هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

شاعران » حسن میرزایی » یادش به خیر
پنجشنبه ۲۸ مهر ۱۳۹۰ ساعت 12:19 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

یادش به خیر

یادش به خیر اون قدیمها زمون بچگی ما
بازی می کردیم تو گلها غصه میشد جدا زما
مادربزرگ مهربون مونسمون.همدم مون
میون باغچه وگلها قصه می گفت برایمون

حالا دیگه تو این روزها دلها شده همه سیاه
گل وفا تو قلب ما با کینه ها شده فنا
تموم شد اب برکه ها گلهل به شکل سخره ها
پرنده ها تو اسمون دونه دونه از هم جدا
حتی همون یه پنجره با صدهزارتا منظره
مثل دلها شکسته شد تو ذهن ما شد خاطره
خونه ما خرابه شد مادربزرگ اواره شد
زمون شادیها گذشت دلها پر از گلایه شد

از اون زمون بچگی روزها گذشت به سادگی
دیگه روز و حتی شبها برام نداره تازگی
حالا ببین چه پیر شدم از این زمونه چه سیر شدم
این روزگار مهربون با ما شده نامهربون
جون ما رو به لب رسوند با اون همه خط و نشون
یادش بخیر.یادش بخیر چه زود گذشت یادش بخیر
طلوع نور.غروب کور گذشته ها یادش بخیر
گذشته ها یادش بخیر
گذشته ها یادش بخیر