گم کردن ها و نگفتن ها
گم کرده نمی گوید چه چیز را
گردش می کند میان مهمانخانه
خانم سکوت با زلف پسرانه
تا سکوت ازلی را بیاشوبد از نگفتن ها
چه هرج و مرجی
یک حلقه ی بی تعهد را جا گذاشته
در پیش بند ظرف شویی
وسوسه می شود
اما به یاد نمی آورد
قاعده ای هم ندارد یافتن ها ، نهفتن ها
کبوتری ابلق به تخته های مطبخ نوک می کوبد
نسیم می زود ، می گذرد ، گلبرگ های پژمرده را می روبد
تنها کاغذ های خط خطی شاهدند
در سبد زیر میزش
رفیقانه