نخواهد شد و عشق كافي نيز از مادر خود دريافت نخواهد كرد، زيرا با مادر همواره در يك زورآزمايي عاطفي و تفاخر به خاطر برتري در جلب محبت خواهد بود.

 چهارديواري - نويسنده :ماندانا ملاعلي
منبع : تبیان



:: موضوعات مرتبط: زناشویی
اس ام اس عاشقانه ، جملات عاشقانه
شنبه ۱۰ مهر ۱۳۸۹ ساعت 23:19 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

این مپندار که نقش تو رود از نظرم / خاطرت جمع که در خواب پریشان منی .
 
.

.

.

در دل و جان خانه کردی عاقبت / هر دو را دیوانه کردی عاقبت / ای ز عشقت عالمی ویران شده / ترک این ویرانه کردی عاقبت .

 
.

.

.

در زدم او گفت جانم کیستی / گفتمش تو عاشق من نیستی ؟ / گفت نه ، اما ببینم تا به کی / پشت این در منتظر می ایستی .

 
.

.

.

پروانه نمی میرد چون گل به بغل دارد / این سینه نمی میرد چون یاد تو را دارد .

 
.

.

.

کسانی که همیشه در سایه زندگی می کنند ، برای دیگران سایه ای ندارند .

 
.

.

.

من روزگار را با غم یار طی کنم ، تا در دل این غم است ، غم روزگار چیست ؟

 
.

.

.

عشق زیباترین آهنگ هستی است که بی آن زندگی معنایی ندارد .

 
.

.

.

خوش تر از قالی کرمان غزلی ساخته ام / نخ به نخ زیر قدمهای تو انداخته ام / من همان قالی پا خورده ی خاک آلودم / که رخم زیر قدمهای تو انداخته ام .

 
.

.

.

تو مرا فریاد کن ای هم نفس / این منم آواره ی فریاد تو / این فضا با بوی تو آغشته است / آسمانم پر شده از یاد تو .

 

.

.

.

دلم می سوزد از باغی که می خشکد ز بی آبی ، نه دیداری ، نه دلداری ، نه دستی بر سر یاری ، مرا آشفته می سازد چنین آشفته بازاری .

.

.

.

ز مهر دوستان در سینه ام داغیست / اگرچه فاصله بسیار ، محبت همچنان باقیست .
 
.

.

.

تو شبهای دل واپسی فکر نکنی که بی کسی / حتی تو اوج غربتم واسه خودم همه کسی .

 
.

.

.

در سایه ی مهربانی تو برپا شده این جوانی من / باشد به فدای یک نگاهت عمر من و زندگانی من .

 
.

.

.

بهر قتل من مسکین ، ز چه تیغ آخته ای ؟ / که به یک چشم زدن ، کار مرا ساخته ای .

 
.

.

.

نیاز عاشقان معشوق را بر ناز می دارد / تو سر تا پا وفا بودی ، تو را من بی وفا کردم .

 
.

.

.

تا تو نگاه می کنی ، کار من آه کردن است / ای به فدای چشم تو ، این چه نگاه کردن است ؟

 
.

.

.

گویند که مردمان غم دیوانه می خورند / دیوانه هم شدیم و غم ما کسی نخورد .

 
.

.

.

کیست کز گردش چشم تو به جایی نرسید ؟ / ای شوخ ، مرا هم به نگاهی دریاب .

 
.

.

.

زندگی آنقدر ابدی نیست که هر روز بتوان مهربانی را به فردا انداخت .

 
.

.

.

من اگر دفتر نفرین شده ی اندوهم / اگر از نسل گلی هرزه به روی کوهم / اگر از کل جهان وارث یک احساسم / تو همان آدمک چوبی پیمان شکنی که فقط لایق آتش زدنی .



:: موضوعات مرتبط: پيامك
داستان زندگی یک زن و شوهر !
پنجشنبه ۸ مهر ۱۳۸۹ ساعت 11:54 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
 

اسکات و سالی:
اسکات برای تامین نیاز خانواده اش تمام وقت کار می کند. اما سالی، همسر او، ضمن انجام کارهای خانه و وظایف مادرانه خود، نیمه وقت کار می کند. وقتی اسکات به خانه می آید، به نظر می رسد توجه چندانی به زنش ندارد مگر آنکه او چیزی بخواهد و بعد خواسته های همسرش کمی او را می رنجاند. هنگام صرف شام، سالی از اسکات فاصله می گیرد، اما اسکات دلیل رفتار او را درک نمی کند.
وقتی از سالی می پرسید که چرا رنجیده است، می گوید: ناراحتم که چرا او از من نمی پرسد روز را چگونه گذراندم و یا حتی توجهی به من ندارد. کمکی به من نمی کند و روی صندلی می نشیند در حالی که من به خاطر او هر کاری انجام می دهم.
اسکات می گوید: من روی صندلی می نشینم تا خستگی کار روزانه از تنم بیرون آید. وقتی در مورد کارهایش از او می پرسم، تنها جواب او این است که خیلی کار می کند، خیلی خسته می شود و من باید بیشتر به او کمک کنم. وقتی به خانه می آیم به استراحت و آرامش نیاز دارم. رئیس و کارفرمای دیگری نمی خواهم. اگر او فکر می کند که خیلی کار می کند، از این پس می تواند کمتر کار کند.
سالی می گوید: فکر می کنی پس از یک روز پرمشغله من به استراحت احتیاج ندارم؟ من نمی توانم استراحت کنم. بالاخره کسی باید غذا درست کند، خاه را نظات کند و از بچه ها مراقبت کند. چرا نمی توانی به من بیشتر کمک کنی و یا برای کارهای من ارزش بیشتری قائل شوی؟
اسکات به من نگاه می کند و می گوید: می بینید؟
در واقع منظور او این است که: به همین دلیل است که وقتی به خانه می آیم نمی خواهم به صحبتهایش گوش دهم. اگر به حرفهایش گوش دهم از من می خواهد بیشتر و بیشتر کار کنم. من نمی توانم این را بپذیرم.
سالی ناراحت و خشمگین است زیرا همسرش به او کمک نمی کند، در حالی که اسکات در سکوت غرق می شود زیرا او فکر می کند که به اندازه کافی کار نمی کند. از یک سو، سالی می خواهد کارش دیده شود و از او حمایت شود، از سوی دیگر اسکات می خواهد به خاطر کاری که برای تامین نیاز خانواده و آرامش و امنیت آن انجام می دهد از او قدردانی شود. برای حل این مسایل ابتدا آنها باید تصدیق کنند که کسی مقصر و گناهکار نیست. سپس استفاده از مهارت های جدید شرایط را تغییر می دهد.
وقتی اسکات به سالی پیشنهاد می کند کمتر کار کند مانند این است که به رودخانه بگوید از حرکت بازایستد. فداکاری و از خود گذشتگی جزئی از طبیعت پرمهر و محبت زن است. نیاز زنهای امروزی کمتر کار کردن نیست. آنها فقط نیاز دارند که در زندگی زناشویی همسرشان توجه بیشتری به آنها داشته باشد. به همین شکل انتظار از اسکات برای یافتن نیروی بیشتر، واقع بینانه نیست و مانند این است که به رودخانه ای بگوید مسیرش را تغییر دهد.
با درک نیازهای زن و مرد، راه حل جدیدی وجود دارد. خواهیم دید که زن ومرد می توانند مهارت های جدید ارتباطی را بیاموزند. با تمرین مهارت های جدید، مرد می تواند بی آنکه بیشتر کار کند، از همسرش بیشتر حمایت کند. هر دوی آنها می توانند مهارت های جدید بیاموزند که نیازی به تلاش بیشتر ندارند. اما زن احساس می کند از لحاظ عاطفی از او حمایت می شود و مرد نیز احساس می کند که از او قدردانی می شود.
وقتی در زندگی زناشویی زن احساس حمایت عاطفی بیشتری می کند، آرامش می یابد. حس می کند دیگر لازم نیست بیشتر کار کند. او در استفاده از منابع محدود زمان و مکان برای آنچه می تواند انجام دهد و یا نمی تواند، دیدگاه واقع بینانه تری پیدا می کند. به همین شکل، وقتی مرد به خانه می آید و احساس می کند قدرت زحمات او را بیشتر می دانند، انرژی بیشتری بدست می آورد و بیشتر کار می کند و مهمتر از همه همدلی و هم فکری بیشتری با همسرش خواهد داشت.
زنان امروزی نیازی ندارند که انگیزه مهر و محبت را محدود کنند. آنها در ارتباط با همسرشان به توجه بیشتری نیاز دارند.


ادامه دارد ...



:: موضوعات مرتبط: نیاز زنها - خواسته مردها!
مردها در محل کار و در منزل !
پنجشنبه ۸ مهر ۱۳۸۹ ساعت 11:49 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
 در طول تاریخ، همیشه مردها فشار ناشی از دنیای بیرون از خانه را تحمل کرده اند زیرا به امید عشق و مهربانی همسرشان به خانه باز می گشتند. تمام روز هدفمند کار می کردند، اما در پایان روز به امید عشق و محبت و استقبال گرم همسرشان به خانه می آمدند و دیگر مجبور نیودند برای جلب مهر و محبت همسرشان در منزل کار کنند.

وقتی زنی از مسائل و خستگیهای کارش با شوهر خود حرف می زند، مرد احساس می کند که به اندازه کافی کار و تلاش نمی کند. بنابر ماهیت مردانه اش با خود به این نتیجه نمی رسد که: بسیار خوب، حالا پس از یک روز پرمشغله به خانه آمده ای تا مدتی استراحت کنی.
از دیر باز، برای مردها خانه محل آسایش و استراحت بوده است. اما برای زنها، خانه محل کار و تلاش است.

ادامه دارد ...

برگرفته از کتاب نیاز زنها ، خواسته مردها - نویسنده : دکتر جان گری ، مترجم : ندا شاه نظر



:: موضوعات مرتبط: نیاز زنها - خواسته مردها!
زنها در خانه و در محل کار !
پنجشنبه ۸ مهر ۱۳۸۹ ساعت 11:42 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
 زنها بیش از مردها زیر فشار کار و زندگی هستند زیرا به دلیل فشارهای ناشی از کار بیرون از منزل، بار مسئولیت آنها دو برابر شده است. در محل کار بهاندازه مردها کار می کنند، اما وقتی به خانه باز می گردند، بنابر غریزه زنانه خود همچنان کارهای منزل را انجام می دهند.
برای زن دشوار است که وقتی به خانه می آید، مسائل روزانه اش را فراموش کند و آرامش داشه باشد زیرا کارهای او اینگونه برنامه ریزی شده اند: آشپزی بیشتر، نظافت بیشتر، عشق بیشتر، فداکاری بیشتر، مراقبت بیشتر، بخشش بیشتر، کار بیشتر.

در محل کار برای تامین بقا و معاش زندگی کار و تلاش می کند اما در خانه، غرایز او را به کار وا می دارند.
به این موضوع خوب فکر کنید. کارهایی که زمانی تمام وقت یک زن را پر می کردند، حالا باید ظرف چند ساعت انجام گیرند، جدا از تامین معاش، زن وقت کافی، حمایت و انرژی لازم برای تامین نیازهای زیستی و غریزی خود ندارد و نمی تواند خانه ای زیبا، آرام، پرمهر و سالم بسالزد او از کار و زحمت بیش از اندازه خسته و درمانده است.
تفاوتی نمی کند که این غرایز، زیست شناختی باشند یا ناشی از مشاهده رفتار و هویت مادر در دوران کودکی و مقایسه خود با او. اغلب وقتی زن و مرد بچه دارند و یا تصمیم دارند بچه دار شوند، این فشار افزایش می یابد. مادامی که خود فرد این فشارها را ایجاد می کند، آنها ناشی از واقعیات روزگار ما هستند. نه تنها زنها باید مهارت های جدید را برای مواجهه با این شرایط دشوار بیاموزند، بلکه مردها هم باید راههای جدیدی را برای حمایت از همسرانشان بیاموزند.

دارد ..

برگرفته از کتاب نیاز زنها ، خواسته مردها - نویسنده : دکتر جان گری ، مترجم : ندا شاه نظر



:: موضوعات مرتبط: نیاز زنها - خواسته مردها!
آنچه زنان را شاد و خوشبخت می کند
پنجشنبه ۸ مهر ۱۳۸۹ ساعت 11:36 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
 در گذشته، وقتی زنها تمام وقت خود را صرف انجام کارهای خانه می کردند، از حمایت زنهای دیگر نیز بهره مند می شدند. وقتی حس همکاری و مساعدت را متقابلا به یکدیگر منتقل می نمودند، احساس آرامش می کردند. کارهای روزانه روحیه زنانه آنها را تقویت می کرد و دلهایشان لبریز از عشق و محبت می شد. حتی در شرایط بحرانی و دشوار، روابط زناشویی، حس سرزندگی و دلگرمی را به آنها هدیه می کرد.
از زنها انتظار نداشتند که بار مسئولیت تامین معاش زندگی را بر دوش کشند مردها از تامین نیازهای خانواده شان احساس خشنودی می کردند و تنها فرد خانواده بودند که در نقش تامین کننده ظاهر می شدند. زنها نیز در دوام روابط محبت آمیز زناشویی می کوشیدند.
امروزه زنها مجبور هستند در بیرون از خانه، کار کنند بی آنکه از حمایت دلگرم کننده ای برخوردار باشند.

ادامه دارد ...

برگرفته از کتاب نیاز زنها ، خواسته مردها - نویسنده : دکتر جان گری ، مترجم : ندا شاه نظر



:: موضوعات مرتبط: نیاز زنها - خواسته مردها!
مهمترین هدف یک مرد !
پنجشنبه ۸ مهر ۱۳۸۹ ساعت 11:31 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
 وقتی مردی همسرش را دوست ارد، اصلی ترین و مهمترین هدف او این است که همسرش را شاد و خوشبخت کند. در طول تاریخ مردها با شرایط دشوار خصمانه کار می کردند و با مسائل کنار می آمدند زیرا در پایان روز، با مهر و محبت و قدردانی همسرشان روبرو می شدند. از نظر مرد تامین نیازهای همسرش ارزش آن همه کار و تلاش را داشت.
امروزه به این دلیل که زنها خیلی کار می کنند، احساس می کنند که نیازهایشان برآورده نمی شوند. حالا در پایان روز، زن و مرد خسته از کار در جستجوی عشق و تقدیر هستند. زن با خود می گوید: من هم به اندازه شوهرم کار می کنم. چرا وظیفه دارم ازاو قدردانی کنم؟ حالا خستگی مفرط ناشی از کار زیاد روزانه مانع از آن می شود که زن شوهرش را تحسین کند.
برای مرد، ناراحتی همسرش به معنای شکست است. مرد از خود می پرسد: چرا باید این همه کار کنم در حالی که به خاطر آن کسی از من تشکر نمی کند. اما زن ها و مردها، اثرات مخرب این ذهنیت جدید را دست کم می گیرند.
وقتی مرد امروزی به خانه بر می گردد به جای احساس موفقیت، احساس شکست و ناکامی می کند. ناخشنودی زن، برای مرد به مفهوم شکست است.

برگرفته از کتاب نیاز زنها ، خواسته مردها - نویسنده : دکتر جان گری ، مترجم : ندا شاه نظر



:: موضوعات مرتبط: نیاز زنها - خواسته مردها!