چـهره خـوانـی به این مـعـنـا است که شما فـقــط با با نگاه کردن به صورت اشخاص پی بـه خـصـوصـیات اخلاقی و شخصیتی او ببرید. چـهره خـوانـی توسـط مردم در اعصار مختلف انجام شده است. شـناخـتـن افراد تنها از روی خصوصـات ظـاهـری آنها مساله بسیار جالبی است. نـکات ظـریف و دقیـق وپیچیدگیهای بسیاری در علـم چـهـره خـوانـی وجـود دارد ولی ما در اینجا به بیان نکات اصلی تر و مهمتر آن بسنده می کنیم.
● چهره خوانی چیست؟
بشر در طول قرون متمادی سعی نموده تا با پیوند زدن خصـیصـه هـای صـورت افـراد بـه ویژگیهای شخصیتی، متوجه افکار و درون دیگران شود. با گـذشـت سـالها علم چهره شناسی نیز گسترش یافته و به شاخه های مختلف تـقسـیم شـده است. بـرای مثـال"متوپوسکپی" علم پی بردن به سیرت و درون آدمی از روی خطوط روی پیشانی است.
فرنولوژی علم جمجمه خوانی و مطالعه طرز تشکیل جمجمه میباشد که به بنا نهادن شخصیت و امیال ذاتی و روانی افراد کمک می کند.
"فیزیـوگـنومی" یا عـلم چـهره شـنـاسی، موضوعی است که ما به آن خواهیم پرداخت. این علم به ما می آموزد که چگونه از روی چهره افراد پی به شخصیت آنها ببریم.
امروزه دانشمندان به چنین علومـی، "شـبـه علـوم" اطـلاق کرده و بـهای زیـادی بــه آن نمی دهند و هـمانند عـلومی مانـنـد طالع بـینی به آنها می نگرند: اثبات نشده ولی بیضرر. با این وجود هنوز بسیاری از مردم چهره خوانی را راهی مطمئن برای قضاوت در مورد افراد می دانند. چیزی که اهمیت دارد این اسـت کـه چـهره را بصورت کامل و دقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و تا رسیدن به همه حقایق از قضاوتهـای شـتابزده اجتناب کنیم.
اکنون گذری می کنیم بر نکات بنیادین چهره خوانی و چگونگی تشخص شخصیت افراد
▪ شکل صورت
ـ دراز و کشیده: افرادی که دارای چنین صورتی هستند عموما" دارای صـبر و تحمل زیاد بوده و توانایی حل مشکلات در آنها بیشتر است. جـذابـیـت و خوش ترکیب بودن افراد با چنین صورتی نشانگر این است که آنها معمولا کارهای خـود را نـیـمـه تمام رها نکرده و عادت به انجام امور بطور تمام و کمال دارند. گرد: این شکل دلالت بر امیدواری زنده دلی و انرژی دارد. اینگونه افراد می تـوانند اتاقی دلگیر و ساکت را به بمبی از خنده و شادی تبدیل کنند. پهن: اینگونه اشخاص بردبار و مهربان و معمولا افراد روشنفکری می باشند.مربعی: طرفدار استقلال فردی و فردگرایی، سختـکوشـی بـرای دسـتـیـابی بـه آرزوها، زیرکی و فعال بودن از ویژگیهای این افراد محسوب می شود
▪ پیشانی
ـ صاف: کسانیکه که دارای خطوط در پیشانی نیستـنـد، افـرادی اندیشمند و همیشه در حال تفکر می باشند و در تصمیم گیریها سریع و منطقی عمل می نمایند.
ـ چروکیده: وجود خطوط در سطح پیشانی نشان می دهد که ایـنـگونه افراد به سرعت هیجان زده و احساساتی شده و سریع آشفته و پریشان حال می گردند
▪ چشم
رمانها، داستانها و اشعار بسیار زیادی در مورد چشم و ارتباط آن با خصوصیات روحی و روانی انسان نوشته شده است. چشمها هیچگاه دروغ نمی گویند؛آنها بیانگر احساس درونی و واقعی ما می باشند.
ـ اضطراب: اگر مابین عنبیه و پـلک پـایینی هـر دو چشم مـقداری سفیدی وجود داشت، آن شخص انسانی مضطرب و نگران است.
ـ تندخویی: اگر بالای عنبـیه بخشی سفید رنگ وجود داشت، علاوه بر استرس نشانگر تندخویی و پرخاشگری در فرد است.
ـ روان پریشی: چنـانچه دور تا دور عنبیه را سفیدی فرا گرفته باشد، نشانگر عدم تعادل و پایداری روح و روان فرد خواهد بود.
ـ شادی: وجـود خـطوط کـوچـک در خـارج از چـشمها حاکی از خنده رویی و شادبودن فرد می باشد
▪ ابرو
ـ صاف: صافی و مستقیمی ابروها نشانگر اندیشه، تفکر و ایده گرایی فرد می باشد.
ـ کمانی: افرادی که دارای ابروهای خمیده و کمانی هسـتند از حـکایـتـها و داسـتـانـهـای واقعی لذت می برند. باریک: اینگونه افراد معمولا دارای اعتماد به نفس اندکی می باشند بخصوص اگر ابـروی آنها بجز باریکی، بالا و گرد نیز باشد. پیوسته: پیوستگی ابروها نشانگر این است که فرد دائما در حال تفکر و اندیشـه بـوده و ایده های جالبی در سر دارد
▪ پلک
ـ کوچک: اگر فاصـله بـین بالای پلک و مژه کم باشد بیانگر اسـتقلال فرد می باشد و اینکه آن فرد حتی ممکن است بصورت ارادی خودش را به دیگران نزدیک نکند.
ـ بزرگ: بزرگ بودن پلک دلالت بر وابستگی شدید فرد به دیگران دارد
▪ بینی
ـ کوچک: گفته می شود اشـخاصی که بـیـنی کـوچـک دارنـد ذاتـا افـرادی ضعیف و اغلب غیرقابل اتکا بوده و در تصمیم هایشان استوار و ثابت قدم نمی باشند.
ـ بزرگ: بزرگی بینی نشانه ابتکار و عزم و اراده می باشد. یک شـخصـیت قـوی که اثرش را برجای خواهد گذاشت.
ـ تیز: تیز بودن نوک بینی نشانگر این است که فرد خود را مقید به رعـایـت آداب و رسـوم ندانسته و با اطرافیانش به راحتی برخورد می کند. ایـنگونه افراد خـود را بـاور داشـتـه و بی باکانه و متهورانه خود را به دیگران نزدیک می کنند.
ـ عقابی: خودخواهی، دودلی و حساس بودن از جمله ویژگیهای کسانی است که دارای چنین بینی می باشند
▪ گوش
ـ کوچک: کوچکی گوش نشانه تزلزل و احساس نا امنـی در افـراد اسـت هر چند اینگونه افراد می دانند که چه می خواهد و معمولا" سخت کوش و کارکن هستند.
ـ بزرگ و دراز: این قبیل افراد معمـولا انـعـطاف پـذیـر نـبـوده و به سـختی آرام و بی خیال میشوند. پرمو: افرادی که دارای گوشهایی پرمو هـستند مـعـمـولا وسـواسـی و نـکـته بین بوده و وقت زیادی را برای چیزهای بی اهمیت تلف می کنند
▪ گونه
ـ برجسته: برجسـتـگی گـونه نشـانگر قـدرت، انـرژی و اعـتماد بنفس است. کسانی که دارای گـونه بـرـسته می باشند تمایل بیشتری برای پذیرفتن اشتباهات دیگران دارند.
ـ گود: علاوه بر جذابیت و زیبایی دلیلی بر خوش مشربی و سازگاری فرد می باشد
▪ چانه و فک
ـ فک چهارگوش: افـراد با فـک چـهار گـوش و مـربعی انـسانهای تـسخیر ناپذیر و سرکش می باشند. آنها توانایی تبدیل رویاهایشان به واقعیت را دارند.
ـ چانه های برآمده: اینگونه افراد، اشـخاصی خود ستـا بوده و تصـور میکنند هیچ چیزی جز خود آنها اهمیت ندارد و جز خودشان حرف کس دیگری را قبول نداشته و خود را عقل کل می دانند
▪ لب
ـ قلوه ای: لبهای قلوه ای علاوه بر زیباتر نمودن صورت،نشانه بخشش و گشاده دستی می باشد. معمولا اینگونه افراد تمایل دارند در مورد خودشان صحبت و گفتگو کنند.
ـ نازک: نازک بودن لب بیانگر خویشتن گرایی ذاتی در اشخاص است.
ـ لب بالایی نازک پایینی قلوه ای: نشانه این است که فردی متـقـاعد کنـنـده و مـجاب کننده می باشد
● مطلب آخر
چهره خوانی یک علم دقیق و ثابت شده نیست و حتی با گذراندن دروه های آموزشی دقیق و پیشرفته نیز نمی توان بطور قطع در مورد شخصیت و درون افراد صــحبت نمود. نتایج شما در سنجش شخصیت، بستگی به تعداد فاکتورهای مورد تحلیل قـرار گرفـته دارد ولی با بـیاد داشتن نکات ذکر شده می توانید قبل از صحبت کردن با افراد تا حدی متوجه شخصیت آنها شوید.
| |
:: موضوعات مرتبط:
تست و مطالب روانشناسی
چهارشنبه ۳۱ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 12:56 |
|
نوشته شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
راههای متعددی برای نیل به یک رابطه ی هدفمند و سالم وجود دارد که برخی از آنها متأسفانه در فرهنگ ملل ما هنوز جا نیفتاده است، در اینجا به این راهکارها اشاره می کنیم:
1- هیچ کس غیر از خودتان مسئول شادی شما نیست! بهتر است اوّل از خودتان بپرسید که چرا هیچ وقت شاد نیستید؟ یکی از دلایل اختلاف در رابطه ها این است که فرد دائماً شاکیست و با روحیه ای ضعیف طرف مقابل را مورد سرزنش قرار می دهد. تنها کسی که کنترل زندگی شما را بر عهده دارد، خود شما هستید، دقیقاً خودتان هستید که با رویه خود در رابطه ها می توانید روند بد یا خوب بودن آن رابطه را تعیین و ادامه دهید.
2- انعطاف پذیر باشید، به عقاید دیگران احترام بگذارید، هیچگاه دو انسان، عقاید و رفتار یکسان ندارند، بنابراین انتظار نداشته باشید که هر چیزی که می گویید، نفر مقابل آن را براحتی قبول کنید. رابطه ای دو طرفه و سودمند داشته باشید. در قرارهای خود سروقت حاضر شوید، اگر تعهد خاصّی بین خود گذاشته اید مثل ازدواج و ... به تعهدات خود پای بند باشید تا همواره امنیت و اعتماد بین شما برقرار باشد.
3- به دنبال نقاط مشترک رفتاری خود و نفر مقابل باشید تا در این بین، اختلافات و نقطه نظرهای متفاوت یکدیگر را راحت تر قبول کنید، به این ترتیب هر دو از این رابطه ی دو طرفه لذّت خواهید برد. حقیقت این است که نمی شود در یک رابطه همواره به سود خود روند را پیش ببرید و در ادامه انتظار داشته باشید در این رابطه موفق و پیروز باشید. "اگر می خواهی تو را دوست داشته باشم باید این کار را .... بکنی"، چرا که این توقعات دائماً باعث بحث و جدل می شود، شاید هم وقتی خیالتان راحت شود که با این اختلافات، نهایتاً وی شرط شما را بپذیرد، ولی خوب، این رابطه پابرجا نخواهد بود. به نظرات وتجربیات یکدیگر گوش فرا دهید و آنها را در زندگی خود سهیم کنید. اگر فکر می کنید که نمی توانید این سهیم بودن و دو طرفه بودن رابطه را تحمّل یا ایجاد کنید، این بدان معنیست که هیچ گاه قادر نیستید یک رابطه ی سالم و با پرجا را داشته باشید.
4- همواره به رابطه خود به عنوان یک پدیده و تجربه ی جدید در زندگی بنگرید. مطمئناً طرف مقابل شما نیز تجربیات و ناشناخته هایی سودمند را برای شما دارد و به این ترتیب ناخودگاه هر دوی شما به خودسازی و تکامل نفر مقابل می پردازید و در نهایت با این دید، هر دو طرف از رابطه ی خود راضی و خرسند هستند.
5- شجاع باشید، حسّ خود را بیان و حقایق را قبول کنید. اگر واقعاً او را دوست دارید با طرف خود روراست باشید و احساس درونی خود را بیان کنید. متأسفانه برخی با پنهان کردن علاقه و گذشته یا وقایع کنونی زندگی خود، مجبور به دروغ گفتن های پی در پی و در نتیجه سبب بروز اختلافات و عدم اطمینان در رابطه می شوند.
6- یکدیگر را ببخشید. بخشش یعنی گذشته را فراموش کردن و به فکر حال بودن. در این صورت قادرید بر زندگی کنونی خود مسّلط باشید. در مورد مسائل آینده صحبت کنید و سعی کنید به قول ها و تعهدات اخلاقی بین خود، پای بند باشد. اگر نتوانید گذشته را فراموش کنید، این خود زنگ خطری برای تباهی رابطه ی شماست. هم شما و هم نفر مقابل باید ضمن گذشت از خطاهای یکدیگر، سعی کنید با عدم تکرار آنها، روند جدیدی را شروع کنید. از ناامید شدن، کینه و خشم خودداری کنید. در صورت بروز اختلاف اگر وی از شما خواست او را برای مدّتی تنها بگذارید، به خواسته وی احترام بگذارید، به او وقت دهید و نیازش را در آن لحظه درک کنید.
7- توقعات خود را بازنگری کنید. با خود رو راست باشید و برخی توقعات و انتظارات نابجای خود را به خصوص در موردمسائل مالی، اصلاح کنید. بدانید که هر انسانی در روابط خود همواره به دنبال عشق، مهربانی و آرامش است.
8- سئولیت پذیر باشید. مسئولیت یعنی: توانایی حل و برطرف کردن مشکلات نفر مقابل، نه سرزنش وی. سعی کنید از همه ی خلّاقیت و قدرت خود برای حل مشکل او استفاده کنید، نه اینکه با سرزنش یا گفتن جمله ی"متأسفم، این مشکل توست!" خود را راحت کنید.
9- همواره از وی و همچنین خود تقدیر کنید. البته که در حین بحث و جدل و اختلاف، تقدیر و تحسین کاری بس مشکل است. بهتر است زمانی که در حالت آرامش هستید، از وی تقدیر کنید و مزایای او را یاد کنید، در نتیجه از آن پس قادرید، در ابتدای شروع بحث و جدل، با شجاعت تعریف و تمجید از نفر خود، آتش اختلاف را در ابتدا خاموش و عشق و حسن نیّت خود را نشان دهید.
10-اشتباهات خود را قبول کنید و معذرت خواهی کنید. در صورت بروز اختلاف یا بحث و جدل، بهتر است از یکدیگر فرصت بررسی را در مورد اشتباهاتی که شما یا او مرتکب شده است، بخواهید. بعد از 5 یا 10 دقیقه آرامش، اگر از قصور از شما بوده است، علّت عصبانیت و ناراحتی خود را صادقانه به وی بگویید، از اینکه او کاری را بر خلاف میل شما یا تعهداتتان انجام داده است یا ... صحبت کنید. از او نیز بخواهید که ضمن بررسی رفتار خود، منصفانه به شما توضیح دهد، در واقع با این کار ضمن کمک به ثبات و تقویت رابطه ی خود، به نوعی الگویی برای او می شوید تا در صورت وقوع تقصیر از طرف شما، او نیز همچین برخورد مناسبی را داشته باشد.
11-برای یکدیگر وقت بگذارید. خیلی مهم نیست که این وقت کجا و به چه کاری مشغول باشید، این زمان می تواند با ورزش، سینما، دیدن فیلم در منزل و یا هرچیزی که علائق مشترکتان هست بگذرد، مهم این است که وقت باارزش خود را در اختیار یکدیگر قرار دهید، با این کار بطور فوق العاده ایی عشق و علاقه ی بین یکدیگر را افزایش می دهید.
12- لبخند را فراموش نکنید. خنده خود دوای هر درد است، ضمن اینکه در هر رابطه ای لبخند صادقانه و روی خوش، ثبات رابطه ی شما را دو چندان خواهد کرد. با چهره ای عبوس و گذراندن زمانی کسل کننده و خسته کننده، تمامی ارزشهای رابطه ی شما زیر سوال می رود و به تدریج دیگر علاقه ای به با هم بودن ندارید.
گامهایی موثر در شیرینی روابط:
یک اصل ثابت شده می گوید:"ابتدا خود و ارزشهای خود را دوست داشته باش تا بتوانی دیگران را دوست داشته باشی و آنها را ستایش کنی"،
همواره مراقب خود و رفتارتان باشید. برای خود و علاقه تان احترام بگذارید. اصالت و جایگاه خود را هیچ گاه فراموش نکنید و دست کم نگیرید. با احترام به خود است که به نوعی یاد می گیرید به نفر مقابل خود نیز احترام گذاشته و با رفتار خود مرزهای حرمت بین خود را نگاه داشته و ناخودآگاه، به این ترتیب با بنای احترامی دو طرفه، رابطه ای مستحکم تر را بنا کرده اید. البته به شرطی که این احترام دو طرفه و کاملاً صادقانه باشد نه ظاهری!
هر دو طرف در سیر رابطه ی خود سوالاتی در مورد یکدیگر و احساساتشان نسبت به یکدیگر در ذهنشان پدیدار می شود، به قول قدیمی ها بهتر است اوّل روی کلام یا سوالی که از دهانتان خارج می شود، در حین آرامش فکر کنید و سپس بطور شفاف از نفر مقابل بپرسید، نه اینکه با عصبانیت و بدون هیچ تأملّی پرسشی کنید که بعد از آن از بیان آن پشیمان شوید. بطور مثال، برخی با کوچکترین اختلافی سریعاً و بدون هیچ فکری می گویند:"اصلاً تو مرا دوست نداری و هر گز هم دوست نداشتی!!" و با ادامه ی بحث در حین عصبانیت و استرس کار به جدایی ختم می شود و بعد هم پشیمانی و ...!!
با وی طوری رفتار کنید که دوست دارید دیگران با شما برخورد کنند! مهربان و باگذشت باشید. اگر وی را آزرده اید، معذرت بخواهید، عذرخواهی نه تنها کسی را کوچک نمی کند، بلکه به این ترتیب به او می فهمانید که وی برای شما ارزشمند است. همواره موقع خشم و عصبانیّت، ممکن است هر کلام یا حرف غیر منطقی و نابجایی از دهانتان خارج شود، بهتر است خونسردی خود را حفظ کنید و با اندکی تأمل و کسب آرامش مجدد، حرف خود را شروع کنید. شاید در این مواقع، وی از شما بخواهد او را برای مدّتی تنها بگذارید، این کار را انجام دهید امّا هرگز اجازه ندهید بطور طولانی مشکلی در دل شما و وی حل نشده باقی بماند.
بهتر است شروع کننده صحبت شما باشید، چه پاسخ منفی باشد یا منفی، اگر می خواهید وی به شما اطمینان کند، اوّلین و بهترین راه این است که ابتدا شما به وی اطمینان کنید. بگذارید در ذهن خود با بازی با افکار و حدسهایش، یک سری مسائل ناشناخته در مورد شما را شناسایی و کشف کند. امّا این کار را با سیاست انجام دهید و وی را در عمل انجام شده قرار ندهید.
وقت شناس باشید و بدانید کی و کجا باید انعطاف پذیر باشید و کی حدود خود را در احترام حفظ کنید. در غیر اینصورت، بی خردانه کاری یا حرفی می زنید و در نتیجه می شود، نوشدارو پس از مرگ سهراب! همواره با رفت و آمد و گفت و گو، در پی استحکام روابط خود باشید، چرا که رابطه ی بدون دیدن و شنیدن، اساساً رابطه ایست تهی! برای مثال، حتّی برای سلام و احوال پرسی یا گفتن جمله ی "دوستت دارم" به او زنگ بزنید، در مکالمات خود از بکار بردن یا حالاتی که در وی زمینه ی شکّ و بدگمانی را ایجاد کند، بپرهیزید بلکه کاری کنید که حرفهای شما همراه صداقت، احترام و روراستی بیان شود. اگر هم طوری حرف زده یا رفتار کردید که وی به صداقت و روراستی شما شک کرده است، اگر با حسّی واقعی و از ته دل بگویید که بی گناه هستید، مطمئناً او نیز در اعماق قلب خود شما را باور می کند. اعمال و خاطرات گذشته، همواره الگوییست که در ذهن دو طرف حکّ شده است. بنای بی اعتمادی، روابط شما را به سردی می گراید. البته که در این بین ممکن است دو طرف مجبور به رعایت تعهدات و یک سری محدودیتهایی باشند، امّا به یاد داشته باشید رابطه ی شما ارزشش بیشتر است. اگر اعتماد دو طرفه از صمیم قلب حکفرما باشد، ناخودآگاه هر دوی شما بدون ناراحتی و شک کردن می توانید آزادانه تر به امور دیگر خود نیز بپردازید. هرچند که از سر علاقه شدید بین دو طرف، حسادت امریست عادی!
از او تعریف کنید و عشق خود را نشان دهید، از هر فرصتی برای تعریف، تمجید و ابراز عشق دریغ نکنید. در حین حال در مورد انتقاد ها یا سوال وی در مورد چیزی با ملایمت و کلماتی زیبا، نظر وی را رد یا قبول کنید، نه اینکه تنها با پاسخی رسمی "خیر" یا "بله"، قضیه را فیصله بدهید. برای مثال، اگر وی شلواری را می خرد و می پوشد یا با هم به خرید رفته اید و دارد آن را امتحان می کند و واقعاً آن شلوار به او نمی آید، می توانید اینطور بگویید:"فکر کنم اگر یکی دیگر را امتحان کنی بهتراست" نه اینکه بگویید:"اصلاً خوشم نیامد و تو را چاق نشان می دهد!"
قبل از انجام کاری بهتر است در مورد آن فکر کنید، سعی نکنید که مشکل خود را همگانی کنید، به خصوص با دوست دختر/پسر قبلی خود یا همکارانتان. شاید این کار شما سبب برانگیخته شدن احساس قبلی آنها به شما بشود یا باعث ایجاد رابطه ای احساسی با همکارتان شود. در حالی که شما واقعاً قصد این کار را نداشته اید!
در مورد روابط گذشته خود با وی روراست باشید و دروغ نگویید، در صورت روراست بودن نهایتاً شاید او از شما بپرسد که "آیا هنوز نفر قبلی را دوست داری یا بهش فکر می کنی؟"، در این صورت این طور پاسخ دهید: "عزیزم فقط خاطرات است که به هر حال در ذهن هر آدمی می ماند، ولی مطمئنم با بودن و عشق به تو، خاطرات خوشمان جایگزین آنها می شود، در رابطه ی جدید خود از مقایسه وی با نفر قبلی جداً خوددرای کنید، فراموش نکنید او نفری جدید با خلق و خو و جسمی متفاوت از نفر قبلیست. تمام سعی خود را بکنید که از نفر قبلی و خاطرات خود حرفی نزنید و دست از مقایسه بردارید. با تعریف و یادآوری لحظات خوش خود با نفر جدیدتان لحظات خود را شیرین کنید.
با یادگیری نکات فوق می توانید در شروع یا وقوع حالات ذکر شده، دیگر می دانید که چه عکس العملی باید نشان دهید دهید. در واقع با مرور این نکات، یاد می گیرید که هر انسانی جایزالخطاست و می توانید با واکنشی منطقی و در عین حال ملایم، مشکلات را حل و روابط خود را تقویت کنید.
دقّت کنید:
توقعات منطقی و واقعی داشته باشید. برای مثال ازدواج مسئله ای نیست که تنها پس از یک هفته آشنایی از او بخواهید! آنقدر هم مطمئن نباشید که با شروع یک رابطه قادرید تمام اختلافات را حل و این رابطه جدانشدنی باشد. درست است که با رعایت نکات فوق می توانید برخی مشکلات را حل کنید ولی حقیقت گرایی چیز خوبیست، چرا که گاهی اوقات دو نفر واقعاً برای هم ساخته نشده ند و اختلافات فاحشی در زمینه فکری و رفتاری دارند که در آخر با تمام نکات فوق بازهم لاینحل است. شاید همیشه از جدایی و تنها ماندن می ترسید ولی مهم این است که رابطه ای که دارید، آرامشگری برای روز و شب شما و تشویقی برای ادامه ی زندگی باشد نه اینکه با گفتن جملات استرس زا مثل "همش تقصیر توست" و ... خود و او را آنقدر آزار دهیم که دیگر نه تنها آرامش عادی زندگی خود را از دست می دهیم، بلکه با اعصابی ضعیف و استرس دائمی روزگار خود را سپری کنیم!
اگر می بینید که در رابطه ای تحت هر عنوانی از شما سوءاستفاده می شود، آن رابطه را فسخ کنید و دیگر ادامه ندهید. هیچ عذری برای سوء استفاده قابل قبول و جبران نیست. در ابتدا سعی به اصلاح روابط بکنید امّا با ادامه ی سوء استفاده، حتّی اگر این قطع رابطه ناگهانی باشد، از ادامه ی آن صرف نظر کنید.
همواره بدانید که هیچ رابطه ای بدون ایراد و کامل نیست. حتماً شنیده اید که دعوا شیرینی زندگیست و در هر تعاملی بین دو نفر، احتمال عدم توافقات و در نتیجه وقوع اختلافاتی غیر قابل اجتناب است. با رعایت نکات فوق، می توانید این اختلافات و کش مکش ها را حل و فصل نمایید. باز هم تأکید می کنیم در این وضعیت با کنترل خشم خود و با خونسردی، ضمن برقراری صلح، از پشیمانی و حسرتهای آینده به دور می مانید. امّا به یادداشته باشید رابطه ای که ضمن رعایت نکات فوق، بازهم دائماً مملو از بحث و جدل، ردّ و بدل کلمات رکیک و قهر و آشتی های پی در پی باشد، هیچ فایده ای ندارد، این جنگ و دعواها پایه های روابط را در نهایت رو به نابودی می کشاند.
:: موضوعات مرتبط:
سبک زندگی
چهارشنبه ۳۱ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 11:56 |
|
نوشته شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
آقایـون خـانم ها را دوست دارند. قیافه، بو، طرز راه رفتن وصـحبـت کردن تـنـها چـنـد نـمـونـه از دلایـلی هسـتـــند که آقايون فــکر میـکنند خانم ها موجوداتی آسمانی هستند.در حـالیکه زنـدگی بدون وجود اونها غیر ممکنه اما مطمئناباهاشون هم نمی تونیم زندگی کنیم. ....عـلــت این که چرا نمی تونیم باهاشون زندگی کنیم تاحدود بسیار زیادی به این مطلب بر میگرده کــه اونها کامل و بی عـیـب نیـــستند. من از روی تحلیل های بسیار زیاد 10 نمـونــه از کارهای خانم ها رو کشف کردم که آقایون روواقـعا کفری می کـنـــه و باعث میشه که مردها به سر حد جنون برسند.
ـــــــــــــــــــــــ شماره 10 ـــــــــــــــــــــــ
خانم ها وانمود می کنند که پاک و معصوم هستند چیزی که در تعداد بسیار زیادی از خانم ها دیده می شود این است که قصد دارند تا وانمود کنند در زیر یک نور الهی هستند و همیشه از شما خیلی پاک تر هستند. هیچ وقت حاضر نیستند تا اعتراف کنند که به خیابان گردی می روند و تعداد دوست پسرهایشان از 5 نفر هم بیشتر است. البته آن دسته از خانمهایی که واقعا پاک و معصوم می باشند قابل تحسین هستند اما بقیه باید از سرپوش گذاشتن روي کارهایشان دست بردارند. این حق مسلم خانم هاست که به اندازه آقایون سرگرمی داشته باشند و از زندگی خود لذت ببرند و نهایتا هم مردی را برای زندگی آینده خود پیدا کنند که قادر به درک تمام این موارد باشد.
ـــــــــــــــــــــــ شماره 9 ـــــــــــــــــــــــ
از سایر خانم ها انتقاد می کنند برای چه هیچ خانمی نمی تواند از خانم دیگر تعریف کند؟ اونها دوست دارند از تمام مسائل مربوط به خانم های دیگر ایراد بگیرند حال از وزن و مدل مو گرفته تا... تنها یک خانم می تواند تشخیص دهد که كفش خانم دیگری با کیفش ست نیست و با همین مطلب می تواند او را به خاک سیاه بنشاند. البته عده بسیار معدودی از خانم ها می توانند جذابیت خانم های دیگر را بپذیرند (و خوشبختانه او را به جمع دوستانه شان دعوت کنند) اما بسیاری از آنها دوست ندارند همسرانشان جذب زیبایی و محبوبیت خانم های دیگر شوند. اما با وجود تمام این حرف ها آقایون به طور ناخودآگاه خانم های زیبا و جذاب را خواهند دید.
ـــــــــــــــــــــــ شماره 8 ـــــــــــــــــــــــ
حسودي می کنند بیشتر اوقات تنها اشاره به اسم یک خانم دیگر می تواند برای شما مرگ را به همراه داشته باشد. حال تصور کنید چگونه می خواهید در جنگی که به دلیل رفتن شما به کلاب رقص شبانه به وجود آمده آست پیروز شوید؟!
ـــــــــــــــــــــــ شماره 7 ـــــــــــــــــــــــ
خود را نیازمند نشان می دهند بعضی از خانمها همیشه چند خط مشی بسیار سری را دنبال می کنند. آنها از همسرانشان انتظار دارند که تمام توجهشان را به آنها معطوف کنند، آنها را تر و خشک کنند و به آنها بگویند که تا چه حد وجودشان استثنایی و ویژه است. آنها می خواهند مردها را به یک صندوقچه احساسات تبدیل کنند و از آنها انتظار پشتیبانی اخلاقی، ذهنی و عاطفی دارند.
در این قسمت یک تضاد جدی بین آن دسته از خانم ها که ذکر شد و دسته دیگری که به بیرون از خانه رفته، کار می کنند و خود را مستقل نشان می دهند وجود دارد. دسته دوم جزء گروهی هستند که هنگام عاشقی واقعا متزلزل می شوند. البته شاید دانستن این مطلب برای شما خالی از لطف هم نباشد که آقایون خانم های سرسخت را ترجیح می دهند زیرا حداقل در این حالت می توانند اندکی آرامش ذهنی خود را حفظ کنند.
رمزی صحبت ميكنند جمله قدیمی " نظر تو چیه؟" یکی از مثال هایی است که خانم ها برای تست کردن احساسات و روحیات آقایون به کار می برند. آنها می خواهند به این طریق متوجه احساسات واقعي مردها نسبت به خودشان شوند. آنها در مورد نقاط ابهام سوال می کنند و بر اساس طرز تفکر آنها ما باید پاسخ سوالات را درست مطابق آنچه در ذهن آنهاست بدهیم در غیر این صورت جزئی از روح آنها به شمار نخواهیم رفت و به عبارتی نیمه گمشده آنها نخواهیم بود.
می توانید این منظره رقت آور را تصور کنید: مردی که آماده پردازش سوالات همسر خود است، او به دنبال پاسخ مناسب می گردد ولی هیچ چیز به ذهنش نمی رسد، همسرش دست به کمر در جلوی او ایستاده و از فاصله نسبتا زیادی به او خیره شده و و پای خود را مرتبا به زمین می زند. آقایون عزیز هیچ راه فراری جز ارائه جواب ندارید فقط باید امیدوار باشید که سرانجام کارتان به بیرون از خانه در کنار زباله ها کشیده نشود!
ـــــــــــــــــــــــ شماره 5 ـــــــــــــــــــــــ
تجاوز به حریم شخصی همه خانم ها این تمایل غریزی و نا خودآگاه را دارند که هر طور می خواهند با مردها رفتار می کنند و تمام وسایل شخصی آنها را مال خود می کنند. به عنوان مثال هنگامیکه لباسی را دوست ندارند، به راحتی به خود اجازه می دهند که بر سر کشوی لباسهای ما رفته و آن را زیر و رو کنند تا چیزی را که مناسب حالشان است پیدا کنند و مثلا ژاکت جدید مورد علاقه ما را بر میدارند و می پوشند. حال تصور کنید که شما به متعلقات شخصی آنها نزدیک شوید و یا نه، فقط در مورد مدل مویشان نظر بدهید، آنچنان جهنمی برپا خواهد شد که شعله های آن همه جا را فرا می گیرد. بنابراین شما فکر نمی کنید که زندگی یک زمین بازی جوانمردانه است؟
ـــــــــــــــــــــــ شماره 4 ـــــــــــــــــــــــ
بیش از اندازه احساساتي می شوند آنها به خاطر هر چیزی گریه می کنند: یک فیلم غم انگیز ( و یا حتی شاد)، شکستن ناخنشان، خراب شدن مدل موها و ... و بدتر از همه اینها زمانی است که از ما انتظار همدردی دارند، تنها کاری که باید انجام دهید سرو کله زدن با خانمی است که به شما چسبیده و گریه و زاری راه انداخته است. البته منظور من این نیست که آقایون بی عاطفه هستند و هیچ گونه احساسی ندارند اما مشکل اینجاست که خانم ها بیش از اندازه "مامانی" هستند و متاسفانه بسیاری از آقایون کوچکترین نکته ای در مورد تسلی خاطر به خانم ها نمی دانند. البته این حقیقت که خانم ها اندکی ظریف و آسیب پذیر هستند نکته جالبی است زیرا شما به راحتی می توانید آنها را دلداری دهید تا موضوع را فراموش کنند. شما که نمی خواهید سیلی از اشکهای او در خانه شما جاری شود؟ ـــــــــــــــــــــــ شماره 3 ـــــــــــــــــــــــ
آنقدر خريد می کنند تا از حال بروند هنگامی که زمان خرید فرا می رسد در طول روز زمان کافی برای خانم ها وجود ندارد. حال از گشت و گذار در مراکز خرید و تماشای ویترین مغازه ها گرفته تا خرج کردن تمام موجودی همسرانشان. آنها می توانند ساعت های طولانی را در پشت ویترین یک مغازه کفش فروشی صرف کنند و اصلا هم به آب و غذا و دیگر مسئولیت هایی که در زندگی بر دوش آنهاست فکر نکنند. اما تا اینجا همه چیز قابل تحمل است فقط دعا کنید آنروز فرا نرسد که آنها تصمیم بگیرند تا شما را نیز به همراه خود ببرند. ما همراهشان می رویم از این مغازه به آن مغازه، سرگردانی های بی هدف، چند قدم به جلو و دوباره به عقب تا زمانیکه تمام جزئیات البته بجز برچسب قیمت مورد بررسی قرار گیرد. ـــــــــــــــــــــــ شماره 2 ـــــــــــــــــــــــ
پیوسته صحبت می کنند متاسفانه "کریس راک" نیز این تجربه تلخ را داشته است. روزی در یک مصاحبه تلویزیونی یک سوال از خانمی پرسید که او برای 45 دقیقه در مورد آن توضیح داد! بیشتر خانمها عاشق صحبت کردن هستند و هنگامیکه به آنها میدان دهید بدون توقف پیش خواهند رفت. البته تصور نکنید که گفته های آنها برای ما اهمیت ندارد ما فقط نمی خواهیم گزارش ثانیه به ثانیه تمام جزئیات را بدانیم. ـــــــــــــــــــــــ شماره 1 ـــــــــــــــــــــــ
از روابط جنسی به عنوان یک سلاح استفاده می کنند در جدال جنسی همه چیز بر سر کسی خراب می شود که شلوار بر تن دارد. اغلب خانمها برای نشان دادن برتری خود نسبت به مردها به آنها از موضع روابط جنسی حمله می کنند. البته من به نوبه خود به کارگیری این روش موذیانه را تحسین می کنم ولی این واقعا منصفانه نیست که آنها از ابتدایی ترین نیازهای انسانی اینطور سوء استفاده کنند.
یاد بگیرید آنها را تحمل کنید ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اگر با کفایت و تدبیر کافی با مسائل مربوط به خانم ها برخورد کنید رفتارهای آزاردهنده آنها چندان هم غیرقابل تحمل به نظر نمی رسد. تنها شانس شما این است که خود را با آنها وفق دهید شما هم رفتارهای رنجش آور و آزار دهنده مخصوص به خود را دارید، هیچ انسانی کامل نیست، و من فکر می کنم این مطلب تنها چیزی است که هم خانم ها و هم آقایون می توانند بر سر آن به توافق رسند.
:: موضوعات مرتبط:
سبک زندگی
سه شنبه ۳۰ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 11:38 |
|
نوشته شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
بعد از بزرگ کردن پنج نوجوان دیگر خیلی خوب می دانم که پدر یک نوجوان بودن چقدر سخت است. پدرها با حیرت و گاهی سردرگمی شاهد تغییر و تحولات فرزندانشان هستند.
اخیراً این فرصت برایم پیش آمد که با چند نفر از نوجوانانی که می شناختم ملاقات کنم و از آنها پرسیدم که دوست داشتند پدرانشان درمورد آنها چه بدانند: مشکلات آنها، احساساتشان، زندگیشان. نتیجه پاسخ های آنها را در این 10 مورد گرد آوردم.
1. "من دیگه بچه نیستم". نوجوان ها بیشتر از هر چیز دیگری دوست دارند به آنها بعنوان یک فرد بزرگسال احترام بگذارند. اینکه دیگران همچنان مثل قبل با آنها مثل یک بچه رفتار کنند برایشان عذاب آور است. اما پدرها می فهمند که نوجوانان مراحل مختلف بلوغ را پشت سر می گذارند و خیلی مهم است که واکنش خودتان را با مرحله بلوغ فرزندتان هماهنگ کنید. در اوایل نوجوانی باید از وضعیت آنها آگاه باشید و کمی بیشتر از یک بچه با او رفتار کنید.
2. "من طوری رفتار می کنم که آماده ام یک بزرگسال باشم اما از وارد شدن به این مرحله از زندگی وحشت دارم." اینکه فرزند نوجوانتان آماده باشد که مثل یک بزرگسال با او رفتار شود یا نه، بسیار نگران مسئولیت ناشی از آن خواهد بود. باید بفهمید که با تمام تظاهری که به قوی بودن می کند، فرزند نوجوانتان از دنیای ناشناخته ای که پیش رویش است می ترسد. پدرهایی که می توانند کمی احترام را با کمی حساسیت برای این موقعیت ادغام کنند می توانند تکیه گاه خوبی برای نوجوانشان باشند.
3. "دوستانم برایم اهمیت بیشتری پیدا کرده اند." بخشی از این روند تغییر این است که در آن نوجوان از وابستگی به والدین به سمت استقلال پیش می رود. این فرآیندی است که ما بعنوان پدر بسیار نسبت به آن هیجان زده می شویم. از این گذشته، آرزوی قلبی ما این است که فرزندانمان افرادی مستقل و مسئولیت پذیر شوند. بخشی از این فرایند شامل جدا شدن تدریجی از والدین و دیگران حتی دوستان می شود. این کاملاً طبیعی، قابل انتظار و مناسب است. پس اگر دیدید که فرزند نوجوانتان به جای خانه ماندن و با خانواده بودن با دوستانش وقت می گذراند زیاد ناراحت نشوید.
4. "الان خیلی چیزها که قبلاً برایم سوال نبود، سوال شده است." بخش عمده ای از فرایند بلوغ این است که یاد بگیرید به فکر خودتان باشید. نوجوانانی که بچه های مطیع و فرمانبرداری بودند الان سوال می کنند که چرا باید کارهایی که با آنها می گویید انجام دهند. آنها قضاوت شما را هم زیر سوال می برند. آنها باورها و ارزش های پایه ای خانواده تان را زیر سوال می برند. این فرایند پرسش کاملاً طبیعی و سالم است. سعی کنید به آنها برای پیدا کردن پاسخ این سوالات کمک کنید.
5. "اتفاقات خاصی برای هورمون هایم می افتد که نمی توانم برایتان توضیح دهم". پسرها وقتی نوجوان می شوند، خیلی زود رنج و تندخو شده و سریع صدایشان را بالا می برند مخصوصاً وقتی تحت استرس زیادی باشند. کنار دوستان از جنس مخالفشان احساس ناراحتی به آنها دست می دهد حتی اگر سالها با هم دوست بوده باشند. دوست دارند پوسترهایی روی دیوار اتاقشان بزنند که شما دوست ندارید. اما در اکثر این موارد خودشان هم علت احساسشان را نمی دانند. باید بفهمید که هورمون ها ممکن است علت ایجاد برخی از این رفتارها باشند. باید به آنها یاد بدهید که بااینکه سخت است اما می توانند هورمون هایشان را کنترل کنند.
6. "من از آن نگاه متنفرم". این نگاه همان نگاه معروف مادر و پدرهاست. یک چشم غره که باعث می شود نوجوان فکر کند که به مشکل افتاده است. با باز نگه داشتن دریچه ارتباط بین خودتان و فرزند نوجوانتان باید استفاده از این چشم غره را کمتر کنید باید راه های دیگری پیدا کنید که به آنها نشان دهید که از دستشان ناراحت شده اید.
7. "گاهی وقت ها دوست دارم فقط تنها باشم". نوجوانان دوست دارند وقتی به خود و دنیای خودشان فکر می کنند تنها باشند. بااینکه با دوستانشان خیلی حرف می زنند اما وقتی به خانه می آیند معمولاً به اتاقشان رفته و در را می بندند. این کاملاً طبیعی است و هیچ زنگ خطری به شمار نمی رود. اما اگر این رفتار افراطی شد آنوقت باید کمی نگران شوید.
8. "گاهی وقت ها دلم می خواهد به حرفهایم گوش کنید". پدرها بیشتر وقت هایی که می خواهند مشکلی را حل کنند سریع شروع به نصیحت کردن میکنند. باید جلوی این کار را بگیرید و سعی کنید فقط به حرفهای فرزندتان گوش کنید. خیلی وقت ها گفتگی بین والدین و نوجوان فرصتی است برای نوجوان تا خودشان بتوانند مشکلشان را حل کنند. باید این فرصت را به آنها بدهید تا بتوانند خودشان با مشکلات زندگی روبه رو شوند.
9. "دوست دارم در کارهایتان ثبات قدم داشته باشید". بااینکه نوجوانها معمولاً دربرابر اعمال قدرت والدین طغیان می کنند اما از آنها انتظار دارند که قوانینی برای خود داشته باشند و همیشه براساس یکسری قوانین یکسان با آنها رفتار کنند. نباید بطور مداوم قوانین خود را تغییر دهید. یک قانون داشته باشید و به آن متعهد باشید. این ثبات قدم باعث می شود نوجوانتان چیزی برای تکیه کردن به آن داشته باشد.
10. "روی حرفتان بایستید". نوجوانان از اینکه والدینشان یک روز یک چیزی بگویند و فردایش جور دیگری عمل کنند عصبانی می شوند. روی تعهدات خود بمانید. هیچ چیزی بدتر از شکستن قولتان نیست. اگر درمورد تماشای تلویزیون یا بازی های ویدئویی یک قانون خاص دارید، خود شما هم باید با همان قانون زندگی کنید. اگر به تعهدات خود وفادار بمانید فرزندتان هم احترام بیشتری برای شما قائل خواهد شد.
نتیجه گیری
هیچ چیز در زندگی خسته کننده تر از زندگی با یک نوجوان نیست. نوجوانان در این دوران با احساسات و مشکلات تازه ای روبه رو می شوند و از آن وابستگی که به والدینشان داشته جدا شده و کم کم افرادی مستقل می شوند. اگر پدرها بتوانند چند نکته ساده را در رفتارهایشان با آنها رعایت کنند، می توانند کمک بسیار خوبی به فرزند نوجوانشان نموده و به آنها برای انتقال از دوران بچگی به بزرگسالی یاری رسانند.
:: موضوعات مرتبط:
سبک زندگی
دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 19:27 |
|
نوشته شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
ما کشته ی عشقیم ، محبت کفن ماست / پرورده ی رنجیم ، رفاقت هدف ماست . .
.
.
یک جام پر از شراب دستت باشد / تا حال من خراب دستت باشد / این چند هزارمین شب بی خوابیست / ای عشق فقط حساب دستت باشد .
.
.
.
من اگر دل به تو دادم تو ز من دل بردی / گر گناه است محبت ، تو گنه کار تری .
.
.
.
گل نیلوفر در مرداب می روید تا همه بدانند در سختی ها باید زیباترین ها را بیافرینند ، روزگارت نیلوفری باد .
.
.
.
در تمنای دلت یاد دل من هم باش ، یاد من نه ، یاد خود کن که در آن جا داری .
.
.
.
کاش واژه ی حقیقت آنقدر با زبان ما صمیمی بود که برای بیان کردن دوستت دارم ، نیاز به قسم خوردن نبود .
.
.
.
اگر خوابی خوابتم / اگر مستی شرابتم / اگر هستی کنارتم / اگر نیستی به یادتم .
.
.
.
زندگی با تو چه زیباست نمیدانی تو / دل من غرق تمناست نمیدانی تو / شوق دیدار تو در باغ دلم میشکفد / بلبل مست تو تنهاست نمیدانی تو / جز تو کس نیست که من منتظر او باشم / دل من منتظر توست نمیدانی تو
.
.
.
رفتی اما چه بگویم هیهات ، تو ندانی که من آن روز غروب ، زیر آن دره ی آرام و عبوس ، به چه حالی بودم .
.
.
.
به که پیغام دهم ؟ به شباهنگ که شب مانده به راه ؟ یا به اندوه کلاغان سیاه ، به پرستو که سفر میکند از سردی فصل ؟ یا به مرغان نکو چیده شهر ؟ به که پیغام دهم که به یادت هستم ؟
.
.
.
دلم در شهر غربت بی قرار است / به دنبال تو در شب رهسپار است / ولی از هرکه میگیرم سراغت / جوابم انتظار و انتظار است .
.
.
.
به خیال کدامین آرزو ، صفای با تو بودن را از ما گرفتی ای بی وفا ؟
.
.
.
تنها این کوه است که اگر به او بگویی دوستت دارم ، او نیز بلند فریاد میزند : دوستت دارم دارم دارم .
.
.
.
دلت آبی تر از دریا عزیزم / به کامت گردش دنیا عزیزم / الهی دائما چون گل بخندی / بهارانت خوش و زیبا عزیزم .
.
.
در جستجوی تو چشمانم از نفس افتاد ، در کجای جغرافیای دلت ایستاده ام که خانه ام ابری است ، همیشه دلتنگ توام .
.
.
.
تنهای اول ، هیچکس همراه نیست !
.
.
.
چو ماه از کام ظلمت ها دمیدی / جهانی عشق در من آفریدی / دریغا ، با غروب نابهنگام / مرا در دام ظلمت ها کشیدی .
.
.
.
شبی پر کن از بوسه ها ساغرم / به نرمی بیا همچو جان در برم / تنم را بسوزان در آغوش خوش / که فردا نیابند خاکسترم .
.
.
.
تو مرجانی ، تو در جانی ، تو مروارید غلطانی / اگر قلبم صدف باشد ، میان آن تو پنهانی .
.
.
.
باغبان از گلها مواظبت میکند چون میداند عمر گل کوتاه است اما به درخت خدمت میکند چون میداند روزی درخت پناهگاه او خواهد شد .
:: موضوعات مرتبط:
پيامك
دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 16:58 |
|
نوشته شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
مواردی که طی آن ازدواج تجویز نمی شود عبارتند از: وقتی که دو طرف اختلاف سنی بالای 5 سال داشته باشند، وقتی که دو طرف اختلاف خانوادگی زیادی داشته باشند (خانواده فقیر و غنی)، وقتی که هوش زن از مرد بیشتر باشد، وقتی که دو طرف یا مرد خانه بیکار باشد، وقتی که سن دو طرف کم باشد؛
مثلا دختر زیر بیست سال و پسر زیر 24 سال باشد، وقتی که دو طرف از دو فرهنگ کاملا متفاوت باشند، وقتی که آینده اقتصادی مرد روشن نبوده و احتمال بهبود نباشد، وقتی که اختلاف عملی و تحصیلی فاحشی داشته باشند و خصوصا این که زن تحصیلات بیشتری نسبت به مرد داشته باشند و خصوصا این که زن تحصیلات بیشتری نسبت به مرد داشته باشد، وقتی که یکی از طرفین اختلال شخصیتی داشته باشد، وقتی که یکی از طرفین اختلال شخصیتی داشته باشد، وقتی که یکی از طرفین یا هر دو معتاد به مواد مخدر یا الکل باشند، وقتی که عدم تجانس ژنتیکی داشته باشند و رابطه خویشاوندی نزدیکی بین آنها برقرار باشد و نظایر آن.
دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 16:57 |
|
نوشته شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
اثرات مفید زیادی شامل حال دختر و پسری که برای مشاوره می آیند می شود از جمله: به مشکلات شخصیتی طرف مقابل پی می برند، به اختلالات جسمی مهم نظیر معلولیت، دیابت، روماتیسم قلبی و نظایر آن در وجود خود یا طرف مقابل پی می برند، از ازدواجی که به زودی به طلاق می انجامد، جلوگیری می کنند، نظرات واقع بینانه فردی متخصص را دریافت می کنند، از ازدواج توام با عشق جنسی ممانعت به عمل می آید و از مشکلات و سختی هایی که به زودی فرا می رسند آگاهی پیدا می کنند، به اهمیت نظر مساعد خانواده های خود و نقش آنها در از هم گسستن و پایداری ازدواجشان واقف می شوند، اختلاف هوشی موجود را دریافته و تطابق لازم را که مرد باید باهوش تر باشد، بهتر درک می کنند، در صورت داشتن اختلاف علمی زیاد اقدام نمی کنند، شیوه های برخورد با همسر را یاد می گیرند و نظایر آن.
دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 16:56 |
|
نوشته شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
حداکثر نمره برای توفیق 1000 نمره است. 500 نمره به رابطه خانوادگی دو طرف مربوط می شود که شامل ارتباط دختر و پسر می باشد. بقیه 500 امتیاز به روابط دو نفر، تطابق هوشی، رفتاری، سنی و شخصیتی و ... تعلق می گیرد. برای این که دختر و پسر بتوانند مجوز ازدواج را دریافت کنند، بایستی حداقل امتیاز آنها از 500 بیشتر باشد.
دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 16:56 |
|
نوشته شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
در چه صورتی مشاوره ازدواج عوارض بدی ایجاد می کند؟ وقتی که مشاوره نظر عاطفی و مغرضانه ای نسبت به یکی از طرفین داشته باشد، واقعیات را ابراز ننماید و یا این که وارونه جلوه کند و با حیله و نیرنگ سعی در جدا کردن آنها بنماید. وقتی که مشاور نظر واقع بینانه ای دال بر اقدام و عدم اقدام به ازدواج ابراز کند و تاکید داشته باشد ولی خانواده دخالت کنند و آنها را مجبور به اقدام مثبت یا منفی نمایند.
- میزان استقبال مردم از مشاوره ازدواج چگونه است؟ هر قدر فرهنگ جامعه ارتقای بیشتری پیدا کند، احتمال استقبال از این امر بیشتر می شود. وظایف رسانه های گروهی، صدا و سیما، اساتید دانشگاه و افراد تحصیل کرده این است که اهمیت داشتن جلسه های مشاوره ازدواج را به مردم گوشزد کنند. اگر قرار باشد که هزینه زیادی صرف مراسم ازدواج سپس طلاق و دادگاه و نظایر آن شود و عوارض روانی- اجتماعی سنگینی متوجه زوجین پس از متارکه شود، بهتر است که با صرف هزینه ای اندک از آینده ازدواج خود باخبر شد. قریب به اتفاق کسانی که برای مشاوره نزد ما و دکتر مراجعه کرده اند از زندگی مشترک و یا از متارکه مصلحتی رضایت کامل دارند. جوانان زیادی بوده اند که با امید و اصرار فراوان طالب دریافت جواب مثبت بوده اند و ازدواج آنها کاملا رد شده است و بسیار بوده اند افرادی که تمایل چندانی به ازدواج نداشته اند، لکن به دلیل تطابق فراوان جسمی، روانی، اجتماعی و اخلاقی انگیزه ازدواج در آنها تقویت شده است. عموما طبقات تحصیل کرده آن هم با درجات بالا در مقطع زمانی کنونی و در ایران از فرآیند مشاوره ازدواج استقبال می کنند. امیدواریم مطالعه کنندگان این کتاب، دیگران را تشویق به داشتن مشاوره ازدواج بنماید.
- مشاوره ازدواج چه مدت طول می کشد؟ یک جلسه 15 دقیقه ای برای ملاقات اول دختر و پسر و سپس دو جلسه 15 دقیقه ای برای هر یک تشکیل می شود. در صورت مشکوک شدن به اطلاعات نهفته یا ناتوانی دو طرف در ابراز نظرات خود و فقدان مدارک لازم برای ارائه نظریه قطعی، جلسات با توافق مشاور و مدد جویان ادامه خواهد یافت. هر قدر اطلاعات بیشتری از طرفین کسب شود. جواب نهایی به واقعیت نزدیکتر خواهد بود. در صورتی که طرفین قبول هزینه اضافی را بکنند، جلسات طولانی تر و مفید تر است. اگر دختر و پسر اطلاعات لازم را در فرصت مقتضی ندهند، مقاومت وجود داشته و نمره مشاور دو نفره پایین می آید.
منبع : پاسخ به مسائل ، ناگفته های جنسی و زناشویی - مترجم : محمدرضا دژکام
دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 16:55 |
|
نوشته شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
برای کسانی که به روابط بین فردی ثمربخش خصوصا در زندگی مشترک علاقه مند بوده و اهمیت می دهند، نظر مشاور می تواند حائز اهمیت شایانی باشد. از آنجا که مشاور، فردی بی غرض است و هیچ گونه تعصبی نسبت به دختر یا پسر ندارد و علاقه مند به زندگی زناشویی موفقی برای زوجین است، نظریه ای مبتنی بر واقعیت ارائه می کند. اگر چه او حقوق مادی خود را دریافت می کند، ولی عملا مسئولیت قانونی ندارد. زوجین می توانند به جواب مثبت مشاور عمل کنند و یا با وجود پاسخ منفی اقدام به ازدواج کنند و به دنبال پاسخ مثبت، متارکه نمایند. در هر حال پس از سه جلسه مشاوره، دختر و پسر راه را انتخاب می کنند، چرا که بایستی مسائل و مشکلات زندگی مشترک را تحمل کنند.
دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 16:54 |
|
نوشته شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
با توجه به این که زن و مرد قبل از ازدواج به صورت منفرد زندگی کرده، درگیر مسایل و ارتباطات دو نفره نیستند، ادراک ضعیفی از فرآیندهای بعدی که برای افراد یا زوجین ایجاد می شوند، دارند. وقتی دختر و پسری تصمیم به ازدواج می گیرند در حقیقت خود را گرفتار ارتباطات تنگاتنگ خانوادگی و اجتماعی می کنند. اساسا انسان ها شناخت خوبی از یکدیگر ندارند و به دلایل متفاوتی منجمله غلبه احساسات عشقی و عواطف و خلقیات بیمارگونه مقدار شناخت موجود نیز رنگ می بازد.
فرآیند مشاوره ازدواج با به کارگیری دانش پزشکی، روان شناسی، جامعه شناسی، و مسایل جنسی و خانوادگی سعی در شناخت دو طرف به نحو احسن و بدون غرض و ارائه طریق و تخمین میزان تطابق و سازگاری آنها در آینده دارد. به عبارت دیگر در مشاوره ازدواج فرد سوم ولی متخصص وارد عمل شده اختلالات مهم جسمی، روانی را شناسایی و به هر دو طرف گوشزد می کند. مشاور خوب می تواند جواب قطعی مثبت یا منفی داده و یا این که رای به حد متوسط بدهد.
دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 16:54 |
|
نوشته شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
از آنجا که داشتن اطلاعات کافی و کارآمد در پزشکی، روان شناسی و ابعاد جامعه شناسی و فرهنگی لازم است. روان پزشکان، روان پرستاران، مدد کاران اجتماعی روان شناسان بالینی و زمینه های وابسته می توانند اقدام به مشاوره ازدواج بنمایند. داشتن تجربه عملی و طی دوره آموزشی در نزد متخصصین مربوطه لازم است. این افراد اطلاعات وسیعی در مورد سبب شناسی، علامت شناسی، تشخیص و درمان بیماری های جسمی و روانی داند. آنها انحرافات جنسی و اجتماعی را تشخیص داده و قدرت تعبیر گفته های دختر و پسر را به نحوی روانکاوانه و در حد بالایی دارا هستند.
منبع : پاسخ به مسائل ، ناگفته های جنسی و زناشویی - مترجم : محمدرضا دژکام
دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 16:53 |
|
نوشته شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
بسیاری از بزرگسالان همه خاطرات تنش زای مربوط به تغییرات جسمانی نوجوانی را فراموش می کنند حتی دانشجویان دانشکده خاطرات دوران پیش از بلوغ خود را بهتر از دوران بلوغ به یاد می آورند. در نتیجه، بزرگسالان احتمالا درست نمی دانند که نوجوان تا چه اندازه ای از کل فرآیثند رشد باخبر است. البته این آگاهی نوجوان چند جای تعجب ندارد. برای اینکه کودک از خود احساس هویت روشنی به دست آورد باید بتواند در طول زمان به نوعی احساس ثبات و تداوم برسد. نوجوانان نمی توانند به سادگی به چنین احساسی دست یابند، زیرا با بسیاری از تغییرات درونی دورن بلوغ دست به گریبانند. رشد ناگهانی نوجوان که شباهتی به رشد تدریجی و منظشم کودکان خردسال ندارد گاهی باعث می شود نوجوانان با خودشان غریبه شوند. برای اینکه نوجوان بتواند با موفقیت ین تغییرات بسیار زیاد را یکپارچه کند و آن را به صورت احساس هویت شخصی ثابتی در آورد و احساس اعتماد به نفس کند. زمان لازم است. تغییرات رشدی و نیاز به سازگاری با آن باعث می شود که نوجوانان به خوصیات جسمانی خود توجه بسیاری کنند. البته تصور نوجوانان از بدنشان همیشه عینی نیست. تجربیات گذشته باعث می شود آدمها خود را صرف نظر از خصوصیات ظاهری و تواناییهای واقعی شان، جذاب یا غیرجذاب، قوی یا ضعیف و یا دارای خصوصیات مردانه یا زنانه بدانند.
بنابراین مرد جوانی که عزت نفس کمی دارد و از لحاظ جثه و توانایی در حد متوسط است احتمالا خود را ضعیف و کوچکتر از آنچه هست می بیند. زن جوانی که همسالانش او را جذاب می دانند ممکن است خود را جذاب نداند به این دلیل که شبیه به والدین یا خوشایند دیگری است که از او خوشش نمی آید و یا دیگران به او توجهی ندارند.
دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 16:52 |
|
نوشته شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
1- جهش نموی آغاز می شود. 2- موهای صاف و کم رنگ زهاری ظاهر می شود. 3- پستانها شروع به رشد می کند و کفل هم گرد می شود و این همراه است با شروع رشد موهای صاف در زیر بغل. 4- رحم و واژن و نیز فرج و کلیتوریس بزرگ می شوند. 5- موهای زهاری به سرعت رشد می کند و کمی مجعد می شود. 6- رشد پستانها بیشتر می شود. 7- نوک پستان تغییر می کند. 8- جهش نموی به اوج می رسد و بعد کاهش می یابد. 9- قاعدگی آغاز می شود. 10- رشد موهای زهاری کامل می شود و به دنبال آن رشد پستانها و رشد موهای زیر بغل کامل می شود. 11- دوره «نازایی نوجوانی» پایان می گیرد و دخترها می توانند باردار شوند (یک یا چند سال بعد از قاعدگی)
منبع : پاسخ به مسائل ، ناگفته های جنسی و زناشویی - مترجم : محمدرضا دژکام
دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 16:52 |
|
نوشته شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
1- روئیدن موهای زهاری و زیر بغل 2- تغییر فشار خون و ضربان قلب 3- تغییر صدا 4- زیاد شدن عرق بدن و دارای بوی خصوصی شدن 5- ازدیاد چربی زیر پوست و ظاهر شدن جوشهای صورت 6- سایر علائم که به دلیل کلیت نداشتن نمی توان آن را تعمیم داد.
منبع : پاسخ به مسائل ، ناگفته های جنسی و زناشویی - مترجم : محمدرضا دژکام
دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 16:51 |
|
نوشته شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
به احساس زنانگی یا مردانگی هر فرد از خودش، هویت جنسی گفته می شود. به عبارت دیگر، اعتقاد درونی شخص به این مسئله که او فردی مونث یا مذکر، دو سوگرا یا خنثی. نقش جنسی چگونه رفتاری است؟ به گفته یکی از روان شناسان، نقش جنسی نقش جنسی رفتار و نمایی است از آنچه در فرهنگ اجتماعی «زنی و زن بودن» یا «مردی و مرد بودن» به شمار می آید، که می توان آن را درک فرد از نقش اجتماعی زنانه یا مردانه ای که به عهده دارد نیز تلقی نمود. هویت جنسی حاصل ترکیب سه عامل بیولوژیک، زیستی- روانی و واکنش های روانی نسبت به محیط، مخصوصا آثار و مفاهیم مربوط به والدین و دیدگاههای اجتماعی است.
دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 16:50 |
|
نوشته شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
تحقیقات انجام شده درباره بلوغ جنسی نشانگر این واقعیت است که اگرچه این تغییرات معمولا در عام وجود دارد اما مسائل گوناگون اجتماعی، ارزشهای فرهنگی، حوادث زندگی، رشد عقلی، تجربیات فردی آن را تحت تاثیر قرار می دهند. بلوغ با ازدیاد هورمونها و تظاهرات آن آغاز می شود. ظهور بلوغ جنسی نقش مهمی در زندگی ایفا می کند. دگرگونی های فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی، وضعیت جدید و بارزی را ایجاد می کند. بلوغ جنسی غالبا با رشد سریع قد و وزن همراه بود و از لحاظ شدت، مدت و سن شروع از فردی با فرد دیگر تفاوت دارد. با اینکه در توالی رشد، تفاوتهای فردی دیده می شود ولی در رشد جسمانی دوران بلوغ، پیشرفت منظمی وجود دارد. هنجار بلوغ جنسی در اکثر پسران بین 15-11 و در دختران 14-9 سالگی است. دگرگونی های ایجاد شده در این دوران گاهی موجب نگرنی و تشویش نوجوان می گردد و رفتارهای مختلفی را موجب می شود. در پسران هر چند که رشد سلول بیضه ای و ترشح هورمون مردانه معمولا در 11 سالگی آغاز می شود، اما اولین علامت بیرونی بلوغ جنسی در مردها، معمولا ازدیاد رشد بیضه ها و کیسه بیضه است و احتمال دارد با رشد موی زهاری همراه باشد. حدود یکسال بعد تسریع رشد آلت جنسی مردانه با شروع جهش در قد همراه است و موی زیر بغل و صورت حدودا دو سال بعد از رشد موی زهاری ظاهر می شود صدای نوجوان معمولا در اواخر دوران بلوغ بم و دورگه می شود. این تغییر صدا در پسرها قابل تشخیص است. پستان پسرها در دوران بلوغ دستخوش تغییراتی می شود و نوک پستان حالت برآمدگی پیدا می کند، و قطر دور نوک پستان بطور چشمگیری افزایش می یابد در پستان بعضی از پسرها برآمدگی ایجاد شده و بزرگ می شود. رشد جنسی در دختران با ظاهر گشتن موهای زهاری، اولین نشانه بیرونی بلوغ جنسی، همراه است. رشد پستانها با ظهور موهای صاف و کمرنگ زیر بغل و ازدیاد ترشح استروژن همراه است و در سال بعد، رحم و واژن به سرعت رشد می کند. فرج و کلیتوریس نیز بزرگتر می شود. قاعدگی دیر آغاز می شود و شروع آن معمولا بعد از کند شدن آهنگ جهش نموی است. اغلب تا 2 سال بعد از قاعدگی دخترها قادر به باروری نیستند.
منبع : پاسخ به مسائل ، ناگفته های جنسی و زناشویی - مترجم : محمدرضا دژکام
دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 16:50 |
|
نوشته شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
جهش نموی به میزان ازدیاد سریع قد و وزن که با بلوغ جنسی توام است اطلاق می شود. این افزایش از لحظ شدت، مدت و سن شروع از کودکی به کودک دیگر فرق می کند. حتی در میان کودکانی که کاملا سالم اند این حقیقتی است که غالبا نوجوانان و والدین آنان از آن آگاهی ندارند و بی دلیل نگران این مسئله هستند. در هر دو جنس جهش نوجوان حدود 4 سال و نیم بطول می انجامد. اوج رشد در پسر بطور متوسط در سن 13 سالگی است. اوج رشد در دخترها 2 سال جلوتر و در سن 11 سالگی است. در پسرها بطور متوسط جهش نموی چند ماه قبل از یازدهمین سال تولد صورت می گیرد. هر چند که ممکن است خیلی زودتر و در سن 9 سالگی نیز صورت پذیرد. از این به بعد آهنگ رشد کندتر می شود و تا چند سال بعد از اینکه جهش نموی کامل شد ادامه می یابد. از آنجا که شروع جهش نموی در افراد مختلف یکسان نیست، دوره رشد بعضی از نوجوانان از لحاظ قد و وزن از اینکه دیگران این دوره را آغاز کنند کامل می شود.
دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 16:49 |
|
نوشته شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
واژه بلوغ به اولین مرحله نوجوانی اطلاق می شود، یعنی آن زمان که بلوغ جنسی بارز می شود. واضح تر بگوییم، بلوغ با ازدیاد هورمونها و تظاهرات آن آغاز می شود، مانند: بزرگ شدن تدریجی تخمدان ها در زن و بیضه ها در مرد. ولی از آنجا که این تغییرات غالبا غیر قابل دیدن است، شروع نوجوانی غالبا با رشد موهای زهاری، بزرگ شدن پستانها در دخترها و بزرگ شدن آلت و بیضه ها در مردها مشخص می شود. بلوغ جنسی غالبا با رشد سریع قد و وزن همراه است که معمولا چهار سال ادامه دارد.
|