هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

کلید های کوچیک برای آرامش خانواده
یکشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۱ ساعت 10:45 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
پای صحبت بعضی از این دوستان مجرد که میشینیم میبینیم که زن نگرفتنشون همچین بی دلیل بی دلیل هم نبوده. بلکه دیگران ودیگران ودیگرانی که ازدواج  کرده ند و به اصطلاح یه سروسامونی به زندگیشون داده ند، یه گاهی اومده ند پیش این دوستان مجرد، بلکه هم یه دیداری تازه کرده باشند، هم یه نفسی کشیده باشند، هم یه گپی زده باشند...
خلاصه توی این گپ و گفت ومعاشرت بحث میرسه به این مطلب که حالا که ازدواج کردی راضی هستی یا نه؟ زن گرفتن چه حسی داره؟خوبه؟ یا مثلا طرح این سؤال کلیشه ای که مجردی بهتره یا متاهلی؟وبالاخره آقای متاهل قصه ما هم سر درد دلش باز میشه وشروع میکنه ناله سردادن که بابا قدر مجردیمون رو ندونستیم واشتباه کردیم و احتمالا خودش رو به یکی از انعام زحمتکش هم تشبیه می کنه و داد "غلط کردم" و "اشتباه کردم" رو حسابی سر میده.
این دیالوگ یه بار دیگه هم توی صف نون به گوش آقای مجرد داستان ما میرسه، یه بارهم داخل تاکسی و یه بارهم توی مغازه ی تعویض روغنی.
کم کم این ذهنیت توی ذهن این دوست ما شکل میگیره که بله...
واقعیت های زندگی خودشون رو نشون می ده.
یه مطلب دیگه هم که به نظرم گفتنش اینجا بد نباشه اینه که دو نفری که باهم ازدواج میکنند،چون از دوتا دنیای متفاوت با هم مواجه شدند،خواه ناخواه اصطکاک بینشون پیش میاد.
تفکرات و مطالعات وتجربیات وخانواده ها وسبک زندگی متفاوت،از هر فردی یه شخصیت کاملا متفاوت میسازه.طبیعتا وقتی که این دوتا شخصیت متفاوت با همدیگه زیر یه سقف زندگی میکنن و هدف مشترک و زندگی مشترک و منافع مشترک خودشون رو پیگیری میکنن کم کم این اصطکاک ها هستند که خودشون رو نشون میدن.
حالا برگردیم به اون دسته اول.
این دسته وقتی که عشقشون به مرور زمان کمتر از روزهای اول زندگی میشه،وقتی اصطکاک های زندگی خودشون رو نشون دادن،به خاطر اون تجربه ی خیلی شیرین و لذت بخش عشقی که داشتند وبه خاطر این که زندگی رو از اوج شروع کردند؛سر کردن توی این شرایط براشون یه مقداری دشوار میشه.به علاوه این که این دسته از زوج ها،چون اون وقتی هم که می خواستن انتخاب کنن عاشقانه انتخاب کردند نه عاقلانه،این احساسی انتخاب کردنشون مانع از دیدن واقعیت ها شده.محاسن،بزرگ دیده می شه ومعایب اگه دیده بشه خیلی کوچیک.خلاصه این دوستان،اصطکاک های زندگیشون شروع شده،عشقشون کمتر شده،به خاطر نوع انتخابی هم که داشتند احتمالا زمینه ی اختلافات بینشون زیادتره.یعنی از نظر بافت زندگی و وضعیت اقتصادی و سطح اندیشه و علائق و سلایق و دغدغه ها و شأن خانوادگی احتمالا نسبت به دسته دوم همخوانی کمتری با همدیگه دارند.
بنابراین متاسفانه زمینه اختلافات بینشون خیلی زیادتر از حد معموله.نتیجه این میشه که ما دوروبرمون رو که نگاه می کنیم عاشق و معشوق های خیلی زیادی رو میبینیم که با وجود اصراری که به ازدواج با همدیگه داشتند مدت زیادی نتونستند کنار هم زندگی کنند.
یا مجبور به طلاق محضری شدند یا به خاطر مسائلی مثل ترس از حرف و قضاوت مردم یا نگرانی از آینده بچه ها،یا هزارتا مسأله دیگه از همدیگه رسما جدا نشده اند بلکه طلاق عاطفی گرفتند.
این دسته ای که از هم طلاق عاطفی گرفته اند یا توی خونه شون همیشه دعواست،البته نه از اون دعواهایی که از یه اصطکاک معمولی و منطقی به وجود اومده،بلکه این دعوا حاصل یه سری اصطکاک هاییه که هم از حیث کمی بسیار زیادن،هم بسیارعمیقن و هم این که منجر به بینش طرفین نسبت به هم و همخوانی بیشتر شخصیتی هم نمیشن.
ویا این که کاملا نسبت به همدیگه بی تفاوتند.نه دعوایی،نه محبتی،نه ارتباط صحیحی.کاملا جدا از هم هر کدوم دنبال دغدغه های شخصی خودشونن.
دوتا همخونه ای که در حداقل ارتباط کلامی،عاطفی و... با همدیگه سر میکنن. که به نظر میرسه این بی تفاوتی به مراتب از اون جنگ و دعوای همیشگی سخت تر و کشنده تر و آزاردهنده تره.
بعضی از روانشناس ها توی اصطلاح خودشون میگند،توجه منفی به مراتب قابل تحمل تره تا بی توجهی.
باهمند،اما باهم نیستند. زن و شوهرند،اما زن وشوهر نیستند.
این فضا که فضای بسیار وحشتناکی هم هست زمینه بسیار مناسبی برای انواع مشکلات و اختلافات روانی، یأس و ناامیدی و افسردگی و همینطور گذاشتن اثرات بسیار نامطلوب روی رشد فکری و ذهنی و عاطفی و منطقی فرزندان هم هست.

 به نظر میرسه اگه عاقلانه انتخاب کنیم و عاشقانه زندگی کنیم،خیلی به یه زندگی شیرین و آروم نزدیکتریم تا این که عاشقانه انتخاب کنیم و معلوم نیست چطوری زندگی کنیم.

http://omidl.persiangig.com/copy-right.gifمنبع:aramesh.mihanblog.com



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
:: برچسب‌ها: کلید های کوچیک برای آرامش خانواده, آرامش خانواده, خانواده, آرامش