خاطره
یادمه اون روزه اول
که تو پیش من نشستی
آینه ی تنهاییم رو با
گرمای دلت شکستی
توی کوچه ی نگاهت
خونه ی دلت رو دیدم
با این که غریبه بودم
در و روی من نبستی
موهامو می کرد نوازش
نوک انگشت های دستت
خیره بود به دیده ی من
اون نگاه چشم مستت
یادمه بوسه ی داغی
که گذاشتی روی لب هام
چون ستاره ای درخشید
توی تاریکی شب هام
یادمه عطر تن تو
مثل عطر گل نسرین
طعم هر بوسه ی گرمت
شهد عشقی پاک و شیرین
یادمه به من می گفتی
که می خوای با من بمونی
شب و روز زمزمه ی عشق
توی گوش من بخونی
هنوزم به یادت هر شب
قطره قطره اشک می ریزم
می دونم یک روز دوباره
تو میای پیشم عزیزم