هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

تله سوءتفاهم در زندگي
سه شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۰ ساعت 0:13 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
انگار هر چقدر دنيا به سوي ارتباطات و گسترش اطلاعات گام‌هاي بيشتري برمي‌دارد، انسان‌ها بيشتر و بيشتر از هم دور و دورتر مي‌شوند و بيشتر در تله سوءتفاهم‌ها و كدورت‌ها مي‌افتند.

چند زن و شوهر را مي‌شناسيد كه به خاطر همين سوءتفاهم‌ها و برداشت‌هاي نادرست از گفتار و رفتار يكديگر پايان تلخ جدايي را براي زندگي مشترك خود رقم زده‌اند؟ چند خواهر و برادر را مي‌شناسيد كه به خاطر همين سوءتفاهم‌ها سال‌ها با يكديگر قطع رابطه كرده‌اند و گويي هيچ نسبتي با يكديگر ندارند؟ حتي مادران و دختراني را در گوشه و كنار خود مي‌بينيم كه به خاطر همين سوءتفاهم‌ها ترك يكديگر كرده‌اند و سال‌ها از هم دور بوده‌اند. به راستي ريشه اين سوءتفاهم‌ها و سوءبرداشت‌ها چيست؟

گاهي كاري انجام مي‌دهيم كه طرف مقابل‌مان را خوشحال كنيم، اما مي‌بينيم دقيقا برعكس تصور از رفتار ما دلگير و ناراحت شده است.

به نظر مي‌رسد بسياري از سوءتفاهم‌هاي روزمره زندگي ما در بي‌اعتمادي و بدفهمي‌هاي ما ريشه دارد. سوءظن؛ همان موريانه‌اي كه موذي‌وار در زندگي ما رسوخ مي‌كند و ستون‌هاي كاشانه‌مان را از درون مي‌خورد. آنچه مساله را بغرنج‌تر مي‌كند اين نكته است كه اغلب سوءتفاهم‌ها ناشي از عشق و دلبستگي زياد ما ‌‌‌آدم‌ها به يكديگر است. چراكه اگر طرف مقابل‌مان را دوست نداشته باشيم، خيلي هم نبايد برايمان مهم باشد كه از رفتارش سوء برداشتي بكنيم، اما اين نكته را نبايد از نظر دور داشت كه هرگاه سوءتفاهم‌ها زياد شود، برداشت‌ها و كج‌فهمي‌ها رو به فزوني مي‌رود، دلزدگي و بي‌مهري‌ها رخ برمي‌نمايانند و عشق‌ورزي‌ها جاي خود را به دلخوري‌هاي مدام مي‌دهند و خانه‌اي كه بايد مأمن آرامش و آسايش همسران و فرزندان باشد به جهنمي تبديل مي‌شود كه شايد تحمل آن براي همه غيرممكن شود.

بنابراين براي اين كه رابطه‌هاي عاشقانه ما در زندگي مشترك دستخوش سوءتفاهم‌ها و برداشت‌هاي نادرست نشود و طوفان سوءظن، بدگماني و بي‌اعتمادي ستون‌هاي خانه‌مان را از پايه نشكند، لازم است اگر به يكديگر عشق مي‌ورزيم، به هم فكر مي‌كنيم و براي هم مهم هستيم، به يكديگر اعتماد هم بكنيم.

مثبت‌انديش شويم، عينك بدبيني به طرف مقابل‌مان را از چشم‌هاي خود برداريم و حس اعتماد را در درون خودمان تقويت كنيم.

كار سختي هم نيست، كافي است عشق و دوست داشتن را براي خودمان باز تعريف كنيم و همان‌طور فكر كنيم كه همسرمان دوست دارد. حس سوءظن و بدبيني را از خودمان دور كنيم و نگذاريم سوءتفاهم‌ها، بذر دلخوري‌ها و دلگيري‌ها را در دل‌مان بپاشد. نگذاريم سوءتفاهم‌ها به كوهي از پرسش‌ها و دلخوري‌ها تبديل شود كه از بين بردنشان ديگر ميسر نباشد. در جايي ‌شعري خواندم كه نوشته بود: در ميان هر سيب/ دانه محدودي است/ در دل هر دانه/ سيب‌ها نامحدود/‌ چيستاني است عجيب ... دانه باشيم، نه سيب!



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی