هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

شاعران » علی اکبر ثابتیان »سمای بی صدا
پنجشنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۱ ساعت 1:8 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

سمای بی صدا

دوباره باز هوای تو را دارم
دوباره تشنهء صدای تو شدم...

چه بی صبرم من امشب

یادت هست ، آن شبهای بی قراری را ؟
آن لحظات دور از دنیا بودن
آن اشکها ، آن رقصها را ....!؟
هیچ یادت هست؟

تو تنها کسی بودی که میشنیدی بی آنکه بگویم....
تو خود آواز من بودی
توخود فریاد من بودی
چه ها بودی برای من....چه ها بودی ......

تکرار نکن که میدانم .....
میدانم که خود کرده را تدبیری نیست
و میدانم که من خود کشتم یگانه دوستی را که همراه بود و عاشق
و امروز گرفتارم
گرفتار سکوت در کنار این همه نا گفته
گرفتار بغض فریاد....

حال تو آن بالایی و من در زیر هوای بی تو بودن گرفتارم
نگاهم نکن
نگاهت سنگین است .....من توان نگاه تو را ندارم

دلم برات تنگ شده نازنینم
کاش بودی
کاش بودیم و دوباره صدا بود و مستی و سما
کاش .........

در عزای نبودنت چه گونه میتوان تولد دوباره را خندید

چه دلتنگم ،چه بی صبرم من امشب
........