
1-بالابردن صدایتان یا داشتن لحنی سرد،تند یا بی عاطفه:از
آنجا که صدای مردها به نسبت زنها بم تر است،هنگامی که عصبانی هستید صدایتان
میتواند تهدید آمیز و کوبنده به نظر برسد.مردها خیلی به این موضوع اهمیت میدهند که
حق با آنها باشد.به طوری که نمیدانند لحن صدایشان میتواند از نظر زنها حاکی از بی
توجهی باشد.زن احتمالا این لحن بی توجهانه را به خود میگیرد،گویی که مرد اهمیتی به
او نمیدهد.
2-اظهار نظرهای غرورآمیز:همچون"نگران این
قضیه نباش"، یا "تو از هیچ یک غول گنده میسازی". در عوض،احساسات او
را تائید کنید:"میدانم اظطراب داری که...."
3-قطع حرف های او با استدلال هایتان برای بی ارزش ساختن احساساتش
یا تصحیح اظهار نظرهایش:"تو نباید چنین احساسی داشته
باشی" یا "اما این چیزی نیست که اتفاق افتاده."در عوض به آنچه که
میگوید فکر کنید:"من درک میکنم که تو فکر میکنی......."
4-توجیه رفتارتان با اشتباه جلوه دادن برداشت او:"اما
منظور من این نبود" یا "نظرت اشتباه است" در عوض منظور خود را به
طرز دیگری بیان کنید:"بگذار یک جور دیگر قضیه را مطرح کنم...."
5-انتقاد یا سرکوفت زدن به او با شفاف کردن آنچه میگویید:"موضوع
این نیست" یا نمیتوانی بفهمی که...؟" یا "آیا معلوم نیست
که......."اگر موضوع را به طرز دیگری دوباره بیان کنید میتواند مفید واقع
شود:"مظورم این است که....."
6-ابراز ناکامی در پشت سر گذاشتن مشاجره:"چرا
باید این قضیه را دوباره مرور کنیم؟" یا "قبلا گفتم که........"شما
میتوانید بگویید که"من درک میکنم که نیازز داری حرف هایی را که میگویم پیش
خودت حلاجی کنی" و سپس پیشنهاد کمی استراحت را بکنید
7-ارائه راه حل ها به جای پرسیدن سوالات بیشتر:"تو
باید اینکار را انجام بدهی...."یا تمام کاری که تو میکنی این این است
که..."در عوض بپرسید:فکر میکنی که بعد از این باید چه کار بکنیم؟
8-تصحیح اولویت هایش به جای حمایت از ارزش های او:"لازم
نیست که تو........" یا مهم نیست که......"میتوانید بگویید
:"میفهمم که چرا قضیه برای تو اهمیت دارد"
9-به جای این ساکت بمانید و فقط گوش کنید،احساسات او را دست کم
میگیرید،"تو نباید اینقدر ناراحت شوی" یا
"این قضیه نباید آنقدرها هم موضوع مهمی باشد"شما نمیدانید که در حقیقت
دارید بزرگ نمایی های او را تبدیل به قضیه مهمی میکنید.فقط احساسات او را قبول داشته
باشید:"میدانم که چقدر ناراحتی که........"
10-نادیده گرفتن احساسات او با سعی در پایان دادن به گفتگو:"فهمیدم
تو میخواهی که......." یا "خوب،فهمیدم.میتوانیم حالا این قضیه را کلا
فراموش کنیم؟" یا "میتوانیم حالا یکم استراحت کنیم؟در عوض میتوانید
بگویید:"به نظرم درک میکنم داری میگویی که......درست است؟"
11-تمایل داشتن به اینکه حرف آخر را بزنید:هر
حرفی که او میزند، با بیان جمله ای به سراغ نتیجه گیری میروید:"پس باز هم،همه
چیز باید جوری باشد که تئ میخواهی"اگر حرفی را که زده به خودش برگردانید خیلی
موثرتر خواهد بود:"من درک میکنم که تو میخواهی......"
12-مقابله به مثل:هنگامی که او به شکایت
میپردازد،شما با شکایت های خیلی بیشتری از او به میدان می آیید،با این دید که تمام
شکایت ها از جانب اوست"درست است،اما..." یا "چیزی نیست یادت می آید
وقتی تو...." در عوض آنچه را که برای گفتن دارد با ارزش بدانید:در مورد این
قضیه،درک میکنم که چرا ناراحتی......"
13-تسلیم شدن در برابر آنچه او میخواهد با این نگرش که او غیرمنطقی
یا پر توقع است یا اینکه فقط از او آدم بدی بسازید."خیلی
خب،همانطور که تو میگویی انجامش میدهم." یا "خب،یکبار دیگر همانطوری که
تو میخواهی انجامش میدهیم"وقتی که راه حلی به ذهنتان میرسد،باید با آغوش باز
از آن استقبال کنید:"موافقم که ما باید....."
14-تهدید کردن به جای بیان ارجحیت ها:
"احتمالا اگر همینطوری به اینجور رفتار ادامه دهید باید به فکر طلاق
باشیم"در عوض میتوانید چیزی را که برایتان ارجحیت دارد بیان نمایید:"این
خیلی برای من مهم است.دوست دارم که....."
اینها بیشترین اشتباهات رایجی هستند که
مردها طی دعوا یا بحث های جدی مرتکب میشوند،همینطور هم میتوانند ترفندهای رایجی
داشته باشند که زنها به کار میبرند.مردها تمایل دارند به شکل آتش در برابر آتش
بجنگند.او گمان میکند"اگر تو آن کار را با من بکنی،من همان رابه خودت
برمیگردانم"
در هر رابطه ای دست اندازهایی وجود
دارد،به خصوص زمانی که که داریم تمام الزامات زندگی مان را دست کاری میکنیم.آنقدر
به شکل های مختلف در می آییم که دیگر برایمان سخت است با همسرمان هماهنگ
بمانیم.
منبع:روانشناسی برای همه