هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

شاعران » حمید حیدری »سایه
چهارشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۱ ساعت 3:36 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

سایه

سایه ای روی عطش می دیدم
هوش او را بو کشیدم:
بوی زبری می داد
فکر او را لمس کردم:
همچو یک جنبنده بود
رنگ او هم مثل گلگشت خیال...
صوت او ابهام منگی می نمود
سایه از ژرفای بودن می گذشت،
سایه از دور زمان خارج بشد
رفت و با سایه ی من تلفیق شد، یک سایه شد
آن وقت دیگر سایه تیره نبود
می خودم را دیدم
من خودم را در سایه دیدم خوب!
آن سایه، سایه ی من بود