توتو خانم
توتو خانم قشنگم
مرغک شوخ و شنگم
چرا یه گوشه نشستی ؟
خود تو به لونه بستی ؟
آقا خروسه حیوونی
واسه تو شد قربونی
این آدمای بی خبر
با چاقو بریدنش سر
از لونه می جست رو دیوار
از دیوار روبید مجنون
از این سو می رفت به آن سو
بانگ می زد می کرد هیاهو
قوقو قوقولی قو
قوقو قوقولی قو
یعنی بلند شین از خواب
آفتاب افتاده رو سرداب
بسه تنبلا چقدر خواب
بسه تنبلا چقدر خواب
اومد تو کوچه آفتاب
بیکاره ها مست خواب
خوابای رنگ و وارنگ
از سوغاتای فرنگ
از روباهای زرنگ
از میمونای قشنگ
داشتیم می شدیم آواره
باید دید راهی نداره
بایستی می شد قربونی
آقا خروسه بیچاره
میرزآقا و مش حسن
خرو سو به چاقو بستن
مستاجرا رو هشتی
به ماتمش نشستن
میرزا رو تو دلاشون
به توپ و گلوله بستن
عروسکای بی سر
خروسا تو باغچه پرپر
اتاقا مثل زندون
ترکای سقف و بارون
پنجره های بسته
خاک پشتشون نشسته
مدرسه ها دور دور
اشکای چشم شور شور
کفشای درب و داغون
تو سرمای زمستون
آقا خروسو تو دوری
تیکه تیکه اش کردن فوری
یه رونش تو دست نعمت
یه رونش تو دست بهجت
ماهیچه های سفیدش
لای دندونای رحمت
سر جناغش شرط بستن
دو تا دست اونو شکستن
گربه ای که پیش از این ها
مث سگ ازش می ترسید
کله شو گرفت به دندون
از اتاق پرید به ایوون
پایی که می جست رو دیوار
افتاد جلو سگ هار
همیشه دور و برت بود
هر چی باشه شوهرت بود
این ادمای بی خبر
با چاقو بریدنش سر
توتو خانم قشنگم
مرغک شوخ و شنگم
گریه نکن زار زار
رو کن به ایوان لاله زار
شوهر بی باک تو
اگر چه جون سپرده
ولی نسیم سحر
رو شونه هاش بی خبر
صدای اونو برده
دست زمون سپرده
چرا یه گوشه نشستی ؟
خودتو به لونه بستی ؟
چشماتو باز باز کن
گردنتو دراز کن
تا بشنوی صداشو
قوقولی قوقو ها شو
تو گوش جوجه هامون
تو پیچ کوچه هامون
تو کله سحرها
جاروی رفتگرها
هر جا که دیده می شه
بانگش شنیده می شه
تو گیس بید مجنون
تو سرسرا و دالون
تو قطره های بارون
تو شرشرای ناودون
تو غل غلای چشمه
خاکای خشک و تشنه
تو خط نور آفتاب
تو سایه های مهتاب
هر جا که دیده می شه
بانگش شنیده می شه
گردونه شد زیر و رو
خورشید خانم اومد تو
قوقو قوقولی قو
قوقو قوقولی قو
خروسا همش بیدارن
از خواب خوش بیزارن
واسه همینم همیشه
جونشو پاش می ذارن
میرز آقا اومد اوناهاش
مواظب جوجه هات باش
توتو خانم قشنگم
مرغک شوخ و شنگم
چرا یه گوشه نشستی ؟
خودتو به لونه بستی ؟
آقا خروسه حیوونی
واسه تو شد قربونی