تخته سیاه
جلوی چشمانم تخته سیاهی ست
گچ
تخته پاک کن
گچ را بر می دارم و خواهم نوشت
زندگی
انشایم شروع شد
می نویسم ، می نویسم ، می نویسم
پر شد پاک می کنم
ناگفته ها بسیار
می نویسم ، می نویسم ، می نویسم
پر شد پاک می کنم
ناگفته ها بسیار
می نویسم ، می نویسم ، می نویسم
پر شد
خسته شدم پاک می کنم
می نویسم ، مرگ
نگاه می کنم
زیر مرگ جای نوشته هایم باقی ست
کاش چیزهای بهتری می نوشتم
حیف دیر است
دیگر ایوانم آبی ست