هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

رموزشیک پوشی درزمستان
جمعه ۳۰ دی ۱۳۹۰ ساعت 17:57 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

با فرا رسیدن فصل سرما لازم است که در نوع پوشش و انتخاب لباس‌هایتان دقت کنید اما این لزوما به این معنی نیست که برای در امان ماندن از سرمای زمستان ، مد را فراموش کنید . حتی در فصل سرما و یخبندان هم می‌توانید به خوش لباسی فصول دیگر سال به نظر برسید ؛ البته اگر در انتخاب لباس‌هایتان دقت کنید. در حقیقت ، زمستان یکی از آسان ترین زمان‌ها برای خوش لباس بودن است.

لباس‌های زمستانی شامل مانتو و یک کت ، یک جفت بوت ، کلاه ، شال گردن و یک جفت دستکش است.
در وهله اول شما باید کتی انتخاب کنید که در عین گرم بودن زیبا نیز به نظر برسد . یک کت مناسب نه تنها می‌تواند شما را گرم کند ، بلکه لباسی است که نشان می‌دهد شما چقدر خوش سلیقه هستید. مهم نیست کت شما خزدار باشد یا پشمی یا مخملی ؛ فقط به یاد داشته باشید که با انتخاب کت به دیگران نشان می‌دهید چگونه فکر می‌کنید و چقدر خوش لباس هستید.

اگر می‌خواهید در میان دیگران تک باشید ، یک کت سنگین و یک شال را به جای ژاکت قدیمی‌تان امتحان کنید. این کت هم شما را گرم نگاه می‌دارد و هم شما را از دیگران متمایز می‌کند. البته دقت کنید کتی انتخاب کنید که آنقدر سنگین نباشد که باعث زحمت شما باشد و یا بعد از یک روز بارانی از شدت سنگینی مجبور شوید آن را در تن‌تان بیرون بیاورید.


توجه داشته باشید که باید کت و بوت‌تان را با هم ست کنید.

شما که دوست ندارید بوتی به پا داشته باشید که هیچ هماهنگی با کت‌تان نداشته باشد ، پس به دنبال بوتی باشید که هم مدل و هم رنگش با کت‌تان متناسب باشد. اگر کت شما روشن است ، یک بوت ساده و کمی تیره تر از رنگ کت‌تان انتخاب کنید. اگر کت‌تان ساده است ، یک بوت طرح دار و روشن انتخاب کنید. همچنین می‌توانید برای یک کت خزدار و سنگین از بوت‌های چرمی استفاده کنید ، یا اگر کتی به تن می‌کنید که طرح دار است یک بوت لاستیکی یا ابریشمی انتخاب کنید.


اجزاء دیگر لباس‌تان نیز باید با هم هماهنگ باشند ، اجزایی نظیر دستکش ، کلاه و شال گردن.

البته ابتدا کت و بوت‌تان را انتخاب کنید و سپس دستکش و کلاه و شال گردن‌تان را مطابق با آنها انتخاب کنید. رنگ اجزاء لباس‌تان نیز باید با رنگ کت و بوت‌تان هماهنگ باشد اما دقت کنید که همه لباسها و اجزاء آن را از یک رنگ انتخاب نکنید.

پس اگر یک کت قرمز روشن دارید یک بوت قرمز انتخاب کنید . یک بوت سبز رنگ نیز با کت مشکی‌تان هماهنگی جالبی خواهد داشت. شما می‌توانید اجزاء لباس‌تان را نیز از رنگ مشکی و یا سبز و یا ترکیبی از این دو انتخاب کنید ، اما با کت و بوت قرمزتان دستکش و یا کلاه قرمز استفاده نکنید چرا که دیگران با نگاه کردن به شما دچار ناراحتی می‌شوند . رنگی انتخاب کنید که در طیف رنگی به رنگ کت‌تان نزدیک باشد.

http://omidl.persiangig.com/copy-right.gifمنبع:patoghu.com



:: موضوعات مرتبط: مد و لباس
بزرگ‌کردن فرزندانی با اعتمادبه‌نفس
جمعه ۳۰ دی ۱۳۹۰ ساعت 16:28 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
در دوران کودکی همه بچه‌ها به اعتمادبه‌نفس نیاز دارند. چه برای وارد شدن به یک مدرسه جدید باشد یا برای اولین بار با جنس مخالف وارد رابطه شدن، بچه‌ها با محیط‌های غریبه زیادی برخورد خواهند داشت. والدین به طور طبیعی دوست دارند نگرشی در فرزندشان ایجاد کنند که می‌توانند هر کاری را انجام دهند تا شجاعانه با موقعیت‌های تازه روبه‌رو شوند و به مرور زمان خود را باور کنند. بااینکه هر بچه با دیگری متفاوت است اما والدین می‌توانند با استفاده از راهبردهایی اعتمادبه‌نفس را در فرزندانشان پایه‌ریزی کنند..

متن كامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی، تست و مطالب روانشناسی، آموزش اعتماد به نفس، جوانان
:: برچسب‌ها: اعتماد به نفس
ضـرب المثل های جـالب دربـاره ازدواج
جمعه ۳۰ دی ۱۳۹۰ ساعت 0:49 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
همونطور که می دونید، ازدواج یا همان پیوند زیبای زناشویی پیوندی آیینی‌است که طی احکام یا رسومی خاص بین زن و مرد در مذاهب و کشورهای مختلف برقرار می‌شود و در نهایت به تشکیل خانواده منجر می گردد. البته هر شخصی دلایل متفاوتی برای وصلت‌کردن با همسر آینده اش دارد که همین نظرات متفاوت باعث شده تا در کل مسئله "ازدواج" مهم و پرطرفدار تلقی شود کمااینکه ضرب المثل ها و سخنانی پندآموز از اندیشمندان در این رابطه گفته شده که 70 مورد از آن را مي خوانيم اما ناگفته نماند که بسیاری از این نکته ها جنبه شوخی و مزاح دارد و هیچگونه قصد ونظر خاصی مد نظر نیست..

هنگام ازدواج بیشتر با گوش هایت مشورت کن تا با چشم هایت. (ضرب المثل آلمانی)

زنی سعادتمند است که مطیع "شوهر"باشد. (ضرب المثل یونانی)

زن عاقل با داماد "بی پول" خوب می سازد. (ضرب المثل انگلیسی)

متن كامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: داستان و متن آموزنده، جملات فلسفی و عرفانی
:: برچسب‌ها: ضـرب المثل ازدواج, ضـرب المثل
پيامك عاشقانه
پنجشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۰ ساعت 19:50 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

واقعیت است جاذبه تو

از بس جذابی

می خواهم تو را به نیوتن ثابت کنم . . . !

.

.

.

دلم غرق تماشا بود، رفتی / میان اشک و آه و دود رفتی

کنار حسرتی دیرینه ماندم / بهار من، گل من، زود رفتی . . .

.

.

.

خوش به حال آنکه قلبش مال توست

حال و روزش هر نفس، احوال توست

خوش به حال آنکه چشمانش تویی

آرزوهایش همه آمال توست

.

.

.

رفتـن کسـی کـه لایـق نیسـت … نـعمـت اسـت نـه فـاجـعه . . .


متن كامل پيامك  در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: پيامك
:: برچسب‌ها: اس ام اس عاشقانه, پيامك عاشقانه, اس ام اس عاشقانه بهمن ماه, پيامك عاشقانه بهمن ماه
دانلود دو کتاب گناهان کبیره و گناه شناسی
پنجشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۰ ساعت 18:34 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

http://omidl.persiangig.com/other/Gonahan%20Kabire.jpg

دانلود 2 کتاب گناهان کبیره  و کتاب گناه شناسی آیت الله قرائتی  به صورت PDF برای دانلود  انشاالله که مورد استفاده دوستان قرار بگیره.

 دانلود - Direct Download Link (گناهان کبیره)

حجم: ۹٫۳۵ کیلوبایت

 دانلود - Direct Download Link (گناه شناسی)

حجم: ۸۵۴ کیلوبایت


برای دیدن صفحه این کتاب در سایت حجة الاسلام و المسلمین محسن قرائتى و استفاده به صورت HTML اینجا کلیک کنید.

http://omidl.persiangig.com/copy-right.gif منبع :دکتر عباسی




:: موضوعات مرتبط: کتابهای مرتبط
دریا در دکوراسیون خانه
پنجشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۰ ساعت 16:1 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

صدف یکی از زیبایی های طبیعت است که می توان در دکوراسیون خانه از آن استفاده کرد مخصوصا برای افرادی که به دریا خیلی علاقه مند هستند ، فضایی که با صدف و ستاره دریایی تزئین شده باشد ،می تواند یادآور آرامش و زیبایی گردد.

دریا در دکوراسیون خانه

** در بسیاری موارد سادگی یک چیز، خود باعث جلوه بیش‌تر می‌شود. مقداری شن داخل یک گلدان استوانه‌ای بلور بریزید. یک صدف حلزونی بزرگ را به صورت کج داخل آن قرار دهید. یک یا دو ستاره دریایی کنار گلدان بگذارید. گلدان را روی میز کنار دیوار آبی یا طوسی قرار دهید.

** حمام ستاره‌ای: اگر از تداعی صدای آب در ساحل لذت می‌برید، کافیست در حمام از صدف و ستاره‌دریایی استفاده و آن‌ها را به پرده ، دوش یا پرده حمام آویزان کنید.

** شکل‌های دریایی را می‌توانید در یک تعطیلات از کنار دریا جمع یا از بعضی فروشگاه‌ها خریداری کنید.

با استفاده از دریل سوراخی کوچک روی ستاره‌دریایی ایجاد کنید.

طناب نخی را از داخل شکل‌ها و سپس از حلقه پرده رد و در ارتفاع‌های مختلف آویزان کنید. این اشیاء به خصوص روی یک پرده آبی جلوه بیش‌تری خواهند داشت.

به جای طناب می‌توانید از روبان یا ریسمان چندلا استفاده کنید.

** از یک صدف بزرگ برای قرار دادن وسایل حمام استفاده کنید. داخل آن را با انواع صدف‌ها و صابون پر کنید و روی آن یک ستاره دریایی کوچک و زیبا قرار دهید.
دریا در دکوراسیون خانه

** یک کاسه آبی بزرگ را از گوش‌ماهی و حلزون و ... پر کنید و آن را داخل طاقچه حمام بگذارید.

** بعضی از مرجان‌ها به قدری زیبا هستند که می‌توانید از آن‌ها به تنهایی به عنوان دکور استفاده کنید. مرجان‌ها را روی کتابخانه، میز عسلی یا قفسه‌های قهوه‌ای قرار دهید و آن‌ها را از تیرگی در آورید و میهمان‌ها را به یاد دریا بیندازید.

** صدف‌های منظم و بزرگ را می‌توان به عنوان ظرف میوه مورد استفاده قرار داد.

** فضای یکنواخت بالای شومینه را با شکل‌های مختلف دریایی و یک قاب‌عکس مرتبط دریایی کنید و از یکنواختی درآورید.

** اگر از یک پرده کوتاه استفاده می کنید، روی لبه‌های آن با چسب صدف‌های نسبتا صاف بچسبانید.

** روی میزهای قدیمی، دور قاب عکس‌های کهنه و آینه قدیمی گوش‌ماهی‌های کوچک بچسبانید و از آن‌ها مجددا استفاده کنید.


http://omidl.persiangig.com/copy-right.gifمنبع : همشهری



:: موضوعات مرتبط: دکوراسیون
4 قانون طلایی برای خوب خوابیدن
پنجشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۰ ساعت 15:32 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
برای اینکه شب‌ها خوب بخوابید لازم است که در عادت‌های غذایی‌تان و یا حداقل در شامتان تغییراتی ایجاد کنید
خواب کافی و مناسب لازمه‌ی داشتن روزی پرانرژی و پرنشاط است. اما متأسفانه بد خوابی همیشه خستگی، خواب آلودگی، عدم تمرکز، فراموشی و غیره به همراه دارد.

در این مقاله بخور و نخورهایی را ارائه می‌دهیم که خواب راحتی را برای شما به ارمغان آورده و از بی‌خوابی‌های شبانه خلاصتان می‌کند. با ما همراه باشید..


http://omidl.persiangig.com/adame%20farari.gifمتن كامل در ادامه مطلب..http://omidl.persiangig.com/adame%20farari.gif


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: پزشکی و سلامت، تست و مطالب روانشناسی
باكودك كج‌خلق چه كنیم
پنجشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۰ ساعت 15:31 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
اگر یك كودك خسته نتواند بخوابد، تبدیل به یك هیولا می‌شود. بنابراین برنامه خواب كودك خود را به هیچ وجه برهم نزنید. البته كودكان تا سن پنج سالگی یاد می‌گیرند كه خودشان را كنترل كنند، اما قبل از آن، عدم تأمین خواسته‌ها و نیازهای‌شان، روی حالات و روحیات آنها تأثیر بسیاری دارد. مسلما از كودك نوپای خود نمی‌توانید توقع داشته باشید كه با وجود گرسنگی، در یك فروشگاه مواد غذایی پا به پای شما راه برود، به خوراكی‌ها نگاه كند و دست به هیچ كدام از آنها نزند! ذهن یك كودك گرسنه قادر به تجزیه و تحلیل این موضوع نیست كه چیزی به زمان شام نمانده است و باید كمی صبر كند..


متن كامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی، تست و مطالب روانشناسی
راهی سریع برای به رسیدن به آرامش!
پنجشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۰ ساعت 15:26 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
بهترین راه برای رسیدن به  آرامش

هرچقدر شما بیشتر عصبی تر و هیجان زده تر باشید تندتر و منقطع تر نفس می کشید و فشار خون شما بالا رفته و ضربان قلب تان نیز افزایش می یابد.بسیاری از مردم زمانیکه در این شرایط هستند در معرض آسیب های جدی مغزی و قلبی قرار می گیرند.


می دانید که اگر درست نفس بکشید آرام تر و ریلکس تر می شوید؟

پس بهتر است طرز تنفس خود را تغییر دهید؛ شروع کنیم:

دست تان را کنار بدن تان بگذارید ، اگر نشسته اید روی دسته صندلی و اگر خوابیده اید در کنارتان قرار دهید.به طور طبیعی نفس بکشید. شاید به هر چیز کوچکی که کنارتان اتفاق م یافتد توجه کنید. حالا اجازه دهید که بدن تان مانند یک بالون سبک شود به طوریکه احساس کنید وزن تان مانند یک پر سبک شده است.حالا تنفس شما آرام شده است. اکسیژن اضافی در تک تک سلول های بدن شما رخنه کرده و استرس را از آن بیرون می کند.سعی کنید هر روز حداقل یک ربع این تمرین را انجام دهید!

http://omidl.persiangig.com/copy-right.gifمنبع: نیک صالحی



:: موضوعات مرتبط: تست و مطالب روانشناسی
تکامل در عالم برزخ
پنجشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۰ ساعت 15:25 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
تکامل در عالم برزخ

عبارت وعده به شما داده می شد ناظر به این است که بشارت بعد از دنیا یعنی در برزخ یا در قیامت محقق می شود و روشن است که بشارت دادن به امری، همیشه قبل از فرا رسیدن آن صورت می گیرد. بنابراین بشارت به بهشت باید قبل از ورود به آن باشد (یعنی در برزخ). از طرف دیگر تنها به امری که قطعی است می توان بشارت داد و چون تا زمان موت، اختیار انسان باقی است و امکان انتقال انسان از یکی از دو راه سعادت و شقاوت به دیگری هنوز وجود دارد، لذا بشارت بهشت هیچ گاه در دنیا محقق نمی شود، جز در مورد کسانی که صریحاً تحت ولایت خداوند رفته اند و خداوند خود، تدبیر آن ها را بر عهده گرفته است

متن كامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: دين و انديشه
خانم ها! 6 کاری که در یک رابطه نباید انجام دهید
پنجشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۰ ساعت 15:21 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
6- هیچوقت از شنیدن حقیقت ناراحت نشوید!
شنیدن حقیقت همیشه آسان نیست ، اما لازمه داشتن رابطه ای خوب و صمیمانه است. اگر مرد شما به شما چیزی گفت که شما از شنیدن آن ناراحت و عصبی شدید ، به عقب برگردید و موقعیت را بررسی و تجزیه و تحلیل کنید. اما باید بدانید که مرد شما باید با شما روراست باشد و شما هم با خودتان روراست باشید.

5- به دوستان همسرتان حسادت نکنید.
همسر شما نمی تواند همه لحظات زندگی اش را با شما بگذراند. حتی اگر او هم این کار را بکند شما بعد از مدتی خسته و کلافه می شوید! هر کدام از شما نیاز دارید که مدتی را با دوستان تان باشید. پس اگر همسرتان خواست که مدتی با دوستانش باشد ناراحت نشوید.


4- هیچوقت سر هیچی دعوا نکنید!
بعضی اوقات افراد از مسائل کوچک و بی اهمیت ناراحت شده و دعوا راه می اندازند. زمانیکه احساس کردید از چیزی عصبانی شده اید و الان است که دعوا راه بیندازید ، به زمان عقب برگردید و موقعیت را بدور از احساسات بررسی کنید. سپس تا عدد 10 بشمارید ، مطمئنا کمی آرام تر می شوید.


3- هیچوقت به احساسات همسرتان شک نکنید.
هیچکدام از ما نمی توانیم با اطمینان بگوئیم که طرف مقابل ما برای همیشه عاشق ما می ماند یا نه!ما در سر طرف مقابل مان نیستیم.نمی توانیم آن چه که او احساس می کند را احساس کنیم.نمی توانیم ذهن کسی را بخوانیم یا بدانیم به چه چیزی فکر میکند. اما باید در مورد احساسات مان به یکدیگر اعتماد کنیم.به یکدیگراحترام بگذاریم تا اعتماد و احترام ببینیم.


2- انتظار نداشته باشید که او بخاطر شما تغییر کند.
هر کسی ایراداتی دارد. با سخت کوشی و کمی آگاهی تغییرات مورد نظر را می تواند بوجود آورد. البته آن دسته از ایرادات و و مشکلاتی که قابل تغییر باشند.به گزارش پرشین وی ، مردان مانند حیوانت خانگی نیستند که بتوانید آنها را دست آموز کنید. آنها هم انسان هستند و برای خود شخصیت مستقلی دارند. اگر همسر شما عادت دبدی دارد که شما از ابتدای آشنایی تان در او دیده بودید، فکر نکنید که می توانید او را عوض کنید.هیچکس بخاطر دیگری نمی تواند تغییر کند.

1- به همسرتان بی احترامی نکنید و در عین حال انتظار نداشته باشید که او به شما احترام بگذارد.
روابط قوی مستلزم وجود احترام است. شما باید با مردتان به گونه ای رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار شود.

http://omidl.persiangig.com/copy-right.gifمنبع:پرشين وي



:: موضوعات مرتبط: زنان
عوارض کار طولانی با کامپیوتر
پنجشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۰ ساعت 15:20 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
یکی دیگر از عوارض کار طولانی با کامپیوتر، تاثیر منفی آن روی سلول های جنسی است. این سلول ها خیلی حساس هستند.

لذا قرار دادن لپ تاپ بر روی زانو و در کنار دستگاه تناسلی که برخی از افراد عادت به استفاده از لپ تاپ خود بدین شکل دارند، می تواند برای کاربران مشکلاتی ایجاد نماید.

به همین علت توصیه می شود: حتی الامکان لپ تاپ را با فاصله بیشتر از خودتان و بر روی میز قرار دهید.


کامپیوتر و نشستن طولانی مدت بر روی صندلی

هر از چند گاهی از جای خود برخیزید و مقداری قدم بزنید و وضعیت نشستن خود را تغییر دهید و از زیرپایی نیز استفاده نمایید.
آویزان بودن پا در نشستن های طولانی روی صندلی، باعث رکود خون در وریدهای پشت ساق پا و لخته شدن آن می شود

گاهی یک پایتان را از زانو خم کنید و روی آن بنشینید و این کار را در مورد پای دیگر نیز انجام دهید.

متن كامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: پزشکی و سلامت
نه حقیقت در مورد سفید کردن دندان ها
پنجشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۰ ساعت 15:19 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
9 حقیقت در مورد سفید کردن دندان ها

1- یک سوم داندانپزشکان دنیا سفید کردن دندان ها را یکی از عوامل مهم پوسیدگی آنها می دانند.

2- مردم بسیار کمی هستند که داری دندان های سفید طبیعی می باشند ، و همچنانکه پیر می شوید دندان هایتان نیز تغییر رنگ می دهند.
3- معمولا در سفید کردن دندان ها از " هیدورژن پروکساید" و " کربومید پروکساید" استفاده می شود.
4- اغلب محصولات سفید کننده دندان به اندازه کافی دارای پوکساید نیستند ، و به صورت غیر معمول و مصنوعی دندان های شما را سفید می کنند.
5- سفید کردن دندان ها تنها روی نوع طبیعی آن انجام می شود و دندان های مصنوعی یا کاشته شده نمی توانند سفید شوند.
6- اغلب خرابی دندان ها بعد از سفید کردن در سه یا چهار هفته پس از آن صورت می گیرد .
7- این سفیدی ها تنها سه سال دوام خواهند داشت.
8- عوارض سفید کردن دندان ها حساس شدن آنها ، تیر کشیدن و رگه رگه شدن سفید ها روی دندانها می باشد.
9- خمیردندان های سفید کننده تاثیر چندانی روی آنان ندارند ، اما شاید بتوانند رنگ یا جرم ناشی از غذاهای رنگی که خورده اید را کاهش دهند.

http://omidl.persiangig.com/copy-right.gifمنبع:پرشين وي



:: موضوعات مرتبط: پزشکی و سلامت
چند روش ساده برای درمان ترک پاشنه پا
پنجشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۰ ساعت 15:9 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
چند روش ساده برای درمان ترک پاشنه پا

پاشنه‌هاي پا در اثر بي‌توجهي و عدم رسيدگي مناسب ترك خورده و دردناك مي‌شوند.

شبكه خبري تورنتونيوز در مقاله جديدي به ارائه چند توصيه ساده و خانگي براي درمان ترك خوردگي پاشنه پا پرداخته كه عبارتند از:

- پوست بدن خود را با نوشيدن مايعات زياد مرطوب نگه داريد.

- به دقت پاهاي خود را بشوييد و هر بار كه از بيرون به خانه مي‌آييد شستن پاها را فراموش نكنيد.

- حتما هرچند وقت يكبار براي از بين بردن و پاك كردن پوست مرده از سطح پاشنه پا از سنگ پا استفاده كنيد تا پاشنه پا كاملا تميز شود.

- پس از شستن پاها حتما آنها را با كرم پا يا وازلين چرب كنيد.

- هربار كه به پاها كرم مي‌زنيد در هنگام خواب جوراب نخي بپوشيد به طوري كه پوست شما بتواند رطوبت را جذب كند و ترك خوردگي پاشنه پا سريعتر بهبود يابد.

- يك روش ديگر براي بهبود ترك پا ذوب كردن پارافين و تركيب آن با كمي روغن نارگيل و مالدين آن روي پاشنه‌ها قبل از خواب است. هنگم صبح هم پاهايتان را بشوييد.

براي كاهش درد ترك پا نيز مي‌توانيد از روشهاي زير استفاده كنيد:

- سعي كنيد هر روز صبح زود پاي برهنه روي چمني راه برويد.

- هميشه كفش راحت بپوشيد و از پوشيدن كفش‌هاي تنگ يا پاشنه بلند جدا خودداري كنيد.

http://omidl.persiangig.com/copy-right.gifمنبع: ایسنا



:: موضوعات مرتبط: پزشکی و سلامت
شاعران » محمد جاوید »نمی دانم
پنجشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۰ ساعت 2:9 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

نمی دانم

نـمی دانــم پـس از مــرگم کسی یـادم کند یانه؟
بـــخــوانــد دفــتـر شعـرم، مرا شادم کند یا نه؟
مــنی کـــه بـــا امیــد لـطف یـزدان رفتم از دنیا
نــمی دانم که او گوشی به فریادم کند یا نه؟
هـــر آنکس را که در دنیا زخود رنجانده ام گاهی
نــمی دانـــم زبـنــد خــویـش آزادم کند یا نه؟
اگــر بــا تیـشه طـعـنـه بـشـد ویـران دلی از من
نــمی دانــم کــه آن ویــرانـــه آبادم کند یا نه؟
بـه نـاحـق گـر کـه خوردم مالی از طفل یتیم اینک
نمی دانـــم کــه بــا بـخشیدنم شادم کند یا نه؟
اگـرگــردیـد نیــلی صـورتی از سیلی و مُـشـتم
نــمی دانــم گــذ شــتــش خـانه آبادم کند یانه؟

اگـر گـاهی دل مــادر زخـود رنــجــانـده گرداندم
نـــمی دانــم کــه شیرش را حلالم میکند یانه؟
ز فـــرمان پــدر گاهی اگـــرپیــچیده ام سر را
نــمی دانــم کــه با بخشش زلالم می کند یانه؟
اگر حــقی بـه ناحق کرده ام در طول عمر خود
نــمی دانـم کـه صاحب حق خلاصم می کند یانه؟
اگــر گــامی بــه راه کــج نهادم ، پای درظـلمت
نــمی دانـــم کــه پا فکری به حالم می کند یانه؟
دروغــم گــر کــه فــردی را گــرفــتـار بلا گرداند
گــذ شــتـش آنــک آســوده خـیـالم می کند یا نه؟
دل جــاویـــد گــر رنـجـیـده شد از دست این و آن
نــمــی دانــم کـــه دل دور از ملالم می کند یا نه؟


شاعران » محمد جاوید »نیستم شاعر
پنجشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۰ ساعت 2:8 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

نیستم شاعر

من به پیش شاعران شرمنده ام
نیستم شاعر ، در این ره مانده ام
عاشقی گم کرده راهم از پی یار آمدم
لیک صد افسوس درس عاشقی نا خوانده ام
خاک بیز کوی رندان و ادیبانم کنون
همچو حیرانی به گلزار ادب وامانده ام
بحری نا آشنایم در یم مواج شعر
کشتی ام را با امید و لطف یزدان رانده ام
سالکی بی توشه ای مانم به صحرای ادب
از هزاران مثنوی، در حد بیتی خوانده ام
گر مرا دربان کوی شاعران نامند چه باک افتخار است این مرا ، در این سخن پاینده ام
گرچه این ره بس خطیر است و مرادم بس بعید
لیک میدانم که چون جوینده ام ، یابنده ام
گر سرودم گفته هایی را به وزن و قافیه
بر تنش رنگین لباس شعر را پوشانده ام
گفته‹‹ جاوید›› چون از دل براید، لاجرم
می نشیند بردل و صاحبدلان را بنده ام


شاعران » محمد جاوید »اینگونه باش
پنجشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۰ ساعت 2:8 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

اینگونه باش

در دوستی چــون آیــنـــه در مهـر چو مــادر
نرمی زگل و عشق زپروانه بیاموز
چون شمع بزن تیشه به عمر شب و ظلـمــت
رندی تو زدُردی کش میخانه بیاموز
بــا مـهــر بـــرون کن دَدِ خشم از تن و جانت
آواز خوش از بلبل مستانه بیاموز
پــیــوستــه تــو پـیـغـامـبر عشق و صفا باش
دلدادگی از دلبر جانانه بیاموز
بــا مــهــر تـــو صـیـقـل بــزن آیـیـنـه قــلـبـت
صــافــی زصـفـای دل دیوانه بیاموز*
بــرگیـــر غبـــار غــمـــی از قـــلــب حــزیـنی
پــاکـیــزگــی از زمــزم آن خانه* بیاموز
پیــوستـــه بـــه کسب ادب و علم وهنر کوش
صد درس تو ازمسجد و میخانه بـیاموز
جـــاویــــد بــکـــن هـــردو جـهــان نـام بلندت
مهــرازل از صــاحـب این خانه* بیاموز

*دل دیوانه =عاشق
*آن خانه=کعبه
*صاحب این خانه= خدا


شاعران » محمد جاوید »اراده کن
پنجشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۰ ساعت 2:7 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

اراده کن

اراده کــن ،اراده کــن پــیــاده را سواره کن
اراده را ،اراده را بسان سنــگ خــاره کـن
بــرو بـــه آســمــان تـو صید صد ستاره کن
برای دوری از قفس تو روزها شـمـاره کن
اراده کــن، اراده کــن تـــوراه سیــل را ببند
مــسیـر آب را بــه بــاغ خـــود نـــظاره کـن
بـــرو بـــه دشـت عاشقی ، گل شقایقو بچین
حـدیــث عـشـق را بـرای خـود هـــماره کـن
بـگــیـر آفــتــاب را بــدســت و بــا دمـای او
مـحیــط سـرد آشیانه را پــر از شـراره کـن
بخوان سرود عشق را به سجده گاه معـرفت
صــدای خـود بــلنـد از فــراز آن مـنـاره کـن
اراده کــن تــو رام کــن رمـیـده اسب زنـدگی
پـس آنــزمـان اراده را سـوار اوج بـاره*کـن
ســبــد ســبــد گل امــیــد به باغ زندگی بکار
تــو خوب باش و با صفا زهر بدی کناره کـن
کنــار زن، کنــار زن تــو سـنگلاخ وادی بلا
زمـیــن سـبـز مـهـر را هــزارهـا قـــواره کـن
اراده می کند تورا چو کوه سخت و اسـتـوار
شکاف سنگ خاره را بنای بُرج و باره**کـن
اراده جاودانه می کند تــورا بــه دشت زندگی
نـشین و کامـرانی ات یکی یکی شـمـاره کــن
* باره = اسب
** باره = قلعه


شاعران » محمد جاوید »لحظه های انتظار
پنجشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۰ ساعت 2:6 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

لحظه های انتظار

من امشب تا سحر بیدار خواهم ماند
وبال خواب را ازگردن خود باز خواهم کرد
به او گویم برو امشب نمی خوابم
به شوق دیدنت چشمان خود را باز خواهم کرد
برایت از حیاط خانه ی دل صد گل احساس خواهم چید
به باغ آرزوهایم گل امید می کارم
ستاره های اقبالم به من چشمک زنان گویند
که تو می ایی ومن اشک شوق از دیده می بارم
شب آرام و هوا رام ، آسمان پر نور
و قرص ماه همچون روی تو در آسمان پیداست
صدای عوعو سگها نمی اید
تو گویی امشب این بیدار مانده ، یکه و تنهاست
شفق سر زد، سیاهی رفت و صبح آمد
و قرص ماه جایش را به مهرِ آسمان بخشید
ومن بیدار و چشمانم به در مانده
برای دیدنت این قلب ناآرام می جوشید
تو گویی انتظارم باز بیهوده ست
نمی ایی و من اینبارهم گول تو را خوردم
از آن ترسم که هجرانت شود ‹‹ جاوید ›› و من تنها
شکایت از جفای تو بَرِ مرغ سحر بردم


شاعران » محمد جاوید »گذر زمان
پنجشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۰ ساعت 2:6 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

گذر زمان

غروب است و هجوم وحشی اوهام
نشسته کنج تنهایی
به دور از های و هوی و
ساکت و آرام
نگاهم مانده بر شمُاطه ی ساعت
چو پتکی می خورد برجسم و جان ِمن
گذشت عمر را با ضربه های تیک تک اش
خوب می بینم
به هر تیک اش دمی
از عمرمن تفریق می گردد
به هر تک اش چو گامی
از گذشته دور می گردم
گذشت عمرمن مجموع
رفت و آمد شماطه ی ساعت
گذر از لحظه ی ماضی
عبور از حال وِ مستقبَل
چو رودی جاری و ساری
چو بادی تند و بنیان کن
شروع روزی از عمرم
طلوع مهر*‹‹ جاوید›› است
و پایانش غروب شمس تابنده
دوباره روز دیگر ، روزی ِ دیگر

*مهر=خورشید


شاعران » محمد جاوید »ظواهر دنیوی
پنجشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۰ ساعت 2:5 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

ظواهر دنیوی

یک دم بــنــگـر به دور و اطـراف
بنگر بـه قــدیـمیان و اسلاف
آخــر هـــمـــگی اسیـــر خاکــنـد
از هــرچه ظواهر است پاکـند
فــرعــون مـگر چه با خودش برد
بنگر که چگونه استالین مـُرد
آنــهـــا کــــه بــه کــاخـها نشستند
بستند وزدنـد وســر شکسـتند
در لحظه ی مرگ همچو یک موش
دادنـد بــه نغمه ی مَلَک گـوش
ازهیـمــنــه اش چــو بید لرزان
از وحشت مــرگ زار و نالان
آن فــَرّ و جـــلال ظــاهری ریخت
آن کـبکبـه های دنیوی ریخت
فــرعـــون کـه فخر بر جهان کرد
کرد آنچه که یک نفر توان کرد
شـــد چــون دلِ شـب سیاه بختش
افــتـاد زجــاه و تــاج و تختش
یک ذره ز مـال و شوکت و زور
بــا خــویش نَبُرد در تــه گــور
آنـــگــــونــه کــه زاده شـد زمادر
بــرگـشت به آن ســرای دیـگر
لـــرزد چــــو دلـــت زنــــازِ دنیا
ایــن لــُعـبــت ظــاهــراً فــریبا
در نـــرد قـــمـــارِ عــشــق بــا او
گردی تــو اسیر چــشم و ابـرو
بــازنــــده ی ایـــن قـــمــار باشی
مــغــلوب وی و خُــمار بــاشی
هــرچــنــد بــه نـاز و صد کرشمه
ســازد دلِ تــو اسیــر و تــشنه
بـــا جــــوشـــنِ ســـخـت ِاستقامت
یــا بـــا زره صـبــر و قـنـاعـت
خــــودرا زکــــمــنــد او رهــا کــن
هــمــواره خــدای را صــدا کـن
‹‹جاوید›› بکن تو این سخن گوش
همواره به کسبِ معرفت کـوش
دنیــا و ظـــواهـــرش بِــحــل کـن
حــرص و طـمـع و نیاز وِل کن


شاعران » محمد جاوید »اهل عرفانم من
پنجشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۰ ساعت 2:5 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

اهل عرفانم من

اهل عرفانم من !!، کاروبارم بد نیست
برجکی ساخته ام در دل شهر
طبقاتش هفده
همه را پیش فروش بنمودم
پولهایم همه در بانک سوئیس
به امانت باقی است
اهل عرفانم من!!
سفره ی نان و پنیری پهن است
مُتلی ساخته ام در نوشهر
باغهایم پر گل
از صدورانجیر
جیبهایم سرشار
اهل عرفانم من
دامهایم همه پروارو قشنگ
گاوها رنگ به رنگ
کشت و صنعت دارم
چند هکتار زمین
همه شالیزار است
دختران ِ زیبا
صبح تا شام در آن دشت وسیع
بوته های شالی، درزمین می کارند
اهل عرفانم من !!
همه در سیر و سفر
از ژاپن تا اتریش
تا فراسوی پکن
خانه کوچک خوبی دارم
دردل شهر پاریس
جایتان بس خالی است
اهل عرفانم من !!، کاروبارم بد نیست
طبع شعری دارم
شعرها گفته ام از عرفانم
همه زیبا و قشنگ
همچو آن ویلایم
که بنا ساخته ام در چالوس
یاکه مانند سگم پشمالو
که بود فِرز و زرنگ
الغرض لقمه نانی باقی است
مردی هستم قانع
اهل عرفانم من !!،کارو بارم بد نیست


شاعران » محمد جاوید »ماجرای من و منشی
پنجشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۰ ساعت 2:4 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

ماجرای من و منشی

روزی ازدل درد آزرده شدم
لاجرم سوی مطب برده شدم
همچو حمام زنان بود آن مطب
بدترین جا و مکان بود آن مطب
سکرتر فریاد، بیماران خموش
درد آمد از شلوغی هر دو گوش
با سلامی رفتمی نزدیکتر
تا دهد وقت ویزیتی زودتر
گفت اسمت ؟ گفتمش بیچاره ام
گفت شغلت؟ گفتمش بیکاره ام
گفت دردت را بگو؟ گفتم دِلَم
تومگر چه خورده ای؟ گفتم کِلم
گفت همسر ؟ گفتمش شرمنده ام
من به خرج خویش هم درمانده ام
گفت سنّت ؟ گفتمش بیست و چهار
گفت قَدّت رابگو ؟ گفتم چنار
گفت وزنت؟ در سی و سه مانده ام
از سوادت؟ تا دوازده خوانده ام
بعد چندی پرسش و گفت و شنود
بعد آگاهی زهر بود و نبود
سکرتر گفتا که امشب وقت نیست
چونکه بیماران گذشته از دویست
وقت تو یکماه دیگر شنبه شب
ساعت هجده قرارت در مطب
گفتمش تا آن زمان گردم تلف
شاید این باشد تورا قصد و هدف
گفت وقت دیگری موجود نیست
گوییا در کله ات جز کود نیست
خیره گردیدم از این گفتار زن
مات وحیران مانده از کردار زن
او که وقتش پُر ،مطب لبریزبود
اینهمه پرسش زمن کردن چه سود
گوییا منشی زمن بیمارتر
دردهای او زِمن بسیار تر
گفتمش منشی سزایت با خدا
تو مریضی و شفایت با خدا
گفت« جاوید» این چنین ظنزی بلند
تا نیاندازد تو را منشی به بند
گر که از درد و مرض آزرده ای
تا بگیری وقت دکتر مرده ای


شاعران » محمد جاوید »آی آدمـــــــهــــا
پنجشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۰ ساعت 2:1 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

آی آدمـــــــهــــا

آی آدمها که آسوده غنودید
دارد امشب یکنفر در گوشه ای از شهر
می سپارد جان
هیچکس آیا به فکر اوست ؟
او که وامانده ست در مرداب ظلمت
ناله هایش سرد، دل پر از غوغا
سر به روی سنگفرش یک خیابان
زَهر افیون در رگش جاری است
او یکی از صد هزاران خیل قربانی است
چهره اش پائیزی وبی روح
چشمها خیره به ره مانده
همنشینش یک سگ ولگرد
مانده از خود رانده از منزل
لحظه ها در انتظار مرگ
قلب سردش از تپش مانده
نعره آژیر
می شکافد سینه شب را
می برد این خسته مرداب
سوی گورستان
لحظه آرامش او زین سپس باش


شاعران » محمد جاوید »جوانی
پنجشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۰ ساعت 2:1 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

جوانی

جوانی همچو دُرّی بس گران بود
ولی افسوس چو تیری در کمان بود
برفت از دست با سرعت چو تندر
جوانی همچو آهویی دوان بود
جوانی پیشگفتاری زپیری
سر آغازی برای امتحان بود
جوانی دوره خوش باوری ها
تمنای دل خوش باوران بود
جوانی غنچه بشکفته ی عمر
نهال تازه آن باغبان بود
جوانی بوی عطر یاس دارد
گلی خوشبو برای بوستان بود
زمینش تشنه و پاک و عطش ناک
برایش قطره ای امید ، جان بود
امید و آرزو چون رود پر آب
زمین تشنه را خوش میهمان بود
جوانمردی و پاکی و صداقت
جوانی را بسان پاسبان بود
بسر آمد جوانیهای‹‹ جاوید››
برایش همچو یک خواب گران بود
چو از خواب گران برپای برخاست
هویدا گشت هر آنچه نهان بود
 


شاعران » محمد جاوید »کشت بی حاصل
پنجشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۰ ساعت 2:0 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

کشت بی حاصل

زبیوفایی دنیا دلم پر از خون است
جواب مهر و وفا را جفا شنیدم من
سراچه دل من جای کینه هرگز نیست
ولی چه سود که همواره کینه دیدم من
چو راز دل به بر یار بازگو کردم
خدای داند از آن پس چه ها کشیدم من
چو کاشتم گل مهر و وفا به باغ دلش
به جای گل، خس و خاشاک را درودَم من
لبم هماره ز لبخند مهر آکنده است
هزار حیف کزو خنده ای ندیدم من
« به باغبانی بی حاصلم بخند ای بخت»
که باد کشتم و توفان درو نمودم من
به بخت خفته« جاوید» هزارخنده رواســـت
بخند گرچه به دل ،سیل گریه کردم من

« مصرع تضمین از زنده یاد رهی معیری است»


شاعران » محمد جاوید »فرق من و او
پنجشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۰ ساعت 2:0 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

فرق من و او

بین اینجانب و اون حاجی فلان فرقی عظیم
بوده است در بین ما از روزگاران قدیم
بنده مفلس فی امان الله و او سر شار وتوپ
او بود خوشحال و من بادرد و غم باشم ندیم
جیب هایم لانه انواع و اقسام مگس
از حساب بانکی اش آگه بود رب کریم
خانه اش شمران و ویلای شمالش رامسر
لانه ام دروازه غار از سالها آنجا مقیم
او خورد استیک و پیتزا من خورم آبدوغ خیار
اورود هند واروپا من سوی شابدولعظیم
او بِدر رفته ست از دستش حساب بانکی اش
فوت آبم من بدهکاری خود به مش رحیم
نیستم من مالک متری زمین بَهرِ وفات
بُرج وویلاهای او باشند برجا و قویم
روزها با خط یازده می روم دنبال کار
خودرو او پاترول و بنزِ الگانسی عظیم
قار وقوری در شکم دارم زفرط گشنگی
معده اش آرامگاه جوجه و گوشت و حلیم
بس که در کارش بود کَلّاش ومکار وزرنگ
خُرد باشد نزد او اعمال شیطان رجیم
الغرض من مانده ام حیران که ایا آدمم ؟
من که دارم دردهای کهنه و سخت و الیم
گفت «جاوید» از برایم شعرکی طناز و ناب
تا شوند آگه همه از روزگار این یتیم


شاعران » محمد جاوید »رویای شیرین
پنجشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۰ ساعت 2:0 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

رویای شیرین

چون خروس اسـت نام سال جدید
مــرغ ها را بـــه دام مـــی بـــیــنـم
وعـــده هــــا راســـت می شود امسال
دولـت مـــــســتــــدام می بـــیــنـم
عــمــــر فـــقـــر و گـــرانــی مــسکن
آفــتـــابـــی بـــــه بـــام مــی بـــیــنــم
کشــــــور از اعـــتـــــیـــــاد آســــوده
وضـــع ســــارق دِرام مــــی بــیـــنــم
رشـــوه خـــواران و رانت خواران را
هــمــچـو دزدان به دام مــی بـــیـــنــم
بـــــر ســــر ســـفـره های مستضعف
کــاســـــه هـــای طـــعام مــی بــیــنــم
پــســـــران مـــــــجـــرد و بـــی کـــار
هــمـــگــی را بــــه کــــام مــی بــیـنـم
مـــردمـــان را در امـــن و آســـایـش
تـــوســـن بـــخــــت رام مـــی بــیــنــم
هــــمــگی را ســــوار بــنــز و پـــژو
عــمــــر پــیـــکان تـمام مـــی بــیــنــم
شــده ایـــران بــهـــشــت روی زمین
مــی قـــدسی به جام مـــی بــیــنــم
کلــه هــای مـــدیــر و مســئــولـیـــن
خــالـــی از فــکــر خـام مــــی بــــیــنم
شعر« جـــاویـد» گــل نــمـوده چنان
شـــهـــرتـــم بــــا دوام مــــی بـــیـــنـم
گــر زخـــواب خـــوشــم کـنـون نپرم
آنــچـــه گــفـــتــم مـــُدام مـــی بــیــنــم
لیک افسوس خواب من سبک اسـت
فــیـــلــمــهـــا نــا تــمام مـــی بــیـــنـم


شاعران » محمد جاوید »سرای سالمندان
پنجشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۰ ساعت 1:59 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

سرای سالمندان

دلم گرفته مرا هیچ غمگساری نیست
برای این دل تنها دگر بهاری نیست
به باغ عاطفه پرورده ام هزاران گل
ولی چه سود که یک گل به شا خساری نیست
مرا سرای فراموشیان مکان دادند
دراین عزاکده دیگر امیدواری نیست
ز شیره تن خود پروریدم آنها را
دگر کنون به تنم راحت و قراری نیست
چو با ل وپر بگشودند از برم رفتند
دگر به لانه من بلبل و قناری نیست
چه روز و شب که به او آب و دانه میدادم
زسوی او به برم هیچ دست یاری نیست
چو معترض شدم از آوردنم به این وادی
بگفته اند دگر با تو هیچ کاری نیست
ز دل به پهنه دریا سرشک غم بارم
دگر زشدت اندوه نای زاری نیست
نشسته ام چو اسیران به کنج این وادی
برای من بجز از مرگ راه کاری نیست
اگرچه جور و جفا بر من حزین کردند
سر جوی بدلم کین و فتنه جاری نیست
دگرز درگه یزدان زنده و‹‹جاوید››
برایشان بجز از بخشش انتظاری نیست


شاعران » محمد جاوید »هیچ دانی
پنجشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۰ ساعت 1:59 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

هیچ دانی

هـیــچ دانـــی بــا شــروع هـر بـهـار
بــا گـــذشـــت و گــردش لـیـل ونهار
ســالی از عـمـرت بـه یغما مــی رود
عــمـــر تــــو یـکــسال بــالا مــیرود
گــرچــه خرم می شود دشت و دمــن
ســبـــزه مــیـــرویـــد کــنــار یاسمن
گــرچــه گـل خـواهان بلبل می شــود
دل اســـیـــر غــنــچــه گــل می شود
گــرچـــه حــال ما دگرگون می شــود
از شــقـــایــق دشت گلگون می شود
گــرچـه در رگهای گل خون مــی دود
عــنـدلـیـب از لانــه بـیـرون می پـرد
گرچــه تـــازه مـیـشود بــرگ درخــت
نو شود شال و کلاه و کفـش و رخت
گــرچــه بـرپا میشود جشن و ســرور
دیـــدن اقــــوام مـــی گــــردد مـــرور
ســالی از عــمــرت بـه یغما مــی رود
عــمـــر تـــو یــکــسـال بــالا می رود
آدمــی فـــانــی اســت عیدش مانـدگار
او رود ، نــوروز مـــانــــد بـــرقـــرار
عمر جاوید هست همچون یک حــباب
چـــون حــبـــابـــی مانده بر پهنای آب