سبد
تن تو کو ؟ تن صمیمی تو کو ؟
تنی که تکیه گاه من نبود
عطوفت تن تکیده ی تو کو ؟
تنی که جون پناه من نبود
سبد سبد گلای تازه ی تنت
برای باغ دست من نبود
افسانه ی ظهور دست های تو
جز قصه ی شکست من نبود
صندوقچه ی عزیز خاطراتمو
ببین ، ببین که موریانه خورد
ببین ، ببین که بی کبوتر صدای تو
گلای رازقیمو باد برد
درخت تن سپرده دست بادم و
پر از جوانه ی شکستنم
ببین چه سوگوار و سرد و بی رمق
در آستانه ی شکستنم
رفتن تو افول خاکستری
ستاره ی دل بستن من بود
شعر نجیب اسم تو غزل نبود
حماسه ی شکستن من بود
مفسر محبت ، ای رسول عشق
بگو ، بگو که معبدت کجاست
مهاجر همیشه با سفر رفیق
بگو ، بگو که مقصدت کجاست
آه ای مسافر تمام جاده ها
چرا شبانه کوچ می کنی
دلم گرفت از این سفر ، دلم گرفت
چه غمگنانه کوچ می کنی
تن تو کو ؟