هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

شاعران » فری ناز آرین فر »خشکسار می شوم
سه شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۰ ساعت 16:15 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

خشکسار می شوم

چشم دختر به آغوش شب گشوده شد
وقتی ستاره سوخت
وقتی بهار رنگ خود را گم کرد
وقتی شکوفه ها پشت کوههای تنهایی خاموش، پنهان شدند،
گوش دختر به نوای هیچ دلبسته باشد، بهتر است.

***

خشکسار می شوم
باران چرا ببارد اگر رود می رود؟
می رود به همانجا که دخترک در مه فرو رفته.
احساس چرا بتابد؟
اگر نازکی تارهایش را به فراموشی می سپاری
هر بار.
فرصت را داخل ظرف بلورین "مهر"
روی میز "یک بار دیگر" بگذارم که چه؟
هنگامی که رفتارت لعاب انداخته!
خستگیهایم را به کدام ستون تکیه دهم
وقتی گوشهایت پناه پنبه ها شده و
صدایت به سفری دور رفته...
دور رفته ای
فرسخها دورتر از نبودن.