کرمها و گنجشکها
گنجشکها آه گنجشکها
کسی نانی نمیپزد
دلم برای گنجشکها میسوزد
پرندهها به جستجوی خوشههای طلایی رفتند
پرندهها خسته برگشتند
پرندهها
به کرمهای خاکی دلخوشند
خوشههای طلایی را
کرمهای مغز من خورده بودند
کرمهای مغز مرا اما
پرندهای نخواهد خورد