اين
طرف زمينهاي چاي، آن طرف موزه تاريخ چاي، با فاصله كمي از هم ميتوان هر
دو را در لاهيجان تجربه كرد. موزه چاي سال 1375 ساخته شده و تاريخچه چاي را
در كشورمان روايت ميكند. البته بهتر است بگويم حسي شيرين و نوستالژيك به
آدم ميدهد.
از سماورهاي قديمي گرفته
تا استكانهايي كه حالا فقط در سفره خانههاي سنتي پيدا ميشود در اين
موزه جمع شده و در انتظار بازديدكنندگاني است كه به گفته مسئول موزه كمتر
به آنها سري ميزنند. چون اين موزه چنان كه بايد هنوز شناخته نشده و
مراجعهكنندگان زيادي ندارد.
غرفههاي اين تالار در
ديوارهاي جانبي و به صورت جعبه آيينهاي سراسري ايجاد شده است. در طبقه
همكف، داخل ويترين ها، دو سماور روسي، سيني نقره، پيمانه و جعبه چاي، چپق،
كيسه توتون، قهوه خوري چيني، مشربه (ظرفي كه با آن آب مينوشيدند) و دست
نوشتههاي كاشفالسلطنه در معرض ديد قرار گرفتهاست.
در ابتداي تالار، پلكاني
چوبي نيز قرار دارد كه به طبقه بالاي موزه ميرود. در اين قسمت هم وسايلي
مانند ظروف سفالي و زيورآلات و اشيايي ديگر از عصر اشكاني و سلجوقي و نيز
اسناد و قباله، تسبيح، جاجيم، پيمانه شير، هاون چوبي، تغار كوچك چوبي و...
به نمايش گذاشته شده است.
بعد از تماشاي اين قسمت
ميرسيم به آخر اين تالار كه چند پله سنگي وجود دارد و ميرسد به مقبره
مرحوم كاشفالسلطنه. كاشفالسلطنه كه او را پدر چاي ايران نيز مينامند،
كسي است كه كشت اين گياه را زمان قاجار در ايران رواج داده است.
او كه فارغالتحصيل
دانشگاه سوربن بوده، در روزگار مظفرالدين شاه قاجار بهعنوان سفير ايران در
هندوستان منصوب ميشود و همين حكم سفارت برايش فضايي را فراهم ميكند كه
با كشت چاي آشنا شود و آن را به ايران بياورد. اولين ايراني بوده كه با همت
خود و در نقش يك بازرگان به فراگيري شيوه كاشت و مصرف چاي در ايران
پرداخته و سپس لاهيجان را بهواسطه آب و هواي مساعدش براي كشت چاي انتخاب
كرده است. حالا هم كه اين شهر بهعنوان مركز كشت چاي در ايران شناخته شده
است.
البته رونق يافتن چاي
بهعنوان يك نوشيدني، سابقهاي چندان طولاني در ايران ندارد و بنا بر آنچه
در سفرنامههاي مستشرقان آمده به سده هفدهم ميلادي باز ميگردد.
اما ميتوان گفت در زمان
قاجار نوشيدن چاي در ايران گسترش يافته و از همان موقع ماندگار شده است؛
آن هم چاي لاهيجان نه چاي احمد و كنيا. آن وقتها صنعت چاي در ايران تازه
شروع شده بود و قطعا قرابتي با داستانهاي تلخ چند سال اخير نداشته است.
از طرف ديگر نوشيدنيهايي مثل نسكافه و هات چاكلت
هم هنوز پايشان به ايران باز نشده بود. ايرانيها سماورشان را به راه
ميكردند و دور هم مينشستند تا چاي بخورند. چاي بخشي از خاطراتشان است. از
خاطره خواستگاريهاي مادربزرگها گرفته تا ديگر جلسات شاد و غمشان. به
هرحالاگر گذرتان به لاهيجان افتاد، بد نيست علاوه بر ديدن مزارع چاي سري
هم به موزه چاي و مزار پدر چاي ايران بزنيد.