هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

حقوق متقابل همسران
جمعه ۲۶ آبان ۱۳۹۱ ساعت 14:38 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

قوانين هميشه نوشته شده نيست، گاهي قوانين​ نانوشته‌اي وجود دارد كه به‌مراتب اهميت بيشتري نسبت به قوانين نوشته شده دارند، بعضي از حق و حقوقي كه در خانواده‌ها بر عهده همسران است از جمله همين قوانين نانوشته محسوب مي‌شود.

در قانون مدني در خصوص حق و حقوقي كه همسران بايد نسبت به هم رعايت كنند، اصول و مفاد زيادي وجود دارد، اما قوانين نانوشته بسيار پيچيده و حساس است تا جايي كه رعايت نكردن آنها در روابط خانواده، بخصوص زن و شوهرها مي‌تواند عواقب جبران‌ناپذيري داشته باشد. در واقع وقتي زن و مردي براي عقد ازدواج به دفترخانه‌هاي حقوقي مي‌روند، نه‌تنها به شكل مادي قراردادي بين‌ آنها بسته مي‌شود، بلكه قراردادي بسيار پيچيده از نوع معنوي نيز بين آنها به وجود مي‌آيد كه لازم الاجراست.

اين حق و حقوق به شكل توصيه، فرهنگ عامه و سفارش‌هاي ديني بارها عنوان شده است، اما همسران موفق كساني هستند كه در گذر از مراحل سخت با درنظر گرفتن حقوق متقابل يكديگر، سربلند بيرون مي‌آيند.

زن و مردي كه با اختيار و اراده خود با هم ازدواج مي‌كنند بايد براي رسيدن به آرامش تلاش كنند، چرا كه برعكس اين تصور خام كه ازدواج به خودي خود باعث خوشبختي مي‌شود، ازدواجي كه با ساختن زندگي و لحظات آرام شكل مي‌گيرد، ضامن خوشبختي محسوب مي‌شود.

ساختن يك زندگي هم قوانين خاص خودش را دارد و برخي از اين قوانين فقط با تجربه به دست مي‌آيد، تجربه‌هايي كه آموختن آنها زندگي را شيرين مي‌كند و بي‌توجهي به آنها زندگي مشترك را به جدايي هم مي‌كشاند.

در اين ميان اولين و ساده‌ترين حقوق همسران، احترام توام با دوست داشتن است. احترام گذاشتن، روابط همسران را در چارچوب درستي نگه مي‌دارد و مانع از اين مي‌شود كه رفتارهاي نادرست بروز پيدا كند.

اما احترام گذاشتن در روابط خانوادگي لزوما با احترام كلامي به دست نمي‌آيد، بلكه مفهوم احترام بايد در خانواده نهادينه شود. مردي كه بهانه‌جويي نمي‌كند، زني كه شرايط مالي همسرش را درك مي‌كند و همسراني كه توقعات بجا نسبت به يكديگر دارند در واقع براي هم احترام قائل هستند. همسراني كه احترام را محور اصلي زندگي خود قرار مي‌دهند نه تنها زندگي خود را ارزشمند مي‌كنند بلكه باعث مي‌شوند در نگاه ديگران نيز قابل احترام باشند.

احترام در واقع اساس و پايه داشتن روابطي سالم و درست را تشكيل مي‌دهد، همسراني كه براي يكديگر احترام قائل مي‌شوند، اجازه نمي‌دهند موضوعاتي ساده و قابل حل، زندگيشان را دچار اختلاف كند. احترام سبب مي‌شود برخوردهاي طرفين بر اساس درستي تعريف شود و مشكلات راحت‌تر مورد بحث و بررسي قرار گيرد. خانواده‌هايي كه داراي فرزند هستند و به احترام گذاشتن فرزندان نسبت به والدين اعتقاد دارند بايد بدانند كه اين احترام فقط در صورتي به دست مي‌آيد كه والدين به يكديگر احترام بگذارند. اگر احترام والدين نسبت به يكديگر ظاهري و فقط در برابر فرزندان باشد، بدون شك اين مساله بر رفتار فرزندان نسبت به آنها تاثير مي‌گذارد.

صداقت و راستگويي

بدون شك دو نفري كه تصميم مي‌گيرند با يكديگر ازدواج كنند فقط زماني طعم واقعي خوشبختي و دوست داشتن حقيقي را درك خواهند كرد كه نسبت به هم صادق باشند. صداقت داشتن از حقوق اساسي و مهم روابط انسان‌ها محسوب مي‌شود و در زندگي مشترك اين حق جايگاه ويژه‌اي دارد.

همسراني كه نسبت به يكديگر راستگو نيستند در واقع خيلي زود روابطشان دچار خدشه مي‌شود، چرا كه هيچ دروغي پنهان نمي‌ماند و از طرفي از بين رفتن پايه‌هاي اعتماد در زندگي به سختي ترميم مي‌شود.

هر چند ممكن است برخي معتقد باشند صداقت زياد در روابط، سبب سوء‌استفاده مي‌شود، اما اين توصيه متعلق به كساني است كه از زندگي مشترك به عنوان يك معامله و داد و ستد ياد مي‌كنند در حالي كه در تعريف درست، زندگي مشترك مسيري است كه بايد با صداقت طي شود.

همسراني كه صادق نيستند شايد در مقاطعي كوتاه اهداف خود را پيش ببرند، اما به مرور زمان چيزهاي مهمي را در زندگي از دست مي‌دهند كه امكان بازگشت آنها وجود نخواهد داشت. استفاده از توصيه‌هاي غلطي مثل گفتن دروغ مصلحتي براي به دست آوردن آرامش ، زندگي را به جدايي مي‌كشاند.

راه خوشبختي از «گذشت» مي‌گذرد

هيچ‌كسي نيست​ بگويد هرگز اشتباه نكرده است. در واقع براي هر انساني امكان خطا و اشتباه وجود دارد و در هر زندگي ممكن است اشتباهاتي حتي بزرگ رخ بدهد.

اما در مواقع بروز اشتباه مهم اين است كه دو طرف، به حقوق يكديگر واقف باشند. كسي كه مرتكب اشتباه مي‌شود بايد اشتباه خود را بپذيرد و طرف مقابل نيز بايد گذشت كرده و اجازه جبران را فراهم كند.

همسراني كه گذشت ندارند، نه‌تنها كام خود را تلخ مي‌كنند و هرگز طعم آرامش را نمي‌چشند، بلكه سبب مي‌شوند طرف مقابلشان بيشتر در اشتباه و خطا بيفتد.

گذشت و فداكاري وقتي متقابل باشد زندگي را به سمت آرامش پيش مي‌برد، اما اگر گذشت در ظاهر انجام شود يا به نيت برخورد متقابل باشد، پايه اختلافات بعدي را پيش مي‌آورد.

زندگي لبريز از موقعيت‌هايي است كه بايد با گذشت و فداكاري طي شود.

اگر اين گذشت‌ها وجود نداشته باشد، زندگي مشترك رنگ شادي واقعي را به خود نمي‌بيند.

خودمان قانون وضع مي​کنيم

بر اساس فقه اسلامي و قانون مدني ايران، ازدواج قراردادي است كه در آن حقوق و تكاليف متفاوتي به زن و مرد داده مي‌شود. با امضاي سند ازدواج، برخي حقوق براي همسران تعريف مي‌شود، اما روشي نيز وجود دارد كه بر اساس آن حق و حقوقي علاوه بر موضوعات موجود به سند ازدواج اضافه مي‌شود و به آن شروط ضمن عقد گفته مي‌شود.

به عبارت ديگر شروط ضمن عقد ازدواج تعهداتي است كه در حين ازدواج با توافق زن و شوهر وارد مفاد قرارداد ازدواج آنها مي‌شود. اين شروط را مي‌توان در سند رسمي ازدواج ذكر كرده و با امضاي دو طرف رسميت داد. اين شروط در قانون ذكر نشده و به انتخاب طرفين چه هنگام ازدواج و چه پس از آن انتخاب مي‌شود.

براي مثال شوهر متعهد مي‌شود كه جلوي سفر يا شغل زن را نگيرد يا به او براي طلاق وكالت مي‌دهد. شروط ضمن عقد بيشتري نيز قابل درج در سند هستند كه بايد با عبارات دقيق قانوني نوشته شود، چرا كه در صورت ذكر نشدن برخي عبارات خاص حقوقي از حيث اعتبار خارج است و نمي‌توان به آنها استناد كرد.

اين مسير دو نفره است

يكي از حقوقي كه ممكن است از سوي همسران مورد توجه قرار نگيرد، مشورت و تبادل‌نظر است. برخي از همسران تقسيم‌بندي‌هايي در زندگي دارند و بر اساس آن معتقدند كه نبايد در همه چيز از نظرات همسرشان بهره ببرند.

اما زندگي مشترك مسيري دو نفره است و كسي نمي‌تواند در اين مسير به دلخواه خودش، توقف كند، مسير عوض كند و در واقع با تكروي پيش برود.

وقتي صحبت از خانواده به ميان مي‌آيد يعني كساني كه در كنار هم مسير زندگي را طي مي‌كنند و در اين مسير هميشه همراه هم هستند. در واقع حقوق همسران به گونه‌اي تعريف مي‌شود كه در آن همسران بايد از برنامه‌ها و تصميمات هم باخبر باشند و در كنار هم مراحل مختلف زندگي را طي كنند.

در مورد مشورت گرفتن در خانواده مساله مهم اين است كه طرف مقابل در فكر و تصميم گرفته شده، حضور پررنگ داشته باشد و فكر نكند كه مساله‌اي به او تحميل شده است.

وقتي تصميمات زندگي دو نفره گرفته مي‌شود، حمايت بيشتري هم صورت مي‌گيرد و دلگرمي بيشتري پيش مي‌آورد، اما وقتي زن و شوهر خودمحور مي‌شوند، به مرور تنهاتر شده و زندگي جنبه با هم بودنش را از دست مي‌دهد. وقتي دركنار هم زندگي پيش مي‌رود، در واقع يكي از مهم‌ترين حقوق خانواده مورد اجرا قرار مي‌گيرد.

مناقشه ممنوع!

بدترين اتفاقي كه ممكن است در فضاي خانواده رخ بدهد، مناقشه و دعواست. هيچ‌كدام از همسران حق ندارد با پرخاش و مناقشه به دنبال دريافت حقي باشد. حتي اگر حقي از كسي ضايع شود راه دفاع يا به دست‌آوردن آن پرخاشگري نيست. از حقوق همسران نسبت به هم تامين آرامش مورد نياز است.

در قانون مدني ايران، حسن معاشرت يكي از مهم‌ترين حقوق و تكاليف زوجين نسبت به يكديگر است. معناي آيه مباركه 19 از سوره نساء در ماده 1103 قانون مدني كشور ما در فصل مربوط به حقوق و تكاليف زوجين نسبت به يكديگر، وارد شده است و طبق اين ماده زن و شوهر مكلف به حسن معاشرت با يكديگرند. يعني بايد به گونه‌اي با يكديگر رفتار كنند كه آرامش بر روابط آنها حاكم باشد و محيط خانواده متشنج نشود.

عبارت حسن معاشرت مقابل «سوء‌معاشرت» به معني نيكويي رفتار و كردار زوجين در برقراري حقوق متقابل يكديگر است. بر اين اساس نحوه گفت‌و‌گوي زن و شوهر با هم و كلماتي كه در مكالمه بين آنها به كار مي‌رود، مي‌تواند در عمق روح و روان آنها تأثير بگذارد. تمام اموري كه از نظر اجتماعي توهين محسوب مي‌شود مانند ناسزاگويي، مشاجره و تحقير يا اموري كه با محبت به خانواده منافات دارد مانند ترك خانواده، بي‌اعتنايي به همسر و خواسته‌هاي او از مصاديق سوءمعاشرت در خانواده است.

زماني​براي  «هم​خرج» شدن

در گذشته‌هاي دور، خانواده به شكلي تعريف مي‌شد كه زنان در خانه و مردان بيرون از خانه كار مي‌كردند و معمولا مردها خرج زندگي را به عهده داشتند، اما اكنون در اغلب خانواده‌ها زنان در كنار مردان بيرون از منزل مشغول به كار هستند. برخي از زنان شاغل بر اساس همان تعريف قديمي معتقدند​ بايد درآمدشان را آن‌گونه كه دوست دارند، خرج كنند و همچنان هزينه‌هاي زندگي بر عهده مرد است، هر چند​ اين مساله جزو قراردادهاي بين همسران محسوب مي‌شود، اما اين گونه نگاه به زندگي، چندان منصفانه نيست.

برخي مرداني كه همسران خانه‌دار دارند نيز فكر مي‌كنند بايد حقوقشان را با ميل و نظر خودشان صرف كنند و حقي از اين بابت براي همسرشان قائل نيستند. اين دسته از مردان كه اعتقادي به مشاركت و حضور زنان در اقتصاد خانواده ندارند بايد بدانند كه اين مساله از حقوق همسرانشان محسوب مي‌شود.

مسائل اقتصادي فقط براي گذران زندگي است و نبايد پايه اختلافات خانوادگي شود. مشاركت زن و مرد در هزينه‌هاي زندگي مي‌تواند به اقتصاد خانواده كمك كند.

كارهاي منزل به عهده كيست؟

شايد يكي از رايج‌ترين بحث‌هاي بين زن و شوهرهاي جوان بر سر اين‌ است كه چه كسي بايد چه وظايفي را در منزل برعهده بگيرد؟ متاسفانه تعريف‌هاي سنتي از وظايف زنان و مردان در امور منزل با نوع زندگي فعلي همسران تطابق ندارد.

در تعاريف جديد همان‌طور كه تامين هزينه‌هاي زندگي فقط برعهده مردان نيست، كارهاي منزل نيز لزوما جزو وظايف زنان تعريف نمي‌شود. در واقع مشاركت حرف اول و آخر را در انجام كارهاي منزل مي‌زند و بر اين اساس بهتر است هر كدام از همسران كه در كاري مهارت دارد، انجام آن كار را به عهده بگيرد تا چنين مسائلي زمينه اختلاف را پيش نياورد. هر يك از همسران بايد وظايف و تكاليف خود را درست انجام دهد تا براي ديگري زحمت و دردسري پيش نيايد. در هر صورت مدارا‌كردن و احترام به حقوق متقابل سبب مي‌شود زندگي بدون تنش و بهتر پيش برود.

برخي از حقوق زن و شوهر ​ در قانون مدني

قانون مدني كشور براي تعيين حدود وظايف و حقوق زن و شوهر نسبت به يكديگر مقرراتي را وضع كرده است.

البته بايد پذيرفت در امور مربوط به زن و شوهر قبل از قانون و قواعد الزام‌آور حقوقي، اخلاق و فطرت، معيار و ملاك يك زندگي همراه با آسايش است و هيچ‌گاه نمي‌توان با الزامات قانوني و احكام دادگاه دوام و بقاي يك خانواده را تضمين كرد. به هرحال برخي از اين قوانين عبارت است از:

ـ زن و شوهر مكلف به داشتن روابط انساني بوده و بايد تمام تلاش خود را براي تحكيم مباني خانواده و پرورش فرزندان به كارگيرند.

ـ در عقد دائم نفقه زن كه عبارت است از مسكن، لباس، غذا، اثاث، هزينه درمان و... به عهده شوهر است حتي اگر زن از نظر مالي غني يا داراي درآمد و شغل دولتي باشد.

ـ زن بايد در منزلي كه شوهر تعيين مي‌كند اقامت كند مگر آن‌كه اجازه اختيار تعيين منزل در عقدنامه به زن داده شده باشد يا اين‌كه بودن زن و شوهر در يك منزل براي زن خطر جاني، مالي يا شرافتي داشته باشد كه در اين صورت زن مي‌تواند مسكن جداگانه‌اي براي خودش انتخاب كند و اگر به اين علت زن مسكن جداگانه‌اي اختيار كرده باشد باز هم نفقه او به عهده شوهر است.

ـ شوهر حق دارد زن خود را از انجام حرفه يا صنعتي كه منافي مصالح خانوادگي است يا مخالف حيثيت او يا همسرش است، منع كند. البته زن هم حق دارد براي اين موضوع به دادگاه مراجعه كند و اگر ثابت شد كه شغل زن مخالف با شأن و حيثيت او يا همسرش نيست مي تواند با حكم دادگاه به شغل خود باز گردد.

ـ زن حق دارد بطور مستقل در دارايي خود هرگونه تصرفي داشته باشد. براي مثال زن مي‌تواند سهم‌الارث پدري‌اش را به ساير ورثه يا ديگران ببخشد و شوهر حق مداخله در اين امور را نخواهد داشت.

ـ زن يا شوهر حق دارند هنگام عقد هرگونه شرط معقول و مشروعي را به عقد اضافه كنند. براي مثال شرط شود كه هر گاه شوهر، همسر ديگري اختيار كرد زن وكيل شوهر براي طلاق باشد.

محبت‌ديدن، حقي طبيعي

محبت‌كردن از ساده‌ترين و ضروري‌ترين حقوقي است كه در خانواده تعريف مي‌شود. محبت‌كردن، علاقه ايجاد مي‌كند، علاقه عشق مي‌آفريند و عشق تداوم ازدواج و خوشبختي را ضمانت مي‌كند.

متاسفانه برخي همسران در محبت‌كردن و ابراز علاقه كوتاهي مي‌كنند و راه‌هاي بروز علاقه را نمي‌دانند در حالي كه محبت از اركان اصلي حفظ رابطه محسوب مي‌شود.

محبت‌كردن بايد در همه ابعاد زندگي مورد توجه قرار گيرد، محبت در كلام، گفتار، عمل و رفتار بايد وجود داشته باشد تا همسران در كنار هم احساس خوشبختي كنند.

ناگفته نماند كه محبت اگر درست و به موقع ابراز نشود مي‌تواند به اختلافات دامن بزند و از طرفي محبت زياد و افراطي نيز مي‌تواند فاصله بين همسران را زيادتر كند، اما محبتي كه با تعادل و رفتاري مناسب ابراز شود نه تنها پايه‌هاي زندگي مشترك را محكم مي‌كند، بلكه به افزايش حس خوشبختي در دو طرف كمك بسزايي خواهد كرد.

http://omidl.persiangig.com/copy-right.gifمنبع:جام جم



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی، زناشویی
:: برچسب‌ها: حقوق متقابل همسران, حقوق, همسر