دف
کلافی بود و پوستی و زنجیری
و صدای هو ، هویی که تراوش می کرد
کلاف و پوست از علی می گفتند
و زنجیر از حسین
نمی دانم هوی خیبر بود
یا کربلا
نمی دانم ضجه ی فاطمه بود
یا زینب
ندیدم
ضربه ، ضربه ی ابن ملجم بود
یا یزید
لکن هنوز
فاطمه ، فاطمه بود
و عباس ، عباس
خیبر از آن علی بود
و کربلا از آن حسین
قمه ای که خون فرق بر سرش ریخته بود
اما دف در این میان چرا پاره بود
نمی دانم؟