|
|
|
|
|
دوشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۲ ساعت 22:5 |
|
نوشته شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
شبهای قدر که فرامیرسید، با مادر و پدرم به مسجد میرفتم، مادرم دوست
داشت همراهش باشم و سعی میکرد، مرا بیدار نگه دارد تا من بدانم و بفهمم
شبهایی در زندگی انسان هست که سرنوشت تمام شبهای دیگرش را رقم میزند..
متن کامل در ادامه مطلب..
:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط:
دين و انديشه
:: برچسبها:
شبهای قدر,
قدر,
شب قدر
|
|