هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

شاعران » خسرو نکونام »اسیرعشق
شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۱ ساعت 19:49 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

اسیرعشق

ای دل تو بسوزی که چه زارم کردی
سرگشته ی هر شهر و دیارم کردی
من بنده ی صبرم و صبوری ره من
صبری دگرم نیست چکارم کردی
در حسرت دیدار رخش پیر شدم
خورشید بُدم تیره و تارم کردی
آهوی در و دشت و بیابان بودم
"در بند سر زلف نگارم کردی"
بین در طلبش نیست مرا پای دگر
از پا به فتادم تو چه خوارم کردی
سر در ره یارنهاده ام ،باکی نیست
گر عاشق آن زلف آن نگارم کردی