هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

شاعران » خسرو نکونام »تنها
شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۱ ساعت 19:43 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

تنها

کنار برکه ای بنشسته تنها
افق خاموش ، شب در ظلمتی سرد
صدای ناله ی مرغان آبی
به گوش،چون ضجه ای از حاصل درد
و مهتاب با همه زیبایی خود
درون آب همچون یک صدف بود
کنارم تک درختی نیمه جان پژمرده انگار
تو گویی بود او هم بی هدف بود
دو چشمم خیره بر امواج دریا
که گویی با دلم در گفتگو بود
به ساحل می خرامید نرم و آرام
نمی دانم که را در جستجو بود
من از آرامش شب مست بودم
نگاهم مات بود و غرق رؤیا
ولی در سینه دل فریاد می زد
خدایا من گریزانم ز فردا