هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (11)
پنجشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۲ ساعت 21:38 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
هر نوشته ای نویسنده ای دارد. هر نویسنده ای حق دارد اسمش را پای مطلبش ببیند. نوشته هایی که در این صفحه می خوانید، Status های کپی پیست شده ای است که در شبکه های اجتماعی دست به دست چرخیده و صاحبش را گم کرده. اگر «شما» نویسنده این آثار هستید، لطفا عصبانی نشوید. لبخند بزنید و به خواننده هایی فکر کنید که با خواندن نوشته های تان لبخند می زنند و در دل تحسین تان می کنند.

- نوستراداموس تکلیفمونو مشخص کنه!
واسه امتحانات بخونیم یا دنیا قراره نابود شه؟!

- داریم آبگوشت می خوریم، گوشتکوب رو گرفتم دستم تیریپ خاطره ها کودکی ... به بچه خواهرم می گم: دایی جون این گوشتکوب سنش از منم بیشتره ...
مادرم از اون ور میگه: فایدشم همینطور!

- یه کاسه ای هست بهش میگن کاسه صبر، منتها من شک دارم که واقعا واسه من یکی کاسه باشه فک کنم از این لگن قرمزاس

- به نظرتون بعد از اینکه فوق لیسانسم رو گرفتم فلافلی بزنم یا آب هویجی؟

- واسه رانندگی تو تهران داشتن گواهینامه کفایت نمی کنه. باید یه لیسانس مدیریت بحران هم داشته باشی!

- یکی از فانتزیام اینه که کنترل تلویزیون خونمونو بردارم برم دم این مغازه های صوتی تصویری، این تلویزیونایی که گذاشتن پشت ویترینو خاموش کنم

- خب مامان جون لوازم مدرسه ت رو برداشتی؟
- بله!
باز کپسول آتش نشانی و جلیقه ضد گلوله ات یادت رفته که!

- من نمی دوم این درس خوندن چی داره که تا میری دو کلمه درس بخونی حتی خاطرات دوران مهد کودک اونم با وضوح HD یادِ آدم میاد.

- اعتراف می کنم سوم دبستان که بودم یه روز معلم مون مدرسه نیومد منم ظهرش رفتم در خونشون که یه کوچه بالاتر از ما بود، تکلیف شبمو ازش گرفتم، یه همچین کثافتی بدم من!

- بعضی از این خواننده ها رو باید بهشون پول داد که دیگه آهنگ جدید ندن بیرون! حق السکوت یعنی.

- ساعت 6:40 صبح تو رادیو گفت: با هر کی قهرین همین الان بهش زنگ بزنین و آشتی کنین. والا با هر کسی هم آشتی باشیم اون موقع صبح بهش زنگ بزنیم 10 سال باهامون حرف نمی زنه!

- تعریف از خود نباشه، ولی دم هر مرکز خریدی که میرم دراش خود به خود برام باز می شه!

- یه سوال پرسیدن که آیا حاضری به دوران بچگیت برگردی و بزرگ نشی؟ دختره 11 ساله رفته نوشته: آره! با این تفاسیر دهه شصت نسل دایناسورها محسوب می شه

- اعتماد کردن به بعضیا تو این دنیا مثل فتح کردن قله اوِرِست با دمپایی ابری میمونه

- تا حالا دقت کردین هر استادی که اول ترم با لبخند وارد میشه آخر ترم اشک شما رو درمیاره؟

- این فوتوشاپم زودتر تحریم کنن، ما بفهمیم بعضیا واقعا چه شکلی ان!

- اینایی که میگن 21 دسامبر دنیا تموم می شه همونایی هستن که رفتن پشت بوم آرم پپسی و رو ماه ببینن

- زن داداش چیست؟
مارمولکی موذی و خطرناک که به طور مرموزی نظم خانواده را به هم می زند در حالی که معتقد است تمام مشکلات زیر سر خواهر شوهر است!

- مراحل درس خوندن یک دانشجو:
خوابیدن روی جزوه
گرفتن مشکلات و نواقص گل های قالی
جمع کردن آشغال های ریز و درشت اطراف زمین
خاک گیری گوشه های موابیل
گرفتن چندین عکس با گوشی از خود در حالت های مختلف و در ژست درس خواندن. اس ام اس بازی با بچه های کلاس که هر کدوم چقدر درس خوندن. خوندن یادگاری های جزوه که رفقا سر کلاس نوشتن، فحش دادن به درس و دانشگاه و در آخر هم خسته شدن و رفتن و یه چیزی خوردن.

- قدیما برق ها رو روشن می ذاشتیم می رفتیم مسافرت که دزده فکر کنه یکی خونه هست، الان هر جوری حساب می کنیم اگه برق ها رو خاموش کنیم و دزد بزنه به صرفه تره!

- یکی از دغدغه های دوران کودکیم این بود که معنی فحش ها رو از کی بپرسم.

- کودک درونم پیرمرد درونم رو اسکل می کنه می خنده. قدیم اینجوری نبود، جرات نمی کرد پاشو جلوش دراز کنه لم بده!

- این حقوق بشر که میگن رو پس کِی می ریزن به حسابمون؟

- دقت کردین تو امتحان بهت سوالایی میدن که به عمرت ندیدی و بهشون جوابایی میدی که به عمرشون ندیدن؟

- یه کتونی خریدم اصل چینی. یعنی وقتی پام می کنم کاملا حس می کنم چینیا دمپایی توالتاشون رو آب کردن باهاش این کتونیه رو ساختن!

- بابام بهم پول داده برم خرید، می گم تو که پول می دی یه کم بیشتر بدهف زیاد اومد برمی گردونم من بچه اتم!
می گه: تو دنیای منی اما به دنیا اعتمادی نیست!

- این فروشنده ها می خوان تبلیغ جنسشونو کنن میگن مشتری برده راضی بوده
یعنی واقعا مشتریا بعد از استفاده برمی گردن مغازه می گن آقا ما خیلی راضی بودیم؟!

- تو ویترین فروشگاه یه پیانو دیدم سه میلیون و 300. داشتم برای خریدش نقشه می کشیدم که فهمیدم 33 میلیونه. از او موقع تا حالا دیگه دارم برای دزدیدنش نقشه می کشم!

- لب آدم هیچ وقت تبخال نمی زنه مگه اینکه 24 ساعت بعدش عروسی یا مهمونی دعوت باشه

- آخرش نفهمیدم این زنگ پرورشی برای چی بود؟ همیشه هم می گفتن برای معلمتون مشکلی پیش اومده، گفته نمیاد!

- من موبایلمو پرت می کنم، له می کنم، بهش فحش می دم، مشت می زنم، گمش می کنم اما یه لحظه اگه نباشه، دووم نمیارم

- حتی اگه کسی بهت بدی کرد بازم هیچ وقت قلبش رو نشکون چون فقط یه قلب داره،
بزن دندوناشو بشکن که 32 تا داره

- دیشب بابام اومده بهم میگه پاشو برو ماشین رو بزن تو پارکینگ
می گم: بابا به خدا خسته م، نمیتونم.
می گه: 10 تومان می دم برو، منم خسته ام.
می گم: بی خیال، 10 تومان می دهم خودت برو!
پا شده شلوارش رو پوشیده و می گه مرد نیستی اگه ندی
پای مردونگیم موندم 10 تومان بهش دادم.
داد می زنه می گه: خانوم پاشو بیا بستنی بخوریم!

- اون روزا تحفه ای هم نبود ...
این روزان که خیلی افتضاحن و باعث شده اون روزا خوب به نظر بیاد

- کبوتری لب تنگ ماهی نشست و گفت: ای ماهی تو که سقف قفست شکسته، پس چرا پرواز نمی کنی؟ ماهی نگاهی به کبوتر انداخت و گفت: برو خودت رو مسخره کن دلقک!



:: موضوعات مرتبط: طنز
:: برچسب‌ها: شبکه های اجتماعی, جملات طنز
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (9)
پنجشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۲ ساعت 21:37 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
هر نوشته ای نویسنده ای دارد. هر نویسنده ای حق دارد اسمش را پای مطلبش ببیند. نوشته هایی که در این صفحه می خوانید، Status های کپی پیست شده ای است که در شبکه های اجتماعی دست به دست چرخیده و صاحبش را گم کرده.

اگر «شما» نویسنده این آثار هستید، لطفا عصبانی نشوید. لبخند بزنید و به خواننده هایی فکر کنید که با خواندن نوشته های تان لبخند می زنند و در دل تحسین تان می کنند.

- اعتراف می کنم نصف «آره یادم میاد» هایی که گفتم چاخان بوده. حوصله نداشتم طرف تعریف کنه!

- وقتی خواهرزاده ام می گه: این چیه؟
یعنی اون چیز پنج دقیقه بیشتر تا پایان عمرش نمونده

- سال ها بود که از شکم شل و بزرگ خود رنج می بردم تا اینکه یکی از دوستام به من قرص Adobe Photoshop رو معرفی کرد، استفاده کردم و در کمتر از 10 دقیقه به سایز مورد علاقه خود دست پیدا کردم!

- یکی از حسرت های بچیگیم خون دماغ شدن بود. خیلی حس و ژست باکلاسی داشت!

- پارسال شب تولدم، شروع کردم به باز کردن کادوها. به کادوی بابام که رسیدم دیدم یه پاکته که درش بازه. توشو که نگاه کردم دیدم نوشته: هشتاد هزار تومنی رو که سه ماه پیش گرفتی، نمی خواد برگردونی: تولدت مبارک!

- استفاده از آسانسور در فیلم های ایرانی:
یارو با عجله می ره سمت آسانسور و فقط دکمشو می زنه بعد از پله ها می ره بالا!

- یارو تو خیابون ماشین زده بهش پهن شده کف آسفالت، رفتم دستش رو بگیرم بلندش کنم از رو زمین، می گه «قربونت تو همین حالت یه عکس ازم بگیر می خوام بذارم تو فیس بوک!»

- اتاق مرتب مال آدماییه که حافظشون ضعیفه، هی یادشون می ره که چی رو کجا گذاشتن! ولی ما که حافظمون قویه نباید وقتمونو با اینجور کارای بیهوده تلف کنیم.

- دیروز تو مترو یکی اومد از این اسپایدرمن چسبونکی ها بفروشه، پرتش کرد بخوره به شیشه همه ببینن، خورد تو صورت من! 3 نفر از کسایی که دیدن همونجا خریدن.

- با یکی از فامیل ها دارم اسم فامیل بازی می کنم با حرف (گ) قسمت شغل که رسید با اعتماد به نفس کامل می گه «گودال حفر کن!»

- اگه کسی برای چهارمین بار چیزی رو تکرار کرد و شما بازم نفهمیدی چی داره می گه، یه لبخند ژکوند بزن، چند ثانیه نگاهش کن، حلّه، طرف خودش می فهمه تعطیلی

- دختره بهمن امسال می ره تو 14 سالگی اونوقت تو me about نوشته: Tehran Univedrsity of Medical Sciences
من الان جفت پا می پرم تو اسید!

- بابام بهم زنگ زده / من: جانم؟ / بابام: ای درد ... جانم نیس منم! / زنگ زدم بگم سر راه 4 تا نون بگیر

- یه جا مهمون بودم پیرمرده بعد از هفتاد سال زندگی مشترک زنشو اینجوری صدا می کرد: عزیزم، زندگیم، عسلم، شیرینم. توی یه فرصت یواشکی ازش پرسیدم رمز عشق و علاقه بین شما بعد از این همه مدت چیه؟ / گفت «ده سالی هست که اسمشو فراموش کردم اگه بفهمه کلمو می کنه!»

- مادر شوهرها می گن عروس مثل لیمو شیرینه. اولش شیرینه و آخرش تلخ، ولی لیمو شیرین تا زمانی شیرینه که کارد به جیگرش نخورده باشه!

- اگر خدای نکرده سرما خوردید، هیچ وقت به کاغذی که توی جعبه دارو هست نگاه نکنید چون قسمت «عوارض جانبی» رو که می خونی، می بینی اگه دارو رو بخوری احتمالا می میری ولی اگه نخوری ممکنه زنده بمونی

- یارو عکسشو رو پاکت سیگار بندازن همه سیگارو ترک می کنن، اونوقت تو پروفایلش نوشته: به من وابسته نشو من موندنی نیستم!

- هیچ وقت فکر نمی کردم آدامس نعنایی شیک هم می تونه خوشمزه باشه و ازش خوشم بیاد.
اینو وقتی فهمیدم که دیدم اربیت شده 1800 تومن!

- مایع ظرفشویی خریدیم عکس گلابی روشه بوی موزه می ده! می دونم منظورشون از اون گلابیا منِ مصرف کننده ام

- یکی از این رفیقای ما با یه ماشین دیگه کل کل می کنه، 3 تا آدم خلاف میوفتن دنبالش و اینم فرار می کنه. سریع زنگ می زنه می گه آقا یه پرشیا دنبالمه و من در خطرم ... یارو می پرسه سفیده؟ دوستم جواب می ده آره. می گه اگه پلاکش ب 84 هست مکث نکن فرار کن!

- با عرض پوزش بدین وسیله به اطلاع دوستان می رساند: ظرفیت «پشت» تکمیل گردیده است، از این رو چنانچه تصمیم به زدن «خنجر» داشتید خواهشمند است از روبرو اقدام فرمایید، روابط عمومی دل صاب مرده من

- رفته بودم سربازی، روز اول نشوندنمون رو زمین، جناب سروان داد زد: کی اینجا لیسانس ریاضی داره؟ منم با ذوق و شوق دستمو بردم بالا گفتم: من جناب. گفت: پاشو اینا رو بشمار!

- بعضیام هستن
آی کیو در حد پت و مت، شانس در حد لوک خوش شانس!

- خواهر دوستم 3 سالشه رفته بو تو اتاقش داشت با عروسکاش بازی می کرد. یهو اومد بیرون زد زیر گریه، پرسیدیم چی شده؟ گفت عروسکام منو بازی نمیدن!

- هیچگاه برای شخصی که از دور برات دست تکون می ده دست تکون نده ... چون در اکثر مواقع با تو نیست با پشت سریته!

- از خر و پفای بابام فیلم گرفتم نشونش دادم باور کنه شبا خروپف می کنه، بهم می گه فتوشاپه!

- پلیسه به یارو می گه: گواهینامه داری؟ می گه: بذار داشبورد رو ببینم شانس بیاری که داشته باشم، کارت راه بیفته!

- نمی دونم چه حکمتیه، وقتی سرما می خورم هیچ وقت سوراخ های دماغم با هم کیپ نمی شن، صبح چپیه کیپ می شه راستیه بازه، شب راستیه کیپ می شه چپیه بازه!

- یکی از فانتزی هام اینه که یکی داره می ره زیر ماشین رو نجات بدم، بعد سرم رو بندازم پایین برم. وقتی داد زد: «اسمت چیه؟» یه لحظه سرم رو بچرخونم و دوباره برگردم و کم کم تو افق ناپدید شم.

- برای بچتون اسم نذارید ول کنید بذارید نیو فولدر بمونه!

- در عجبم از ملتی که دوبل برگر و سیب زمینی سرخ کرده رو با نوشابه رژیمی می خورن.

- یه سوال دارم، اینکه می گن سی و دو بار غذاتونو بجوین رو کی رعایت کرده؟ والا ما اومدیم رعایت کنیم 18-17 بار جویدیم داشت حالمون به هم می خورد. انگار با گوشت کوب له کردی غذا رو یه استکان آبم قاطیش کردی.

- هیشکی هم عاشقم نمی شه، حالا تنها می مونم به جهنم، می ترسم این همه کمالات و زیبایی هدر بره.

- شاید اگر انسانیت هم مارک دار بود، خیلی از آدم ها آن را به تن می کردند.

- یه فامیل داریم اسمش عسله، منتها آنقدر زشته و صداش شبیه پسراست که من تا همین چند وقت پیش فک می کردم اسمش اسده!



:: موضوعات مرتبط: طنز
:: برچسب‌ها: شبکه های اجتماعی, جملات طنز
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (2)
پنجشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۲ ساعت 21:31 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
بذله گویی های شبکه های اجتماعی در هفته گذشته، چه آنهایی که متعلق به نویسنده های ناشناس بودند و چه آنهایی که اسم حقیقی و مجازی بر سر خود داشتند.

1- یارو نه درس خونده؛ نه شغلی داره؛ نه ماشینی... خلاصه هیچی نداره؛ ازش می پرسی ازدواج کردی؟ با اعتماد به نفس میگه هنوز دم به تله ندادم! لامصب تو خودت تله ای!

2- حتی اگر از دوران مهدکودک چشماتون ضعیف باشه، از نظر پدر و مادرتون این کامپیوتر صاحاب مرده باعثشه!

3- تا حالا دقت کردین یکی از سرگرمی های خاص مردم اینه که وقتی از مطب دکتر میان بیرون، حساب کنن ببینند این دکتره روزی چقدر درآمد داره.

4- امروز سوار یه تاکسی شدم کولرش روشن بود، می خواستم سرمو بچسبونم به شیشه و از خوشی گریه کنم!


5- رفتم از دکه روزنامه بخرم یه زنه اومده میگه آقا ببخشید آدامس موزی دارید؟ مرده یه آدامس موزی بهش داده، زنه میگه نه یه طعم دیگشو میخوام!

6- یه رفیق داریم اسطوره مشکلاته، بدشانس، بدهکار، تنها، مشروط...! یعنی دیگه مشکلی نمونده که این تجربه نکرده باشه. زنگ زدم بهش، میدونید آهنگ پیشوازش چی بود؟؟ همه چی آرومه... من چقد خوشحالم...!

7- روش های رفتن به خارج: 1- اتوبوس 2- قطار 3- هواپیما 4- فتوشاپ

8- از خر خر تر، مرغ ماهی خاره، چون همش ماهی می خوره! یعنی هیچ وقت از ماهی زده نشده؟ مثلا هوس قرومه سبزی نمی کنه ؟

9- کسی رو برای زندگیت انتخاب کن، که اگه آب گرمکن هم تو صورتش ترکید؛ بهونه های دیگه ای هم برای ادامه زندگی باهاش داشته باشی!

10- من اگه مراد هم می شدم، زندگی بر وفق خرم بود نه خودم...

11- سوالای رایج همه خونه ها:
این تلویزیون بی صاحاب واسه کی روشنه؟!
چی از جون این یخچال بدبخت می خوای؟!
کی دمپایی دستشویی رو خیس کرده؟
این موقع شب با کی حرف می زنی؟
چشمات در نیومد پای این کامپیوتر کوفتی؟

12- برای مردم غمگین زندگی در شهر آسان تر است.
در شهر شخص می تواند صدسال زندگی کند بدون آنکه متوجه شود مرده و خیلی وقت پیش تبدیل به خاک شده است...

13- در سه حالت میتونی برای «دیگران» مهم باشی: 1. خوشگل باشی 2. پولدار یا مشهور باشی 3. بمیری

14- نیازمندی ها، فوری! به یک دلیل خوب برای زندگی کردن نیازمندیم

15- زندگی جان عزیزم! اگه مایلی یه چند قدمی باهام راه بیا.

16- نقش شاگرد مغازه در فیلم های ایرانی:
+هی پسر بپر برو سر کوچه دو کیلو شیرینی بخر بیار
-چشم اوستاااا

17- یکی از فامیلامون (دختر) یک سال مالزی بود، بعد دو سال رفت کانادا. تنهام زندگی میکنه.
واسه تعطیلات برگشته ایران، خواست بره کیش با دوستش، باباش اجازه نداد!
گفت نمی ذارم تنها بری مسافرت!

18- یک ضرب المثل کره ای هست که میگه: چینی اگر عقل داشت، ژاپنی میشد!

19- یکی از فانتزیام اینه که وقتی یک ثانیه مونده مایکروویو زمانش تموم شه، خاموشش کنم!
اصلا احساس خنثی کردن بمب تو ثانیه آخر بهم دست میده

20- فقط یه پسر ایرانی می تونه وقتی از سر جلسه امتحان میاد بیرون با نیشی باز و خیلی خوشحال بگه افتضاح دادم! یعنی سرخوش تا این حد.

21- یکی از معضلات زندگی ام اینه که همیشه تو سربرگ امتحان جلوی نام، نام و فامیلو کامل می نویسم بعد تازه می بینم پایینش نوشته نام خانوادگی

22- این بچه های جدید چی میفهمن از زندگی؟ چی حالیشونه؟ وقتی یه دست گل کوچیک تو خیابون نزدن

23- یادش بخیر یه زمانی دفترامون خط کشی نداشت با خودکار قرمز دو طرفش خط می کشیدیم. همیشه هم این خط کش لامصب کج می شد گند میزد توش.

24- لذتی که در 10شدن امتحان با تقلب هست، در 20 شدنش بدون تقلب نیست.

25- جون مادرتون اگه ماشین صفر می خرین رو شیشه بنوسید «ماشین صفره»
ولی پلاستیک های رو صندلیشو بکنید!

26- چقدر بدم میاد از این سایتایی که تا میخوای ازشون یه چيز دانلود کنی، میگه اول باید عضو سایت بشین...!

27- شنیدین این پسرای دم بخت میگن: من قصد ازدواج ندارم؟
یکی نیست بهشون بگه آخه عزیز من! ازدواج که قصد نمی خواد! پول می خواد که تو نداری!

این دخترای دم بخت میگن: من قصد ازدواج ندارم؟

یکی نیست بهشون بگه آخه عزیز من! ازدواج که قصد نمی خواد! خواستگار می خواد که تو نداری!

28- در زندگی هر انسانی چیزهایی هست که به خودش هم مربوط نیست، چه رسد به شما دوست عزیز.

29- واقعا واسه آیفون (دربازکن) توی ایران فرهنگ سازی نشد. می پرسی کیه؟ میگه بازکن، خوب برادر من دارم سوال ازت می پرسم قشنگ گوش کن و پاسخ مناسب بده!

30- به خواهرم می گم دعا کن برام، دعای بچه ها زود اجابت میشه...
میگه: د نه د اگه دعای بچه ها اثر داشت وقتی که من شیش سالم بود و تو او عروسکمو شیکوندی، باید می مردی!

31- اون روزی که مادر پدرا بفهمن دیگه لازم نیست وقتی با خارج حرف میزنن پای تلفن داد بزنن، اون روز روز عید جوانه های بهاریه.

32- اونقدری که واسه تو مایه گذاشتم، اگه به دسته بیل آب می دادم تا حالا میوه داده بود.

33- گاهی باید دست از سرش برداری... و به جاش از پات، برای شوت کردنش استفاده کنی.

34- الان نزدیک به نیم ساعته که ایرانسل بهم اس نمیده، دلم شور میزنه.

35- از صبح تا حالا یه کله دارم درس می خونم یه لحظه خواستم گوشیمو نگاه کنم ببینم ساعت چنده!
یه دفه زرتی مامانم اومد تو اتاق و یه بشقاب پر میوه و تنقلات آورده بود، تا منو دید گفت «منو باش فکر می کردم بچم داره درس میخونه برم به تغذیش برسم، خاک تو سرت» در رو محکم بست و رفت بیرون!

36- به یارو میگم 12 تا نون بده، ماشین حساب درآورده

37- قدیما می گفتن:
ما از صفر شروع کردیم تا به اینجا رسیدیم! آخه این صفر لامصب کجاست که ما هرچی جون می کنیم بهش نمی رسیم؟

38- به نظر من دانشگاه باید این روزایی رو که نمیری سر کلاس از شهریه کم کنه ها. این پولا خوردن نداره!

39- یه روز غضنفر سوار هواپیما میشه یهو هواپیما سقوط می کنه...
(البته این قرار بود جوک باشه اما حادثه خبر نمی کنه!)

40- دیدن بعضی ها وقتی میشینن روی صندلی چرمی بعد صدا میده یه بار دیگه صداشو درمیارن تا بگن صدای صندلی بود؟!

41- یکی از دو راهی های زندگی وقتی است که نمی دانید در شیشه ای مقابل تان را باید بکشید یا فشار دهید.

42- همین روز است گداها سر چهارراه با دستگاه کارتخوان بیان سراغمون

43- تا حالا دقت کردین همه شب ها عین جغد بیداریم ولی شب امتحان ساعت 8 رو کتاب خوابمون می بره؟

44- من اگه بخوام ساعت 7 از خواب بیدار بشم، آلارم گوشیمو این طوری تنظیم می کنم: 6:30 / 6:40 / 6:50 / 7

45- توی تهران، کل جدول مندلیف رو با یه نفس می کشی تو بدن

46- زنه هم بچه بغلشه هم کیفش هم ساکه بچه ها، اون وقت شوهرش عینه دسته جارو کنارش راه میره!

47- اینقدر که ما تو این چند سال از تغییر قیمت کالاها تعجب کردیم؛ فکر نکنم اصحاب کهف بعد اون همه سال که از خواب بیدار شدن و رفتن تو بازار از تغییر قیمت کالاها تعجب کرده باشن.

48- میری از خودپرداز پول بگیری، رمزتو می زنی پول برمیداری، بار دوم کارتو میذاری، رمز رو اشتباهی می زنی، یکی از پشت میگه: آقا رمزتو اشتباه زدی ها...                



:: موضوعات مرتبط: طنز
:: برچسب‌ها: شبکه های اجتماعی, جملات طنز