یار طرفه ی فصل ها
بعد از ظهر در هم ریخته ی جمعه
موسیقی یی به لطافت عشق
و فصلی که بی تو می گذرد
تنها
زیبای گمشده در ازدحام ها !
همهمه ها
جنجال ها
بر بلندای این شیون سرای گنگ
پژواکی به زیبایی خود باش !
در بعد از ظهر این جمعه ی بی تو
و جهان پر آشوبی که عقربه های عمر
شتابان
در گذر است
آرامشی باش
در ناهنجاری خونین ِ لئامت این قرن
و هنجاری در آشفتگی ِ این زمانه ی مخدوش
ای یار طرفه ی فصل های بی تو !
زیبای تنهای دل !
معنای روان جهان باش
گلی
در این برهوت پر تلاطم جاری
و تازه تر شعری بر لبان ماهی و
دریا