خواهرها و برادرها تا كوچك
هستند فقط همبازيهايي هستند كه گاه سر يك عروسك با يكديگر دعوا ميكنند؛
اما اين دلگيريها از همان روزها هم چندان دوام ندارد و به چشم برهم زدني
جاي خود را به محبت و نوازش ميدهد. وقتي دست كوچكي پيش ميآيد و عروسك را
روبهروي صورتت ميگيرد و با لحني آرام و گاه نوك زباني ميگويد «بيا بگير،
مال تو» همان عروسك ميشود عامل آشتي و از سر گرفتن خندههاي از ته دل
دوران كودكي.
آن دوران كه به پايان
ميرسد و پابه مدرسه ميگذاريم، هر كه خواهر يا برادري در مدرسه دارد، پشتش
حسابي گرم است. ميداند هر مشكلي پيش آيد او يكي را دارد كه كنارش باشد،
با او همراهي كند و هوايش را داشته باشد.
در سالهاي بعد اين
روابط شكل و رنگ و بوي ديگري به خود ميگيرد. پيوندها ريشهدارتر و جنسشان
دگرگون ميگردد تا آنجا كه گاه جاي خالي برادر يا خواهر را هيچ كسي
نميتواند پر كند.
البته خيلي هم يكجانبه
نبايد به اين موضوع نگاه كرد. هستند خواهرها و برادراني كه بر سر موضوعات
مختلف و گاه پيش پا افتاده از يكديگر رنجيدهاند و سالهاست از هم
بيخبرند؛ اما به واقع چنين روابطي در اقليت بوده و بيشتر اين پيوندها
بسختي از هم گسسته ميشود.
آنچه مهم است شناخت و
دانستن جايگاه واقعي خواهر يا برادر در زندگي است. اين هم از آن جمله
مواردي است كه تنها در خانه و خانواده بايد به آن پرداخته و به بچهها
آموزش داده شود.
البته مدرسه و رسانههاي
مختلف هم در اين زمينه مسئوليتهايي برعهده دارند اما آنچه در خانه بيان و
به آن عمل ميشود، مهمترين وجه اين موضوع است.
بچهها بايد در عمل
بياموزند چگونه بايد با خواهر و برادر خود رفتار نمايند و بايد درك كنند
اين رفتارها چه اثر و نقشي در زندگي آينده آنها بازي ميكند.
به همين دليل نقش والدين در احترام بچهها به يكديگر بسيار مهم و پررنگ است؛ بسيار پررنگتر از نقش رسانهها و ساير نهادهاي اجتماعي.
با توجه به اين نكات و
آنچه جامعه ماشينزده به ما ديكته ميكند، به نظر ميرسد بايد آموزشهايي
در اين مورد به والدين داده شود. شايد حلقههاي دوستان و فاميل بتواند در
اين مورد نقش موثري ايفا كند. نشستهاي ماهانه و بيان تجربههاي مثبت و
منفي، تلخ و شيرين و حتي متضاد با يكديگر ميتواند فضاهاي واقعي را در ذهن
ما زنده كند و نتيجه آنچه از رفتارمان ناشي ميگردد را در دوراني پيش از
وقوع در برابرمان نمايان سازد.
محققان بر اين باورند كه
چنين نشستهايي اگر با حضور يك متخصص يا فردي مطلع صورت پذيرد، نتايجي به
مراتب مثبتتر در پي خواهد داشت. نتايجي كه ما و فرزندانمان به عنوان نسل
آينده ميتوانيم از آن بهره بگيريم و زندگي خانوادگي و اجتماعي موفقتري
داشته باشيم.
به نظر ميرسد اينگونه راهحلها با سرشت انسانها
سازگارتر بوده و در عصر تسلط فناوري بر زندگي انسان، راهي براي داشتن
زندگي آرامتر و آسايش بيشتر است.
منبع:جام جم