هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

شاعران » خسرو نکونام »دریای هستی
شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۱ ساعت 19:49 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

دریای هستی

تو با آن نگاهت دلم را ربودی
تو خاکستر غم ز قلبم زدودی
من از جور یاران بس آزرده بودم
تو درب محبّت برویم گشودی
چنان برگ زردی به رؤیای شبنم
به خواب عمیقی فرو رفته بودم
تو با چشمه ی عشق از ره رسیدی
مرا تا به دریای هستی کشیدی
قسم خورده بودم دگر دل نبازم
به تنهایی خود بسوزم،بسازم
ولی با تو جانا من از هم گسستم
همه عهد و پیمان خود را شکستم
ولی این شکستن به از دل نبستن
و عمری پریشان به خلوت نشستن