اغلب
اوقات زوج ها میتوانند با انجام یک سری کارهای ساده روابط خود را بهتر
کنند. در اینجا ده گام ساده که مشخص شده میتواند به این مسأله کمک کند
توضیح داده میشود. زوج هایی که این گامها را برداشته اند احساس بهتری
نسبت به روابط خود پیدا کرده اند.
1. در همه حال خود واقعیتان باشید.
خدا هر انسانی را خاص آفریده است. اگر
شما سعی کنید کسی باشید که طبیعت و ذاتتان آنگونه نیست فقط به خاطر اینکه
انتظارهای دیگران را برآورده کنید، مطمئنا در زمانی با مشکلات اساسی روبرو
خواهید شد. کسی که واقعا به شما علاقمند باشد شما را آنطور که هستید دوست
خواهد داشت. اگر متوجه شوید که کارهائی را انجام میدهید که معمولا تمایل
به انجام آنها ندارید، فقط به صرف اینکه همسرتان از شما میخواهد انجام
دهید (مثل مصرف مواد یا رضایت به مصرف مواد توسط همسرتان و ... .) در این
صورت یک اشکال اساسی در روابط شما وجود دارد و رابطهی شما رابطهی سالمی
نیست؛ نترسید و خود واقعیتان را نشان بدهید.
2. 2. با یکدیگر ارتباط و گفتمان عمیق با یکدیگر ایجاد کنید.
آیا می توانید به حرف های یکدیگر با دقت گوش کنید و در صورت لزوم بههم توصیه های خوبی بکنید؟
به رابطهی خود با همسرتان دقت کنید. آیا رابطهی شما یک رابطهی عمیق و
برای هردوی شما لذت بخش و آرامبخش است؟ آیا از مصاحبت با همدیگر احساس لذت
می کنید؟ محتوای گفتگوهای شما معمولا روی چه موضوعاتی متمرکز است، موضوعات
ساده و سطحی روزمره یا موضوعات مهم؟ آیا باهم در مورد احساس هایتان صحبت
می کنید؟
گفتگوی صادقانه و عمیق باعث تحکیم ارتباط میشود. مواقعی که موضوعی شما را
ناراحت میکند، در مورد آن صحبت کنید. راه گفتگو را همیشه باز نگهدارید.
3. به تفاوت هایتان با یکدیگر بی توجه نباشید، بلکه آنها را بررسی کنید.
آیا شخصیت شما و همسرتان با هم هماهنگ است؟ آیا یکی از شما خوشبین و
دیگری بد بین است؟ هرچند که در ابتدا ویژگیهای کاملا متضاد ممکن است جذاب
باشد و زوج احساس خوبی نسبت به تفاوت های خود داشته باشند، اما بعد از مدتی
این تفاوت ها خود می تواند منجر به تضاد و کشمکش بین زوج شود.
به عنوان مثال خانمی که درونگراست، ممکن است جذب آقایی شود که برونگرا
و اجتماعی است، و یا فردی که خجالتی است ممکن است جذب فردی که اجتماعی
است بشود. در ابتدا این تفاوت ها برای افراد بسیار جذاب است، و حتی ممکن
است هر یک تصور کند که ویژگی های طرف مقابل به او کمک خواهد کرد که موقعیت
های جدیدی را تجربه کند. اما به مرور زمان، همین تفاوت ها عامل تعارض و
تضاد بین زوج می شود، مگر اینکه هر کدام ویژگی های طرف مقابل را قبول کرده
و سعی کنند وجه مثبت ویژگی های طرف مقابل را تقویت کنند و وجوه اشتراکی
بین خود پیدا کنند و به تعادل برسند.
4.بر روی علائق و ارزش های مشترکتان تمرکز کنید نه تفاوت هایتان
لازم نیست که علایق زوج ها کاملا شبیه هم باشد. در واقع اگر علایق متفاوتی
داشته باشند می تواند به آنها کمک کند که چیزهای جدیدی را با هم تجربه
کنند. اما باید مطمئن شوند که حداقل تعدادی علایق مشترک بین آنها وجود
دارد تا دائما در مورد اینکه چه فعالیتهایی داشته باشند و کجا ها بروند
با هم جر و بحث نداشته باشند. البته لازم است که هر دو حاضر باشند در
مواردی با هم کنار بیایند. باید توجه داشته باشند که کوتاه آمدن به این
معنی نیست که زوج از علائق شخصی خود دست بردارند، بلکه به این معنی است که
حاضر هستند در فعالیت های مورد علاقهی یکدیگر مشارکت داشته باشند.
5. در مورد باورها و اعتقادات معنویتان با هم صحبت کنید.
سعی نکنید اعتقادات و باورهای خود را پنهان کنید به این امید که یک روزی
همه چیز درست می شود، چرا که این اتفاق نخواهد افتاد. در مورد باورها و
اعتقادات خود صادقانه و واضح صحبت کنید.
6. فیزیک و شکل بدن یکدیگر را قبول کنید.
بعضی از زوج ها، فیزیک بدن یکدیگر را قبول نمیکنند. آنها یا از هم دائما
ایراد می گیرند یا سعی می کنند همسر خود را وادار کنند که فیزیک بدن خود را
به صورتی که آنها در تخیلاتشان دارند در بیاورند. اما اگر آنها یکدیگر
را همانطور که هستند بپذیرند، آنوقت میتوانند از زندگی در کنار هم احساس
خوبی داشته باشند.
هر فردی بی همتاست. گاهی شنیده اید که آقا یا خانمی وقتی با همسر خود
صحبت می کند او را با ویژگی های خاص افراد مختلف مقایسه می کند. به عنوان
مثال میگوید: خوش به حال دختر عمویم که شوهرش خیلی پولدار است، بعد می
گوید: خوش به حال دخترخالهام که شوهرش خوش تیپ است (هرچند که آن فرد از
نظر مالی مشکلات زیادی داشته باشد). سپس همسر خود را با افراد دیگر که هر
کدام یک ویژگی خاص دارند عتاب گونه مقایسه می کند، در حالیکه کلیت هیچکدام
از آنها را قبول ندارد.
این نوع مقایسههای غیرواقعبینانه مثل خلق موجودی شبیه فرانکشتاین است
که اعضاء زیبای افراد مختلف را بهم پیوند زد و در نهایت موجودی وحشتناک خلق
شد! جالب است که افراد در مقاطع مختلف همسر خود را بدون توجه به ویژگی های
خاص او با ویژگی فرد دیگری مقایسه کرده و اگر از او پرسیده شود که آیا
حاضر است که همسرش کاملا شبیه آن فرد شود با قاطعیت نه خواهد گفت. اینطور
به نظر می رسد که او می خواهد همسرش همه ویژگی های مطلوب دیگران را یک جا
داشته باشد. حتی در چنین وضعیتی ویژگی مطلوب همسر خود را بی اهمیت جلوه
داده (ویژگی هایی که نزدیکان فرد ممکن است به رخ همسران خود بکشند) و ویژگی
های دیگران را که به نظر او همسرش ندارد مهمتر و اساسی تر برای رضایت از
زندگی قلمداد کند. این نوع نگاه منجر به خلق موجودی در تخیلات فرد میشود
که در عالم واقع نمیتواند وجود داشته باشد و لذا فرد هیچگاه احساس رضایت
نخواهد کرد. هر انسانی مجموعهای از ویژگی ها و خصوصیت های خاصی است که او
را بی همتا می سازد و وقتی فرد تصمیم به ازدواج با دیگری میگیرد، حداقل در
ابتدا باید او را به همین صورت پذیرفته باشد.
به عبارت عامیانه تر، فرد به همین صورت به دلش نشسته است. هر تغییر
اساسی در این فرد، خاص بودن او را تغییر خواهد داد و معلوم نیست که مورد
قبول طرف مقابلش باشد. حتماً از اطرافیان شنیدهاید که گاهی شکایت میکنند
که از وقتی همسرشان تغییر کرده دیگر آن فرد سابق نیست. جملاتی از این قبیل
شاید به گوش شما آشنا باشد: از وقتی پولدار شده یک جوری شده است، از وقتی
قیافه اش عوض شده دل به زندگی نمی دهد، از وقتی کار وبارش خوب شده بد اخلاق
شده است. هیچ چیزی در این دنیا بدون هزینه به دست نمی آید. افرادی در
زندگی موفق خواهند بود که متوجه باشند آیا چیزی که به دست می آورند ارزش
هزینهای که باید پرداخت کنند را دارد یا نه.
7. در مورد مسائل جنسی و مسائل مالی با هم صحبت کنید.
این دو از موضوعات مهم و حساس در زندگی زناشویی هستند که می توانند به
راحتی یک زندگی را به شکست بکشانند. اگر زوج در شروع زندگی مشترکشان وقت
کافی برای صحبت در مورد انتظارها و نیازهای خود در زمینهی کیفیت روابط
جنسی صرف نکنند، میتوانند بعدها با مشکلات زیادی، از جمله بی میلی، سردی،
احساس تنفر نسبت به رابطه جنسی، روبهرو شوند. روابط جنسی از بخشهای زندگی
مشترک است که عدم رضایت از چنین روابطی میتواند تأثیر عمیقی در استحکام و
رضایت زوج ها از زندگی مشترکشان داشته باشد. بعضی زوج ها به اشتباه صحبت
در این زمینه را بد می دانند و یا تصور میکنند که روابط جنسی اهمیت چندانی
در زندگی آنها ندارد و اینکه مسائل مهمتری در زندگی وجود دارند که
اهمیت بیشتری در رضایت از زندگی مشترک دارند. در حالیکه تحقیقات نشان داده
اند که زوج هایی که از روابط زناشویی خود احساس رضایت نمیکنند، در زمینه
های دیگر زندگی مشترکشان نیز با مشکلات زیادی روبهرو هستند.
مسائل مالی نیز از مسائل مهم در زندگی مشترک است. بعضی زوج ها تصور
میکنند که مدیریت مالی خانواده کارساده ای است و نیاز به همکاری و همفکری
زوج ندارد و یا اینکه این مسؤولیت فقط بر عهدهی مرد است. در حالیکه
همکاری و همفکری زوج در مدیریت مالی خانواده می تواند هم بهبود رابطهی زوج
کمک کند و هم در آنها این احساس رابه وجود بیاورد که هر دو با هم در
ساختن زندگی مشترکشان نقش مهمی دارند. علاوه بر این، مشارکت در این امر
باعث می شود که از تضاد ها و درگیری ها در مورد مسائل مالی خانواده جلوگیری
شود.
8. سعی کنید با اقوام و دوستان همسرتان کنار بیائید و آنها را همانطور که هستند بپذیرید.
هر چند که رضایت و خشنودی زوج ها در زندگی مشترک در نهایت به نوع رابطهی
آنها برمیگردد، اما ارتباط با بستگان و دوستان نزدیک حمایت کننده
میتواند به تقویت روابط زوج کمک کند. گاهی صحبت کردن در مورد بعضی از
مشکلات زندگی مشترک با دوستان و بستگان با تجربه و دلسوز میتواند به شما
کمک کند که به مسائل زندگی خود با دید بازتر نگاه کنید و راهکارهای موثرتری
برای برخورد با مشکلات و همچنین تقویت روابط خود با همسرتان را پیدا کنید.
البته لازم است که هر توصیه و راهکاری را که به شما پیشنهاد می شود با دقت
بررسی کنید و در صورت لزوم با فرد دیگری هم صحبت کنید. توجه کنید که
عملکرد فردی که شما با او مشورت می کنید در زندگی مشترک خود چگونه است. این
موضوع را هم باید در نظر بگیرید که هیچکس بجز شما با تبعات تصمیم های شما
زندگی نخواهد کرد. لذا اگر دیگران به شما توصیههایی بکنند که بهکار بردن
آنها احتمال دارد به روابط شما با همسرتان آسیب برساند، لازم است که به
آنها عمل نکرده و با یک روانشناس بالینی یا مشاور زناشویی مشورت کنید.
همچنین ضروری است که ارتباط خوبی با خانوادهی همسرتان برقرار کنید و شناخت
خوبی از آنها بدست بیاورید. ارتباط خوب و متعادل با خانوادهی همسر
میتواند در تقویت رابطهی شما و همسرتان بسیار کمک کننده باشد. بعضی از
زوج ها به اشتباه سعی می کنند رابطهی همسرشان را با خانوادهاش بسیار کم و
یا حتی قطع کنند بدون اینکه توجه کنند که همسرشان رابطهی عاطفی با
خانوادهی خود داشته و تلاش فرد برای جدا کردن او از خانواده اش را استرس
آور و ظالمانه در نظر گرفته و حتی اگر مجبور به قبول چنین وضعیتی شود، در
روابط خودشان اثرات منفی آنرا به نحوی نشان خواهد داد.
9. از افراد منفی، چه اقوام و چه دوستان، اجتناب کنید.
کسانیکه از زندگی خود رضایت ندارند و یا نتوانسته اند با مسایل و
مسؤولیت های زندگی مشترک کنار بیایند ممکن است سعی کنند نظر و دیدگاه شما
را نسبت به زندگی مشترک تحت تاثیر قرار دهند. اجازه ندهید نزدیکان شما روی
رابطهی شما و همسرتان تاثیر منفی بگذارند. در صورتیکه متوجه شدید افرادی
از نزدیکان سعی دارند در زندگی مشترک شما خلل ایجاد کنند، به نفع شما خواهد
بود که رابطهی خود را با آنها محدود کنید و یا حتی اگر امکان دارد و
دخالت آنها در زندگی شما شدید است رابطه را قطع کنید. به هر صورت لازم است
که شما افراد منفی را از زندگی خصوصی خود دور نگهدارید. توجه داشته باشید
که هر تصمیمی در مورد زندگی مشترکتان بگیرید، شما هستید که باید تبعات آنرا
تحمل کنید. آنهائی که با راهنماییهای اشتباه ممکن است باعث شوند شما و
همسرتان مشکل پیدا کنید، زندگی خودشان مختل نخواهد شد. بلکه آنها فقط با
شما همدردی خواهند کرد که این هم، مشکل شما را حل نخواهد کرد. مضافاً بر
اینکه بعد از مدت کوتاهی این همدردی هم دیگر وجود نخواهد داشت. اگر در این
موقعیت به آنها یادآوری کنید که تصمیم شما متأثر از راهنماییهای آنها
بوده، ممکن است براحتی نقش خود را انکار کنند و یا به شما انتقاد کنند که
چرا خودتان درست فکر نکردید و تصمیم درست نگرفتید. ضروری است که شما و
همسرتان جهت حفظ زندگی مشترک و تقویت روابط خود در مورد اجتناب از افراد
منفی در زندگیتان با هم همفکر و هم عقیده باشید. اگر در این زمینه اختلاف
نظر وجود داشته باشد، ممکن است دچار تضاد و کشمکش شده و نسبت بهم احساس های
منفی پیدا کنید. برای پیشگیری از این وضعیت، میتوانید زمانی را جهت صحبت
در این زمینه اختصاص دهید و بدون تعصب و سوگیری تاثیر افرادی را که از نظر
یکی از شما منفی هستند در زندگی مشترکتان بررسی کنید و با هم به یک نتیجه و
تصمیم مشترک برسید. اگر هردوی شما معتقد باشید که زندگی مشترکتان از همه
چیز مهمتر است، مطمئنا در این زمینه تصمیم درست خواهید گرفت.
10 . یاد بگیرید با هم بخندید و شادی کنید.
واقعیت این است که اگر شادی وجود نداشته باشد، امید هم وجود نخواهد
داشت. در روان شناسی معاصر، شادی معادل آسایش روانشناختی است و یکی از
ملاک های مهم سلامت روانی تلقی می شود. افزون بر این نباید از نقش ترمیم
کنندهی شادی به راحتی گذشت. سعی کنید با لذت بردن از شادی های هر چند کوچک
حتی یک پارک یا سینما رفتن در اوج گرفتاری آسایش روانی خانواده را تامین
کنید. اگر خانوادهی شما غمگین است وظیفهی زن یا مرد است که رنگ شادی را
به آن باز گرداند.
منیع:یاشگاه همسران جوان