آن سوی بی شرط
در این تدام پایان
اسم تو زیباترین است
یار !
وقتی که بر صحیفه ی قلبم
خاک
می شوم
ابدیتی است
در مغازله ی کفن و راه
- بی هیچ رنج و
- بدآوردنی ( که می گویند ) -
ای حرکت درهم شکسته ی هر قرار و قرارداد
ای برگذشته از ذهن آلوده ی علل و اباطیل
در آن سوی بی شرط
انفجار اسم تو
گویاتریت تسبیح ناب جان و جهان است
ای تغزل بی مرز راه
راه رها شده از گستره ی تیره ی خاک هر چه بود و نبود
در این تداوم پایان
- گند مردگان بی دل -
زیباترین است
اسم تو
ای یار !
گویاترین
مرا
به آن سوی بی شرط
به فراسوی علل و اباطیل
بخوان