هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

انقراض نسل دغدغه امروز خانواده‌ها
شنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۱ ساعت 2:43 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )


چيني‌ها اگر هر كدامشان يك سطل پر از آب به سوي سرزمين دشمن بپاشند آن كشور را سيل خواهد برد؛ اين جمله كه سال‌ها پيش، سياستمدار چيني در پاسخ برخي تحركات سياسي عليه كشورش به زبان آورد حالا جمله‌اي تاريخي شده كه مي‌شود با آن، هيبت و شكوه جمعيت را درك كرد.

آدم‌هاي لوليده درهم كه در خيابان‌هاي پرازدحام شهرها، همديگر را كلافه مي‌كنند و جاي كافي براي هم باقي نمي‌گذارند، از نظر دولتمردان يك فرصت هستند. از نظر آنها تك‌تك آدم‌هاي ساكن در يك كشور حكم نيروهاي دفاعي را دارند كه از امنيت و حيثيت سرزمين خود دفاع مي‌كنند و چرخ اقتصاد را مي‌چرخانند.

حالا اگر هر ماه و هر سال از تعداد آدم‌ها كم شود و كسي جايشان را نگيرد معلوم است ​چه به روز كشور مي‌آيد ؛ نيروي كار كم مي‌شود، جوان‌ها بتدريج پير مي‌شوند و نيروي تازه‌اي متولد نمي‌شود كه جاي گذشتگان را بگيرد، پس كشور گرفتار بحران شده و تمام حواسش صرف تبليغ براي توليد نسل مي‌شود.

به همين دليل كشورها دلهره انقراض نسل دارند و با تشويق و آموزش، به دنبال تغيير نگاه مردم به سمت فرزندآوري مي‌روند.

چه شد​ اين شديم ؟

تا چشم ما اجازه قضاوت مي‌دهد، ايران پر است از كودك و نوجوان و جوان، اما آنهايي كه آمار دستشان است مي‌گويند، ايراني‌ها در حال پير شدن‌ هستند. حتي چند ماه پيش مژده پير شدن جمعيت را هم به ما دادند و ما خوشحال شديم از اين كه جواني جمعيت دست از سرمان برداشته و سنگيني كفه جواني ترازوي جمعيتي كشور بالاخره به نفع پيرها​ سبك شده است.

اما اين خوشحالي زياد دوام نياورد، چون همان‌هايي كه آمارها دستشان است از پير شدن بيش از حد جمعيت نگران شدند و حالا سعي در متوازن كردن دو كفه ترازو دارند.

داستان پير شدن جمعيت ايران، حكايتش طولاني است. بعد از اين كه مردم آموختند​ نبايد منتظر آمدن مستقيم پول نفت به در خانه‌شان باشند و به پشت‌گرمي اين پول، هر سال بچه‌دار شوند، تصميم گرفتند​ به تولد يك نوزاد در هر سال پايان دهند و به مرحله‌اي برسند كه حداكثر سه فرزند داشته باشند.

آن موقع خيلي از مردم غائله فرزندآوري‌شان را با سه بچه تمام كردند، اما هنوز هم بودند كساني كه بيش از سه فرزند را مي‌پسنديدند و به فكر تنها نماندن خودشان در پيري و بي‌كس نماندن بچه‌هايشان در آينده بودند، اما اين روش كم‌كم رنگ باخت، چون مردم آموختند فرزندآوري افراطي نه براي خودشان فايده‌اي دارد و نه براي خود بچه‌ها كه مجبورند در خانواده‌اي پرجمعيت زندگي كنند؛ در حالي كه در اين ميان، سخت‌تر شدن شرايط اقتصادي و بالا رفتن هزينه‌هاي زندگي نيز بي‌تاثير نبود.

سازمان ملل ده كشوري را معرفي مي‌كند كه تا سال 2050 با سرعتي بيشتر از كشورهاي ديگر به سمت پير شدن مي‌روند، نام ايران نيز در اين فهرست هست

در كنار اينها، مروجان فرهنگي نيز نقش مهمي داشتند چون آنها از هر تريبوني استفاده مي‌كردند تا به گوش مردم برسانند كه دو بچه كافي است. كم‌كم مردم نيز ياد گرفتند​ واقعا دو بچه كافي است و بيشتر از اين تعداد، دردسر درست مي‌كند. براي همين شد كه براي مدتي طولاني​ در بيشتر خانواده‌ها دو بچه ديده مي‌شد كه البته برخي​ پدر و مادرها، يكي بچه را هم اضافه مي‌دانستند.

حالا نيز تك‌فرزندي مد شده و كسي كه براي بارداري دوم اقدام مي‌كند با نگاه‌هاي چپ چپ و پر استفهام اطرافيان مواجه مي‌شود؛ يعني «اگر بچه هوس است، يكي بس نيست؟»​

و همين مد است كه اين روزها مسئولان كشور را نگران كرده و از داشتن جمعيتي پير كه روز به روز تحليل مي‌رود و قدرت كارش را از دست مي‌دهد، به هراس انداخته است.

دنياي كشورهاي پير

نگاه علم جمعيت‌شناسي به آدم‌هاي پير با نگاه اخلاقگرايان متفاوت است. اگر گروه دوم، پيرها را نعمتي در هر خانه مي‌داند كه بايد براي بركت گرفتن، آنها را روي سر و چشم گذاشت و عزيزشان كرد، جمعيت‌شناسان آدم‌هاي پير و سالخورده را نيروهاي زهوار درفته‌اي مي‌دانند كه ديگر نمي‌شود براي پيشرفت كشور روي آنها حساب كرد.

شايد ظالمانه به نظر برسد، اما اگر از زاويه ديد اينها به موضوع نگاه كنيم، جمعيت يك موجود زنده است كه نياز به پويايي دارد و اين پويايي نيز فقط با توليد مثل ميسر است. اين حرف، حرف سازمان ملل نيز هست كه بتازگي از پيرشدن جمعيت جهان گزارشي منتشر كرده و چالش‌هاي اين پيري را شمرده است.

كارشناسان اين سازمان​ دريافته‌اند سه عامل افزايش طول عمر، كاهش باروري و افزايش سن افراد متولد شده در دوره رشد سريع جمعيت​ در پير شدن مردم جهان نقش عمده‌اي داشته، به آمارهايي استناد مي‌كنند كه نشان مي‌دهد تا سال 2050 ميلادي كشورهايي كه هم‌اينك جمعيتي جوان دارند، مسيري برعكس را طي خواهند كرد.

طبق اين گزارش، تا 38 سال ديگر ژاپن كه هم‌اينك پيرترين جمعيت جهان را دارد، همچنان در صدر باقي مي‌ماند در حالي كه كشورهاي پرتغال، بوسني، كوبا، كره جنوبي، ايتاليا، اسپانيا، سنگاپور، آلمان و سوئيس به ترتيب آن را تعقيب مي‌كنند.

سازمان ملل ده كشوري را معرفي مي‌كند كه تا سال 2050 با سرعتي بيشتر از كشورهاي ديگر به سمت پير شدن مي‌روند، نام ايران نيز در اين فهرست هست. طبق گزارش اين سازمان، كشور امارات تا 38 سال ديگر از نظر سرعت پير شدن جمعيت رتبه نخست را خواهد داشت (با رشد 36 درصد) كه پس از آن بحرين با رشد 29 درصدي و ايران با رشد26 درصدي جمعيت بالاي 60 سال در رتبه‌هاي دوم و سوم قرار مي‌گيرند و كشورهاي عمان، سنگاپور، كره جنوبي، ويتنام، كوبا، چين و ترينيداد و توباگو را پشت‌سر خواهند گذاشت.

آنچه پيري به سرمان مي‌آورد

با اين‌كه در فرهنگ ما بهترين آرزو براي آدم‌ها اين است كه پير شوند، اما پيري هم دردسرهاي خودش را دارد. پير يعني كسي كه ديگر دلش نمي‌خواهد در فعاليت‌هاي اجتماعي شركت كند، او حتي اگرهم بخواهد ديگر نمي‌تواند كار كند، ديگران هم مثل يك نيروي كار به او نگاه نمي‌كنند. پس پيرها در خود فرومي روند و گرفتار موجي از بيماري‌هاي غيرواگير مي‌شوند كه جهان به آنها به چشم چالش‌هاي خطرناك نگاه مي‌كند.

بيماري‌هاي قلبي ـ عروقي، سرطان، ديابت و بيماري‌هاي مزمن ريوي در كنار بي‌تحركي، استفاده از تنباكو و رژيم‌هاي نادرست غذايي همان خطايي است كه جهان را از سالخوردگي جمعيت مي‌ترساند و از بابت هزينه‌هاي بهداشت و درمان و حقوق بازنشستگي و تامين اجتماعي به تكاپو مي‌اندازد.

افراط و تفريط ممنوع

با اين حال نبايد از دو سوي پشت‌بام افتاد؛ نه بايد آنقدر از پيري جمعيت حذر كرد كه سالخوردگي مذمت شود و سالخوردگان در تنگنا قرار بگيرند و نه بايد آنقدر رو به جوانگرايي جمعيت آورد كه باز هم تعادل به هم بخورد.

هنوز يادمان هست كه وقتي در دو دهه قبل، جمعيت جوان كشور به حالت انفجار رسيد، مسئولان تا چه حد نگران بودند و به دنبال راهي براي رفع معضل جواني جمعيت مي‌گشتند، پس حالا كه اين بحران از سرمان گذشته بايد سياست جديد و متعادلي انتخاب شود.

اين حرف خبره‌ترين جمعيت‌شناسان ايران هم است؛ آدم‌هايي مثل محمد ميرزايي، رئيس انجمن جمعيت‌شناسي ايران. ​آن طور كه او در گفت‌وگو با «جام‌جم» توضيح مي‌دهد، هم‌اكنون متوسط فرزندان خانوار در ايران بين يك و دو فرزند است و اين بايد به رقمي بين دو و سه فرزند برسد، چون ايده‌آل جمعيتي براي كشور ما، معدل 5‌/‌2 فرزند است به طوري كه با اين رقم، هم رشد جمعيت كشور بطئي و آرام خواهد بود و هم از سالخوردگي افراطي جمعيت جلوگيري مي‌شود.

او تمام حرفش اين است كه متفكران بايد جامعه را به سمت تعادل در رشد جمعيت ببرند تا گرفتار مشكلاتي چون رشد يكباره جمعيت در سال 65 كه نسل آن هم‌اكنون به سن ازدواج و اشتغال رسيده‌اند، نشويم. اين جمعيت‌شناس يك نگراني هم دارد و آن اين كه وزارت بهداشت ديگر وسايل تنظيم خانواده و مشاوره‌هاي آن را در اختيار كساني كه شرايط خاص دارند، قرار ندهد.

به باور او اگر لوازم كنترل بارداري را در اختيار افراد قرار ندهيم و حاملگي ناخواسته اتفاق بيفتد، بويژه در مناطق محروم به سقط جنين‌هاي غيربهداشتي روي مي‌آورند و سلامت مادران و فرزندان طوري به خطر مي‌افتد كه احتمال كاهش رشد مواليد به وجود مي‌آيد.

اينها حرف‌هاي مقبولي است، اما در كنار آن بايد به توليد انسان‌هاي كيفي هم فكر كرد. امروز قدرت از آن ملتي است كه انسان‌هايي توانمند، ماهر و دانش‌آموخته دارند، پس اگر برنامه‌اي براي هدايت انسان‌هاي تازه متولد شده نداشته باشيم، مثل كسي مي‌مانيم كه بابت درآمدن از چاله خوشحال است غافل از اين كه به‌زودي به چاه خواهد افتاد.

نویسنده:آويد طالبيان

http://omidl.persiangig.com/copy-right.gifمنبع:جام جم



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
:: برچسب‌ها: انقراض نسل دغدغه امروز خانواده‌ها, خانواده‌