هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

خموشی و سکوت در دورانی طلایی!
پنجشنبه ۲ آبان ۱۳۹۲ ساعت 16:30 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

ارتباطات کلامی اصل اول در هر رابطه‌ای است. صحبت کردن افراد با یکدیگر باعث می‌گردد احساسات و حالات روحی منتقل شود و افراد بتوانند آسان‌تر به اطلاعاتی از هم دست یابند. دوطرفه بودن ارتباطات کلامی بسیار مهم است، مؤلفه‌ای که در بسیاری رابطه‌ها وجود ندارد و موجب مشکلات زیاد می‌شود. رابطه زوجین با یکدیگر از جمله مهمترین ارتباطات است. اهمیت این رابطه زمان آشنایی و عقد بیش از هر زمانی دیگر است، وقتی که لازم است زوجین به گفتگو بنشینند و از خواسته‌ها، انتظارات، علاقه‌مندی‌ها و .... صحبت کنند تا بیشتر با روحیات و خلقیات هم آشنا شوند و با شناختی که حداقل اندکی عمیق شده باشد، زندگی مشترک را شروع کنند، اما در برخی زوجین این عمل تحقق نمی‌یابد. آنها با شریک انتخابی‌شان نمی‌توانند ارتباط بگیرند و حرف‌های دلشان را بزنند. گفته‌ها در صندوق‌چه دل می‌ماند، دوران عقد می‌گذرد و زندگی مشترک شروع می‌شود. این‌جاست که همزیستی‌های شبانه‌روزی، کار دست زوج جوان می‌دهد. می‌فهمند هرگز همسرشان را نشناخته‌اند و با کسی زیر یک سقف آمده‌اند که با آنان توفیر دو صد چندان دارد!

علت چیست؟
کم‌رو و خجالتی هستند!

برخی از زوجین حتی با گذشت چند هفته و یا ماه‌ها از زمان عقد، هنوز نتوانسته‌اند یک دل سیر با یکدیگر صحبت کنند. یکی از طرفین همیشه خجالت می‌کشد و از حرف زدن طفره می‌رود، سؤالات را با جواب‌های کوتاه، مختصر و مفید پاسخ می‌دهد، همیشه سر به زیر است و حرف دلش را نمی‌گوید. رفتار او به گونه‌ای است که منجر به سکوت طرف مقابل می‌شود!

مهارت ارتباطی ندارد!
دلش پر از حرف است و می‌خواهد ابراز علاقه کند، اما به محض شروع صحبت کم می‌آورد و خموش می‌شود. سردرگم می‌گردد و نمی‌داند چه بگوید مکث بسیار می‌کند و آخر سر هم چون نمی‌تواند حرفش را بزند، کلامش را قطع می‌کند.

آداب ارتباط نمی‌داند!
می‌گویند نامزدها چنان حرف می‌زنند که مدام قند در دل آب می‌کنند، اما برای برخی از عقدکرده‌ها چنین نیست. زبان شکوه و گلایه، نیش کلام، تمسخر، تحقیر، سرزنش و انتقاد و... دل به سکوت بستن را تشویق می‌کند.

تعصبات بی‌جا مانع است!
بسیاری از زوج‌های جوان هنوز بر باورهای تربیتی غلط والدین خود، پابرجا هستند و گمان می‌کنند رابطه صمیمانه با همسر داشتن، درد دل کردن، بگو و بخند کردن و... جز کراهات رفتاری است و از یک فرد متشخص و مؤدب به دور است.

یکی از همسفران، همراه نیست!

می‌خواهد باب گفتگو را باز کند، اما با رفتاری از همسر مواجه می‌شود که گمان می‌کند حالا وقت حرف زدن نیست. بارها و بارها چنین رفتاری تکرار می‌شود تا آن که یکی از طرفین متقاعد می گردد، نباید چیزی گفت و شنید.

همسفری که همیشه دور است!
دوری راه آن‌ها را به تماس تلفنی و اینترنتی محدود می‌کند، تماسی که همیشه خالی از لطف و مهربانی ناب است. مکالمات کوتاه و مختصری که محدود به خوش و بش‌های ساده می‌شود و اصل کلام را برای همیشه ناگفته می‌گذارد.

شریکی که دوست دارد همیشه مرموز باشد!
گاهی یکی از زوجین به دلیل خاصی از حرف زدن بسیار طفره می‌رود. بسیار احتیاط می‌کند، با ایجاد این تصور در فرد مقابل که «چیزی نمی‌گوید که بعدها نتواند پاسخگوی آن باشد» رد ادامه کلام می‌کند و تلاش می نماید با حرف نزدن خود را لو ندهد و ماهیت اصلی خود را همچنان پنهان نگه دارد.

چه کنیم؟
علت را کشف کنید

در نخستین گام، سعی نمایید علت این ارتباط کمرنگ را کشف کنید. برای یافتن علت کافی است رابطه خود و همسرتان را مدبرانه بررسی نمایید. اگر نتوانستید، بهتر است با یک روانشناس مجرب مشورت کنید تا او با تخصص خود، بتواند شما را در این مسیر راهنمایی نماید. با شناخت علت، ممکن است هر دو و یا یکی از شما نیازمند مشاوره‌های تخصصی باشید.

به خودتان رجوع کنید

بهتر است نگاه دوجانبه به این مسئله داشته باشید. عینک منصفانه‌ای به چشم بزنید و صرفاً به دنبال دیدن مشکلات از جانب همسرتان نباشید. درون خود را وارسی کرده و رفتارهای خود را چک کنید. ممکن است رفتار همسر شما عکس‌العملی در برابر رفتار اشتباهی باشد که شما مرتکب آن شده‌اید.

برای گرفتن ارتباط، تلاش کنید
ممکن است بگویید: «رفتار همسرم باعث می‌شود، من احساس راحتی نکنم.» لطفاً همین‌جا دست نگه دارید، انتظار خود را از ازدواج، مجدداً یادآوری کنید. قطعاً شما ازدواج کرده‌اید که تنها نباشید و گرنه مجرد بودید و تنها! پس سرخوردگی را کنار بگذارید و برای ساختن زندگی خود آستین بالا بزنید، اگر علت را کشف کرده‌اید آن را برطرف کنید. اگر هم موفق نشده‌اید سعی نمایید خود شروع کننده رابطه باشید و توجه همسرتان را به طرق مختلف به سوی خود و ارتباط با خود جلب کنید.

مهارت‌های ارتباطی خود و همسرتان را ارتقاء دهید
کتاب‌های خودآموزی که مهارت‌های ارتباطی را آموزش می‌دهد تهیه کرده و مطالعه نمایید. سعی کنید به همراه همسرتان در کلاس‌های آموزش مهارت‌های ارتباطی زوجین شرکت کنید و اصول ارتباط با یکدیگر را یاد بگیرید.


http://omidl.persiangig.com/copy-right.gifمنبع:همسران



:: موضوعات مرتبط: زناشویی، تست و مطالب روانشناسی
:: برچسب‌ها: عقد, مهارتها, مشاوره, درک متقابل