هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

شاعران » کارو »گفتگو
جمعه ۱۲ آبان ۱۳۹۱ ساعت 16:12 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

گفتگو

 گفتم :‌ای پیر جهان دیده بگو
 از چه تا گشته ، بدینسان کمرت /
 مادرت زاد ، به این صورت زشت ؟
 یا که ارثی است تو را از پدرت ؟
 ناله سر داد : که فرزند مپرس
 سرگذشت من افسانه ست
 آسمان داند و دستم ،‌که چه سان
 کمرم تا شد و تا خورده شکست
 هر چه بد دیدم از این نظم خراب
همه از دیده ی قسمت دیدم
 فقر و بدبختی خود ،‌ در همه حال
 با ترازوی فلک سنجیدم
 تن من یخ زده در قبر سکوت
 دلم آتش زده از سوزش تب
همه شب تا به سحر لخت و ملول
 آسمان بود و من و دست طلب
 عاقبت در خم یک عمر تباه
 واقعیات ، به من لج کردند
 تا ره چاره بجویم ز زمین
کمرم را به زمین کج کردند