بوی گیسوی تو را نیمه شب آورد نسیم / تازه شد در دل من یاد رفیقان قدیم .
.
.
.
از عذاب بی تو بودن در سکوت خود خرابم / دوری از رخسار ماهت ، هر نفس میده عذابم .
.
.
.
ناگهان آیینه حیران شد گمان کردم تویی / ماه پشت ابر پنهان شد گمان کردم تویی / ای نسیم بی قرار روزهای عاشقی / هر کجا زلفی پریشان شد گمان کردم تویی .
.
.
.
دیگری جز تو مرا این همه آزار نکرد / آنچه کردی تو به من هیچ ستم کار نکرد .
.
.
.
پرواز در هوای خیال تو دیدنی ست / حرفی بزن که موج صدایت شنیدنی ست / تا اوج راهی ام به تماشای من بیا / با بالهای عشق تو پرواز دیدنی ست .
.
.
.
گدا شدن به در دوست ، قصد دیدن اوست / وگرنه نان گدایی که هر گدایی دارد .
.
.
.
با تو بودن را برای این باور دارم که بی تو بودن را نمی توانم باور کنم .
.
.
.
در سینه دلی به وسعت غم دارم / بر زخم دلم نیاز مرهم دارم / هر چیز برای خود فراهم کردم / در زندگی ام تو را فقط کم دارم .
.
.
.
من نه آنم که روم جز تو پی یار دگر / یا به جز تو شوم طالب دیدار دگر .
.
.
.
بهار نخواهد شد حتی اگر زمین از گل ها لبریز شود ، تا تو بیایی و عطر نرگسی ات در جهان بپیچد .
.
.
.
از روستای چشم تو گذر کردم به شهر عشق / شهری که این غریبه در آن گم نمی شود .
.
.
.
تا تو هستی و غزل هست دلم تنها نیست / محرمی چون تو هنوزم به چنین دنیا نیست / از تو تا ما سخن عشق همان است که رفت / که در این وصف زبان دگری گویا نیست .
.
.
.
خوشبختی مثل پروانه است ، اگه دنبالش بری فرار میکنه ، ولی اگه بایستی رو سرت میشینه ، برات آرزوی یک دنیا پروانه دارم .
.
.
.
زنده بودنم با تو بودن است و نفس کشیدنم به هوای توست ، دوستت دارم .
.
.
.
دیده ام خورشید را در خواب ، تعبیرش تویی / خواب در یاد شب مهتاب ، تعبیرش تویی / خوب من خواب تو را دیدن در این دنیای بد / چون گل روییده در مرداب ، تعبیرش تویی .
.
.
.
هست آن نیست که هر لحظه کنارت باشد / هست آن است که هر لحظه به یادت باشد .
.
.
.
تا بپیوندد به دریا کوه را تنها گذاشت / رود رفت اما مسیر رفتنش را جا گذاشت / هیچ وصلی بی جدایی نیست ، این را گفت و رود / دیده گلگون کرد و سر بر دامن صحرا گذاشت .
.
.
.
عشق گلی است که اگر آن را به قصد تجزیه و تحلیل پرپر کنید ، هرگز قادر نخواهید بود که آن را دوباره جمع کنید .
.
.
.
صبح بی تو رنگ بعد از ظهر یک آدینه دارد / بی تو حتی مهربانی ، حالتی از کینه دارد .
.
.
.
طنین نبض بارانی / بلوغ چشمه سارانی / تو را من دوست می دارم / و می دانم که می دانی .