سه شنبه ۶ دی ۱۳۹۰ ساعت 21:28 |
|
نوشته شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
خاتون دلشکسته
خاتون دلشکسته
چرا دلم رو بُردی
برای دیدن من
ثانیه می شمردی
چرا نگاهت هر شب
توی نگاه من بود
برای با تو بودن
نیاز من چه کم بود
بگو چرا از عشقم
قصر طلائی ساختی
برای عاشق شدن
دل به ترانه باختی
خاتون دل شکسته
دورة عشق تموم شد
حیف تموم اشکات
به پای من حروم شد .
خاتون دل شکسته
دلِ ترانه خونه
دل بِکن از عشق ما
که خواستنت گرونه .