هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

شاعران » ع.م. صالح »گلایه
چهارشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۱ ساعت 13:47 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

"گلایه"

سالها در طلب عشق، در ِ کوی توام
دل ندادی سخنی نیست، که من سوی توام
عاشقان سر به بیابان، چه کنم تابم نیست
ورنه عمریست که من سر به بیابان توام
تا ز تو گفتم و گفتم سخنی از تب عشق
گفتی اِی کودک بیچاره، نیم سوی توام
گر که باشد همه دنیا و دوصد آن بر ِ من
دهمش آن همه را بر نوک گیسوی توام
آشنایان همه آشفته ی دیدار تو اند
گرچه رویاست که من خود به تماشای توام
عشق بازی هنر ماست، بدان تاخَر ِ عمر
کشدم سوی تو اِی جان، به حق، بوی توام