هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

شاعران » علی فتح اللهی »ما یادمان رفت
سه شنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۱ ساعت 2:28 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

ما یادمان رفت

راست گفته بودی
پشت لبهای سرخ جگری
همیشه دندانهای تیزی برای دریدن هست
*
غروب پاییز
غروب پنج شنبه
و باران سخت می بارید
گفتی به یادگار عکسی بگیریم
من هم به یادگار عکسی گرفتم
از دو بچه ی ذغال فروش
که دستهای سردشان بسیار
سفت تر از دستهای گرم ما
به هم گره خورده بود ...
*
طلوع بهار
طلوع جمعه
کوچه ی خاکی پشت آن خانه
پر از گل شده بود
دختر کوچکی زمین خورده بود
و تو اولین عشق بودی
دختر کوچکی زمین خورده بود
و من آخرین عشق بودم
دختر کوچکی زمین خورده بود
و ما یادمان رفت!