سه ترانه
خواب و بیدار
سر شب آمد و تنگ سحر رفت
مرا در خواب کرد و بی خبر رفت
نه ... من بیدار بودم خواب و بیدار
که او همچون نسیم از لای در رفت
پاورچین
از این کوی آن مه سیمین گذر کرد
مسلمون زاده ی بی دین گذر کرد
گذشت و بوی گل در کوچه پیچید
نسیمی بود و پاورچین گذر کرد
نقد جان
دل غمدیده درمان کی پذیرد
سر شوریده سامان کی پذیرد
مرا از نقد ها اندر کف ای دوست
همین جان است و جانان کی پذیرد