هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

شاعران » محمد علی سپانلو »بالای پلکان
پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت 13:25 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

بالای پلکان

 بالای پلکان
تا بوی قهوه ، سرسرای قهوه ای و گام های وسوسه انگیز تو
 امید مشترکی که در بلندترین بام ها به حقیقت پیوست
آواز عشق اینده کی یا کجا نوشته شود ؟
 بالای ماه ، پاشنه بلند طلا
 زیر چراغ های چشمک زن ،پایین پای ما
 یا کاغذ سپید که بر زانوی سپید تو می ساید ؟
 دستی که دست های تو را جست سرشار بود از فیروزه ی رباعی خیام
 انگشتری قواره ی انگشت توست ، البته می پذیری ، بانوی سربلندی ها
آن باغ زیر پوست ، با عطر کال نارنج ، با چشمه ی نمک ، جزیره ی
مثلثی ، روشن از آب دریا ، آن ساقه های نیشکر که واژگان را
 در انزوای شان آزاد کرد
 و گام های مصمم که به رغم تو پله ها را پیمود
 فروزان باد