بسياري از خانوادهها حمايت از
فرزندان جوان و نوجوانشان را يكي از وظايف مهم خود ميدانند. درست است كه
جوانان همواره به حمايت مادي و معنوي خانواده نياز دارند، اما اين حمايت
چنانچه از حد بگذرد، ميتواند بر روند تكميل شخصيت فرزندان و رسيدن آنها به
بلوغ اجتماعي آسيب بزند.
رفتار اعضاي خانواده با
فرزندان، تاثيرات قطعي و اساسي بر فرزندان دارد و تا حد زيادي ميتواند
جريان زندگي آينده آنها را تعيين كند. اين كه والدين به اسم حمايت از
جوانان و نوجوانان حتي برآورده كردن كوچكترين نيازهاي فرزندانشان را جزو
وظايف خود بدانند و هيچ وظيفهاي را در اين خصوص به خود آنان محول نكنند،
نهتنها كمكي به جوانان خانواده نخواهد كرد، بلكه مانع از رشد و پرورش روح
مسووليتپذيري در آنان خواهد شد.
فردي كه در خانواده حتي
مسوول هيچ يك از امور شخصي خود نيز نبوده است، دست آخر تبديل به شخصيتي
فاقد هرگونه مهارت فردي و اجتماعي خواهد شد.
او از هيچ چيز سر در
نخواهد آورد و راه و رسم و رويه عادي انجام بسياري از امور را نخواهد
دانست. چنين فردي قطعا در زندگي اجتماعي مستقل از خانواده با مشكلات
عديدهاي روبهرو خواهد شد.
واقعيت آن است كه
خانوادهها نميتوانند هميشه و در همه مراحل زندگي همراه و بالاي سر
فرزندشان باشند. بالاخره روزي فراميرسد كه فرزندان بايد مستقل زندگي كنند و
در عرصه اجتماع بتوانند گليمشان را خودشان از آب در بياورند.
ميتوانيم وظيفه انجام
بسياري از اموري كه به خود نوجوانان و جوانان اختصاص دارد، به خودشان
بسپاريم. به آنها راه و رسم انجام اين مسووليتها را بياموزيم و به آنها
بگوييم كه انتظار داريم خوب از پس كارها بربيايند. اگر در مسير انجام امور
با مشكلي مواجه شدند، ياريشان كنيم، اما بگذاريم مسووليت اصلي به عهده خود
آنها باشد. ميتوانيم تنهايشان نگذاريم و به عنوان مشاوران و ياريگراني كه
هميشه ميتوانند رويشان حساب كنند، در كنارشان باشيم، اما به آنها
بياموزيم خودشان بايد احساس وظيفه كنند و در نهايت خود آنها تنها كساني
هستند كه در قبال انجام كار مورد نظر مسووليت دارند.
در نهايت اگر جوانان و
نوجوانانمان نتوانستند به هر دليلي از پس انجام مسووليتي برآيند، آنها را
مواخذه نكنيم، به آنها سركوفت نزنيم و به خاطر كمتجربي و مهارت اندك،
تحقيرشان نكنيم. سعي كنيم اشتباهاتشان را مهربانانه به آنها گوشزد كنيم و
به آنها بفهمانيم كه هدفمان از تذكر اشتباهات، تنها تصحيح نقطهضعفها براي
انجام بهتر مسووليتها و وظايفشان است.
حمايت از جوانان به معناي سلب هرگونه مسووليت از
آنها نيست. آنها را وارد بازي زندگي كنيم و براي حمايت از آنها، بهتر است
تنها دلسوزانه مراقبشان باشيم. بگذاريم خودشان مسووليت را تجربه كنند.