هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

شاعران » محمد زهری »آدمک
سه شنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۱ ساعت 1:43 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

آدمک

مرا شکسته گیر .
دریچه ی مرا به روی شهر آهن و غبار و دود
 بسته گیر
بهار اگر چه مومیایی است
مرا شکسته ی شکسته گیر .
*
زلال رکه ها که آینه است :
 برای آسمان و آفتاب
برای بید
 برای بادبادک رها به دست باد
 نمی پذیرد آشنای درد را
و مرد را
 که همچو مور خسته ، باز در تلاش دانه است.
*
مرا ندیده گیر.
مرا ندیده ی ندیده گیر .
 ز بس که راه ِ رفته
 رفته ام ،
ز بس که حرف ِ گفته ،
گفته ام ،
 دگر به هیچ راه و
هیچ حرف
نشان ِ باورم نمانده است.
دگر چون آدمک ،
نیاز من به عقل کار ساز نیست .
اتاق های بسته ،
تنگ کرده است ،
به چشم من ،
زمین و
آسمان باز را
 چه سال ها که آمد و
گذشت
بهار ها ،
بهار ها ،
بهارها ...
که این اسیر وجه بامداد
- چو کرم کور -
خبر نگشت .