ممكن است شما با مردی ازدواج
كنید كه فرزند یا فرزندانی داشته باشد و به اصطلاح شما نامادری بچههای
همسر خود باشید. آنچه در ذهنها درباره رابطه نامادری و بچهها نقش بسته
زیاد جالب نیست و همه بر این باورند كه بین بچهها و همسر پدرشان رابطه
خوبی برقرار نمیشود، اما نامادریهای بسیاری هستند كه با فرزندان همسر خود
رابطهای خوب برقرار كردهاند و بچهها نیز او را مادر خود میدانند.
میخواهیم بدانیم كه این زنان چگونه توانستهاند چنین رابطهای را بین خود
و فرزندان همسرشان برقرار كنند.
قبل از ازدواج خوب فكر كنید
قبل
از ازدواج با مردی كه دارای فرزند است خوب فكر كنید و تواناییهای خود را
بسنجید. شما باید مادر فرزندانی شوید كه خودتان آنها را به دنیا
نیاوردهاید. این بچهها ممكن است در سنین مختلف باشند و هر كدام ساز خود
را بزنند. معمولا در ابتدا بچهها كسی را كه قرار است جای مادرشان را بگیرد
براحتی نمیپذیرند و مشكلاتی ایجاد میكنند. اگر نتوانید یك رابطه صحیح
ایجاد كنید این مشكلات روزبهروز بیشتر میشود تا جایی كه ممكن است روی
رابطه شما و همسرتان نیز تاثیر بگذارد و در نهایت به خاتمه رابطه
زناشوییتان بینجامد. پس به اهمیت این موضوع شك نكنید و البته بدانید كه
اگر از ابتدا حواستان را جمع كنید و یك رابطه صحیح را پایهگذاری كنید
میتوانید یك خانواده گرم و صمیمی داشته باشید. صبوري از خصوصیاتی است كه
شما حتما باید داشته باشید. شما باید بتوانید بچههای همسرتان را با هر
رفتاری كه دارند دوست داشته باشید، با تنفر از آنها به هیچ جای خوبی
نمیرسید و پس از گذشت زمان اندكی میبینید كه اصلا نمیتوانید با آنها
زندگی كنید. پس غیر از همسرتان باید فرزندان او را هم دوست بدارید.
وجود مادر اصلي
رابطه
شما با فرزندان همسرتان تا حد زیادی به مادر تنی بچهها وابسته است. اگر
مادر بچهها به رحمت خدا رفته باشد كار شما راحتتر است، اما اگر همسر شما
از مادر فرزندانش طلاق گرفته باشد كار شما سختتر است، چون معمولا بچهها
امید دارند كه پدر و مادرشان دوباره با هم زندگی كنند و ازدواج یكی از آنها
این امید را از بین میبرد. اما شما میتوانید با كمی تامل در ابتدای
رابطه با بچهها رابطه خوبی را ایجاد كنید. اول از همه اگر امكان دارد با
مادر بچهها ملاقاتی داشته باشید و سعی كنید با او رابطهای دوستانه برقرار
كنید. به او بگویید كه فرزندانش را دوست دارید و میخواهید از آنها بخوبی
مراقبت كنید، از او بخواهید با فرزندانش صحبت كند و نسبت به شما دید مثبتی
به بچهها دهد. از طرفی با بچهها صحبت كنید و به آنها بگویید كه قرار نیست
جای مادرشان را بگیرید و آنها هميشه میتوانند مادرشان را ببینند و شما
میتوانید بهترین دوست آنها باشید و در نبود مادرشان به آنها محبت كنید.
رابطه شما با فرزندان بستگی زیادی به سن بچهها دارد. بچههای كوچكتر با
جایزه و محبت راضی میشوند و دست از لجبازی بر میدارند، اما با نوجوانها
حتما باید گفتوگو كنید و به هیچ وجه مانند بچهها با آنها رفتار نكنید.
ارتباط با پدر بچهها
مسلما
رابطه شما با پدر بچهها برای آنها بسیار مهم است. آنها فكر میكنند شما،
هم جای مادرشان را اشغال كردهاید و هم پدرشان را از آنها دور كردهاید.
شما قبل از برخورد با بچهها باید با همسرتان صحبت كنید و به او بگویید كه
در حضور شما به بچهها توجه بیشتری نشان دهد و به هیچوجه بچهها را به
خاطر شما تنبیه نكند. پدر بچهها اصلا نباید در رابطه شما با بچهها دخالت
كند و شما نیز به هیچوجه پیش پدرشان از آنها بدگویی نكنید. اگر بتوانید
استقلال روابط را حفظ كنید و رابطهها را با هم در نیامیزید بسیار موفق
ترید. رابطه شما با فرزندان، رابطه پدر و فرزندان و رابطه شما با همسرتان 3
رابطه مجزا از هم هستند و نباید به هم ربط پیدا كنند.
بچهها
نباید حس كنند كه پدرشان با حضور شما دیگر به آنها توجه ندارد و آنها را
فراموش كرده، بلكه برای بهبود رابطه بهتر است بچهها ببینند كه پدرشان با
آرامش بیشتر برای آنها وقت میگذارد و با آنها مهربانتر است.
فرصت بدهید
صبوري
شما در این رابطه نقش بسیار مهمی دارد. گاهی بچهها بسیار لجباز میشوند
طوری كه اصلا قابل كنترل نیستند. در این مواقع بهترین كار صبر كردن است،
چرا كه اگر شما نیز با آنها لجبازی كنید در یك دور ارتباطی غلط میافتید كه
هر روز هم شما و هم بچهها لجبازتر میشوند و رابطهتان روزبهروز
خرابتر میگردد. صبر كنید، بالاخره روزی میرسد كه آنها برای كاری یا حل
مشكلی به شما احتیاج پیدا میكنند و شما با حل آن مشكل میتوانید در دل
بچهها راه پیدا كنید. مثلا با گرفتن اجازه پدرشان برای رفتن به یك مهمانی
دوستانه یا خرید وسیلهای كه به آن احتیاج دارند یا میانجیگری پیش پدرشان
برای بخشیدن یك كار اشتباه و گذشتن از تنبیه و... .
بچهها را درك كنید
برای
لحظهای خود را جای فرزندان همسرتان بگذارید و فرض كنید كه قرار است زن
دیگری غیر از مادرتان به خانه بیاید و جای او را بگیرد قطعا برای شما هم
سخت است. كمی به آنها حق بدهید كه از حضور شما در خانهای كه هنوز بوی
مادرشان را میدهد ناراحت باشند. به آنها وقت بدهید تا به حضور شما عادت
كنند.
در آخر اگر نتوانستید در ایجاد یك
ارتباط صمیمانه موفق شوید و حس كردید كه اوضاع رو به خرابی است حتما از
متخصصان و مشاوران خانواده كمك بخواهید تا آنها با راهحلهای تخصصی كه به
شما پیشنهاد میكنند، مشكلتان را حل كنند.