هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

شاعران » ایرج جنتی عطایی »خورجین
شنبه ۳ دی ۱۳۹۰ ساعت 1:39 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

خورجین

ببین ای بانوی شرقی
 ای مثل گریه صمیمی
همه هر چی دارم اینجاست
 تو این خورجین قدیمی
 خورجینی که حتی تو خواب
 از تنم جدا نمی شه
 مثل اسم و سرنوشتم
 دنبالم بوده همیشه
 بانوی شرقی من
 ای غنی تر از شقایق
 مال تو ، ارزونی تو
 خورجین قلب این عاشق
توی این خورجین کهنه
 شعر عاشقانه دارم
 برای تو و به اسمت
 یه کتاب ترانه دارم
 یه بغل گل دارم اما
 گل شرم و گل خواهش
 قلبی از عاطفه سرشار
قلبی تشنه ی نوازش
 این بوی غریب شب نیست
 بوی آشنای عشقه
تپش قلب زمین نیست
 این صدا ، صدای عشقه
 اسم تو داغی شرمه
 توی قلب سرد خورجین
 خواستن تو یه ستاره ست
 پشت این ابرای سنگین
 خورجینم اگه قدیمی
 اگه بی رنگه و پاره
 برای تو اگه حتی
 ارزش بردن نداره
 واسه من بود و نبوده
 هر چی که دارم همینه
 خورجینی که قلب این
 عاشق ترین مرد زمینه