هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

شاعران » حسام حسامیان »ترانه ی جدایی (حرف آخر)
سه شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۰ ساعت 17:29 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

ترانه ی جدایی (حرف آخر)

به جای یادگاری
دِشنِه زدی به بالم
خیره شدی به چشمام
گفتی دوستت ندارم

شدم یه بی همه کس
همسایه ی جنونت
لعنت به رفتن تو
حتی به این سکونِت

دلم از عشقت خون شد
آکنده از جنون شد
جز خاطِرِت هیچ نموند
پوست، گوشت ِاستخوون شد

یه عاشقی همیشه
نَفَس نَفَس دوستت داشت
اما دل سنگ تو
نطفه ی کینه رو کاشت

تو بودی که شکستی
پیکر و قامتش رو
به میل نفس شومت
دور ریختی زحمتش رو

حالا توی جدالش
با غم عشق و باور
جدایی بین ماها
میزنه حرفِ آخر