مرا ببخش
مرا ببخش که می ترسم
و انتهای شهامتم
به لرد تلخ«وانهادن»
نشسته است.
مرا ببخش که می ترسم
زمان بهانة خوبی است
برای خوکردن
به هر چه نامش
«دریوزگی»
است
و
«شکستن»
مرا ببخش که می شکنم
زمان بهانة خوبی است
برای خوکردن
به بدترین بدی ها
به زشتی پلشتی
زمان بهانة خوبی است
برای خوکردن
به قاتلان پدر
به رفتن مادر
به تیغ تیز خیانت
و دشمنی که همیشه
لباس دوست به تن داشت
مرا ببخش که می ترسم و می شکنم