هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

عشق و پول
چهارشنبه ۹ شهریور ۱۳۹۰ ساعت 14:40 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
مي‌گويند ازدواج با عشق و احساس و عواطف شورانگيز دو نفر نسبت به هم شكل مي‌گيرد. در داستان‌ها، فيلم‌ها و حكايت‌ها هميشه روايت‌هاي دل‌انگيزي از عشق فداكارانه دو نفر مي‌خوانيم و مي‌بينيم و مي‌شنويم.

در همين روايت‌ها همواره مردان يا زناني كه به خاطر پول و تمّول طرف مقابل با او پيوند زناشويي مي‌بندند و به طور كلي ازدواج‌هايي كه پول و ماديات در آن عامل تعيين‌كننده است، تقبيح مي‌شوند و پيام‌هاي اخلاقي هميشه جوان‌ها را به سوي ازدواج بر پايه علاقه و احساس دوجانبه فرامي‌خوانند.

در جامعه‌اي‌ كه اوضاع اشتغال جوانان در آن نابسامان است و پسرها و دخترهاي زيادي اميدي به كسب درآمد مداوم و مطمئن در آينده ندارند، شايد پيام‌هاي اخلاقي فوق خيلي هم كارگر نيفتد. شايد دختران و پسراني پيدا شوند كه مهم‌ترين معيارشان براي ازدواج اين باشد كه طرف يا والدين طرف دستش به دهنش برسد و بتواند آينده زوج جوان را تضمين كند.

در جامعه ما هستند پسرهايي كه فقط و فقط دنبال دخترهاي پولدار مي‌گردند تا به لطف زن و احيانا پدر زن متمول، خود را بالا بكشند و در رفاه زندگي كنند يا دخترهايي هستند كه از مهم‌ترين معيارهايشان براي انتخاب همسر، متراژ خانه شخصي و مدل ماشين آقا پسر مورد نظر است.

نابساماني اقتصادي، ازدواج را تبديل به وسيله‌اي براي دستيابي به اطمينان از اوضاع مالي مطلوب در آينده مي‌كند. ازدواج مبدل به نوعي سرمايه‌گذاري مي‌شود كه اگر شمّ اقتصادي فرد درست كار كرده باشد، مي‌تواند آينده‌اش را تضمين كند.

دعواي عشق و پول دعوايي قديمي است، اما به نظر مي‌رسد اين جدال حالا بيشتر از گذشته به نفع پول پيش مي‌رود. پول كم‌كم مي‌رود كه پشت عشق را به زمين برساند و ديگر كاري از ليلي و مجنون و خسرو و شيرين هم برنمي‌آيد.

از سوي ديگر، كم‌كم دارد آژير خطر براي بالا رفتن آمار طلاق در ايران هم به صدا درمي‌آيد. ميزان طلاق‌هاي ثبت شده در چند سال اخير به طرز شگفت‌انگيزي بالا رفته و مسوولان امر را به تكاپو براي چاره‌جويي واداشته است.

كسي چه مي‌داند، شايد آن دسته از پيوندهاي زناشويي كه بر پايه پول و موقعيت اقتصادي يكي از طرفين بسته شده‌اند، خود يكي از عوامل بالا رفتن آمار طلاق باشند. اگر اين طور فرض كنيم، سير تأثيرات نامطلوب نابساماني اقتصادي بر فرآيند همسريابي و ساختار خانواده تداوم پيدا  مي‌كند.

خانواده‌اي كه با معيارهاي صرفا مادي و بدون عشق و علاقه دوسويه مرد و زن نسبت به هم شكل گرفته است، در طول زندگي مشترك به بن‌بست مي‌خورد و عشق بالاخره انتقامش را از پول مي‌گيرد.



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی